واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به رغم تمامي تبليغات منفي عليه دين اسلام و پيامبر اكرم (ص) آفتاب حقيقت هيچگاه در پس ابر نمانده و همواره انديشمندان بزرگي چهره زيباي حق را به ديگران نشان دادهاند. رسول خدا (ص) پاكترين، بهترين و گراميترين گوهر صدف هستي و گل سرسبد عالم امكان است، وجود بزرگواري كه هيچ شخص ديگري در مقام و صفات عالي به رتبه او نرسيد و هيچ كس در مناقب بلندي كه وي را براي چنين رسالتي آماده كرد، همدوش او نشد. در اين ميان، خاورشناسان و دانشمندان غير مسلمان نيز ديدگاههاي خود را درباره شخصيت حضرت محمد (ص) بيان كردهاند كه تامل در سخنان آنان اين حقيقت را بازگو مي كند كه خاتم پيامبران به تمامي بشريت تعلق دارد. * گوته گوته، شاعر پرآوازه آلماني پس از آشنايي با دين اسلام و پيام آور اين آيين يگانه، قطعه شعري با عنوان نغمه محمد درباره پيامبر اعظم سرود. اين قطعه شعر از زبان نزديكترين خويشان پيامبر؛ يعني حضرت علي (ع) و حضرت فاطمه (س) گفته ميشود. گوته در شعرش همه مراحل و مقاطع دعوت رسول اكرم (ص) و راهنمايياش در ميان مردم را به زبان توصيف و تشبيه و نماد ميآورد. پايان شعر با اعتقاد و ايمان اين شاعر آلماني به معاد و جهان ازلي و همچنين يقين وي بر پيروزي رسالت پيامبر اعظم (ص). شايد شيفتگي و علاقه شاعر به زندگي و مذهب پيامبر است كه فردي اروپايي و غربي را با آن همه تهاجم فلسفههاي متضاد و مختلف در پيرامون خود، به مفاهيم معنوي و والاي اسلام علاقهمند ميسازد. اينك قسمتي از شعر نغمه محمد را ميآوريم: بنگر بدان چشمه همان كه از كوهساران ميجوشد چه با طراوت و شاد و ميتراود به سان چشمان ستارگان آنگاه كه ميدرخشند و با ورودي پيشوا گونه و راهبر همه چشمهها را كه برادر اويند با خويش همراه ميسازد و در آن پايين اعماق دره در مقدم اين رود، گلها ميرويند و سبزهها از نفسش حيات مييابند... *برنارد شاو جرج برنارد شاو، نويسنده معروف ايرلندي درباره پيامبر اكرم (ص) ميگويد: او را بايد منجي بشريت خواند. من اعتقاد دارم كه اگر مردي مثل او حاكمي در عصر جديد ميشد، براي حل مشكلاتش از صلح و دوستي استفاده ميكرد. او عاليترين مردي بود كه روي زمين پا گذاشته است. او به دين دعوت كرد. يك تمدن را پايه گذاري كرد. ملتي را بنا نهاد. اخلاق را نهادينه كرد. اجتماعي زنده و قدرتمند ايجاد كرد تا آموزشهاي او را به صحنه عمل آورند و دنياي تفكر و رفتار انساني را براي هميشه و به طور كامل منقلب كرد. نام او محمد است. در سال 570 بعد از ميلاد، در عربستان چشم به جهان گشود. رسالت خود براي دعوت به دين راستين -اسلام- را در سال چهلم عمر خود آغاز كرد و در شصت و سومين سال عمرش با جهان وداع گفت. در مدت كوتاه 23 سال از پيامبرياش به پرستش خداي يگانه رهنمون شد. وي مردم را از جنگ و نزاعهاي قبيلهاي رهانيد و به اتحاد و همبستگي ملي رسانيد. او در اين مدت، مردم را از هرزگي و مستي به اعتدال و پرهيزكاري، از بي قانوني به زندگي نظاممند، و از تباهي به بالاترين معيارهاي تعالي اخلاقي هدايت كرد. تاريخ بشري چنين دگرگوني كامل را از جانب يك شخص يا در مكان ديگر قبل از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله يا پس از او نشناخته است. تصور همه اين عجايب باور نكردني در طي اين دو دهه نخست است. * گاندي مهاتما گاندي، رهبر فقيد هند در كتاب هند جديد در مورد شخصيت حضرت محمد (ص) ميگويد: جالب است بدانيد كه بهترين كسي كه امروزه بدون هيچ چون و چرايي، در قلب ميليونها انسان جا گرفته، محمد است. از اينجا من متقاعد شدهام كه اين شمشير نبود كه در آن روزها مردم زيادي را تسليم اسلام كرد. محمد سخت ساده زيست بود. مثل ديگر پيامبران متقي بود. به شدت امانتدار بود. از خودگذشتگي شديد نسبت به دوستان و پيروان، جسارت، بيباكي و توكل مطلق به خدا در رسالت شخصي، از ويژگيهاي محمد بود. قبل از اين ويژگيها او به هيچ وجه از شمشير براي برداشتن سدهاي جلوي راه خود استفاده نميكرد. * لامارتين لامارتين مورخ مشهور ميگويد: اگر بزرگي هدف، كم بودن ابزار و رسيدن به نتايج شگفتانگيز، سه محور سنجش هوش بشري باشد، چه كسي ادعاي مقايسه بزرگ مردان تاريخ كنوني را با محمد دارد؟ نامآورترين مردمان فقط ارتش، قوانين و فرمانرواييها را ايجاد كردهاند. اگر نگوييم آنچه بنياد نهادهاند، چيزي نيست، بايد گفت: چيزي بيشتر از قدرت مادي كه غالبا در چشم به هم زدني فرو ميپاشد، ايجاد نكردهاند. اين مرد نه فقط ارتش ها، قوانين، فرمانروايي، مردمان و سلسلهها، بلكه ميليونها نفر؛ يعني يك سوم از ساكنان اين جهان و حتي بيشتر از آن را حركت داد. او پرستشگاهها، خدايان، اديان، عقايد، انديشهها و نفوس را متحول كرد. صبر او در پيروزي، بلند همتي او كه تماما در جهت يك عقيده بود، نه نوعي تلاش براي فرمانروايي، نمازهاي بينهايت او، زمزمههاي سري او با خدا، مرگ او و پيروزي او بعد از مرگ، نشانه ايماني راسخ است. محمد يك معلم مذهبي، يك مصلح اجتماعي، يك رهبر اخلاقي معنوي، تجسم بزرگ اجرايي كردن امور، دوستي با وفا، همنشيني زيبا، شوهري علاقهمند و پدري با محبت بود. همه را با هم داشت.مرد ديگري در تاريخ نيست كه در هر كدام از اين جنبههاي مختلف زندگي، بر او برتري يابد يا با او برابري كند. فقط آن شخصيت نوعدوست بود كه چنين كمالات باورنكردني را در خود جمع كرده بود. * آرمسترانگ كارن آرمسترانگ، از صاحبنظران غير مسلمان وين است. پس از يازده سپتامبر 2002 م. در مورد زندگي پيامبر اسلام، كتابي نوشت كه در رديف پرفروشترين كتابهاي سال آمريكا و اروپا قرار گرفت. انگيزه اصلي او در نوشتن كتاب مذكور، دفاع از اسلام و روشن كردن ذهن مسيحيان غربي به پيامبر اسلام بود. او در مقدمه كتابش چنين نوشته است: بيشتر هم پيامبر صرف جلوگيري از برخوردهاي وحشيانه گرديد زيرا لغت اسلام كه به معناي تسليم بودن در برابر خداوند است، از ريشه سلام به معناي صلح گرفته شده است. محمد مرد جهاد بود، ولي يك صلح طلب واقعي هم بود؛ زيرا جان و اعتقاد نزديكترين ياران خود را در جريان صلح با مكه به گرو گذاشت تا اين اتحاد بدون خونريزي به انجام رسد. او به جاي خونريزي و قتل عام، در فكر مذاكره و صلح بود. آگاهي از داستان واقعي زندگي حضرت محمد در اين مقطع خطرناك تاريخ بشري، لازم است و نبايد اجازه داد كه متعصبين خيره سر با تحريف زندگي پيامبر به نفع خود از آن استفاده كنند. انسان غربي معاصر از داستان زندگي آن حضرت، مسايل بسيار مهمتري را براي هدايت خود در اين دنياي متغير بايد بياموزد. *ويل دورانت: محمد، پيغمبري بزرگ و موحدي كامل بود كه مانند نداشت و براي اصلاح بشر مبعوث شد. * كارل ماكس: حقيقت انكار ناپذير اين است كه محمد مبعوث شد تا رسالتي را كه خلاصه رسالات سابق و مافوق آنها بود، براي عالم بياورد. * الكساندر دوما: محمد، معجزه شرق بود؛ زيرا دينش داراي آموزههاي بزرگي بود. اخلاقش برجسته بود و رفتاري پسنديده داشت. * آلفرد گيوم: محمد، يكي از عظيمترين شخصيتهاي تاريخي است كه در ايمان به وجود خداي يگانه غرق شده بود. * لئو تولستوي: شكي نيست كه محمد از مردان بزرگ و مصلحاني است كه به حقيقت خدمت بزرگي به بشر كرده است. * ژان ژاك روسو: حضرت محمد، پيامبر اسلام، نظريه بهتري داشت و توانست سيستم سياسي خود را به خوبي متحد سازد. * ادوارد مونته، رييس دانشگاه ژنو محمد صلي الله عليه وآله پيغمبري بود كه به همان معني كه قدماي بني اسرائيل مي گويند، او از يك عقيده خالص - كه هيچ بستگي با بت پرستي نداشت - دفاع كرد. تمام سعي و كوشش اين مرد، براي نجات ملتش از يك دين بي معني و بي اعتبار بود. او مي خواست آنها را از منجلاب فساد اخلاق، پستي عادات و فساد عقيده، نجات دهد؛ بنابراين، ممكن نيست در راستي اخلاق و شور خداپرستي كه سراسر وجودش را فراگرفته بود، شك كرد. * لوئي توماس، نويسنده معروف آمريكايي كمتر خانواده اي در عربستان ديده مي شود كه نام يكي از فرزندان خود را محمد نگذارد و اصولا انتشار اين نام در عالم، بيشتر از انتشار نام پطرس و يوحناست. محمد صلي الله علي وآله، پيغمبر عرب، اول كسي بود كه وحدت ملي عرب را عملي كرد و آن قبايل را در زير يك پرچم گردآورد و هنگامي كه ظهور نمود، نه تنها عربستان، بلكه جهان، محتاج به ظهورش بود. او با قوه و اعمال نفوذ، وحدت عرب را ايجاد نكرد؛ بلكه بر اثر كلام شيرين و اخلاق نيك خود، قلوب اين قوم را تسخير كرد تا آنان از روي ميل از او پيروي كرده، به گفته هايش ايمان آوردند. حقا مي توان گفت كه فرزند مكه صفايي داشت كه در ساير پيغمبران يافت نمي شد. در او نيرويي بود كه با آن، ميان دل هاي متفرق، ايجاد ائتلاف مي كرد و به طوري آنها را متحد مي كرد كه در پندار و احساس، در حكم يك دل بودند. *مستر هوبرت ويل، صاحب كتاب المعلم الاكبر محمد، ششصد سال پس از مسيح ظهور كرد و با نيروي خدايي كه داشت، توانست تمام اوهام را برطرف سازد و بت پرستي را براندازد و چون مردي درست كردار، راست گو و بي آلايش بود، مردم به او لقب امين داده بودند. لهجه صادق و عزم استواري داشت و با همين مزايا، توانست گمراهان را به راه راست هدايت كند. *لورانسيا دالبري از بانوان دانشمند محمد صلي الله علي وآله، بزرگ و پيشواي حكومت اسلامي و همواره مراقب آسايش و آزادي ملت خود بوده و كساني را كه مرتكب جنايت مي شدند، مجازات مي كرد. اين پيغمبر، دعوت به پرستش خداي يگانه و دين يگانگي را ترويج مي كرد و در دعوت به اين دين، لطف و مهرباني را حتي با دشمنان، مراعات مي كرد. در اين شخصيت، دو صفت از بهترين و عالي ترين صفات بشري وجود داشت و آن دو، عدل و رحمت مي باشند. * برگرفته از حوزه نت فراهنگ 1883
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 641]