واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: میلاد دو دلدار
انتظار آمد به سر اى بیقراران تهنیتشد خزان سر، آمده فصل بهاران تهنیتجلوه گر گردیده حق اى حق شعاران تهنیتساقى از ره مىرسد جمع خماران تهنیتپرمشام جان شد از عطر نكوى تُفْلِحوُامیگساران باده نوشید از سبوى تُفْلِحوُاشد ربیع الاول و خوش رنگ و بو دارد ربیعازبهار و عیش و مستى گفتگو دارد ربیععید زیباى برائت از عدو دارد ربیععید میلاد دو دلدار نكو دارد ربیعموسم سرمستى دلهاى شیدا آمدهمصطفى با حضرت صادق به دنیا آمدهبشنو از بال ملائك نغمه توحید رادر افق بنگر بروز واژه امید راحق طلب، از سینه ات بیرون نما تردید رااخذ كن از رهبران زنده دل تأیید رابا ولایت شو عجین و بر سر میثاق باشیا على برگو، به وصل یار خود مشتاق باشدو نهال بارور در باغ دین روئیده شدیاسهاى آسمانى در زمین روئیده شدنخل حق در سرزمین مشركین روئیده شدلاله در باغ دل اهل یقین روئیده شدگلشن جان را ز عطر این دو گل خوشبو ببینرو نما سوى حجاز و جلوه یا هو ببینعاشقان بُستان جانبخش دعا را بنگریداین دو نور عالم آراى خدا را بنگریدباده نوشان مِى قالوابلى را بنگریدوجه صادق را، جمال مصطفى را بنگریدصد سلام و صد درود این دو گل دلخواه راسر دهید اى عاشقان آواى صلى اللَّه راسینه شد نورٌ عَلى نُور امتزاج نورشددیده حق روشن و چشمان باطل كور شدبركلیم ذى المعارج قلب عالم طورشدبت پرستى در جهان منكوب شد مقهور شدآتش آتشكده بى شعله و خاموش شدطاق كسرى ریخت، ذكر یا اَحَد منقوش شدآسمان عاشقى شد پر ستاره زین دو گلعشقبازى با تداوم شد هماره زین دو گلبر دل عشاق صادق شد اشاره زین دو گلدیده دل شد گشوده بر نظاره زین دو گلبر جمال این دو یاس بى قرینه بنگریدگاه سوى مكه گه سوى مدینه بنگریدمحور اسلام و قرآن در ثبات از این دو مَهمكتب توحید باشد در حیات از این دو مهروشن آفاق تمام كائنات از این دو مهمنجلى اوصاف بى پایان ذات ازاین دو مهمِى فروشان مِى یكتا پرستى را ببینجرعهاى یا هو بزن دنیاى مستى را ببینپرتوِ نور نبوت با امامت دیدنى ستغنچه اخلاص از باغ ولایت چیدنى ستوارد حصن ولایت هر كه شد در ایمنى سترمز عترت دوستى، بیزارى از نفسِ دَنى ستنفس بگذار و ولاى آل یاسین را گزینشو برى ازاهل بِدعَتْ روح آیین راگزینمستى دل از مِى لولاك آل احمد استهستى ما بسته بر خاك نعال احمد استچشم ما در سیر آفاق جمال احمد استمركز پرگار خلقت كنج خال احمد استدست ما در بر سراى آل احمد مىزندقلب ما در هر طپش با یا محمد مىزندكیستم من؟ ذرهاى در آستان اهل بیتآشناى دستهاى مهربان اهل بیتشكر حق باشد دلم محتاج نان اهل بیتگاه دستم گاه پایم گه زبان اهل بیتمن اُویسم بوذَرَم سلمانم و مِنّاستَمبنده آشفته كوى اباالزهراستممن اباالزهرایىام نسل و تبار احمدمگنبدالخضرایىام شمع مزار احمدمشیعهاى فارغ ز خویش و بیقرار احمدمآرزو دارم كند حق همجوار احمدمبنگرید این از منیّت خسته گمراه راعبد زهرا عبد طاها عبد آل اللَّه راحمْیَرىِ دوره خویشم گداى صادقمبا همه نقصم اسیر و مبتلاى صادقممعصیتكارم ولى عبد سراى صادقمخوب یا بد آرزومند دعاى صادقمكاستىهاى مرا درمان كند خاك بقیعكاش بودم ذرهاى در بین خاشاك بقیعكاش منهم یك پرستو در مدینه مىشدمزائر كوى نبى بى قرینه مىشدمكاش منهم كشته یك زخم سینه مىشدممرهمى بر درد بانوى حزینه مىشدمكاشكى از جام زهرایى مرا شهدى رسددست من بر دامن نور خدا مهدى رسدبخش عترت و سیره تبیانشاعر: سید محمد میر هاشمی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]