واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: مقايسه دايمي خود با ديگران نوعي بيماري و ضعف به حساب ميآيد که هر کس را ميتواند مبتلا کند؛ بدتر از همه اينکه اين مقايسه دايمي مي تواند منجر به رقابت گردد البته رقابت داشتن با ديگران اقدامي بد و نکوهيده نمي باشد بلکه اگر اين رقابت از مجراي طبيعي خود خارج شود.... رقابت رفتار شما در محل کار چگونه است؟ آيا نسبت به مسئوليتهاي کاري خود احساس وظيفه ميکنيد؟ آيا مسائل مادي يا کسب مقام از ارتباط با مردم برايتان مهمتر است؟ آيا فکر ميکنيد منافع گروه يا شرکت از منافع فردي مهمتر است؟ آيا دائم خود را با ديگران مقايسه ميکنيد و خود را دستکم ميگيريد؟ در واقع مقايسه دايمي خود با ديگران نوعي بيماري و ضعف به حساب ميآيد که هر کس را ميتواند مبتلا کند؛ بدتر از همه اينکه اين مقايسه دايمي مي تواند منجر به رقابت گردد البته رقابت داشتن با ديگران اقدامي بد و نکوهيده نمي باشد بلکه اگر اين رقابت از مجراي طبيعي خود خارج شود مي تواند منجر به حسادت گردد. براي مثال در رقابت افراطي مشاهده مي گردد که برخي افراد در محيط کار ديگران را رقيبي براي خود ميدانند و دائما سر هر موضوعي با آنها رقابت ميکنند و پيوسته نگران امتياز بيشتر اطرافيان نسبت به خود هستند؛ البته در بعضي محيطهاي کار هم خواه ناخواه افراد را به رقابت با يکديگر دعوت ميکنند. بعضي از محيطهاي کاري از روشهاي خاصي براي رواج روحيه رقابت در ذهن طرفداران استفاده ميکنند. مثلا از روش اهداي پاداش و... استفاده ميکنند تا مطمئن شوند افراد براي ارتقاي مقام و رتبه و گرفتن پاداش هم که شده حاضرند به رقابت بپردازند. اگر رقابت از مجراي طبيعي خود خارج شود مي تواند منجر به حسادت گردد دربرخي از فضاهاي کاري، فضاي رقابت است، اما شما بهعنوان يک فرد ميتوانيد و اجازه داريد در چارچوب کار خود به طور مؤثري با ديگران رقابت کنيد؛ ولي رقابتي سالم. شما نبايد يک رقابت افراطي را که به حسادت شباهت دارد به شکلي مخرب وارد زندگي خود کنيد. فراموش نکنيد اگر بخواهيد رقابت کنيد، هميشه بايد کسي را در نظر داشته باشيد تا با او به رقابت بپردازيد و دائم مواظب باشيد که از او عقب نمانيد! بنابراين هنگامي که حواستان به کسي غير از خودتان باشد که ارزش و موقعيت خود را با او بسنجيد، ديگر کنترلي بر زندگي خود نخواهيد داشت و نميتوانيد از تمام توان خود براي رسيدن به اهدافتان بهرهمند شويد. از اينرو بهتر است بهجاي اينکه خود را با افراد ديگر بسنجيد نگاهي به درون خود و خواستههاي واقعيتان بيندازيد. البته شايد در بسياري مواقع به نظر برسد که رقابت ميتواند شرايط بهتري را براي شخص فراهم کند و باعث تحسين ديگران شود اما بايد توجه داشت که همکاري، موثرترين راه براي بالا بردن سطح زندگي خود و ديگران است؛ زيرا با همکاري با يکديگر، منافع شامل حال همه خواهد شد. اما در صورتي که اين اتفاق نيفتد و رقابت سالم از حالت طبيعي خود خارج شود تبديل به حسادت مي شود. کساني بيشتر حسادت ميکنند که توانمنديهاي خودشان را دستکم ميگيرند ولي کساني که خودشان را توانا ميدانند ممکن است به موقعيت والاي ديگران غبطه بخورند تا اينکه حسادت کنند. برخي افراد در محيط کار ديگران را رقيبي براي خود ميدانند و دائما سر هر موضوعي با آنها رقابت ميکنند و پيوسته نگران امتياز بيشتر اطرافيان نسبت به خود هستند حال با اين اوصاف براي اينکه مقايسه بيش از حد تبديل به رقابت ناسالم نشود و به تبع آن رقابت ناسالم تبديل به حسادت نشود، چه بايد کرد؟ شايد اولين اقدام اين باشد که تواناييهاي خود را بشناسيم و آنها را تقويت کنيم. براي رهايي شما از احساس ناتواني و داشتن اعتماد به نفس اين است که خود را دستکم نگيريد و واژه مقايسه را از فرهنگ لغات خود حذف کنيد، زيرا با قرار دادن خودتان در معرض مقايسه، خود را ناتوانتر احساس ميکنيد. بهعلاوه بهتر است از آنچه داريد راضي باشيد، زيرا در غير اين صورت نميتوانيد احساس آرامش و رضايت خاطر داشته باشيد. فراموش نکنيد که شما فردي شايسته و با ارزش هستيد؛ بنابر اين دليلي ندارد که تواناييهايتان را ناديده بگيريد، اما بايد اين امر را باور داشته باشيد و بتوانيد بر اساس آن عمل کنيد. البته ممکن است هميشه نتوانيد مؤثر يا کارآمد باشيد و مواردي هم پيش ميآيد که نميتوانيد به اهداف خود برسيد، اما ميتوانيد هميشه براي خود حرمت قائل شويد. زيرا ما هر چقدر تواناييهاي خود را تقويت کنيم و آنها را شکوفا کنيم ممکن است از وضعيت خود راضي نباشيم و همين امر خود سبب ايجاد حسادت ميشود. حسادت اگر هر انساني تواناييهاي خود را بشناسد و در مسير آنها هم حرکت کند آن وقت حسادت رخ نمي دهد. ببينيد که واقعاً چه کسي هستيد و خود حقيقي تان را بپذيريد. شما نيازي نداريد که خودتان را با ديگران مقايسه کنيد تا بتوانيد زماني که در آينه نگاه مي کنيد به خود بباليد. هميشه به خاطر داشته باشيد که شما شخصيت منحصر بفرد خودتان را داريد و ديدگاه ديگران در مورد شما تنها بر اساس کارهايي که انجام مي دهيد شکل مي گيرد، نه از طريق مقايسه خود با ديگران. اگر دائماً خودتان را با ديگران مقايسه کرده و حس رقابت پيدا کنيد، با اين اقدامات استرس بهتر بودن را به خود تحميل مي نماييد و در نتيجه نه تنها از نظر رواني، بلکه از نظر فيزيکي نيز به مشکل برخورد خواهيد کرد. لازم است آنقدر به خودتان اعتماد داشته باشيد و براي خودتان ارزش و احترام قائل باشيد که براي جلب توجه و محبت ديگران نياز به برد در شرايط مختلف را احساس نکنيد در اين صورت است که پذيرش خود به همان صورت که هستيد آسانتر است، چرا که عمدتا حسادت در اشخاصي ايجاد ميشود که بيشتر از اينکه تلاششان را معطوف به پرورش تواناييهاي خود بکنند معطوف به اين ميکنند که ببينند زندگي ديگران چه دستاوردي داشته است. اين افراد منتظر اين هستند که سعادت در خانهشان را بزند و از اينکه شانس در خانه ديگران را زده هميشه گلهمند هستند ولي اگر نگاهمان را به زندگي و به توانمندي هاي خود تغيير دهيم اين حسادت مي تواند تبديل به غبطه گردد حال چه کنيم که حسادت تبديل به غبطه شود؟ اگر بخواهيد رقابت کنيد، هميشه بايد کسي را در نظر داشته باشيد تا با او به رقابت بپردازيد و دائم مواظب باشيد که از او عقب نمانيد براي رسيدن به اين مرحله بايد يک مقدار ذهنمان را از آموزههايي که اجتماع به ما تحميل ميکند منفک کنيم و يک بار ديگر واژههايمان را خودمان تعريف کنيم. ما در بمباران تبليغاتي عجيب و غريبي قرار داريم. بدون آنکه خودمان بدانيم ارزشها با ابزارهاي مختلف به ما تلقين ميشود؛بنابراين موفقيت را فقط در شکل خاصي ميپذيريم. ما اگر بتوانيم وقتي که حسادت ميکنيم دريابيم که اين حسادت ناشي از يک ناخشنودي از وضع موجود است و بعد وضع مطلوب و ايدهآل را که ميتواند ما را خشنود کند در ذهنمان تعريف کنيم طبيعتا راه هم پيش روي ما گذاشته ميشود. منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 845]