واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار جمعه 26 فروردین 1390 تعداد مشاهده : 221 دهنمكي: شايد در انتخابات بعدي حاجيگرينف يا گودزيلا برگردد خبرگزاري فارس: كارگردان فيلم «اخراجيها3» گفت: ما در اين فيلم نشان ميدهيم بازي هم ادامه دارد، چون حاجيگرينف ميگويد اگر كاري با ما نداريد ما به انتخاباتمان برسيم. اين بازيها ادامه دارد و تمام نميشود و ممكن است در انتخابات بعدي حاجيگرينف يا گودزيلا برگردد! به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، نشست نقد و بررسي فيلم سينمايي «اخراجيها3» با حضور «مسعود دهنمكي» تهيهكننده و كارگردان، «محمدرضا شريفينيا» بازيگر و مجري طرح، «بهنوش بختياري» بازيگر و «جبار آذين» منتقد سينما در خبرگزاري فارس برگزار شد. * حيايي، رويگري و بختياري قرارداد سفيد امضا كردند اين كارگردان در ادامه گفت: زماني كه فيلمي دنبالهدار ساخته ميشود و حتي عنوان فيلم نيز تغيير نميكند و تنها شماره به آنها اطلاق ميشود، چه مخاطب داخلي چه مخاطب و چه مخاطب خارجي، با ديدن شماره بر دنباله عنوان فيلم متوجه ميشود كه براي درك بهتر فيلم حتماً بايد در ابتدا قسمتهاي قبلي را ببيند. اين در مورد معروفترين سريالهاي دنيا نيز مرسوم است؛ چراكه با نديدن تنها يك قسمت سير داستان را از دست ميدهي و سردرگم ميشوي. در صورت كلي و منطقي اين است كه هر كس تمايل دارد قسمت سوم يك فيلم سينمايي را ببيند در ابتدا قسمتهاي قبلي آن را تماشا كند و بعد به تماشاي قسمت سوم بنشيند. وي افزود: در داستان «اخراجيها3» جز در يك مورد سعي شده كه مخاطب زياد دچار سردرگمي نشود و آن مورد نيز براي گرهگشايي از قسمتهاي قبل است كه جريان «ايران» دختر فرمانده مشخص شود و همانطور كه ميدانيد در سكانس پاياني فيلم مشخص ميشود «ايران» همان دختر داخل كمد بوده كه بيژن او را نجات داده است و به نظرم اين برگ برنده فيلمنامهنويس است كه در آخرين سكانس فيلم براي مخاطب رو ميشود. دهنمكي در ادامه گفت: برخي ميگويند بازيگران فيلم تمايلي براي بازي در قسمت سوم «اخراجيها» نداشتند و تنها به خاطر دستمزد بالا در «اخراجيها3» به ايفاي نقش پرداختند ولي بايد بگويم اين حرفها تماماً حواشي است كه براي «اخراجيها» ايجاد كردند. در حقيقت دستمزد بازيگراني كه در سه قسمت از «اخراجيها» بازي كردند در مجموع كمتر از فيلمهاي ديگري است كه در آن به ايفاي نقش پرداختند و خانم بختياري و آقايان رويگري و حيايي نيز قرارداد سفيد امضا كردند. * اگر قرار بود فيلم سفارشي ساخته شود در اين 30 سال ساخته ميشد دهنمكي با بيان اين كه «اخراجيها» محصول اراده جمعي كساني است كه به اين فيلم اعتقاد دارند، اضافه كرد: اين فيلم سفارشيبردار نيست. حرفهايي كه لبه تيغ است، اگر قرار بود سفارشي ساخته شود، در اين 30 سال ساخته ميشد. من بر اساس تكليف و احساس وظيفهام نسبت به شرايط زمان اين كار را انجام دادم. وي ادامه داد: آقاي شريفينيا كه در «اخراجيها» به عنوان مجري طرح حضور داشتند، ميتوانند شهادت بدهند ما براي كوچكترين وسايلي كه براي فيلمهاي ديگر به راحتي فراهم ميشود، هزينه ميكرديم. مسعود دهنمكي افزود: اخراجيها بر خلاف بسياري از فيلمهاي طنزي كه در كشور ساخته ميشود، با زبان طنز حرفهاي مهمي را ميزند و مخاطب را هم با خودش دارد. وقتي اين اتفاق نه يك بار و نه دو بار، بلكه 3 بار تكرار ميشود، ديگر نميگويند تصادف بوده است. اين نشان ميدهد كه مردم با پيامهاي فيلم مشكل ندارند. وي درباره حضور موتوريها و لباس شخصيها در «اخراجيها3» و ارتباط آن با «آژانس شيشهاي»، گفت: اين شخصيتها استعارههاي زيادي دارند. ترجيح ميدهم خود مخاطب اين موضوع را درك كند و من چيزي نگويم. من در زمان «آژانس شيشهاي» هم يادداشتي نوشتم- علي رغم اين كه حاتميكيا نسبت به كارگردانهاي ديگر سينما بيشتر به «اخراجيها» روي خوش نشان داد- و جملهاي كه آن زمان حاتميكيا گفته بود اين بود كه اين صادقانهترين نقدي بود كه درباره فيلمم نوشته شد. اين افراد موتوري كه در فيلم ميگوييم دودشان ما را خفه ميكند، كساني هستند كه براي يك آرماني مبارزه ميكنند. آدم، آدم است و وقتي كه ميسوزد دود ميكند و اين دود موتور، همان سوز دل است؛ چراكه وقتي كه ميخواهي اعتراض كني، تو را به انزوا و سكوت فراميخوانند. در فيلم از قول شهيد رجببيگي گفته ميشود «خدايا تو ميداني چه ميكشيم. از يك سو بايد شهيد شويم تا آينده بماند و از سوي ديگر بايد بمانيم تا آينده شهيد نشود. يعني بايد بيايي وسط و كار كني و توجهي به اينكه متهمت كنند نداشته باشي و يا اينكه تا حرف ميزني ميگويند همين كارها را ميكنيد كه به شما ميگويند «اُمل». اينها همه نشانهشناسي است. دهنمكي اضافه كرد: اولين باري كه كسي لفظ «اُمل» را بعد از جنگ براي اين بچهها به كار برد، آقايي بود كه بخشي از شخصيت حاجيگرينف در فيلم نشان ميدهد كه وقتي به اموالش گير ميدهند، ميگويد من اينها را از قبل از انقلاب داشتم. كمتر هم شده تازه؛ منتها اين حرفها از روي شكم زده ميشود. اينها يك جايي هم حاضرند اين جوانها را به قربانگاه بفرستند و يك جايي هم حاضرند موتوريها را مقابل يگ گروه ديگر بفرستند. همه اينها مصداقهاي عيني دارد و من ترجيح ميدهم بعدها در موردشان صحبت كنم. اين اتفاقها مثل آتش زدن ستاد خودشان و سقط جنين وجود داشته است. * اينكه ميگويند حرف رو زده شده يا زير شده، حرفهاي فراستي است مسعود دهنمكي در ادامه نشست ادامه داد: اگر كمي جديتر به اخراجيها نگاه كنيم و نشانهها را مرور كنيم، متوجه ميشويم چقدر مناسبات ديروزي و امروزي و اتفاقات گذشته را نشان داده است. يك روز قرمز و آبي و يك روز سرد و زرد. وي درپاسخ به سوالي مبني بر عدم متوجه ساختن اخراجيها به اشتباهات نسل سوم و پاك و منزه دانستن آنها، اظهار داشت: «ايران» يكي از همين نسل سوميهاست. اساسا قصه بر اين استوار است كه آدمات را اشتباه گرفتي. اگر اين دختر به سمت حاجيگرينف ميرود، دليلهاي درستي هم ميآورد و ميگويد اين مملكت يك آدمي ميخواهد كه جلويشان بايستد و سر زبان اين را داشته باشد نه مثل شما كه مثلا حيا كنيد و در گوشهاي بنشينيد و چيزي نگوييد. بعد ميگويد اين آدم، آدمي نيست كه شما دنبالش هستيد. ميگويد مگر من به يك ليبرال ضد انقلاب راي ميدهم؟ اين هم يكي از شما بوده است. در جواب ميشنود كه نميگويم بد ولي برو دنبال يك خوبتر. دهنمكي ادامه داد: «ايران» نماد نسل سوم است كه اشتباه ميكند ولي برميگردد. اينكه ميگويند حرف رو و زير زده شده، حرفهاي «فراستي» است. فيلم آمده روايت كند، نه طرح معما. حسين پسر سيد مرتضي هم به عنوان يك نسل سومي بايد خودش را ببيند و متوجه باشد كه ممكن است موتوريها را دباغ تحريك كرده باشد. * ممكن است در انتخابات بعدي گودزيلا برگردد اين كارگردان در خصوص متراكم بودن فيلم افزود: تراكم موضوع و نمادها به اين دليل است كه ما در يك جامعه شلوغ و پر تراكم زندگي ميكنيم. در خود اصولگرايان نگاه كنيد كه چند جبهه شدهاند. در جبهه اصلاحات هم چند جبهه وجود دارد كه به آنها بينالعباسين ميگويند. در موضوع جوانها هم نميتوانيد همه كساني را كه در خيابانها بودند، متهم كنيد كه دشمن بودند. خيلي از آنها بر اساس آرماني مثل آزاديخواهي يا اصلاحطلبي كه شعارهاي بدي هم نيستند، وارد ميدان شدند. چيزهايي كه افراد در ظاهر ميگويند، به آن اعتقاد ندارند. براي اين كار بايد افراد به يك مرجع صحيح ارجاع داده شوند كه اين در آخر فيلم اتفاق ميافتد. سيدجواد هاشمي گذشته را براي ايران بازخواني ميكند و در نهايت شما ميبينيد كه دست حاجيگرينف و دباغ ناخواسته با ميكروفنهايشان رو ميشود. در پايان هم تمام كساني كه در خيابان و مناظره همديگر را هو ميكردند، زير پرچم ايران، با هم يك سرود را ميخوانند ولي نشان ميدهيم بازي هم ادامه دارد، چون حاجيگرينف ميگويد اگر كاري با ما نداريد ما به انتخاباتمان برسيم. اين بازيها ادامه دارد و تمام نميشود و ممكن است در انتخابات بعدي حاجيگرينف يا گودزيلا برگردد. وي در ادامه درباره ساخت اخراجيهايي ديگر بيان داشت: به نظرم اخراجيها عليرغم همه مقاومتها كار خودش را كرد و حرفش را زد. اخراجيها رسالت خود را به سرانجام رسانده و براي بعدها بايد تصميمگيري كنيم. انتهاي پيام/ا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 339]