واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: با اعتدال رفتار كنيد
فرد- محمدامين جليلوند *:
انديشيدن به جنبههاي مثبت زندگي، كمتر فكر كردن درباره مسائل منفي، از هر لحظه خود لذت بردن و... از جمله راههاي درمان تفكر منفي است.
تفكر منفي بيماري مهلكي است كه ذهن، احساسات و جسم انسان را مبتلا ميسازد اما در مقايسه با بيماريهاي لاعلاج يا مهلك، درمان پذير است.
آيا تاكنون برايتان پيش آمده كه با صداي كشيده شدن ناخن بر روي تخته تا چند لحظه احساس ناراحتي كنيد. افكار منفي نيز مانند همان صداي ناخن بر روي تخته است. افكار روي احساسات ما تاثير ميگذارند. نسبت به چيزي كه آن را دوست داريد يا از آن متنفريد چه احساسي داريد؟
مجبور نيستيد كه آگاهانه احساسات خود را تغيير دهيد. كافي است افكارتان را تغيير دهيد تا احساساتتان به سرعت از آن تبعيت كند. به درستي كه افكار روي ذهن، جسم و احساساتمان تاثير ميگذارد. افكار مثبت خوشي و خوشبختي را براي ما به ارمغان ميآورد و افكار منفي برايمان از خود احساس بيارزشي و شوربختي به جاي ميگذارد.
اين نوشتار در پي برون رفت از افكار منفي و راههاي رسيدن به زندگي مثبت است .
براي بسياري از اشخاص تفكر منفي يك عادت است؛ عادتي ناپسند كه به مرور به اعتياد ميانجامد اين هم مانند الكليسم، پرخوري يا مصرف موادمخدر، نوعي بيماري است. بسياري از مردم از اين بيماري رنج ميبرند. زيرا تفكر منفي براي جسم، ذهن و احساسات اعتيادآور است. اگر يكي از آنها به شما نرسد، ديگران در صف انتظار ميكشند. بدن به هجوم موادشيميايي كه در اثر واكنش جنگ و گريز به جريان خون وارد ميشود اعتياد پيدا ميكند گاه ارتعاش و تحريك ناشي از تفكر منفي بسيار زياد و پرمقدار است. بعضيها در اثر هجوم آدرنالين بيهوش ميشوند. ذهن به درست بودن و انجام دادن كارها معتاد ميشود و بسياري از اشخاص دوست دارند كه بدانند در جواب به اين سؤال كه از ميان خشنودي و كار درست كدام را بايد انتخاب كنند؟ مدتها فكر ميكنند و جواب به اين سؤال برايشان آسان نيست. احساسات انسان، تحت تاثير افكار منفي به آن معتاد ميشود. ممكن است احساسات خوشايندي نباشد. با اين حال از ملامت و دلتنگي هنوز فاصله دارد. در معرض تحريك بر شدت تقاضاي احساس اضافه ميشود و ديري نميپايد كه حتي بيش از اندازه هم كفاف نميدهد. مانند هر اعتياد ديگر، با تفكر منفي نيز بايد با تعهد در قبال زندگي، با صبر و شكيبايي، با نظم و انضباط براي بهبودي مصمم بود. البته با علم به اينكه بهبودي تنها با رعايت اصول امكانپذير ميشود.
قدرت خلاقه فكر
افكار، قدرت زيادي دارند. ساختهها و پرداختههاي انسان، با شكوه يا وحشتناك، در ذهن و با انديشيدن شروع ميشوند. بدون انديشه، بدون فكر و تفكر اتفاق نميافتد. موقعيت كنوني ما ناشي از عمري انديشيدن منفي يا مثبت است. اگر ميخواهيد از كيفيت انديشههاي خود باخبر شويد به زندگي خود رجوع كنيد و ببينيد كه در چه موقعيتي هستيد. نتيجه را ببينيد؛ اگر از بخشي از زندگي خود راضي هستيد، تفكري كه در آن بخشي از زندگي به كار بردهايد مثبت بوده است، اگر از بخشهايي از زندگي خود ناراضي هستيد در اين صورت احتمالش است كه انديشه شما در آن بخش منفي بوده باشد.
افكار مثبت، نتايج مثبت توليد ميكند مانند؛عشق، توجه، محبت، سلامتي، ثروت، خوشبختي، موفقيت، تنعم و غنا. افكار منفي نيز نتايج منفي بر جاي ميگذارند مانند؛ بيتوجهي، بيتفاوتي، ناراحتي، فقر و فلاكت، ترس، فقدان و بيزاري.
درباره اينكه چگونه انديشههاي منفي به بيماريهاي خطرناك منجر ميشوند، نمونههاي زيادي وجود دارد. همه ما در زندگي فهرستي از ناكامي و مصيبت داريم كه تحت تاثير آن به اين نتيجه ميرسيم كه زندگي ديگر ارزش زيستن ندارد. بعضيها در معرض يك يا دو مصيبت و تراژدي در زندگي به اين نتيجه ميرسند كه زندگيشان را فايدهاي نيست. جمعي ديگر، در برخورد با مسائل و مشكلات روزانه اينگونه واكنش نشان ميدهند كه« چه فايدهاي دارد؟»، «چرا اين قدر زحمت بكشم؟»، «چه كسي اهميت ميدهد» انباشته شدن طرز تلقيهايي از اين قبيل به مرور و طي سالها به اين باور منتهي ميشود كه زندگي زحمت بيفايده است.
با توجه به خلاقيت انديشهها، نگراني ما درباره يك بيماري به خصوص ميتواند آن بيماري را در ما ايجاد كند. از قديم ضربالمثلي هست كه ميگويد: «از هرچه بترسي به سرت ميآيد.» دانشجويان پزشكي و روانشناسي اغلب نشانههاي بيماري بيمارانشان را در خود احساس ميكنند و در مواقعي عيناً به بيماري آنها مبتلا ميشوند. انديشه «بلاي جان من سرطان است» هر بار كه سرفه ميكنيد ممكن است به عنوان يك دعوت يا يك دستورالعمل هدايتكننده به حساب آيد.
ببين هرچه گفتم درست بود!
راه دادن افكار منفي به ذهن و جسم، روش بسيار فلاكتباري براي زيستن است. شبيه آن است كه بمبي به سر خود ببنديم و به ما بگويند كه اين بمب ممكن است هر لحظه منفجر شود. زندگي با افكار منفي و انديشه مرگ كردن هم چنين مفهومي را دارد.
آيا وقتي انديشه منفي به بيماري مهلك فرصت ورود به بدن را ميدهد ديگر نميتوان فكري به حال آن كرد؟ آيا ميتوان مانعي بر سر راه پيشرفت بيماري قرار داد؟ كارشناسان روانشناسي معتقدند ميتوان پيشرفت بيماري را سد كرد. البته مسئله خوشبيني عاجزانه نيست، اما آنها بر اين باورند كه ميتوان اقداماتي صورت داد.
در اين مورد پي – دي – اسپنسكي روانشناس ميگويد: «عجيبترين و جالبترين حقيقت درباره احساسات منفي اين است كه مردم به راستي آنها را ستايش ميكنند.»
چرا از قدرت ذهن براي ايجاد يك واقعيت منفي استفاده ميكنيم؟ اگر ذهن ما بتواند سلامتي، تنعم و شادي و يا به همان سادگي بيماري، فقر و نوميدي بيافريند، چرا در همه لحظات زندگي سلامتي، تنعم و شادي را برنميگزينيم؟
وقتي به خود ميگوييم كه نميتوانيم به خواسته خود برسيم، احساس ناشايسته بودن ميگويد «بله حالا واقعبينانه فكر ميكني.» وقتي اتفاق ناگواري براي ما ميافتد، احساس ناشايسته بودن قبل از همه در مقام توجيه ميگويد: «ببين هرچه گفتم درست بود.»
«اخطار منفي» را از «تفكر منفي» جدا كنيد
ما مسئول همه انديشههايي كه به ذهنمان خطور ميكند نيستيم؛ ما مسئول آن انديشههايي هستيم كه در ذهنمان مستقر ميشود. انديشه «چه آدم بيملاحظهاي» ممكن است لحظهاي در ذهنمان جاري شود و احتمالاً اشكالي هم توليد نكند. وقتي اين انديشه را با انديشه ديگري تكميل كرديم (و از آن گذشته...) آن وقت به زحمت ميافتيم.
شايد شخص مورد نظر ما بيملاحظه بوده است. احتمال دارد كه نظر ما درست باشد و مشاهده درستي كرده باشيم، ممكن است او را در حال انجام كاري ديده باشيم كه بيملاحظه بودن او را برايمان تداعي كرده باشد. اما دايره تفكر منفي وقتي شروع ميشود كه ما عبارتي نظير «من اين كار را دوست ندارم» را به مشاهدات خود اضافه ميكنيم.
اگر شما، پدر، مادر، يا مدير هستيد، با توجه به اصول و دستورالعملهاي در اختيار خود ميتوانيد افراد تحت نظر را هدايت كنيد.
اگر با آنها مطابق اين معيارها رفتار نكنيد، در واقع وظيفه خود را انجام ندادهايد. ما در دنيايي زندگي ميكنيم كه بايد در اغلب اوقات با نشانههاي منفي روبهرو شويم. توجه به اين نشانهها انديشه منفي نيست، دست به كار شدن و اقدام اصلاحي انجام دادن رفتار مثبت است، اما نگران و ناراحت شدن انديشه منفي است. در نهايت ما با انديشه و تدبير خود سلامتي جسم و روح خود را ميتوانيم دستكاري كنيم. اين مطلب درخصوص پديدههاي ذاتاً فيزيكي نيز مصداق عيني پيدا ميكند مثلاً زمان در حين برگزاري مسابقه تحريف ميشود به نحوي كه گذشت وقت براي طرفداران تيم برنده و بازنده متفاوت ارزيابي ميشود و يا زماني كه اشخاص تحت هيجان خاصي قرار ميگيرند موضوعات عادي متفاوت و به شكل ديگري مورد قضاوت قرار ميگيرد. بنابراين انسانها پيوسته تحت تأثير ذهنپردازي قرار دارند كه برخي مطالب را مثبت و برخي ديگر را منفي استنباط ميكنند. راه بهتر زيستن، رفتار كردن در رعايت اعتدال است.
راهي براي فرار
و پايان سخن اينكه، اخيرا مؤسسه بينالمللي بيماريهاي رواني، بروز افكار منفي در شخص را شروعي براي بيماري افسردگي دانست. كارشناسان اين مؤسسه براي جلوگيري از تخريب ناشي از هجوم افكار منفي به ذهن، روزانه 20 دقيقه پيادهروي را توصيه ميكنند زيرا پيادهروي يا حتي انجام كارهاي روزمره منزل و مطالعه،يك ماده بيوشيميايي در بدن به نام آندرومين توليد ميكنند كه مانع بروز افكار منفي و درنتيجه بيماريهاي مختلف رواني ميشود.
* روانشناس
تاريخ درج: 30 ارديبهشت 1387 ساعت 11:33 تاريخ تاييد: 30 ارديبهشت 1387 ساعت 14:31 تاريخ به روز رساني: 30 ارديبهشت 1387 ساعت 14:29
دوشنبه 30 ارديبهشت 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 536]