واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بررسی دلایل لزوم افزایش رشد جمعیتبنده شعار دو بچه كافی است را قبول ندارم، این مساله سیاست غلطی بود كه غربیها انتخاب كرده و امروز پشیمان هستند و سرمایه سنگینی برای حفظ هویت و فرهنگ خود میپردازند، چرا باید در مسیری قرار بگیریم كه نتیجه آن مشخص است ؟یکی از مطالب همیشه پربازدید و همراه با نظرات کاربران محترم تبیان در بخش اجتماعی ،مطالب مربوط به نظریات ریاست محترم جمهوری درباره لزوم تجدید نظر درباره سیاستهای جمعیتی کلان کشور و توقف سیاست بوده است. همانگونه که مستحضرید آقای احمدی نژاد بار ها در مصاحبه ها و سخنرانیهای خود گفته است:
بنده شعار دو بچه كافی است را قبول ندارم، این مساله سیاست غلطی بود كه غربیها انتخاب كرده و امروز پشیمان هستند و سرمایه سنگینی برای حفظ هویت و فرهنگ خود میپردازند، چرا باید در مسیری قرار بگیریم كه نتیجه آن مشخص است. ایشان هم چنین در مصاحبه دیگر گفته است : غربیها 40 سال پیش گفتند كه جمعیت را كنترل كنید، بچه مزاحم است و بچه كمتر زندگی بهتر. اكنون ببینید همانها به كجا رسیدند به جایی رسیدهاند كه جمعیت آنها پیر شدهاند و دارد از بین میرود و چند سالی است كه خانوادهها را تشویق میكنند كه فرزند بیاورند و امكانات در اختیار خانوادهها قرار میدهند، برای این كه جمعیت داشته باشند و هرساله نیز مجبور هستند مقداری جمعیت وارد كنند. عدهای در كشور ما نیز پیدا شدند كه چشم بسته گفتند ببینیم آنها چكار میكنند، ما نیز همان كار را بكنیم و گفتند دو بچه كافی است و در این ارتباط قانون وضع كردند و گفتند سه بچه را بیشتر بیمه نمیكنیم، در صورتی كه نگاه و اعتقاد ما با آنها فرق میكند و معیارهای ما با آنها متفاوت است. مخالفان این نظریه مسائلی مانند عدم توانایی دولت در زمینه های ایجاد اشتغال، تولید مسکن و یا ازدواج نسل جوان امروز را به عنوان دلایل جدی مخالفت با ازدیاد جمعیت می نگرند . از نظر مخالفان رییس جمهور اگرچه نقش جمعیت در مولفههای قدرت ملی غیر قابل انکار است اما مساله کیفیت جمعیت دارای اهمیتی بنیادین تر است. برای مثال کشوری مانند ژاپن اگرچه دارای جمعیتی به مراتب پایین از هندوستان با بیش از یک میلیارد نفر جمعیت است اما به مراتب دارای قدرت بالاتری در عرصه بین المللی به علت کیفیت نیروی انسانی کشورش می باشد. آموزش ،بهداشت و تربیت نیروی انسانی از صرف وجود نیروی انسانی قدرت سازتر است.اگرچه مخالفت با نظر رییس جمهور هم میان برخی دانشگاهیان و نخبگان و هم میان بعضی از مردم که واقع دچار تنگناهای اقتصادی هستند ،معمول است و از دو نگاه این نظر نقد می شود اما بی توجهی به دلایل آقای احمدی نژاد برای طرح این موضوع بی انصافی است.اگرچه مخالفت با نظر رییس جمهور هم میان برخی دانشگاهیان و نخبگان و هم میان بعضی از مردم که در واقع دچار تنگناهای اقتصادی هستند ،معمول است و از دو نگاه این نظر نقد می شود اما بی توجهی به دلایل آقای احمدی نژاد برای طرح این موضوع بی انصافی است. مشخصا جریانهایی در تلاشند که این نگاه را غیر کارشناسی بدانند. اما به نظر می رسد برخی واقعیتها در ارائه موضع جدید آقای رییس جمهور موثر بوده است که عبارتند از:1-حرکت به سمت رشد منفی جمعیت: اخیرا معاون پژوهشی مركز مطالعات و پژوهشهای جمعیتی آسیا و اقیانوسیه با بیان اینكه به طور متوسط، هر 10 زوج در ایران 18 فرزند دارند، گفته است: این موضوع بدان معناست كه هر یك از زوجین، یك تا 2 فرزند دارند. طبق آمار اگر
زوجها به طور متوسط 2،1 فرزند داشته باشند و فرزندان جایگزین آنها شوند، جمعیت ثابت میماند؛ این 0،1 نیز به دلیل احتمال فوت فرزندان لحاظ شده است؛ حال اگر تعداد فرزندان والدین كمتر از این مقدار باشد، جمعیت جایگزین نمیشود؛ هر چه این رقم كم شود، تعداد كل فرزندان زوجین كم میشود؛ عدد 1،8 فرزند (تعداد كل فرزندان برآورد شده در سال 1385) یعنی به طور متوسط هر 10 زوج 18 فرزند دارند بنابراین یك فرزند یا دو فرزند دارند؛ خانوادههایی كه یك فرزند دبستانی دارند، ممكن است در آینده صاحب یك فرزند دیگر هم بشوند اما تعداد فرزندان از دو فرزند تجاوز نمیكندهم چنین رییس توسعه و گسترش شبکه وزارت بهداشت از منفی بودن نرخ رشد جمعیت در برخی استانهای کشور خبرداد. دکتر" محمد اسماعیل مطلق "بدون ذکر نام این استانها تاکید کرد: کار تحقیقاتی در این زمینه آغاز شده است.2-پیر شدن جمعیت:ایران اگر چه به عنوان جامعه ای جوان شناخته می شود، که بررسیها و گزارشهای وزارت بهداشت نشان می دهد جمعیت کشورمان در حال پیر شدن است.هم اکنون بیش از 7 درصد جمعیت کشورمان را افراد سالمند بالای 60 سال تشکیل می دهند که گفته می شود این آمار در چهار دهه آینده تقریبا دو برابر خواهد شد. به طوریکه در سال 1429 به ازای هر چهار نفر ایرانی، یک نفر سالمند خواهیم داشت.اسناد و قراینی وجود دارد که در برخی مناطق به ویژه با حمایت عوامل سلفی، تشویق به ازدواج متعدد و تکثیر نسل دربرابر شیعیان به چشم می خورد.این حمایت با هدف تغییر بافت جمعیت این مناطق که اکثرا در مناطق مرزی است به ضرر شیعیان می باشد، در حال انجام است حال ممکن است بپرسید این موضوع دارای چه مخاطراتی است؟ برای پاسخ به این پرسش باید به مثال ژاپن اشاره کرد.شمار سالمندان در ژاپن در سالهای اخیر افزایش یافته است، به نحوی که شمار سالمندان بالای 67 سال، 36 درصد از جمعیت ژاپن را تشکیل دهند. در حال حاضر ژاپن از سوی سازمان بهداشت جهانی در صدر جدول نرخ طول عمر جهان قرار دارد. این موضوع سبب کاهش شمار جمعیت کارگری در ژاپن که دومین اقتصاد بزرگ جهان را تشکیل می دهد، شده است. افزایش شمار سالمندان و کمبود نیروی کار در ژاپن نگهداری افراد مسن را نیز با مشکل روبرو کرده است. 3-به هم خوردن توازن جمعیتی مناطق شیعه نشین در مقابل رشدجمعیت سایر مذاهب:نگاه دکتر احمدی نژاد از منظر امنیتی نیز دارای دلایل محکمی است. اسناد و قراینی وجود دارد که در برخی مناطق به ویژه با حمایت عوامل سلفی، تشویق به ازدواج متعدد و تکثیر نسل دربرابر شیعیان به چشم می خورد.این حمایت با هدف تغییر بافت جمعیت این مناطق که اکثرا در مناطق مرزی است به ضرر شیعیان می باشد، در حال انجام است .برای مثال این فرق دارای رشد جمعیت 7 درصد در سال در مقابل رشد جمعیت یک و نیم درصدی کل جامعه می باشند.4- پایین آمدن نرخ باروری از سطح استانداردباید توجه داشت که بر پایه مبانی علم جمعیتشناسی کمترین نرخ باروری که تضمین کننده بقای خانواده و جامعه است، 1/2 فرزند به ازای هر زن میباشد. این در حالی است که بر اساس سرشماری عمومی سال 1385، نرخ باروری کشور به 8/1 فرزند رسیده است و پیشبینیها کمتر شدن این مقدار را نیز نشان میدهد. از ابتدای دههی 80 نرخ باروری ایران به کمتر از مقدار 1/2 بچه به ازای هر زن رسیده است. این در حالی است كه كشورهایی مانند انگلیس، فرانسه و آمریكا دارای نرخ باروریای بیش از ایران هستند. نرخ باروری این سه كشور به 1/2 فرزند رسیده است و پیشبینیها افزایش آنرا در سالهای آینده نشان میدهد.جمع بندی:به نظر می رسد لزوم سیاستهای تشویقی برای افزایش جمعیت نیاز به تبیین دلایل میان محققان و سیاستگذاران دارد.چرا که تجربه رشد جمعیت در دهه 60 که با عدم پیش بینی و تدارک ابزار کافی برای پاسخگویی نیازهای اولیه دینی ،آموزشی و دانشگاه،اشتغال،مسکن و ازدواج این نسل روبرو بود باعث شد که مشکلات زیادی برای سیاستگذاران و مجریان بوجود بیاید.در صورت پدید آمدن اجماع علمی میان نهاد مختلف پژوهشی،حاکمیتی و سیاستگذاری می بایست به برنامه ریزیهای میان مدت و بلند مدت در این زمینه دست زد و متون قانونی لازم را در این زمینه تدارک دید.مهم ترین مساله در این زمینه کارامدی و برنامه ریزی دولت برای افزایش جمعیت و تامین نیازهای آن است.اما به نظر می رسد که نمی توان واقعیتهای جمعیتی امروز ایران مانند رشد منفی در برخی مناطق مرکزی و یا رشد تصاعدی برخی مناطق مرزی با جمعیت اقلیت و تغییر بافتهای جمعیتی را نادیده گرفت. هنگامه سهرابی بخش اجتماعی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 455]