واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پورنوگرافي غير عادي؛ آخرين نشانه آخرالزمان فرهنگي آمريكا نويسنده:كريس هجز(1) چكيده: سيزده هزار فيلم پورنو هر سال در آمريكا توليد ميشود. بر پايه گزارش internet Filter review ، عايدي جهاني پورنو، شامل اتاق هاي پخش فيلم در هتل ها، كلوپ هاي سكس و صنعت رو به گسترش سكس الكترونيك، نود و هفت ميليارد دلار در سال 2006 بوده است. اين عايدي، با درآمد شركت هاي پيشرو درامر فن آوري مثل «مايكروسافت»، «گوگل»، «آمازون»، «اي بي»، «ياهو»، «پل»، «نت فليكس» و «ارت لينك» برابري ميكند فروش سالانه صنعت پورنو گرافي در آمريكا حدود ده ميليارد دلار يا حتي بالاتر تخمين زده ميشود. شكست علم و پيروزي توهم من در كتاب تازهام، از كنار رينگ مسابقات كشتي حرفهاي در مديسون اسكواير گاردن گرفته تا لاس وگاس و صنعت فيلم هاي پورنو اش، تا همايش هاي دانشگاهي كه توسط روان شناسان تفكر مثبت كه ادعايشان اين است كه مهندس شادياند و دست آخر از دانشگاه ها براي وقايع نگاري و ثبت حركت دهشتناكمان به عنوان يك فرهنگ به سمت و ضعيت توهم و پوچي، مطلب نوشتهام. با دقت به مجموعهاي از فرايندها نگريستهام كه هدفشان منحرف كردن ما از ويراني هاي سياسي، اقتصادي و اخلاقي اطرافمان است. رؤياهايي در سر پروراندهام كه اگرمنابع و امتيازات دروني و ذاتي خود را به كار گيريم، اگر بفهميم كه ما واقعاً استثنائيم، به هرچه كه آرزويش را داريم خواهيم رسيد. تفكر بچه گانهاي كه ما هميشه داريم، كه فكر ميكنيم كه واقعيت سد راه خواسته هاي ما نيست، بن مايه اصلي توهماتي است كه از «تاك شوها»، از «كريستين رايت»، ازهاليوود،از صنعت اخبار و بنگاه هاي خبري و يا از مرتاضان و راهبان بريده از دنيا آب ميخورد. واقعيت هميشه ميتواند غلبه پيدا كند. آينده هميشه ميتواند افتخار آميز باشد، ميتواند شادي و سرگرميرا به وسيله توهم و يا سلبريتي (2) هايي كه نمونه ايده آل شده خود ما هستند، به ما عرضه نمايد و به ما اطمينان دهد كه ما هم يك روز مثل آنها خواهيم شد. فرهنگ فرو رفتن در توهم و خيال و همچنين فرهنگ سلبريتي كه در اطراف آن رشد و نمو كرده است، دست به دست هم داده اند و پوچي وحشتناكي نصيب جامعه كرده اند؛ اين گونه است كه ما اكنون از يك فرهنگ توليدي به يك فرهنگ مصرفي تبديل شده ايم در واقع ما خصلت مزخرف «صنعتي شدن» را به خود نيز تعميم داده ايم، آن هم به بهانه پرورش روح، و اعتقاد داريم كه زندگي فقط به خاطر پيشرفت و شادي ما است، آن هم از جيب و به خرج ديگران.شركت ها، وراي چهره استتارشده شان، بي رحمانه در حال نابودي بنيان هاي توليدي ما و در حال ضعيف كردن طبقات محروم ما هستند. بازار آزاد مبدل به خداوندگار ما شده است و از طرفي هم دولت تبديل به گروگان شركت ها و بنگاه ها. همان شركت ها با تصاوير خيالي و اوهام توليد شده توسط رسانه هاي جمعي، بنگاه هاي سرگرمي و فرهنگ عامه در حال فريب دادن و وسوسه ما هستند. هر قدرما از دنياي دانش، دنياي مكتوب (كتاب، روزنامه و...)، دنياي پيچيده و پر از ريزه كاري و دنياي تضارب آرا جدا ميشويم و به سمت راحت طلبي، سرگرمي، شعار و خشونت ميرويم، بيشتر در آستانه نابودي قرار ميگيريم. ما مثل خيل عظيم طرفداران كشتي كج يا كساني كه عشق را با سكس و پورنو اشتباه ميگيرند، با دروغ تغذيه ميشويم. اصلاً خود ما خواستار دروغ هستيم. دروغ هايي از قبيل شعارها و تصاويري كه ماهرانه دستكاري شدهاند، همچون سيل بر سر امواج تلويزيوني خراب شده و حتي بر گفتمان هاي سياسي نيز تأثير ميگذارند و بر حقيقت نقاب ميزنند، ولي ما هيچ اعتراضي نميكنيم. پيشگويان تنهايي كه همه حقيقت را در مورد جنگ هاي امپرياليستي نابخردانه، از بين رفتن اقتصاد جهاني و خطرقريب الوقوع آلودگي ها كه در حال از بين بردن اكوسيستمي است كه ضامن بقاي بشر است پيشگويي كردند، اكنون مانند گلادياتورها بر خاك افتاده و جمعيت از هر سو فرياد كشتن آنها را سر ميدهد و مخاطبان تلويزيوني نيز ديگر حوصله آنها را ندارند اينجاست كه واقعيت كم كم نمايان ميشود؛ واقعيتي كه مردم در مانده دوست ندارند آن را بشنوند، اما اين حقيقت است كه در لابلاي شايعات و موضوعات بي اهميت اطراف افراد مشهور، خود را نمايان ميكند. فرهنگي كه قادر نباشد تفاوت بين واقعيت و خيال را تشخيص دهد، محكوم به مرگ است. پس ما الان در حال مرگيم. ما بايد از وضعيت كودكي محتوم خويش برخيزيم. وضعيتي كه شايعات خاله زنكي و پوچ، به جاي اخبار و اطلاعات به خورد ما داده ميشود. وضعيتي كه اهداف ما با يك شادي مبهم و غير قابل دسترسي سنجيده ميشود. سر انجام يا با محدوديت هاي پيش روي خود مقابله خواهيم كرد يا همچنان به عقب نشيني و پناه بردن به خيال و سرگرمي ادامه خواهيم داد. كساني كه در زمان ها و دوره هاي پر از يأس و نا اميدي و آشوب زندگي و رشد كردهاند،به طور اجتناب ناپذيري براي سرگرميو ايجاد حس اعتماد به نفس، به سمت افراد عوام فريب و شارلاتان گرايش پيدا خواهند كرد و همين مردم عوام فريب، همانطور كه در طول تاريخ چنين بوده است،مردم كور و دلخوش را به سوي ديكتاتوري و خودكامگي رهنمون خواهند ساخت. بسياري از كاربران سايت هاي سكسي در اينترنت – كه به علت مجاني بودن بسياري از محصولات، سود خود را از طريق فروش مجلات و دي وي دي در حال كاهش ميبينند – افراد بين دوازده تا هفده سال ميباشند. توليد كنندگان محصولات پورنو هم ميدانند كه سن مشتريانشان به طور فزايندهاي دارد پايين ميآيد. استيو آنست، مدير توليد «بلوبرد فيلمز» ميگويد: «سن استفاده ازسايت هاي پورنو در حال كاهش است، به ويژه در ايالات متحده و بريتانيا.» وي ميافزايد: «پورنوهم اكنون تبديل به يك «راك اند رول» جديد شده است. جوانان و زنان خواهان و خريدار صنعت پور نواند. پورنوگرافي نوجوانان، جوانان و سنين بالاتر را هدف گرفته است». سيزده هزار فيلم پورنو هر سال در آمريكا توليد ميشود. بر پايه گزارشinternet fiIter review ،عايدي جهاني پورنو شامل اتاق هاي پخش فيلم در هتل ها، كلوب هاي سكس و صنعت رو به گسترش سكس الكترونيك، نود و هفت ميليارد دلار در سال 2006 بوده است. اين عايدي، با درآمد شركت هاي پيشرو درامر فن آوري مثل «مايكروسافت»، «گوگل»، «آمازون»، «اي بي»، «ياهو»، «اپل»، «نت فليكي» و «ارث لينك» برابري ميكند. فروش سالانه در آمريكا حدود ده ميليارد دلار يا حتي بالاتر تخمين زده ميشود. هيچ ارگان يا نهادي در امر كنترل و مونيتورينگ صنعت پورنو وجود ندارد. به عنوان مثال، «جنرال موتورز»، صاحب Direct tv است كه هر ماه چهل ميليون تصوير پورنو روانه خانه آمريكايي ها ميكند.at & TBroadband وcomcast cable هم اكنون به خاطر وجود «شبكه داغ» ( سكسي) سرويس هاي سرگرمي و سرويس pay per view (3) مخصوص بزرگسالان، بزرگ ترين شركت خدمات دهي پورنو در آمريكا است. Atg T و جنرال موتورز نزديك به هشتاد در صد دلارهاي صرف شده توسط كاربران و مصرف كنندگان صنعت پورنو را پارو ميكنند . پی نوشت ها : 1.(chris hedses برنده جايزه پوليتزر در رشته گزارشگري، استاديار در انستيتو ملي، ستون نويس دائمي truthdig Monday . 2.سلبريتي :افراد مشهور. 3.pay -per-viewبه معني پرداخت پول بابت هر تماشا است که به اختصار به آن ppvگفته مي شود.در اين سرويس ،مخاطب تلويزيوني در ازاي تماشاي برنامه هاي ويژه بايد پول پرداخت کند.اين سيستم براي نخستين بار در انگليس و آمريکا راه اندازي شد. منبع: www.aIternet.org منبع:نشريه سياحت غرب،شماره 75 /ن
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 563]