تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):وقتى جبرئيل با وحى به نزدم مى‏آمد، نخستين چيزى كه به من القا مى‏كرد، بسم اللّه‏...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826393772




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گامي بلند با بزرگ‌ترين كفش دنيا


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: برنامه «ماه عسل» امسال 6 ساله شد؛ برنامه‌اي كه تلاش مي‌كند در ماه رمضان موقع افطار كه ذهن و جان روزه‌داران در پرتو نور خداوند روشن و ماورايي شده است، آنها را به فكر همنوعان خود بيندازد، به فكر آنهايي كه نيازمندند يا ما را ببرد به سرزميني كه نيازمندي تا آن ور زندگي خاكي رفته و برگشته و اكنون تلاش مي‌كند به ذهن نيازمند به آگاهي ما پاسخ‌هاي درست بدهد. در ماه عسل سال‌هاي پيش كساني را ديديم كه به كما رفته‌اند، اما يك معجزه آنها را به زندگي برگردانده و آنها اكنون آمده‌اند تا در مقابل دوربين ماه عسل از آن روزها، از چگونگي برگشت و چگونگي تولدي دوباره بگويند تا ما درس بگيريم. در ماه عسل سال‌هاي قبل تن‌هاي رنجوري را ديديم كه روح‌هاي بزرگي داشتند و با اين روح بزرگ زندگي خاكي را به تسخير خود درآورده بودند؛ معلولاني كه با روشن نگه داشتن چراغ اميد، دست به كارهايي زده بودند كه براي ما كه بدني سالم داريم، اعجا‌ب‌آور بود. امسال هم برنامه ماه عسل با همين رويكرد به رمضان سال 88 آمده است. يك غروب براي تهيه گزارش از اين برنامه به تلويزيون رفتيم؛ روزي متفاوت. چون در اين روز مردي بلندقامت مهمان اين برنامه بود كه نااميدي، قامتش را خم كرده بود و ماه عسل مي‌خواست قامت چون سرو او را بار ديگر ايستاده كند. قدم زدن در خيابان‌هاي صداوسيما در لحظات نزديك افطار، حال و هواي ديگري دارد. روز شنبه 7‌شهريور از روزنامه جام‌جم براي تهيه گزارش از پشت صحنه برنامه ماه عسل به صداوسيما رفتم. بعد از طي مسيري كه ترافيك سنگين موقع افطار را پشت سر مي‌گذاشت، بموقع به محل قرار با پيام ابراهيم‌پور، تهيه‌كننده برنامه و ديگر عوامل رسيدم. با نزديك شدن به استوديو 11؛ استوديويي كه ماه عسل در آن ضبط مي‌شود، مسائل مختلفي از ذهنم عبور مي‌كرد. قبل از ورود به استوديو در طبقه همكف ساختمان توليد انگار همه شبكه‌ها با هم ادغام شده بودند. علي درستكار، مجري برنامه «اين شب‌ها» مشغول صحبت با سردار رويانيان بود كه به اتفاق همسرش مهمان برنامه «نان و ريحان» بودند. داريوش فرضيايي (عموپورنگ)‌ هم بعد از تمام شدن برنامه كودك كه راهي منزل بود، با ديدن سردار به اين گروه ملحق شد كه اين جمع با اعلام ساعت پيام ابراهيم‌پور خيلي سريع متفرق شدند و هريك به سمت استوديوي برنامه خود حركت كردند. در كنار استوديو 11 اتاقكي بود براي جمع شدن گروه برنامه‌ساز در كنار هم و مرور آنچه قرار بود در برنامه بازگو شود. در حين رفتن به استوديو در راهروي منتهي به استوديو 11 احسان عليخاني، مجري و يكي از تهيه‌كنندگان برنامه ماه عسل با ديدن پيام ابراهيم‌پور، ديگر تهيه‌كننده برنامه، درباره بخش‌هاي مختلف برنامه با هم مشورت كردند. من هم تا شروع برنامه 15 دقيقه‌اي فرصت داشتم كه در اين فرصت، با پيام ابراهيم‌پور، درباره برنامه صحبت كردم. در حين گفتگو با تهيه‌كننده، متوجه تعجب عوامل برنامه شدم كه بهت‌زده به مهمان برنامه كه از در وارد شده بود نگاه مي‌كردند. بله، مهمان برنامه مرتضي مهرزاد با 2 متر و 50 سانتي‌متر قد، بلندترين مرد ايران، مهمان برنامه هم رسيده بود. به اتفاق مادر و خاله و شوهرخاله‌اش كه به نوعي تكيه‌گاه حركت مرتضي بودند. مادر مرتضي با چهره‌اي كه در آن مهرباني و نگراني موج مي‌زد، نمونه بارز يك مادر فداكار را به نمايش مي‌گذاشت. مرتضي به دليل اين كه عصايي در حد و اندازه خودش نداشت، با تكيه به مادرش حركت مي‌كرد كه به گفته عليخاني، مرتضي به جاي اين كه عصاي دست مادر باشد، مادرش عصاي دست اوست. پيام ابراهيم‌پور با ديدن مرتضي مهرزاد، كه مهمان برنامه روز شنبه ماه عسل بود، درباره چگونگي انتخاب مهمانان برنامه گفت: پيش از شروع ماه عسل فهرستي شامل 40، 50 نفر مهمان پيشنهادي آماده و تحويل شبكه شد كه از ميان آنها تعدادي انتخاب شدند كه با همفكري گروه، با توجه به جذابيت رسانه‌اي و خواسته‌هاي مخاطبان اين افراد نهايي مي‌شوند. ابراهيم‌پور در ادامه گفت: هر روز دوستان و همكاران و حتي مردم، افراد مختلفي را معرفي مي‌كنند كه به دليل ازدياد سوژه‌ها و افراد كار انتخاب ما هم سخت مي‌شود و ما براي حل اين مشكل قرار شد به زندگي اين افراد نزديك شده و از شرايط زندگي آنها تصاويري تهيه كنيم و بر اساس فيلم‌هايي كه از اين افراد تهيه مي‌شود، مهمانان انتخاب و به برنامه دعوت مي‌شوند. تهيه‌كننده ماه عسل در ادامه يادآور شد: مثلا مهمان امروز ما 7 سال بود كه خودش را در خانه حبس كرده و با همه كس و همه چيز قهر كرده بود و ما با توجه به شرايط خاصي كه او دارد تصميم گرفتيم با دعوت كردن مرتضي به برنامه او را با دنياي بيرون آشتي دهيم. همچنين ابراهيم‌پور درباره اجراي احسان عليخاني گفت: من خودم هم كار اجرا انجام مي‌دهم، به همين دليل مي‌دانم چقدر سخت است كه مجري برنامه زنده، تهيه‌كننده برنامه هم باشد اما احسان عليخاني چون كارش را بلد است و تمام فنون اين حرفه را مي‌داند، مي‌تواند از عهده همه كارهايي كه به او واگذار شده است، برآيد. او 6 سال است به نحو احسن با ماه عسل همكاري مي‌كند. توانايي دارد يك ساعت برنامه را 40دقيقه‌اي تمام كند يا 40 دقيقه برنامه را تا يك ساعت ادامه دهد. سر ساعت 19 برنامه با صداي آماده‌باش عذرا آبزري منشي صحنه آغاز شده و طبق برنامه‌ريزي مهرداد طاهري، كارگردان برنامه قرار شد ابتدا دعاي فرج با صداي احسان عليخاني بدون تصويرش پخش شود و در ادامه عليخاني برنامه را با شعري آغاز كرد: مي‌‌گن برگ سبز درخت، معرفت آفريدگار است، اما برگ زردش.... برنامه ماه عسل آغاز شده بود و 4 دوربين از زاويه‌هاي مختلف تصاوير موردنظر را مي‌گرفتند تا بتوانند تنوع لازم را به برنامه بدهند. اما اين كادرهاي زيبا هيچ‌كدام نمي‌توانستند جاي حسي را كه چهره مجري به مخاطبان القا مي‌كرد، بگيرد. عليخاني رودرروي مرتضي و مادرش نشسته بود و با آنها صحبت مي‌كرد. چشمان پراشك عليخاني نشان مي‌داد كه از اين رودررويي منقلب شده است. اشك‌هاي او از روي تظاهر نبود، چون مانند اشك‌هاي او، در آن سوي استوديو از چشمان ديگر عوامل هم جاري بود. عليخاني داشت با كلماتش مرتضي را وادار مي‌كرد تا به پرسش‌‌هاي او پاسخ دهد و بگويد چرا 7سال خودش را در خانه حبس كرده، چرا لحظه‌اي در اين سال‌ها به مادرش فكر نكرده كه با چه دشواري‌هايي روبه‌رو بوده و چه سختي‌هايي را تحمل كرده است. عليخاني از مرتضي مي‌پرسد چرا به جاي پررنگ‌ كردن ناتواني‌هايت از توانايي‌هاي خودت استفاده نكرده‌اي و مثلا تلاش نكرده‌اي در مسابقه‌هاي پارالمپيك راه پيدا كني؟ برنامه در جريان است و عليخاني با مرتضي در حال صحبت كردن است اما همه برنامه ماه عسل آن چيزي نيست كه به روي آنتن مي‌رود. در پشت صحنه، اتفاقات جالب‌تري در حال رخ دادن است. تلفن‌هاي برنامه مدام زنگ مي‌زنند. مردم با مرتضي و مادرش همدردي مي‌كنند. يك نفر تماس مي‌گيرد و اعلام مي‌كند كه مرتضي و مادرش را به زيارت كربلا مي‌فرستد، اما كفاش تبريزي حواسش جمع‌تر از بقيه استيك نفر تماس مي‌گيرد و اعلام مي‌كند كه مرتضي و مادرش را به زيارت كربلا مي‌فرستد، اما كفاش تبريزي حواسش جمع‌تر از بقيه است، عليخاني در جايي از برنامه دليل اين كه مرتضي با دمپايي به برنامه آمده است را چنين عنوان مي‌كند: تاكنون هيچ كفاشي حاضر نشده است براي پاهاي بزرگ مرتضي كفشي بدوزد، اما كفاشي تبريزي به برنامه زنگ مي‌زند و اعلام مي‌كند براي او كفش خواهد دوخت. اين كفش از بزرگ‌ترين كفش‌هاي دنيا خواهد بود كه با يك دنيا مهر پاهاي بزرگ را پناه خواهد داد، تا ديگر افسوس نداشتن پاپوش را نچشند. پزشك هوشمندي هم‌كلام عليخاني را دريافت كرده است كه از پزشكان كشور خواسته تا براي بيماري مرتضي فكري كنند و او را در درمان يا هزينه درمان ياري دهند. در پشت صحنه ماه‌عسل توانمندان دست نيازمندان را مي‌گيرند و انسانيت خود را به نمايش مي‌گذارند و اصل و ذات توليد برنامه‌اي مانند ماه‌عسل همين است: چو عضوي به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار ‌ در همين حين، فضل‌الله شريعت‌پناهي مدير گروه اجتماعي شبكه 3 و ناظر پخش در استوديو حضور دارد تا مبادا كوچك‌ترين مشكلي براي برنامه پيش آيد. او سال‌هاست برنامه ماه عسل را حمايت مي‌كند. از او درباره تداوم برنامه‌اي مانند ماه‌عسل پرسيدم و او گفت: با توجه به اين كه در سال‌هاي گذشته برنامه ماه عسل يكي از بهترين ويژه‌برنامه‌هاي افطار شناخته شده، دوستان پيشنهاد دادند اين برنامه دوباره تكرار شود با همان اسم، چون مردم نسبت به اين اسم ذهنيت خوبي دارند، كه اگر اسم عوض شود، برنامه كاملا تحت‌الشعاع قرار مي‌گيرد. من هم با توجه به استقبال مردم و مطلوبيت برنامه دليلي نمي‌ديدم اين برنامه نباشد، البته اجراي آقاي عليخاني تاثير زيادي در موفقيت ماه‌ عسل دارد. شريعت‌پناهي دليل خاص بودن موسيقي تيتراژ برنامه ماه عسل را صداي مهدي يراقي دانست و گفت: مخاطبان صداي اين خواننده را كمتر شنيده‌اند، به همين دليل براي آنها جذابيت دارد. ناظر پخش برنامه ماه عسل يكي ديگر از دلايل موفقيت برنامه ماه عسل را انتخاب يك كارگردان ثابت براي آن دانست و گفت: كارگردان يك برنامه ظرايف كار را از نظر فني بهتر مي‌شناسد و در اين شب‌ها كه به طور ثابت از آقاي طاهري استفاده كرديم با كار آشنا شده و در طول برنامه راحت‌تر كار مي‌كند. دكور برنامه ماه عسل همه سال‌ها جذابيت خاص خود را براي مخاطب داشته است، اما امسال دكور اين برنامه نتوانسته نظر مخاطبان را با خود همراه كند، ولي پيمان قانع طراح دكور ضمن رضايت از كار امسالش در برنامه ماه عسل گفت: رنگ‌هايي را استفاده كرديم كه شادي و انرژي را به مخاطب القا كند. من اعتقادي به اين گفته ندارم كه براي القاي روح معنويت بايد از رنگ‌هاي تيره استفاده كرد! البته قبول دارم دكور امسال به جذابيت دكور فيروزه‌اي 2 سال گذشته نيست، اما آن سال ما مكان خوبي داشتيم، استوديو 14 فضاي خوبي بود كه بتوانيم دكور لازم را در آن بسازيم، اما امسال اين استوديوي كوچك به دو بخش تقسيم شده و دست ما را بسته است. ما در اين دكور فضا را به گونه‌اي طراحي كرده‌ايم كه به فضاي جوان و شادابي بيشتر نزديك شويم. احسان عليخاني صحبت‌هاي قانع را كامل كرد و گفت: امسال هنوز به دكوري كه مد نظرمان است نرسيده‌ايم. اما طراح دكور هم هنوز دست از خلاقيت برنداشته و در حال كامل كردن دكور است. برنامه با همه هيجاناتش به دقايق آخر نزديك مي‌شود. اما يك ساعتي كه من در استوديو و فاصله چندمتري اين برنامه به تماشاي آن مشغول بودم، خيلي زود گذشت. اما شايد باورتان نشود كه چهره سراسر نگران مادر مرتضي در انتهاي برنامه، تبديل به موجي از اميد و لبخند و شكوفايي شده بود؛ طوري كه انگار با يك شخصيت ديگري روبه‌رو شده بوديم. قدم‌هاي مرتضي بلندتر از يك ساعت قبل بود، ديگر از سنگيني جثه‌اش بر دوش مادرش كم شده بود. با هم بر سر سفره افطار نشستيم. آقاي عليخاني مدام مي‌گفت: مرتضي آماده‌باش مي‌خواهيم برويم پيش علي‌ كريمي، عليخاني مي‌خواست در اولين گام يكي از مهمترين آرزوهاي مرتضي را برآورده سازد و او را ببرد تا از نزديك كريمي را ببيند و به اولين آرزوي فوتبال خود برسد. سر سفره افطار عليخاني مي‌گويد: اين بهترين افطاري است كه مي‌خورم، چون كنار مرتضي و مادرش هستم و مي‌بينم اميد به زندگي به آنها راه يافته است، مي‌بينم مرتضي ديگر نمي‌خواهد خودش را در خانه حبس كند، بگذار برخي بگويند عليخاني تظاهر مي‌كند، اما مهم اين است كه من به نيت خود جامه عمل پوشانده‌ام و نشان داده‌ام كه ماه رمضان، ماه خداست، ماهي كه بايد به ديگران كمك كرد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن