محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852714232
جهان اسلام از نگاه شهيد مطهري
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار دوشنبه 7 اردیبهشت 1388 تعداد مشاهده : 131 جهان اسلام از نگاه شهيد مطهري خبرگزاري فارس: استاد مطهري، افزون بر آگاهي از مشكلات و مسايل فرهنگي و اجتماعي مسلمانان كشور و كوشش در جهت رفع آن همه، از وضع حاكم بر جهان اسلام رنج ميبرد . در حقيقت، مطهري در مقام بسترسازي اصلاح فراگير زندگي و جامعه جهاني مسلمان بود. در منظر اسلام، عالمان دين، جايگاهي در خور اعتنا داشته و تكريم شدهاند . شكي نيست كه حرمتها، حاكي از مسؤوليتها بوده و هر عالم ديني در قبال اسلام وامت عصر خود، ناگزير از بيان حقيقت و ارايه طريق فلاح و سعادت اين جهاني و آن جهاني است . از سويي، ايمان به خداوند و پيامبر و ابديت، عالم را وا ميدارد تا احساس مسؤوليت نموده و در توصيه به حق و صبر، (1) پيش قدمي جويد و از سويي ديگر، علم و دانايي از قرآن و احكام و حدود الهي، تكليف نجات بخشي امت را بر دوش او مينهد . بدين سان فزوني و سنگيني رسالت عالم مسلمان، نسبتبه يك مسلمان، آشكار ميگردد . سكوت و سكون عالمان ديني در برابر كژانديشيها و كژرويهاي زمانه و جامعه، با توحيد و تقوا ناسازگار بوده و آنان را نزد حق و خلق، خوار ميسازد . ترديدي نيست كه در عرصه فكري و فرهنگي، ميبايستشاهد حضور زنده و زاينده عالمان ديني بود، چرا كه دشمن همواره از رهگذر شبيخون فرهنگي نفوذ كرده و از خواب آلودگي عالمان و مردمان سود جسته است . پيشينه حوزههاي علميه شيعه، به روشني نشان ميدهد كه عالمان بزرگ و تاثيرگذار بر حيات امت، پيوسته در زمانشناسي و شناخت تكليفها و پاسخگويي و واكنش معقول در برابر انحطاطها و شبهات بودهاند . چنان كه مينگريم، شيخ طوسي از ناموران حوزه علمي شيعي بدين نكته اشارت كرده است: علماي بزرگ چه آنان كه در روزگار كهن زيسته و چه آنان كه بعد آمده و پيوستهاند، همه در جهتبهرهگيري از دليلهاي معقول و متناسب با زمان كوشيدهاند از آن جا كه همواره شبهات مسايل تازه در رابطه با دين و ايمان طرح شده، عالمان مواضع آگاهانهاي در برابر آن همه داشتهاند . (2) عالماني كه از تاريخ نكته آموزي داشته و سرگذشت اديان و اقوام و مخالفان را دانستهاند و نيز با زمانه و جامعه خويش آشنايي ورزيدهاند، بيگمان عرصه فراخي پيش روي خود مينگريستهاند . زيرا كه جهل و جمود فكري سبب نميشد تا آنان در تنگناي انديشه گرفتار آمده و خواسته و ناخواسته به طعن و لعن مخالفان پردازند و از احياگري دين باز مانند . نگرش اجتماعي - تاريخي عالم زمان شناس بستر ساز اقدامهاي حكيمانه گشته و روشناي آموزههاي فراگير دين را آشكار ميگرداند . شهيد مطهري از اين شمار بود . او از يك سو به گذشته كوچيده و جريانهاي فكري - مذهبي پيشين را بررسي كرده بود واز ديگر سو، به عصر حاضر چشم دوخته بود . مطهري و انحطاط مسلمانان استاد مطهري، افزون بر آگاهي از مشكلات و مسايل فرهنگي و اجتماعي مسلمانان كشور و كوشش در جهت رفع آن همه، از وضع حاكم بر جهان اسلام رنج ميبرد . در حقيقت، مطهري در مقام بسترسازي اصلاح فراگير زندگي و جامعه جهاني مسلمان بود، و يك متفكر احياگر مسلمان، بايد اين آرزو و شيوه را داشته باشد . او در اين باره، چنين مينويسد: «اين جانب، درستبه ياد ندارد كه از چه وقتبا مساله انحطاط مسلمين آشنا شده است؟ و از چه زماني شخصا به بحث و تحقيق در اين مساله علاقمند گرديده و درباره آن فكر ميكرده است؟ ولي ميتواند به طور يقين ادعا كند كه متجاوز از بيستسال است كه اين مساله، نظر او را جلب كرده و كم و بيش در اطراف آن فكر ميكرده است و يا نوشتههاي ديگران را در اين زمينه ميخوانده است . (3) استاد مطهري در جاي ديگر سيماي يك متفكر و مصلح را مينماياند كه فقط به حقيقت پرداخته و به دور از هر گونه مصلحتانديش جاهلانه، در مقام تبيين مسايل فرهنگي و چارهانديشي براي همه مسلمانان است: «يافتن راه اصلاح اوضاع حاضران جهان اسلامي، بستگي زيادي دارد به پيدا كردن علل و موجبات انحطاط آنها كه در گذشته وجود داشته است و يا اكنون نيز موجود است . براي اين كار لازم شد كه اولا نظر ديگران را اعم از مسلمان و غير مسلمان - تا آن جا كه دسترسي دارم بررسي كنم - ثانيا موضوعاتي كه از اين نظر قابل طرح و گفت و گوست، هر چند تا كنون از اين نظر طرح نشده است، بدون اغماض و پرده پوشي طرح كنم .» (4) در ميان عالمان حوزوي، كمتر ميتوان نظيري براي شهيد مطهري سراغ گرفت كه به سان او نگرش فرامرزي داشته و نسبتبه جهان اسلام، احساس مسؤوليت كرده باشد . از اين منظر، بايد از دوست ديرينه و سختكوش وي; امام موسي صدر ياد كرد، كه نقش به سزايي در اصلاحات فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي جنوب لبنان داشته و زمينه سربلندي تشيع را در جهان عرب پديدار ساخت . مرحوم مطهري در پاريس، به هنگام ياد كرد از امام موسي صدر، در حالي كه از ناپديد شدن وي سخت متاثر بود، اظهار ميدارد: «اگر آقا موسي الان بود، چون دنيا را دقيقا ميشناخت، ميتوانست كسي باشد كه وضع جهان را براي امام تشريح كند و به عنوان يك كارشناس قوي، موضوعات و نيازها را بگويد . احكام واضع هستند و اشكال همه ما در عدم شناخت موضوع است . آقا موسي در دنيا عمل و اجرا، نيازها را درك كرده بود، مسايل و مشكلات [جهان اسلام و] حركت [كنوني] را ميدانست و لمس كرده بود و براي اغلب موضوعات حكم فقهي داشت .» (5) عالمان و متفكراني كه اسلام را در بستر جاري تاريخ نگريسته و شناختهاند، به آساني ميتوانند از راهبردهاي تاثير گذار سود برند و كارآمدي دين را در تمامي عرصهها نشان دهند . گسستهاي تاريخي و فرهنگي و عاطفي، عالمان را از مردم و مطالبات معقول آن بيگانه ساخته و مسير تهاجم ضد فرهنگي استعمار را هموار ميكند . بدين سان به دست ميآيد كه بينش فراگير و واقع بينانه و حاكي از كليت جهان اسلام، به تدريج موجب تفاهم و تعاون فرهنگي و علمي و عملي عالمان اسلام گشته و تقريب عيني و تعيين كننده مسلمانان را بشارت ميدهد . و پيداست كه ملي گراييهاي منفي و بيگانگي از سرنوشت جهان اسلام، سبب ساز تفرقه و اتهام و خشونت فرقهاي خواهد گشت و در نهايت كمترين حساسيت در برابر تجاوز پيشگي و صهيونيسم را نخواهيم داشت . وضع اسف بار فلسطين مثال بارز اين فاجعه است كه بر اثر بيتفاوتيها و بيگانگي مسلمانها از يكديگر پديد آمده است . اسلام و تمدن اسلامي شهيد مطهري كه ساليان دراز در انديشه و تحقيق پيرامون وضع مسلمانان عصر حاضر كوشيده است، در حقيقت نگران از دست رفتن واپسين سرمايه هايي بوده است كه پديد آورنده تمدن بزرگ اسلامي است . در نگاه مطهري، بعد فرهنگي حركتباز گشتبه خويشتن مسلمانان، بيش از بعد نظامي و سياسي آن - كه در كشور گشايي با ديگر فاتحان وجه اشتراك مييابد - شايان اعتناست . چرا كه اسلام، مكتب حيات بخش است و فراتر از سلطه و سيطره بر منابع مادي، روشناي ذهنها و فراخناي فضليت و عدالت و عزت بشري را ميطلبد . . . «اين مطلب جاي ترديد نيست كه مسلمين، دوران عظمت و افتخار اعجاب آوري را پشتسر گذاشته، نه از آن جهت كه در برههاي از زمان حكمران جهان بودهاند و به قول مرحوم اديب الممالك فراهاني «از پادشاهان باج و از دريا امواج گرفتهاند» ، زيرا جهان حكم رانان و فاتحان بسياري به خود ديده است كه چند صباحي به زور خود را بر ديگران تحميل كردهاند و طولي نكشيده كه مانند كف روي آب، محو و نابود شدهاند بلكه از آن جهت كه نهضت و تحولي در پهنه گيتي به وجود آوردند و تمدني عظيم و با شكوه بنا كردند كه چندين قرن ادامه يافت و مشعل دار بشر بود، اكنون نيز يكي از حلقات درخشاني تمدن بشر به شمار ميرود و تاريخ تمدن به داشتن آن ميبالد . مسلمين چندين قرن در علوم و صنايع و فلسفه و هنر و اخلاق و نظامات عالي اجتماعي بر همه جهانيان تفوق داشتند و ديگران از خرمن فيض آنها توشه ميگرفتند . تمدن عظيم و حيرتانگيز جديد اروپايي كه چشمها را خيره و عقلها را حيران كرده است و امروز بر سراسر جهان سيطره دارد، به اقرار و اعتراف محققين بي غرض غربي، بيش از هر چيز ديگر از تمدن با شكوه اسلامي مايه گرفته است .» (6) استاد مطهري، به جاي ستايشهاي بي حاصل يا غفلتهاي زيان بار، در كنار تعليم معارف گران سنگ اسلامي، واقعيت تمدن مسلمانان را به تصوير ميكشد و ذهن را به تكاپو به منظور نجات از خود باختگي و اسارت بر ميانگيزد در همان روزگار، در آثار مذهبي تصويرهاي فخرآميز از دوران بالندگي و تاثير گذاري تمدن و فرهنگ اسلامي به دست داده ميشد، بي آن كه موقعيت كنوني اسلام در ميان مسلمانان بررسي گشته و چاره انديشي شود . شهيد مطهري اين گونه به تبليغ دين و فرهنگ و تاريخ ديني نميپرداخت و يك سر در انديشه و دردمندي و ارايه نابسامانيها و راه كارهاي خروج اسلام از انزوا و خاموشي بود . «قدر مسلم اين است كه پديدهاي درخشان و چراغي نور افشان به نام تمدن اسلامي قرنها در جهان وجود داشته و سپس اين پديده نابود و اين چراغ خاموش شده است . امروز مسلمانان با مقايسه با بسياري از ملل جهان، و با مقايسه با گذشته پر افتخار خودشان در حال انحطاط و تاخر رقتباري به سر ميبرند . طبعا اين پرسش پيش ميآيد كه چطور شد مسلمانان پس از آن همه پيش روي و ترقي در علوم و معارف و صنايع و نظامات به قهقرا برگشتند؟» (7) از دير باز در تبليغات استعماري كه پيشتر از زبان كليسا شنيده ميشد - اين گونه وانمود ميشد كه اسلام و قرآن، عامل انحطاط مسلمانان بوده وآنان ناگزير از روي كرد به مسيحيتيا مكتبهاي سياسي - اجتماعي امروزين اند . حال آن كه واقعيتها به دست ميدهد كه حساب اسلام از حساب تمدن اسلامي جداست و هنوز اين آيين فراگير، توانمندي طرح حيات شايسته و بالنده و متناسب با شرايط عصر حاضر را دارد . حركتهاي فكري و خيزشهاي سياسي سدههاي اخير در جهان اسلام، آشكارا از حضور اسلام جوان و پويا و پاسخ گو به ضرورتهاي زندگي امروز حكايت دارد . خاموش شدن تمدن اسلامي يا تمدن مسلمانان را بايد در رابطه با حاكميتهاي خود كامه و غفلت زده جست و جو نمود، كه فقط دغدغه حفظ مصالح و منافع خود را داشته و دارند . مطهري، مصلحي است كه اسلام را در حيات و جنبش مينگرد و نجات بخش مسلمانان را در سايه آموزههاي آن ممكن ميشمارد . » با آن كه تمدن اسلامي نابود شده، اسلام به صورت نيرويي زنده و فعال و گسترش يابنده باقي مانده است و با نيرومندترين نيروهاي نو اجتماعي و انقلابي رقابت ميكند .» (8) آن چه سبب ساز انحطاط مسلمانان شده است، بي گمان برداشتهاي ناصواب از مفاهيم اعتقادي و اخلاقي و اجتماعي اسلام است كه ذهنيتبيمار گونهاي را پديد آورده است، عوامل ديگر; استبداد داخلي و استعمار خارجي در همين بستر نامساعد رشد كرده و مانع پيشرفت اسلام و ترقي مسلمانان گشته است . مطهري در تحليل خود، ضرورت پژوهش در مقولههاي زير را خاطر نشان ميسازد; اسلام و مقتضيات زمان; سرنوشت و قضا و قدر; تاثير معاد در ترقي يا انحطاط جامعه; شفاعت; انتظار فرج; سيستم اخلاقي اسلام; حكومت از نظر اسلام; قوانين جزايي اسلام; حقوق زن در اسلام، قوانين بين المللي اسلام; جعل و تحريف و وضع حديث; اختلافات شيعه و سني; جمود و اجتهاد ; فلسفه و تصوف; روحانيت ; فعاليتها ي تخريبي اقليتها در جهان اسلام; سقوط اندلس و استعمار، (9) تامل در اين عنوانهاي پژوهشي به دست ميدهد كه افزون بر بد زخمي هايي كه مسلمانان نسبتبه اصول و مفاهيم عقيدتي خود داشته و از شناخت درست ناتوان ماندهاند، در عمل نيز دچار تعصب و فرقه گرايي و تن آسايي شدهاند . احيا گرايي اسلام در عصر حاضر، همچون شهيد مطهري در طي دوران مجاهدتهاي فرهنگي و تبليغي، از سويي در پيراستن اسلام كوشيده و از سويي ديگر سعي در تفاهم و تقريب ميان مسلمانان داشتهاند و آنان را در جهتحماسه و حيات طيبه برانگيختهاند . كارنامه مسلمانان عصر حاضر نشان ميدهد كه آنان به رغم موانع ياد شده - كه گاه جنبه نظري و گاه عملي داشته است - تحركهايي را آغازيدهاند . استمرار آن همه، روشن بيني و گفت وگو پيرامون عوامل عقب ماندگي در عرصههاي علمي و عملي را ضرورت انكارناپذير مينماياند . چنان كه امروزه رسانههاي تبليغي - فرهنگي در جهت تفكيك دين از سياست و انديشه و دانش و اقتصاد و تربيت كوشش ميكنند، در دهههاي پيش از انقلاب اسلامي نيز ماترياليسم و سوسياليسم را مظهر ترقي خواهي تلقي مينمودند . شهيد مطهري در تجزيه و تحليل سياست دين زدايي از جهان اسلام، از يك سو پيشينه مذهب در غرب و تعليم و تبليغ مذهبي كليسا را زمينه ساز آن همه ميداند و از ديگر سو، ناتوانيهاي مسلمانان در ارايه اسلام به عنوان يك مكتب فراگير و تاثير گذار در اروپا و طبعا در جهان اسلام، نوعي ارتباط مصنوعي ميان ايمان به خدا و مشروع شمردن استبعدادها و اختناقها از يك طرف، و ميان بيخدايي و حق حاكميت ملي و پيكار در راه كسب وحقوق از طرف ديگر برقرار شد اينها موجب شد كه برخي مصلحان اجتماعي و داعيه داران، براي اين كه خود را در راه مبازرات اجتماعي يكسره از اين قيود آزاد كنند، از اساس منكر خدا و هر معني و مفهومي كه از فكر خدا منشعب شود گشتند و به سوي ماترياليسم رو آوردند . علت گرايش آن افراد به ماترياليسم، محاسن خود ماترياليسم نبود، بلكه مفاسدي بود كه در دستگاههاي به اصطلاح مذهبي از جنبههاي فكري و اخلاقي و عملي و اجتماعي پديد آمده بود . نميخواهيم ادعا كنيم كه در حال حاضر ماترياليسم توانسته است تمام سنگرهاي انقلاب و نوجويي و نوسازي و پرخاش گري را از دست الهيون بگيرد . مخصوصا در جهان اسلام اين كليتبه هيچ وجه صادق نيست، تاريخ نيم قرن اخير مبارزات ضد استعماري در سرزمينهاي اسلامي بهترين شاهد مدعا است .» (10) ضرورت رويكرد فرهنگي مسلمانان ترديد نبايد داشت كه امروز جهان اسلام به نوسازي احتياج دارد . رويكرد نظامي و سياسي مسلمانان كه رژيم را دگرگون ساخته و در پارهاي از جوامع توفيقي به همراه نداشته است، به هر حال ميبايست جنبه فرهنگي و اصلاح گرايانه پيدا كند . تهاجم فرهنگي فزاينده غرب، خود دليل آشكاري بر ضرورت پرداختن جهان اسلام به طرح انديشههاي زنده و راه گشاي اجتماعي است، به منظور دستيابي به اين راهبرد، بايد دستگاههاي فكري و مذهبي متناسب با نيازهاي زمانه و جامعه را پديد آورد . كوتاهي دست اندركاران عرصه و تبليغ مذهبي و سرگرم ساز خود به نزاعهاي جناحي و سياسي زود گذر و ترديد كننده، جهان اسلام را با دشواريهاي بسيار روبه رو خواهد ساخت . در اين فقدان حضور و ابزارها و نيروهاي انساني است كه تهاجم ضد فرهنگي استكبار مجال مييابد و سياست زدايي از اسلام را سبب ميشود . استاد مطهري، در عين حال كه به امور اجرايي و اجتماعي عنايت ميورزيد بر اين باور بود كه عناصر مستعد در سامان بخشي انديشه و فرهنگ ديني، بايد در اين عرصه وقت نهاده و فعاليت كنند . طرح و تحقيق ايشان درباره انحطاط و عظمت مسلمانان، هر چند بار سنگين آن را يك تنه و بي هيچ توقع و تكريمي بر دوش كشيد، اين حاصل را داشت كه روشنايي ذهن نسل جوان و جست و جو گر را سبب شود . امروز بر وام داران فكر و اجتهاد مطهري است كه در تعالي انديشه و فرهنگ و نوسازي جامعه مسلمانان بكوشند، بايد به اين باور نايل آمد كه بدون نگرش و كوشش برون مرزي و بهره مندي از مجموعه كار آمد فكري فرهنگي نميتوان مرز باني از اسلام و تشيع علوي را عينيتبخشيد . و از طرفي براي ايجاد مصونيت جوانان و ديگر گروههاي اجتماعي، به ويژه زنان ناگزير از گفت و گوهاي تعيين كننده در جهان اسلام و تبادل تجربهها و دانستههاي خود هستيم، هم فكريها و هم كاريهاي فرهنگي و رسانهاي، به ميزان بالايي از حجم و توسعه تهاجم فرهنگي موجود خواهد كاست . درست است كه پارهاي از مشكلات وبحرانهاي داخلي هر كشور، با موقعيتهاي جغرافيايي و سياسي و بومي آن، ارتباط پيدا ميكند، ولي در هجوم ضد فرهنگي و ارزش ستيزانه استكبار جهاني، اين مسلمان بودن است كه هدف قرار گرفته است، از اين رو وحدت و ديالوك مسلمانان، ضرورتي غير قابل انكار مينمايد . وحدت اسلامي; بستر ساز تعاون فرهنگي استاد مطهري در تحليل شخصيت مرجع و زعيم كم نظير جهان تشيع، مرحوم آية الله بروجردي، عنايتخاص معظم له را سبتبه وحدت اسلامي و تفاهم و تقريب مذاهب اسلامي معاصر، شاخصي شايان اعتنا ميشمارد . نتايجي كه برآيند اين حركت را نشان ميدهد، در خور تامل است . از يك سو هدف بزرگ و متعالي اسلام كه همانا همبستگي اقاليم قبله است، منظور شده و از ديگر سو، معارف و ميراث علمي و تخصصي شيعه - كه بر اثر كژ انديشيهاي حاكمان و علماي درباري از نظر پنهان مانده - شناسانده ميشود . گفتني است كه مطهري، اين همه را محصول بينش تاريخي و علمي مرحوم بروجردي تلقي ميكند كه ميبايست هر مرجع و رهبري از آن برخوردار باشد . از بيان شهيد مطهري بر ميآيد كه خود، سختبه مقوله همبستگي جهان اسلام و ايجاد ارتباط فرهنگي با برادران اهل سنتباور داشته است . افزون بر تامل و تفكر ديني - جهاني وي كه در جاي ديگر بدان خواهيم پرداخت، - مشاهده حركتسيد جمال الدين اسد آبادي و علامه سيد شرف الدين در لبنان و نيز وارث لايق او، جناب امام موسي صدر، بي گمان نقش و تاثير بسياري دارد . «يكي از مزاياي معظم له [آية الله بروجردي] توجه و علاقه فراواني بود كه به مساله وحدت اسلامي و حسن تفاهم وتقريب بين مذاهب اسلاميه داشت . اين مرد چون به تاريخ اسلام و مذاهب اسلامي آشنا بود، ميدانست كه سياستحكام گذشته در تفرقه و دامن زدن آتش اختلاف، چه اندازه تاثير داشته است . و هم توجه داشت كه در عصر حاضر نيز سياستهاي استعماري از اين تفرقه حداكثر استفاده را ميكنند و بلكه آن را دامن ميزنند و هم توجه داشت كه دوري شيعه از ساير فرق، سبب شده كه آنها شيعه را نشناسند و درباره آنها تصوراتي دور از حقيقتبنمايند . به اين جهات بسيار علاقمند بود كه حسن تفاهمي بين شيعه و سني برقرار شود كه از طرفي وحدت اسلامي كه منظور بزرگ اين دين مقدس است تامين گردد و از طرف ديگر شيعه و فقه شيعه و معارف شيعه آن طور كه هستبه جامعه تسنن كه اكثريت مسلمانان را تشكيل ميدهند معرفي شود . (11) فعاليت فرهنگي مسلمانان در عرصه بين المللي، در حقيقت استمرار تعاون فرهنگي و تقريب مذهبي آنان است . شهيد مطهري - كه خود به طور مستقيم با خارج مزرها و افكار مسلمان و غير مسلمان ارتباط نداشته و در داخل پشتوانه كم نظيري در مقوله تغذيه فكري جوانان و دانشگاهيان بود - كوشش شيعي و سني را ارج مينهاد . انديشمنداني هم چون دكتر اقبال لاهوري و ابوالاعلي مودودي و سيد قطب و محمد قطب و طه حسين - كه روزگاري در اروپا زيسته و در تحصيل و تبليغ اسلام كوشيدهاند، تقدير ميشود . مطهري، آية الله بروجردي رامي ستايد كه ميان مرجعيت و جهان معاصر و مسلمانان پيوند زده و مشاركتشيعه در روند فرهنگي عصر حاضر را سبب گشت . اعزام بزرگواري مانند امام موسي صدر و دكتر بهشتي به آلمان و لبنان در همين راستا قابل ذكر است . «از گامهاي برجستهاي كه در زمان معظم له [آية الله بروجردي] و به وسيله ايشان برداشته شد اعزام مبلغ و نماينده مذهبي به كشورهاي خارجي بود معرفي اسلام به كشورهاي خارجي هر اندازه تا كنون صورت گرفته يا به وسيله شرق شناسان اروپايي بوده و يا به وسيله بعضي از دانشجويان با استعداد مسلمان كه تا حدودي موفق شدهاند فعاليت هايي در مدت اقامتخود در كشورهاي خارجي متمدن بنمايند از قبيل دكتر محمد اقبال پاكستاني در مدتي كه در اروپا ميزيستد، و يا به وسيله دانشمندان مصري و هندي بوده كه بعضي كتابهاي جالب درباره اسلام نوشتهاند و به زبان خارجي ترجمه شده . . . قدر مسلم اين است كه از طرف جامعه شيعه تا چند سال پيش هيچ گونه اقدامي به هيچ شكلي نشده بود! (12) از نكته سنجيهاي استاد مطهري در مقوله تبليغ دين كه هم در آن تجربههاي بسيار و آموزنده داشته و هم به پژوهشهايي يا زيده است - در مقايسهاي ميان دعوتگران مسيحي و مسلمان، اين است كه ايشان دست اندركاران كليسا را در كار عبرت آموزي از گذشته خود مينگرد . پيداست كه كوشش و تعاون و تعالي فرهنگي مسلمانان هنگامي محصول ميدهد كه همراه با تجديد نظر در شيوهها و آموزههاي خود باشد . عبور از اندرزهاي يك سويه و اعترافگيريهاي كم تاثير و تعصب ورزيهاي مذهبي و تخريب مذهبي - سياسي يكديگر مسيحيت را به مرتبه گفت و گو رسانده است . هدف مطهري و هر احياگري در عرصه انديشههاي ناب اسلام و سرنوشت مسلمانان اين است كه آيين خود را آييني تاثير گذار و هدايت گر و خدمت گزار به بشريت معرفي كنند . «اگر فعاليتهاي مذهبي مسيحيها را در نظر بگريم كه چه انداره توسعه پيدا كرده و از مرحله خطبه و مقاله گذشته و به مرحله عمل و احسان و تبليغ عملي رسيده و حتي از تعصب و تخريب ساير مذاهب و برگرداندن به مذهب مسيح كاسته شده و جنبه خدمتبه بشريت و انسانيت پيدا كرده و خواهيم ديد كه ما هنوز اندر خم يك كوچهايم! (13) با اين همه استاد مطهري بر اين باور بود كه وضع تبليغي شيعه در رابطه با خارج از كشور با گذشته تفاوت دارد چرا كه حتي فكر اين كارها در دماغها را نداشت . (14) از اين رو تكليف ديني شيعه ميداند كه اين برنامه اعزام مبلغ به اروپا و امريكا را تقويت و تكميل كرده و توسعه داده شود . (15) از اين رهگذر است كه اسلام و ايمان جوانان جهان اسلام، حفظ شده و رو به كمال ميرود . زيرا دين و آموزههاي آن در رقابتبا مكتبهاي فلسفي و اجتماعي و اخلاقي روز، سر بلند از ميدان و آزمون در آمده و چراغ راه شده است . طرح اسلام در برون مرزها فراتر از نگرش و پسند عوامانه بوده و متكي به دليل و خرد و دانش است . در حقيقت، همين روند تبليغي معقول بود كه سبب ورود مذاهب به دانشگاه گشته و حماسه آفريني جامعه را پديد آورد . علوم انساني و اجتماعي معاصر، طبعا مسايلي را مطرح كرده كه برخورد معقولبا آن همه از سوي اسلام شناساني چون استاد مطهري; پاسخ هايي كار آمد به همراه ميآورد . اگر نگرش اسلامي - جهاني در ميان نبود چگونه ميتوانستيم حضور تاثير گذار اسلام و تشيع را در دهههاي اخير نظاره گر باشيم؟ مطهري و هم فكران او از اين جهت، خدمات شاياني نموده و سزاوار تقدير و پيروي خواهند بود . مطهري: انقلاب اسلامي و آينده اسلام انقلاب اسلامي، پديده غير منتظرهاي بود كه تحليل گران، به خصوص متفكران عرصه احيا گري اسلام و مسلمانان را به تامل فزونتر در ابعاد ارتباط با مسلمانان جهان واداشت . زيرا كه اسلام در اين حركت معجز آسا نشان داد كه هنوز آن توش و توان را دارد كه ملتي بزرگ و برخوردار از تاريخ و فرهنگي ديرينه را در جهتبازگشتبه دوران سيادت و عظمتخود ياري دهد . در حقيقت انقلاب 57 آينهاي بود كه درستي و نادرستي آيينها و مراسمها را نماياند و نيز اسلام و ايمان به خدا و آخرت را برترين انگيزههاي زنده يك ملتشناساند . از اين رو ميتوان گفت، آينده انقلاب با آينده اسلام پيوندي ناگسستني يافته است، هر چند كه بستر رويش آن ايران بوده است . تاثير گذاري اين حركت در طي دو دهه گذشته بر سرنوشت مسلمانان قابل انكار نيست . تفسير و تعبيرهاي ديني، پس از انقلاب اسلامي ايران به گونه ديگري عرضه شد . وطبعا ذهنيت مطلوب و متناسب حقيقت در نسلهاي اسلام معاصر پديد آمده است . استاد مطهري، همواره بر اسلامي بودن انقلاب ايران، اصرار و تكيه داشت و در تحليل رهبري و ترسيم چشم اندازهاي آن، اسلام و فرهنگ و حقوق بر آمده از ميراث نبوي و علوي را خاطر نشان ميساخت . از ديدگاه وي، ملت ايران به سبب مسلمان بودن، مخاطب امام خميني شده و جايگزيني جمهوري اسلامي را خواسته ملي خويش خواندهاند انقلاب اسلامي يعني راهي كه هدف آن، اسلام و ارزشهاي اسلامي است . (16) نهضت ما واقعا يك نهضت اسلامي بوده استبا آن كه نهضت از سويي خواهان عدالتبود و از سويي ديگر در جست و جوي آزادي و استقلال، ولي عدالت را در سايه اسلام ميخواست و استقلال و آزادي را در پرتو اسلام جست و جو ميكرد و به عبارت بهتر نهضت ما همه چيز را با رنگ و بوي اسلامي طلب ميكرد . اين، همان جهت مورد خواست و ميل ملتبود . (17) ارتباط مفاهيم و ايدههاي سياسي - اجتماعي با ايمان و اسلام در نهضت امام خميني، مردم ايران را كه پاي بند معنويت و شعائر دين و روحانيتبودند به سمت رويارويي با حاكميتشاه كشانيد . «مساله آزداي و آزادي خواهي در جامعه (دوران پهلوي) با شدت مطرح بود، با اين حال چندان تاثير در حال مردم نداشت، ولي وقتي همين مساله از زبان رهبر مطرح شد يعني كسي كه رهبر ديني و مذهبي است . مردم براي اولين بار دريافتند كه آزادي يك موضوع صرفا سياسي نيست، بلكه بالاتر از آن يك موضوع اسلامي است . واين نكته روشن شد كه يك نفر مسلمان بايد آزاد زيست كند و بايد آزادي خواه باشد .» (18) بدين سان اسلاميت انقلاب و جمهوري ايران زمينه ساز پيوند مسلمانان كشور و جهان اسلام است . از رهگذر چنين تفكر و ايدهاي است كه ميتوان سرنوشت مشترك جمعي مسلمانها را نشان داده و آنان را در دعوت به خير و معروف برانگيخت جهان استكباري در رويارويي با ايدئولوژي و تكاپوي يك امت منسجم و يك صدا - چنان كه تجربه نمايانده - سخت هراسان و ناتوان خواهد بود ناكامي حركتهاي ملي گرايانه و استمرار نهضتهاي مذهبي در منطقه و جهان را ميبايستبر پايه همين تحليل ارزيابي كرد . مطهري، هيچ گاه حاكميت مفاهيم اسلام و روح توحيد آن بر حركت ملت مسلمان ايران از ياد نبرده و آن همه رمز ماندگاري انقلاب ميدانستخلوص گرايي شهيد مطهري در شناحت اسلام و مبارزه با استبداد و استعمار و ارتجاع - كه سرانجام جان خويش را بر سر آن نهاد - ارتباطي تنگاتنگي با تداوم حاكميت اسلام و انقلاب اسلامي و رستگاري مسلمانان دارد . كند و كاو استاد مطهري در ريشه يابي و ارزيابي بستر زايندگي و بالندگي انقلاب اسلامي به روشني نشان ميدهد كه اين پديده در جهان اسلام رخ داده و با سرنوشت همه مسلمانان پيوند دارد . از اين رو، ضرورت تمسك به اسلام و آموزههاي آن در داخل كشور، ونيز احساس مسؤولت جمعي اهل قبله در قبال انقلاب اسلامي ايران را نبايد از ياد برد توطئههاي دشمنان مشترك نظام جمهوري اسلامي در طي دورانهاي متفاوت دوستي همين نظريه را به دست ميدهد» . حوادث پنجاه ساله اخير از جمله: استبداد و استعمار نو; دور نگه داشتن دين از سياست; كوشش براي بازگشتبه دوره قبل از اسلام; تحريف در ميراث گران قدر فرهنگ اسلامي، كشتارهاي بيرحمانه، شكاف طبقاتي; تسلط عنصر غير مسلمان بر مسلمانان; نقض آشكار قوانين اسلامي; مبارزه با ادبيات فارسي و اسلامي به نام مبارزه با واژههاي بيگانه، بريدن از كشورهاي مسلمان و پيوند با ضد مسلمانان نظير اسرائيل; تبليغ ماركسيسم و . . . از جمله ريشههاي انقلاب به حساب ميآيند . مساله عمده بيداري اسلامي مردم ما است . روح و هويت اسلامي مردم ما بار ديگر در ضمن اين برخوردها برجسته و مطرح شد . در زمان ما به طور كلي در همه كشورهاي اسلامي نوعي بيداري و به خود آمدگي اسلامي پيدا شده است . ملل مسلمان با سرخوردگي از معيارها و مكتبهاي شرقي و غربي به جست و جوي هويت واقعي و اصيل خود برخاستهاند .» (19) بدين گونه چشم انداز انقلاب اسلامي ايران در عرصههاي بين المللي آكنده از اميد و روشنايي است . بستر گشودهاي كه ملت مسلمان ايران در پرتو اسلام و قرآن و تعاليم پيامبر و عترت گران سنگ او پديد آوردند بايد رو به فراخي نهد و زمينه عزت مسلمانان را فراهم نمايد . تلخ و شيرينهاي زندگي مسلمانان در چند صدهاي كه بر آنان گذشت لزوم عبرت آموزي آنان را خاطر نشان ميسازد .» مسلمانان يك دروه خود باختگي را پشتسر گذاشتهاند و به يك دوره باز يافتگي رسيدهاند از اين رو بايد گفت كه جهان سومي در حال تولد است كه شرق و غرب را به مقابله بر انگيخته است .» (20) «جهان سومي» كه شهيد مطهري توسعه يافتگي آن را مينگرد بيش از هر مقولهاي، در ابعاد فرهنگي و معنوي و اجتماعي و سياسي تجلي ميكند زدودن خود باختگيها و گشودن خود باوريها، مسلمانان را به سمت و سوي باز انديشي ديني سوق داده و كرامت انساني و تاريخي نشان را نمايانده است . «غرب - منظور تمام ابر قدرتهاست - از يك چيز وحشت دارد و آن بيداري خلق مسلمان است . اگر شوق بيدار شود و خود اسلامي خود را كشف كند، در آن صورت حتي بمب اتمي هم از پس نيروي عظيم و اين توده، به پا خاسته بر نخواهد آمد . راه اين بيداري، آشنايي با تاريخ و فرهنگ و ايدئولوژي خودمان است .» (21) توانمندي اسلام در تمدن سازي هنوز در باور متفكران مسلمان و غير مسلمان نهفته است، ولي به هر حال نيازمند ملتهاي بازگشت كرده به خويشتين خويش است . بيآن كه با خود و ميراثهاي ذهني و عيني گذشته آشنايي داشته و از آن همه در عرصههاي زندگي معاصر بهره اندوخته باشيم، پيداست كه نميتوان از اسلام و مسلماني سخن راند . آينده اسلام و جهان اسلام، ميتواند روشناي اميد بخشي به همراه داشته باشد . اما آشكار است كه با خود باختگي و خود فراموشي نميتوان چنان آيندهاي را براي خود رقم زد . سرمايههاي فيزيكي و فرهنگي متناسب با حيات و تحولات اجتماعي معاصر را بايد شناخته و از آن همه سود گرفت .» ما پنج قرن بر جهان، سيادت علمي و فرهنگي داشتيم، تا آن جا كه اروپا امروز خود را مديون تمدن و فرهنگ اسلامي ميداند . من در موضوعاتي كه مورد تحقيقم بودهاند برايم مثل روز روشن است كه فلسفههاي اجتماعي اسلام، به مراتب مترقيتر از فلسفههاي زندگي غربي است .» اقبال لاهوري» ، فلسفهاي دارد به نام «فلسفه خودي» و منظورش از اين فلسفه، باز گرداندن ملتهاي مسلمان به خود اسلامي خودشان است . پيروزي نهضت ما در آينده بستگي به ايمان به خود و احياي ارزشهاي اصيل اسلامي دارد .» (22) فرداي اسلام و مسلمانان در نگاه مطهري، همان است كه قرآن كريم به مسلمانان صدر اول بشارت داده است . يك مصلح و متفكر وفا دار به روح توحيدي اسلام، راهي و رايآموزهاي الاهي نشان نميدهد و همگان سلوك مومنانه در راه خدا و رسول اكرمصلي الله عليه وآله را ميطلبد .» اگر راه خود را بر اساس معيارهاي اسلامي دنبال كنيم و مقاصد و معايب را تنها بر اساس ضوابط اسلامي از ميان بر داريم و صبر و تقوايي اسلامي داشته باشيم و روحيه جهاد و امر به معروف و نهي از منكر اسلامي در ما زنده باشد، در آن صورت پيروزي ما قطعي خواهد بود .» (23) نظام جمهوري اسلامي بر اين پايه است كه ميتواند در بهينه سازي وضع جهان اسلام نقش و تاثيري بر جاي گذارد وگر نه با شعارها و شيوههاي مغاير با توحيد گرايي و تقوا پيشگي و نظارت فراگير و متقابل حاكمان و ملت، و ساده زيستي پيامبرانه، از نجات بخشي خود هم ناتوان خواهيم بود .» شما نهضت فلسطين را ببينيد . يكي از عوامل پيشروي كند اين نهضت اسلامي، خالص نبودن آن و وجود رگههاي كمونيستي در آن است . امروز مسلمانان در هر كجاي جهان، بايد اين حقيقت را درك كنند كه تنها اتكاء به نيروي خود آنها و اعتقاد به عنايت و حمايت الهي است كه رهايي از قيد و بند استثمار را ممكن ميسازد . (24) پينوشتها: 1) سوره والعصر . 2) رك: تلخيص الشافي . 3) انسان و سرنوشت، مقدمه، ص سه و چهار . 4) همان، ص چهار و پنج . 5) نامه مفيد، سال چهارم، ش 16، ص 99 (در گفت و گو با دكتر صادق طباطبايي). 6) انسان و سرنوشت، مقدمه، ص شش . 7) همان، ص نه . 8) همان، ص يازده . 9) همان، ص بيست و تا بيست و دو . 10) علل گرايش به ماديگري، ص 160 - 159 . 11) بحثي درباره مرجعيت و روحانيت، ص 243 . 12) همان ص 246 . 13) همان ص 246 . 14) همان . 15) همان . 16) پيرامون انقلاب اسلامي، ص 57 . 17) همان، ص 54 . 18) همان، ص 53 . 19) همان، ص 118 - 117 . 20) همان، ص 118 . 21) همان، ص 122 . 22) همان، ص 123 . 23) همان، ص 124 - 123 . 24) همان، ص 124 . نويسنده:ابوالفضل هدايتي ................................................................................................. انتهاي پيام/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 603]
صفحات پیشنهادی
جهان اسلام از نگاه شهيد مطهري
تاریخ انتشار دوشنبه 7 اردیبهشت 1388 تعداد مشاهده : 131 جهان اسلام از نگاه شهيد مطهري خبرگزاري فارس: استاد مطهري، افزون بر آگاهي از مشكلات و مسايل فرهنگي و ...
تاریخ انتشار دوشنبه 7 اردیبهشت 1388 تعداد مشاهده : 131 جهان اسلام از نگاه شهيد مطهري خبرگزاري فارس: استاد مطهري، افزون بر آگاهي از مشكلات و مسايل فرهنگي و ...
عوامل موفقيت و گسترش اسلام از ديدگاه شهيد مطهري
عوامل موفقيت و گسترش اسلام از ديدگاه شهيد مطهري مقدمه (1)مسئله ي گسترش سريع اسلام يکي از مسائل مهم تاريخي جهان است که درباره ي علل آن بحث و گفتگو مي شود.
عوامل موفقيت و گسترش اسلام از ديدگاه شهيد مطهري مقدمه (1)مسئله ي گسترش سريع اسلام يکي از مسائل مهم تاريخي جهان است که درباره ي علل آن بحث و گفتگو مي شود.
عرفان از ديدگاه شهيد مطهري(ره)
به عقيده شهيد مطهري در كتاب «عرفان اسلامي» «عرفان از علومي است كه در دامن ... بخش عملي عبارت است از آن قسمت كه وظايف انسان را با خودش، جهان و خدا بيان مي كند» و ...
به عقيده شهيد مطهري در كتاب «عرفان اسلامي» «عرفان از علومي است كه در دامن ... بخش عملي عبارت است از آن قسمت كه وظايف انسان را با خودش، جهان و خدا بيان مي كند» و ...
آثار شهيد مطهري ذخيره ارزشمند جهان اسلام و تشيع است
آثار شهيد مطهري ذخيره ارزشمند جهان اسلام و تشيع است-حجت الاسلام حسين حاجي لري روز سه شنبه در مراسم تجليل از معلمان نمونه شهرستان آبدانان افزود: معلمين به عنوان يك ...
آثار شهيد مطهري ذخيره ارزشمند جهان اسلام و تشيع است-حجت الاسلام حسين حاجي لري روز سه شنبه در مراسم تجليل از معلمان نمونه شهرستان آبدانان افزود: معلمين به عنوان يك ...
بررسي فلسفه دين از ديدگاه شهيد مطهري در جديدترين شماره مجله ...
بررسي فلسفه دين از ديدگاه شهيد مطهري در جديدترين شماره مجله «كلام اسلامي» ... دين به عنوان يكي از شاخههاي مهم فلسفه در دوران جديد در جهان و نيز ايران جايگاه خاص خود را ...
بررسي فلسفه دين از ديدگاه شهيد مطهري در جديدترين شماره مجله «كلام اسلامي» ... دين به عنوان يكي از شاخههاي مهم فلسفه در دوران جديد در جهان و نيز ايران جايگاه خاص خود را ...
تحليل فتوحات خلفاي سه گانه از ديدگاه شهيد مطهري
تحليل فتوحات خلفاي سه گانه از ديدگاه شهيد مطهري-تحليل فتوحات خلفاي سه گانه از ... [حضرت علي عليه السلام شد، خطرات عظيمي] متوجه جهان اسلام از ناحيه ي نقل و ...
تحليل فتوحات خلفاي سه گانه از ديدگاه شهيد مطهري-تحليل فتوحات خلفاي سه گانه از ... [حضرت علي عليه السلام شد، خطرات عظيمي] متوجه جهان اسلام از ناحيه ي نقل و ...
ماهيت تاريخ از ديدگاه شهيد مطهري
ماهيت تاريخ از ديدگاه شهيد مطهري [ مفهوم تاريخ(1)]تاريخ را سه گوه مي توان تعريف کرد. ... کلي، شناخت ما و تصوير ما از جهان- و از جامعه به عنوان جزئي از جهان- يا تصويري از اموري ايستا و ساکن است .... منبع: کتاب تاريخ اسلام در آثار شهيد مطهري (ره) جلد اول ...
ماهيت تاريخ از ديدگاه شهيد مطهري [ مفهوم تاريخ(1)]تاريخ را سه گوه مي توان تعريف کرد. ... کلي، شناخت ما و تصوير ما از جهان- و از جامعه به عنوان جزئي از جهان- يا تصويري از اموري ايستا و ساکن است .... منبع: کتاب تاريخ اسلام در آثار شهيد مطهري (ره) جلد اول ...
مردمسالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري
مردمسالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري (1) مقدمه بازخواني انديشه رهبران انقلاب، از اهميت ... مردم با توجه به اين تبيين از اسلام و نظام اسلامي، به انقلاب پيوستند و براي تحقق ... دموكراسي» حاكم در غرب كه از سوي جهان غرب به عنوان بهترين الگوي حكومتبه جهان ...
مردمسالاري ديني از ديدگاه شهيد مطهري (1) مقدمه بازخواني انديشه رهبران انقلاب، از اهميت ... مردم با توجه به اين تبيين از اسلام و نظام اسلامي، به انقلاب پيوستند و براي تحقق ... دموكراسي» حاكم در غرب كه از سوي جهان غرب به عنوان بهترين الگوي حكومتبه جهان ...
عمل و روش شهيد مطهري تفکرات وي را به جهان صادر کرد
عمل و روش شهيد مطهري تفکرات وي را به جهان صادر کرد-آيت الله محمد امامي کاشاني ... علوم و معارف اسلامي شهيد مطهري مشهد وابسته به مدرسه عالي شهيد مطهري افزود: شهيد ... در آغازاشاره اي به عمل مي آيد به اين واقعيت که در نگاه هاي تربيتي برون ديني (قرآن) .
عمل و روش شهيد مطهري تفکرات وي را به جهان صادر کرد-آيت الله محمد امامي کاشاني ... علوم و معارف اسلامي شهيد مطهري مشهد وابسته به مدرسه عالي شهيد مطهري افزود: شهيد ... در آغازاشاره اي به عمل مي آيد به اين واقعيت که در نگاه هاي تربيتي برون ديني (قرآن) .
جريان فکري شهيد مطهري بايد زنده نگاه داشته شود
جريان فکري شهيد مطهري بايد زنده نگاه داشته شود-به گزارش ايرنا، حجت الاسلام ... در گفت و گو با خبرنگاران افزود: در راستاي مبارزه با دشمنان اسلام و انقلاب اسلامي در ...
جريان فکري شهيد مطهري بايد زنده نگاه داشته شود-به گزارش ايرنا، حجت الاسلام ... در گفت و گو با خبرنگاران افزود: در راستاي مبارزه با دشمنان اسلام و انقلاب اسلامي در ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها