تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس زياد شوخى كند، نادان شمرده مى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر کاتالیزور

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798110208




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ساخته شده بود برای اسطوره‌گی!


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: ساخته شده بود برای اسطوره‌گی!
ناصر حجازی شاید هیچ وقت یک مربی خیلی بزرگ نبود اما خدا ساخته بودش برای اسطوره بودن.
دو روز قبل که به دفتر علی فتح الله زاده رفته بودم ، خیلی اتفاقی گذرمان افتاد به اتاق کنفرانس دفترش. جایی که هر بار اسم ناصر حجازی می شنوم تصویرش در ذهنم تداعی می شود. سال 86 بود . تقریبا همه بچه های استقلالی و استقلالی نویس مطبوعات آنجا دور هم جمع بودند. علی فتح الله زاده داشت خبر برگرداندن ناصر حجازی به تیم را با هیجان اعلام می کرد. من آن روز تنها منتقد بودم. شاید بزرگترهای زیادی از اینکه گفتم ناصرخان شان روی نیمکت و به عنوان سرمربی حتی نیم فصل را هم نمی بیند ، ترش کردند اما سرنوشت دقیقا همانی بود که پیش بینی کرده بودم. همان فصل و فکر کنم هفته پنجم ، در ورزشگاه آزادی بار دیگر فرصتی شد تا با ناصرخان رودررو باشیم. تیم خیلی بد نتیجه گرفته بود. امتیازهای زیادی نداشتند. نوبت سئوال پرسیدنم که رسید، پرسیدم:«فکر نمی کنید وقت رفتن رسیده؟» مکثی کرد ، سعی کرد خودش را کنترل کند و گفت:«همه ما یک روز می رویم ، یک روز می میریم. » تشکر کرد و از حلسه کنفرانس رفت. تقریبا از همان روزها بود که مصاحبه های اعضای هیات مدیره علیه اش شروع شده بود و یادم نیست چند هفته بعدش دوام آورد و جایش را داد به فیروز کریمی. چند وقت هم بیماری و بعد هم که رفت، برای همیشه. ناصر حجازی شاید هیچ وقت یک مربی خیلی بزرگ نبود اما خدا ساخته بودش برای اسطوره بودن. حجازی بی شک مثل هر انسان دیگری نقص هایی هم داشته . مثلا درباره اش می گفتند حتی به سایه اش هم در کار اعتماد نداشته. برای او که در بهترین سال های عمرش را دور از تیم ملی و با درد و سختی از هند تا بنگلادش طی کرده بود تا بتواند فوتبال بازی کند و خانواده اش را سر پا نگه دارد و همان جا هم از نااهلی رفقایی گفته چطور برایش پاپوش می ساختند و زیرآبش را می زدند.روزهای سخت دهه شصت بی شک در همه بی اعتمادی سال های دهه 80 او نقش داشت و این حس بد بی اعتمادی هم ضربه بزرگی به کار مربیگری اش شد. این اما دلیلی نمی شد که حتی اگر مربی رویایی من یا گروه زیادی از استقلالی ها نباشد ، اسطوره فوتبالی مان در تیم نباشد. او برای اسطوره بودن خیلی چیزها داشت. اول از همه خوش تیپی . بعد کاریزماتیک بودن. رک گویی و خوش سخنی . تقریبا هر چیزی که از یک ستاره می خواستی تا با افتخار عکسش روی دیوار خانه ات باشد را او داشت. حتی اگر ستاره نسل ما نبوده باشد. او که دستانش اندازه یک قاب عکس جا نداشت تا سرنوشت زندگی اش طوری دیگر رقم بخورد ، عادت نداشت به سر خم کردن. این بزرگترین ویژگی اش بود. آن هم در سال های پر التهاب دهه 80 ، او همانی بود که نسل ما می خواست. صراحت کلامش در گفتن اینکه: «این مملکت همه چیزش به همه چیزش می آید» یا انتقادهایش از یارانه ها و وضع اقتصادی کشور ، برای کسی که از دانشگاه ملی ، آن هم اوایل دهه 50 لیسانس گرفته بود و به عکس خیلی از فوتبالی ها سوادش را داشت و خیلی دلنشین بود. حجازی سر نترسی داشت و زبانی سرخ. زبانی سرخ که بهایش شاید سر سبزش بود. همه بدبختی هایی که برایش کشیده بود اما یک قهرمان همیشه از دل این رفتارها سر بر می آورد. آدم سازشکار که اسطوره نمی شود. حجازی همانی بود که باید قهرمان می شد. او تقریبا در همه سال هایی که بود زبان گویای فوتبال مان بود. حتی اگر همه حرف هایش درست نبود. می گفت و خوب بود که می گفت. بالاخره باید یکی باشد که بگوید . حتی همین الان هم باز خوب است که محمد مایلی کهن می گوید. حتی اگر ما حرف هایش را نپسندیم. شاید شبیه ترین فرد به حجازی همین علی کریمی است . با همان زبان سرخ، با همان جسارت اما کمی کم سوادتر ، کمی با ادبیاتی عامیانه تر و جسارتا سبک سرانه تر. آخرین تصویرم از حجازی همان شب آخر است جلوی بیمارستان آراد ، بالای میدان آرژانتین. همان اشک ها ، همان رقص شمع ها ، همان ناله ها ، همان بنر بزرگ بلند شو اسطوره. آری او اسطوره بود، اگر مربی محبوبم نبود. چه خوب بود که هنوز هم بود و می گفت و زبان گویای فوتبال مان می ماند. تولدت مبارک اسطوره. حیف که نیستی و نیست کسی که هم قامتت باشد در گفتن و بهتر گفتن.

تاریخ انتشار: ۲۰:۱۰ - ۲۳ آذر ۱۳۹۶ - 14 December 2017





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن