واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: حضرت محمد مصطفي (ص) در نگاه انديشمندان
در اين مجال از پنجره نگاه انديشمندان غير مسلمان نظري ميافكنيم به گستره پاك و بينهايت گلستان محمّدي، باشد كه شميم دلنواز آن يار و دردانه روزگار، ما را مشعوف حضور مبارك خويش سازد و خوشه چين دشت گلهاي محمدي باشيم.
به گزارش باشگاه خبرنگاران ، البته قبل از پرداختن به اين نوع از نگاه به آن برگزيده الهي معرفي اجمالي از زبان سلاله محمدي حضرت امام صادق عليهالسلام خواهيم داشت.
خطبه امام صادق(ع) در وصف حضرت محمد(ص)
برد باري، وقار و مهرباني خدا سبب شد تا گناهان بزرگ و كارهاي زشت مردم مانع نشود كه دوستترين و شريفترين پيغمبرانش، يعني محمد بن عبدالله(ص) را بري مردم بر گزيند.
محمد بن عبدالله(ص) در حريم عزت تولد يافت: در خاندان شرافت اقامت گزيد، حسب و نسبش آلوده نگشت، صفاتش را دانشمندان بيان كردند و حكميان در وصفش انديشه نمودند، او پاكدامني بي نظير،هاشمي نسبي بي مانند و بي مانندي از اهل مكه بود.
حيا صفت او بود و سخاوت طبيعتش، بر متانتها و اخلاق نبوت سرشته شده بود. اوصاف خويشتن داريهاي رسالت بر او مهر شده بود تا آنگاه كه مقدرات و قضا و قدر الهي عمر او را به پايان رسانيد و حكم حتمي پروردگار او را به سرانجامش منتهي ساخت. هر امتي، امت پس از خود را به آمدنش مژده داد. نسل به نسل از حضرت آدم تاپدر بزرگوارش، عبدالله، هر پدري او را به پدر ديگر تحويل داد اصل و نسبش به ناپاكي آميخته نشد و ولادت او با ازدواج نا مشروع پليد نگشت. ولادتش در بهترين طايفه، گراميترين نواده (بنيهاشم)، شريفترين قبيله (فاطمه مخزوميه) و محفوظترين شكم باردار (آمنه دختر وهب) و امانت دارترين دامن بود.
خدا او را برگزيد، پسنديد و انتخاب كرد سپس كليد هاي دانش و سرچشمه هاي حكمت را به او داد. او را مبعوث نمود تا رحمتبربندگان و بهار جهانيان باشد.
خداوند كتابي را بر او نازل كرد، كه بيان و توضيح هر چيزي در آن است و آن را به لغت عربي، بدون هيچ انحرافي قرار داد، به اميد اين كه مردم پرهيزكار شوند. آن را بري مردم بيان كرد و معارف آن را روشن ساخت و با آن، دينش را آشكار ساخت و واجباتي را لازم شمرد و حدودي را بري مردم وضع نمود و بيان كرد. آنها را بري مردم آشكار نمود و آنها را آگاه ساخت. آن حضرت در آن امور، راهنمايي به سوي نجات و نشانه هاي هدايت به سوي خدا ميباشد.
رسول خدا(ص) رسالتش را تبليغ كرد، مأموريتش را آشكار ساخت،بارهاي سنگين نبوت را كه به عهده گرفته بود، به منزل رسانيد و به خاطر پروردگارش صبر كرد و در راهش جهاد نمود.
با برنامهها و انگيزههايي كه بري مردم پي ريزي نمود و منارههايي كه نشانه هاي آن را بر افراشت، بري امتش خير خواهي كرد، و آنها را به سوي نجات و رستگاري فرا خواند و به ياد خدا تشويق و به راه هدايت دلالت كرد، تا مردم پس از او گمراه نشوند. آن حضرت نسبت به مردم دلسوز و مهربان بود.
نگاه دانشمندان غير مسلمان
گوته
گوته، شاعر پرآوازه آلماني پس از آشنايي با دين اسلام و پيام آور اين آيين يگانه، قطعه شعري با عنوان «نغمه محمد» درباره پيامبر اعظم (ص) سرود. اين قطعه شعر از زبان نزديكترين خويشان پيامبر؛ يعني حضرت علي عليهالسلام و حضرت فاطمه سلام الله عليها گفته ميشود. گوته در شعرش همه مراحل و مقاطع دعوت رسول اكرم(ص) و راهنمايياش در ميان مردم را به زبان توصيف و تشبيه و نماد ميآورد.
شعر گوته با محوريت معرفي شخصيت والاي پيامبر از زبان دو دردانه تاريخ اسلام و تشيع روايت ميشود. اما همان طور كه اين مسئله را با خوانندهاش در ميان ميگذارد، مسير تاريخي پيامبر و همچنين گسترش مرزهاي اسلام در جهان را نيز به عنوان بخش تاريخي متن، مورد تأكيد و توجه قرار ميدهد. پايان شعر با اعتقاد و ايمان اين شاعر آلماني به معاد و جهان ازلي و همچنين يقين وي بر پيروزي رسالت پيامبر اعظم صلي الله عليه و آله همراه است. شايد شيفتگي و علاقه شاعر به زندگي و مذهب پيامبر است كه فردي اروپايي و غربي را با آن همه تهاجم فلسفههاي متضاد و مختلف در پيرامون خود، به مفاهيم معنوي و والاي اسلام علاقهمند ميسازد. اينك قسمتي از شعر "نغمه محمد" را ميآوريم:
«بنگر بدان چشمه
همان كه از كوهساران ميجوشد
چه با طراوت و شاد
و ميتراود به سان چشمان ستارگان آنگاه كه ميدرخشند
و با ورودي پيشوا گونه و راهبر
همه چشمهها را كه برادر اويند
با خويش همراه ميسازد
و در آن پايين اعماق درّه
در مقدم اين رود، گلها ميرويند
و سبزهها از نفسش حيات مييابند...».
برنارد شاو
جرج برنارد شاو، نويسنده معروف ايرلندي درباره پيامبر اكرم (ص) ميگويد:
« او را بايد منجي بشريت خواند. من اعتقاد دارم كه اگر مردي مثل او حاكمي در عصر جديد ميشد، براي حل مشكلاتش از صلح و دوستي استفاده ميكرد. او عاليترين مردي بود كه روي زمين پا گذاشته است. او به دين دعوت كرد. يك تمدن را پايه گذاري كرد. ملتي را بنا نهاد. اخلاق را نهادينه كرد. اجتماعي زنده و قدرتمند ايجاد كرد تا آموزشهاي او را به صحنه عمل آورند و دنياي تفكر و رفتار انساني را براي هميشه و به طور كامل منقلب كرد. نام او «محمد» است. در سال 570 بعد از ميلاد، در عربستان چشم به جهان گشود. رسالت خود براي دعوت به دين راستين (اسلام) را در سال چهلم عمر خود آغاز كرد و در شصت و سومين سال عمرش با جهان وداع گفت. در مدت كوتاه 23 سال از پيامبرياش به پرستش خداي يگانه رهنمون شد. وي مردم را از جنگ و نزاعهاي قبيلهاي رهانيد و به اتحاد و همبستگي ملي رسانيد. او در اين مدت، مردم را از هرزگي و مستي به اعتدال و پرهيزكاري، از بي قانوني به زندگي نظاممند، و از تباهي به بالاترين معيارهاي تعالي اخلاقي هدايت كرد. تاريخ بشري چنين دگرگوني كامل را از جانب يك شخص يا در مكان ديگر قبل از پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله يا پس از او نشناخته است. تصور همه اين عجايب باور نكردني در طي اين دو دهه نخست است».[2]
گاندي
ماهاتما گاندي رهبر فقيد هند در كتاب «هند جديد» در مورد شخصيت محمد(ص) ميگويد:
«جالب است بدانيد كه بهترين كسي كه امروزه بدون هيچ چون و چرايي، در قلب ميليونها انسان جا گرفته، «محمد» است. از اينجا من متقاعد شدهام كه اين شمشير نبود كه در آن روزها مردم زيادي را تسليم اسلام كرد. «محمد» سخت ساده زيست بود. مثل ديگر پيامبران متقي بود. به شدت امانتدار بود. از خودگذشتگي شديد نسبت به دوستان و پيروان، جسارت، بيباكي و توكل مطلق به خدا در رسالت شخصي، از ويژگيهاي محمد(ص) بود. قبل از اين ويژگيها او به هيچ وجه از شمشير براي برداشتن سدهاي جلوي راه خود استفاده نميكرد».
لامارتين
لامارتين مورخ مشهور ميگويد:
« اگر بزرگي هدف، كم بودن ابزار و رسيدن به نتايج شگفتانگيز، سه محور سنجش هوش بشري باشد، چه كسي ادعاي مقايسه بزرگ مردان تاريخ كنوني را با «محمد» دارد؟ نامآورترين مردمان فقط ارتش، قوانين و فرمانرواييها را ايجاد كردهاند. اگر نگوييم آنچه بنياد نهادهاند، چيزي نيست، بايد گفت: چيزي بيشتر از قدرت مادي كه غالباً در چشم به هم زدني فرو ميپاشد، ايجاد نكردهاند.
اين مرد نه فقط ارتشها، قوانين، فرمانروايي، مردمان و سلسلهها، بلكه ميليونها نفر؛ يعني يك سوم از ساكنان اين جهان و حتي بيشتر از آن را حركت داد. او پرستشگاهها، خدايان، اديان، عقايد، انديشهها و نفوس را متحوّل كرد. صبر او در پيروزي، بلند همتي او كه تماماً در جهت يك عقيده بود، نه نوعي تلاش براي فرمانروايي، نمازهاي بينهايت او، زمزمههاي سرّي او با خدا، مرگ او و پيروزي او بعد از مرگ، نشانهايماني راسخ است. محمد6يك معلم مذهبي، يك مصلح اجتماعي، يك رهبر اخلاقي معنوي، تجسم بزرگ اجرايي كردن امور، دوستي با وفا، همنشيني زيبا، شوهري علاقهمند و پدري با محبت بود. همه را با هم داشت. مرد ديگري در تاريخ نيست كه در هر كدام از اين جنبههاي مختلف زندگي، بر او برتري يابد يا با او برابري كند. فقط آن شخصيت نوعدوست بود كه چنين كمالات باورنكردني را در خود جمع كرده بود».
آرمسترانگ
خانم كارن آرمسترانگ، از صاحبنظران غير مسلمان وين است.
پس از يازده سپتامبر 2002 م. در مورد زندگي پيامبر اسلام، كتابي نوشت كه در رديف پرفروشترين كتابهاي سال آمريكا و اروپا قرار گرفت. انگيزه اصلي او در نوشتن كتاب مذكور، دفاع از اسلام و روشن كردن ذهن مسيحيان غربي به پيامبر اسلام بود. او در مقدمه كتابش چنين نوشته است:
«بيشتر همّ پيامبر صرف جلوگيري از برخوردهاي وحشيانه گرديد؛ زيرا لغت اسلام كه به معناي تسليم بودن در برابر خداوند است، از ريشه «سلام» به معناي «صلح» گرفته شده است. محمد(ص) مرد جهاد بود، ولي يك صلح طلب واقعي هم بود؛ زيرا جان و اعتقاد نزديكترين ياران خود را در جريان صلح با مكه به گرو گذاشت تا اين اتحاد بدون خونريزي به انجام رسد. او به جاي خونريزي و قتل عام، در فكر مذاكره و صلح بود. آگاهي از داستان واقعي زندگي حضرت محمد(ص) در اين مقطع خطرناك تاريخ بشري، لازم است و نبايد اجازه داد كه متعصبين خيره سر با تحريف زندگي پيامبر به نفع خود از آن استفاده كنند. انسان غربي معاصر از داستان زندگي آن حضرت، مسائل بسيار مهمتري را براي هدايت خود در اين دنياي متغير بايد بياموزد».
ويل دورانت:
محمد، پيغمبري بزرگ و موحدي كامل بود كه مانند نداشت و براي اصلاح بشر مبعوث شد.
كارل ماكس:
حقيقت انكار ناپذير اين است كه محمد مبعوث شد تا رسالتي را كه خلاصه رسالات سابق و مافوق آنها بود، براي عالم بياورد.
الكساندر دوما:
محمد، معجزه شرق بود؛ زيرا دينش داراي آموزههاي بزرگي بود. اخلاقش برجسته بود و رفتاري پسنديده داشت.
آلفرد گيوم:
محمد، يكي از عظيمترين شخصيتهاي تاريخي است كه در ايمان به وجود خداي يگانه غرق شده بود.
لئو تولستوي:
شكي نيست كه محمد از مردان بزرگ و مصلحاني است كه به حقيقت خدمت بزرگي به بشر كرده است.
واشنگتن ايرونيگ:
او سريعالانتقال و داراي حافظه قوي، ديدي بلند و استعدادي سرشار بود.
ژان ژاك روسو:
حضرت محمد، پيامبر اسلام، نظريه بهتري داشت و توانست سيستم سياسي خود را به خوبي متحد سازد./ع
يکشنبه|ا|2|ا|بهمن|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 869]