تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 2 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تسبيحات فاطمه زهرا عليهاالسلام در هر روز پس از هر نماز نزد من محبوب تر از هزار ركعت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1832402299




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بازيگري در دلخون


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
 بازيگري در دلخون
بازيگري در دلخون نويسنده: حسين آرياني «دلخون» دومين فيلم محمدرضا رحماني، داستان زندگي يك اعدامي را در روزهاي پيش از مرگ به تصور درمي‌آورد. مضمون فيلم حتي وقتي فيلم را نديده‌ايم به نظر بسيار جذاب و هيجان‌انگيز مي‌آيد. در اين ميان ويژگي‌اي كه مي‌توان در چنين فيلم‌هايي بار اصلي جذابيت را بردوش بكشد انتخاب درست بازيگر براي شخصيت فرد اعلامي است. «محمدرضا رحماني» البته درست عمل كرده، و اين نقش را به «حامد بهداد» كه توانايي بازي در نقش‌هاي خاص و گاه عجيب و غريب را نيز دارد، سپرده است. «بهداد» را قبلاً در نقش‌هاي خاصي چون افسر عراقي در «روز سوم» و پيرمرد نقاش در «شبانه‌روز» ديده‌ايم و مي‌دانيم كه او نقش‌هاي ويژه را خوب بازي مي‌كند. او كه از بازيگران تحصيل‌كرده سينماي ايران است و ليسانس بازيگري از دانشكده هنر و معماري دانشگاه آزاد تهران دارد، بازي در سينما را با فيلم «آخر بازي» (همايون اسعديان، 1379) شروع كرد تا اينكه در فيلم «بوتيك» (حميد نعمت‌الله، 1382) نظرها را به خود جلب كرد. «بهداد» در «دلخون» در نقش كاراكتر اعدامي فيلم، بازي خوب و تأثيرگذاري ارائه كرده است. مي‌توانيم به دو سكانس از بازي خوب وي اشاره كنيم: يكي سكانس بازسازي صحنه قتل كه «بهداد» به خوبي درهم شكستگي كاراكتر قاتل را جان بخشيده به خصوص در انتهاي سكانس كه عاجز و دردمند زانو مي‌زند و درجايي كه قبلاً پيكر زنش قرار داشته، دراز مي‌كشد و گريه مي‌كند. دومين سكانس هم فصل ملاقات «بهداد» با خواهر مقتول است كه بازي ديدني دارد. مثل جايي كه به خواهر مقتول مي‌گويد كه مي‌خواهد اعضايش را اهداء كند زيرا كه او شبيه خواهرش است و بعد بغضش مي‌تركد. درهمين سكانس نفس‌نفس زدن‌هاي «بهداد» ميان صحبت‌هايش نشان از استيصال باورپذير شخصيت او دارد كه جلوه تنش‌آميز بسيار هوشيارانه‌اي به بازي‌اش افزوده است. البته به طور كلي «بهداد» در بروز احساساتش بسيار خوب عمل مي‌كند و بازيگر موفقي است. اما مسئله‌اي كه به بازي او در چند صحنه فيلم ضربه وارد مي‌كند اين است كه او گاه احساسات خود را با اغراق همراه مي‌كند كه اين مسئله باعث مي‌شود بازي او در برخي از صحنه‌ها واقعي جلوه نكند و به نظر بيايد كه او دارد اين احساسات را بازي مي‌كند. مثلاً در بعضي نماهاي نزديك به جاي آنكه چهره‌اش احساسات دروني او را نشان دهد فقط به تصويركردن مكانيكي احساسات شبيه است. چنين شيوه بازيگري در برخي از صحنه‌هاي بازي بهداد، باعث مي‌شود كه بازي‌اش در برخي از صحنه‌ها بيش از حد جسماني و نه دروني بشود. اغراق در بازيگري هرچند كه اندك هم باشد مخالف با آموزه‌هاي هنرمندان و تئوريسين‌هاي بزرگ بازيگري چون استانيسلاوسكي است.با ظهور استانيسلاوسكي در تئاتر هنري مسكو، او به جاي تكنيك‌هاي بيروني، روي تكنيك‌هاي دروني متمركز شد. استانيسلاوسكي كوشيد ابزاري بيابد كه بازيگر بتواند روي لحظات الهام در بازيگري قدري تسلط داشته باشد، لحظاتي كه بازيگر ناخودآگاه احساسات حقيقي را درون خود و تماشاگر لمس مي‌كند. مثلاً صداي گرفته «بهداد» در طول فيلم پيش از آنكه برخاسته از شخصيت مرد زنداني باشد يك تكنيك بيروني و اغراق‌آميز است تا اينكه ما واقعاً باور كنيم اين صداي گرفته متعلق به فردي به آخر خط رسيده و مستأصل است. اين مسئله حتي باعث شده تماشاگر متوجه برخي از ديالوگ‌هاي او نشود. البته اين، به مشكل سيستم صوتي سينماهاي ما هم برمي‌گردد ولي چرا ما ديالوگ بقيه بازيگران را به اين خوبي متوجه مي‌شويم؟ يا در صحنه‌اي كه اهداي اعضاء از طرف «بهداد» مورد قبول قرار نمي‌گيرد، دو دو زدن چشم‌هايش تنها يك بازي فيزيكي است. يا در ملاقات آخر «بهداد» با خانم وكيل (الناز شاكردوست) خنده او در ميان گريه‌هايش همين ويژگي را دارد و به اغراق پهلو مي‌زند. البته بازي «بهداد» در فيلم آن ‌قدر خوب هست كه شايد اين موارد جزئي‌نگري نگارنده تلقي شوند ولي روح كمال‌گراي نقد اثر هنري اين دقت‌ها را طلب مي‌كند تا شايد اين تحليل‌ها كمك كند «حامد بهداد» بتواند پله‌هاي ترقي را سريع‌تر طي كند و به جايگاهي درخور در عرصةه بازيگري در سينماي ايران دست يابد. «الناز شاكردوست» هم بازيگر تحصيل‌كرده‌اي است. او هم فارغ‌التحصيل رشته تئاتر از دانشكده هنر و معماري دانشگاه آزاد تهران است. وي ازسال1383 بازيگري در سينما را با فيلم «گل يخ» به كارگرداني كيومرث پوراحمد آغاز كرد. در ميان فيلم‌هاي «شاكردوست» هم فيلم‌هاي عامه‌پسندي مانند«گل يخ» و «بي‌وفا» را مي‌بينيم هم فيلم‌هاي متفاوتي چون «چه كسي امير را كشت»، «اتوبوس شب» و «در ميان ابرها». ولي او چندي است كه كارهاي عامه‌پسند در كارنامه‌اش پرشمار شده‌اند. «شاكردوست» در نقش خانم وكيل در «دلخون» بازي متوسطي ارائه مي‌كند. او از سويي دلواپسي‌اش را از روبروشدن با يك محكوم به اعدام و سپس كمك دلسوزانه به او براي فراموش كردن رنج‌هايش را نسبتاً خوب بازي كرده، و ازطرفي ديگر بعضي فيگورها و ژست‌هايش كمي گل ‌درشت به نظر مي‌رسند. مثلاً نگاه زيرچشمي و غلوآميز به دري كه اولين‌بار «بهداد» از آن وارد مي شود يا صحنه اي که او در ملاقات با بهداد از مشكل رضايت خانواده زنش صحبت مي‌كند و انگشتش را با ژستي كليشه‌اي بالا مي‌برد كه حركت و فيگوري زائد و توي ذوق‌زننده است. «پوريا پورسرخ» هم پس از بازي‌هاي قابل‌ قبول در فيلم‌هاي «روز سوم» و «عيار14» در «دلخون» ضعف هميشگي‌اش را به رخ مي‌كشد. اين ضعف در فيلم‌هاي «روز سوم» و «عيار14» تا حد زيادي كنترل و اصلاح شده بود ولي متأسفانه در «دلخون» اين كاستي مجدداً به چشم مي‌خورد. «حبيب دهقان‌نسب» را اكثراً در نقش‌هاي عصبي و پرتنش به خصوص در فيلم‌هاي دفاع مقدس به ياد مي‌آوريم. اما در «دلخون» او نشان مي‌دهد كه در بازي كردن لحظات پراحساس و ملودراماتيك هم توانايي قابل‌قبولي دارد. مثلاً صحنه‌اي را به ياد بياوريم كه او با دختر بيمارش صحبت مي‌كند و از فرط استيصال مي‌گريد. او به خوبي موقعيت متناقض خود كه ميان انتقام‌گرفتن از قاتل دخترش و نجات دادن دختر ديگرش سرگردان شده، را به خوبي جان بخشيده است. در مجموع بازي‌ها در فيلم «دلخون» (به خصوص بازي بهداد) قابل قبول است. ولي در يك نگاه كلي بازيها بين شيوه واقع‌گرا و اغراق‌آميز بودن سرگردان هستند. درست مثل خود فيلم كه ميان سرنوشت واقع‌گراي يك محكوم به مرگ و جلوه‌هاي ملتهب و اغراق‌آميز تصميمات متفاوتش در نوسان است. منبع: نشريه نقش‌آفرينان ، شماره 57
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن