واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار دوشنبه 27 تیر 1390 تعداد مشاهده : 1152
شايد مدتي از بازيگري فاصله بگيرم رضا رويگري پس از سالها حضور در عرصه سينما و تلويزيون اينك چهرهاي نام آشنا در هنر بازيگري است. او سال1325 متولد شد و فعاليت بازيگري خود را با فيلم عقابها بهكارگرداني زندهياد ساموئل خاچيكيان آغاز كرد. رويگري در اين سالها در فيلمهايي چون كانيمانگا، مردي در آينه و مجموعههاي تلويزيوني به كجا چنين شتابان و تاوان بازي كرده است. حضور وي درمجموعه طنز «سه، پنج، دو» به كارگرداني حسين سهيليزاده و سريال مختارنامه، كاري از داوود مير باقري بهانهاي بود براي آنچه در زير ميخوانيد. پس از سالها حضور در تلويزيون با يك مجموعه طنز ظاهر شديد. با شناختي كه مخاطب از بازي شما دارد اين اتفاق چندان آشنا نيست. البته من قبل از مجموعه «سه، پنج، دو» هم چندين كار طنز كار كرده بودم. دارا و ندار، مجموعه طنز دلبر آهني و اخراجيها 3 همه از جمله آثاري بودند كه به نوعي طنز حساب ميشدند. اخيرا همچنين مجموعههاي زيادي به من پيشنهاد شده است. خيلي ايرادي در آن نميبينم خصوصا اينكه «سه، پنج، دو» يك طنز موقعيت است كه به شدت در آن دقت شده تا شخصيتها شستهرفته و قابل قبول باشد. وقتي پس از گذشت سالها هنوز هم فيلمي مثل اجارهنشينها ديده ميشود و مردم دوستش دارند پس بديهي است كه مخاطب يك طنز فاخر را ميپسندد و دنبال ميكند. براي خود من هم هميشه خود نقش مهم بوده و دوست دارم همه جور نقشي را تجربه كنم. بيشتر نقشهايتان منفي بوده است. نگران نيستيد در اين نقشها ماندگار شويد؟ اينگونه كه ميگوييد هم نيست. نقش كيان در مختارنامه يك نقش مثبت بود. در «به كجا چنين شتابان» هم نقش غيرمنفي بازي كرده بودم. منتهي در اين دو سه كاري كه اخيرا بازي كردهام تا حدودي منفي ظاهر شدهام. معمولا نقشهاي خنثي را خيلي دوست ندارم. نقشي كه چالشانگيز باشد، هم جاي كار بيشتري دارد و هم براي بازيگر و هم براي مخاطب جذابتر است. نقشهاي تا حدودي منفي به دليل اينكه جاي مانور بيشتري دارد براي ايفاي نقش مناسبترند. اين سوال را به اين دليل پرسيدم كه حضور مداوم در يكسري نقش خاص ممكن است بيننده را نسبت به خود بازيگر و شخصيتاش بدبين کند. زماني جملهاي را شنيدم كه برايم جالب بود. دوستي ميگفت رويگري معمولا در بازيهايش به گونهاي ظاهر ميشود كه بدون اينكه داد بكشد يا قلدربازي خاصي از خود بروز دهد، آدم را ميترساند. بعد از بازي در فيلم بوتيك هم شاهد حرفهاي اينچنيني بودم. شخصيت سيروس دربندي را در «سه، پنج، دو» چگونه ميبينيد؟ دربندي به نظرم يك نقش شيرين خاكستري است. از اول هم در صحبتهايي كه با سهيليزاده داشتيم قرار بود خيلي منفي نباشد. اين شخصيت به نوعي موقعيتطلب است و به نفع خودش و منافعش كار ميكند. مردي كه همسرش در كنارش نيست و تنها دلخوشياش دخترش است. از طرفي هم به فكر پول درآوردن است و زرنگي خاص خودش را دارد. چرا حضورتان در سالهاي اخير در سينما كمرنگتر شده است؟ من فعاليت هنريام را از سال 1347 با تئاتر شروع كردم. تئاتر «عبادتي براي مصيبت» و «مرغ مينا» را كه در آن نقش رودكي را بازي ميكردم، خيلي دوست دارم. بعد از آن حدود سال 63 بود كه به سينما آمدم و الان هم نزديك به 43 سال است كه بازي ميكنم. سالهاي 70 تا 74 بنا به دلايلي از كار ممنوع شدم و 4 سال در كار هنري من وقفه افتاد. در آن زمان صحبتهاي زيادي مبني بر اين بود كه من ديگر هيچ وقت نميتوانم كار كنم. پس از آن چهار سال براي نمايش معركهدرمعركه به آمريكا رفتم و پس از بازگشتم به ايران مجددا در سينما حضور يافتم. در پاسخ به سوال شما هم بايد بگويم خيلي بيشتر از اينها دوست داشتم و دارم كه در سينما بازي كنم ولي اين تصميمي است كه خيلي به انتخاب خود ما بازيگران مربوط نميشود. چه ابزارهايي براي ايفاي يك نقش به كار ميگيريد، خصوصا اينكه بازيگري هستيد كه همه شما را با لحن بيان و صداي خاصي ميشناسند؟ معمولا به تمركز در ايفاي نقش هايم اهميت ويژهاي ميدهم و اينگونه است كه ميتوانم تمام و كمال به نقشهايم برسم. در اين سالهاي بازيگريام هم هميشه سعي داشتهام كه فشاري روي نقشهايم نداشته باشم. مدل كارم هم به اين صورت است كه از شب قبل متن را نميخوانم و معتقدم صحنه بايد خودش ايجاب كند كه من قرار است چگونه نقشم را بازي كنم. در كارنامه بازيگريام هيچگاه سعي نكردهام كه خودم را به ژانر خاصي محدود كنم. براي خلق شخصيتهاي مختلف ابزارهايي را به كار ميگيرم. بعد از حضور در سريال مختارنامه و در نقش كيان، نظر مخاطب را نسبت به خود بالا بردهايد. از اين به بعد كار شما خيلي سختتر نميشود؟ داوود ميرباقري از آن دسته كارگردانهايي است كه هميشه نقشهاي ماندگار و به يادماندني خلق ميكند و تاريخ اسلام را نيز به خوبي ميشناسد. سال 67 هم در نمايش معركه در معركه با ايشان كار كرده بودم و علاوه بر دوستي خوبي كه با هم داريم هميشه از كار كردن با او لذت بردهام. كيان از دوستان نزديك مختار بود و با اينكه روند اصلي داستان حول مختار و زندگياش ميگردد؛ ولي كيان هم به خوبي در معرفي شخصيتش پرداخت شده. البته به نظرمن نقش و تاثيرگذاري كيان به مراتب كمتر از آنچه در تاريخ و در واقعيت وجود دارد نشان داده شده است. چرا كه كيان در اكثر فتوحاتي كه در تاريخ صورت گرفته حضور پررنگي داشته است. خوشحالم كه در اين مجموعه حضور داشتهام و اتفاقا خرسندم كه بعد از بازي در نقش كيان توقع مخاطب را از خودم بالا بردهام. گويا در روند ساخت اين سريال چندين بارهم دچار حادثه شدهايد؟ داشتيم صحنههاي مربوط به جنگ را ميگرفتيم كه دچار حادثه شدم.صحنه به اين صورت بود كه كنار يكي از سربازان لشكر نشسته بودم و مثلا بايد جوري شمشير را به كنارش ميكوبيدم كه انگار ضربهاي به سينهاش وارد كردهام. از آنجا كه اين بازيگر به شدت نزديك من نشسته بود ناگهان شمشير به پاي خودم خورد و به داخل پايم فرو رفت. پايم بشدت جراحت پيدا كرد و چندتايي بخيه خورد. فرداي آن روز قرار بود بقيه صحنههاي جنگ تصويربرداري شود. حتي راه رفتن هم برايم دشوار بود. در يكي از صحنههاي ديگر بود كه بازيگر نقش مقابلم با تبر روبهروي من ميجنگيد. هنگامي كه تبر را ميچرخاند تبر به گوشه چشمم خورد. تا جايي كه طراح چهرهپردازي مجبور شد گريم خاصي در صورتم اعمال كند تا بتوانم جلوي دوربين ظاهر شوم. به نظر ميرسد «سه، پنج، دو» از آن دسته مجموعههايي است كه سعي دارد در همان قسمتهاي اول بازيگرانش را با همه خصوصياتي كه دارا هستند به مخاطب خود معرفي كند. نكتهاي كه شما به آن اشاره ميكنيد از خصوصيات ويژه و بارز حسين سهيليزاده است. او هميشه معتقد است قسمتهاي اول مجموعه بيننده را به خود جذب ميكند و مخاطب را با خود همراه ميسازد. اگر شخصيتها طوري طراحي شده باشند كه مخاطب بتواند با آنها همذاتپنداري كند آن مجموعه ميتواند به عنوان يك مجموعه پرمخاطب به موفقيت در حد انتظار دست يابد. در غير اين صورت در همان قسمتهاي اول، سريال از تك وتا ميافتد. «سه، پنج، دو» هم بر همين روال پيش ميرود و بيننده بعد از چند قسمت اول مثلا ميتواند شناخت جامع و كاملي از شخصيت سيروس دربندي داشته باشد. خيلي از بازيگران معتقدند در تلويزيون فرصت بيشتري براي ديده شدن وجود دارد و بالطبع نقشهاي بهتري به بازيگر پيشنهاد ميشود. شايد اين قضيه به اين برميگردد كه در تلويزيون بايد سعي شود تا نقشها جاافتاده و پختهتر به نظر بيايند؛ چرا كه يك مجموعه قرار است چند قسمتي دنبال شود و به هر حال ريسك بيشتري دارد. ولي در يك فيلم سينمايي خيلي اين مساله رعايت نميشود. البته الان خيلي از سريالهاي ما هم در پرداخت شخصيت بسيار ضعيف عمل ميكنند و طي اين سالها ما بسيار شاهد اين مساله بودهايم. در طراحي يك شخصيت چقدر سعي داريد خودتان را به نقش نزديك كنيد؟ اين اتفاق يك روند از پيش تعيين شده و داراي فرمول مشخصي نيست. چرا كه در وهله اول به خود نقش بستگي دارد. يك جاهايي بازيگر بايد خودش را به نقش نزديك كند و يك جاهايي هم اين نقش است كه به بازيگر نزديك ميشود. مدل خود من اين است كه جنس بازيام را به كاراكتري كه برايم در نظر گرفته شده نزديك ميكنم. كلا حضور در نقشهاي متفاوت را دوست دارم. همچنين ويژگيهايي را علاوه بر آنچه در فيلمنامه وجود دارد به نقش اضافه ميكنم تا متفاوتتر باشد. اين شبيه بودن را با ايجاد و خلق لحظاتي متفاوت به نقش اضافه ميكنم. تا چه اندازه حضور بازيگر نقش مقابل در نوع بازي بازيگر تاثيرگذار است؟ به هر حال اين يك بده بستان دوجانبه است. بازيگر بايد به گونهاي رفتار كند كه به نوعي مكمل حضور بازيگر نقش مقابلش باشد. يكي از مهمترين اين خصوصيات نگاهها، حالت چهره و بيان است. در «سه، پنج، دو» داستان بر اين اساس نوشته شده كه شخصيتها در كنار هم معنا پيدا ميكنند. مثلا سيروس دربندي را مخاطب زماني بهتر ميشناسد كه در كنار دختر و خانوادهاش معرفي ميشود، اين خصوصيات باز هم يكي از ويژگيهاي اساسي كارگردان نامآشناي تلويزيون حسين سهيليزاده است. او طي اين سالها با مجموعههايي چون دلنوازان و فاصلهها ثابت كرد كه رگ خواب مخاطب را به خوبي ميشناسد. در عين حال كارگردان بسيار خوش اخلاقي است و كار كردن با اولذت خاصي دارد. چقدر برايتان مهم است كه در مجموعههايي كه در آن بازي داريد نقش پررنگي داشته باشيد؟ من فكر ميكنم بازيگر نبايد در اين عرصه براي خودش تكليف معلوم كند، وقتي من نقش اسطورهاي مثل كيان مختارنامه را بازي ميكنم شايد خيلي نميتوانم صبر كنم تا كيان ديگري به من پيشنهاد شود، اين رسم بازيگري در همه دنياست. در اين مجموعه هم دربندي نقش اصلي نيست ولي حضوري محوري دارد. نقش خوب برايم مهم است، ولي كم يا زياد بودنش نه. مهم اين است كه نقش خوب ديده شود و بازيگر بتواند به خوبي در آن نقش جا بيفتد. شما از آن دسته هنرمنداني هستيد كه در كنار حرفه بازيگري به نقاشي و موسيقي هم ميپردازيد. در مدت بازي در اين سريال ها چقدر وقت صرف اين امور كرديد؟ نقاشي هميشه برايم يك كار دلي بوده است. چند سالي حرفهاي آن را دنبال ميكردم، ولي الان مدتي است كه به سراغش نرفتهام.در اين سالها به موسيقي و خوانندگي هم خيلي بيوفايي كردهام. بتازگي تصميم دارم بيشتر به آن بپردازم. شايد مدتي از بازيگري هم فاصله بگيرم و به تهيه آلبوم دومم مشغول شوم كه نامش كازابلانكاست. شايد هم كنسرتهايي در سراسر آمريكا و اروپا برگزار كنم. شبنم مدنی / جام جم
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 262]