تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866090036
جنايتكاران ، غافلگير ميكنند
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: جام جم آنلاين: بيشتر سينمادوستان، «ژان رنو» را خوب مي‌شناسند. اين بازيگر دلنشين فرانسوي با فيلم‌هايي مانند نيكيتا (1990)، لئون كه در ايران با نام «حرفه‌اي» معروف شده (1996)، رونين (1998 بازي در كنار رابرت دنيرو) و رمز داوينچي (2006)، توانسته است جايي مطمئن در ميان علاقه‌مندان سينما در ايران براي خود پيدا كند. زيبايي كار ژان رنو بيشتر به نگاه‌هاي عميق او در سكوت بين گفتگوهاست، درست در جايي كه مخاطب فيلم در فضايي معمايي غوطه مي‌خورد، ژان با يك مكث ارزشمند او را به همدلي وامي‌دارد تا پا به پاي اين بازيگر داغ تا انتهاي ماجرا پيش برود. فيلم «رودخانه سرخ» با نام فرانسوي (LES RIVIERES POURPRES) كه چند روز پيش از شبكه 3 سيما به نمايش درآمد، محصول سال 2000 ميلادي است كه ژان رنو موفق ميشود با كارگرداني قدرتمند ماتيو كاساويتس بار ديگر هنر بازيگري خود را به رخ بكشد. بيننده فيلم همواره مي‌كوشد در ميان اتفاقات سياه و سبعانه قتل كارمندان در يك دانشكده، حتي يك لحظه هم از او دور نشود و بلكه با طرح يك رابطه مستمر با سيماي انساني ژان رنو در نقش كميسر «نيمانس» داستان را تا آخر دنبال كند. ماجراي فيلم درباره قتل‌هايي است كه در يكي از شهرهاي كوهستاني فرانسه رخ مي‌دهد و سرنخ آنها به جايي برمي‌گردد كه هيچ‌كس به ذهنش خطور نمي‌كند: دانشكده شهر. پليس فرانسه به كمك پليس محلي سرگردان در ميان گره پنهان جنايت‌هاست. اما در اين ميان شيوه دوگانه كميسر و پليس محلي بسيار جالب توجه است، كميسر نيمانس در برابر سوالات متعدد پليس همراه، سكوت را ترجيح مي‌دهد و گاهي او را كه متعجب و حيران مانده، تنها مي‌گذارد و جالب‌تر آن كه رمز قضايا در جايي گشوده ميشود كه بيننده را غافلگير ميكند؛ اطلاعات كليدي نزد خواهران دوقلوست و طرفه آن كه تئوريپردازي قتل‌ها بر مبناي روش آزمايشگاهي براي بهبود نسل‌ها و ايجاد نژاد برتر در برابر نژاد ضعيف است! روشي ضدبشري كه مرده ريگ نازي‌هاي آلمان براي پيروان جديد در فرانسه است. كلاف ماجرا قدري پيچيده است، اما گزينش يك بازيگر مكمل به نام «ونسان كسل» در نقش پليس محلي در كنار ژان رنو سبب شده تا با چك و چانه زدن اين دو، پاساژهاي دلپذيري در فيلم ايجاد شود و جالب‌ترين بخش مهره‌چيني در سناريو زماني است كه پي مي‌بريم ضلع سوم كاراكترها زني است به نام جوديت (كه نقش آن را ناديا فارس ايفا كرده) كه ابتدا كميسر را در كشف مساله دچار اشتباه ميكند، اما در نهايت اين عنصر است كه راز قتل‌ها را برملا مي‌سازد. نكته ديگر خارج از حيطه بازيگري كه سبب ميشود اين اثر شكوهمند شود، فيلمبرداري خوب در تعقيب و گريزهاي شبانه است تا در فضاسازي، فيلم مهيب‌تر و تيره‌تر جلوه كند، خاصه آن كه فصل ساخته شدن فيلم در هوايي سرد و زمستاني انتخاب شده است تا به بيننده القا شود كه روابط بين آدم‌ها سرد و يخزده است و زماني كه جلوه‌هاي ويژه تصويري با باورپذيري مخاطب به كمك كاساويتس مي‌آيند، فيلم رودخانه سرخ را به جايگاه ارزشمندي در ميان آثار سينماي فرانسه مي‌رساند. در بازآفريني و ساختن لحظات سنگين در اين فيلم مي‌توان به دو سكانس خوب اشاره كرد، يكي درگيري نفسگير و تعقيب خودروي كميسر از سوي ايادي باند قاتلان كه با يك خودروي سنگين در جاده‌اي تاريك و متروكه رخ مي‌دهد و سكانس دوم گفتگوي پاياني فيلم بر فراز كوهستان پر از برف گوئرنان فرانسه و سپس سقوط ناخواسته بهمن بر سر آنان است كه با كات روي يك كادر سياه و مبهم پايان مي‌گيرد. در آخر جا دارد كه به ديالوگ‌هاي كوتاه و قشنگ فيلم اشاره كنيم، در صحنه‌اي كه ناديا فارس در نقش جوديت در برابر سوءظن كميسر خلع سلاح شده در دو جمله كوتاه كه هر دو پرسشي است و بين آن دو رد و بدل ميشود، تماشاچي را بدون فوت وقت به سطح عميق‌تر داستان مي‌برد: كميسر - چرا اينقدر تنفر تو وجودته؟! جوديت - نمي‌دونم (... !با نگاه به او) تو فكر مي‌كني من قاتلم؟! به نظر مي‌رسد پخش آثار كلاسيك جديد در ميان فيلم‌هاي آخر هفته سبب ميشود بيننده تلويزيون نگرش‌هاي عميق‌تري را تجربه كند و خاصه درباره اين فيلم به پستي جنايت نازي‌ها و دنباله‌روهاي امروزي آن در دنياي جديد بيشتر پي ببرد. از اين بابت در انتخاب اين گونه آثار جاي سپاس از واحد تامين برنامه شبكه 3 سيما محفوظ است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 516]
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها