واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: جان و روان بوعلیکلام امیر کلام(2)
در مبحث قبل ( کلام امیر کلام1 ) به بررسی نشانه های ایمان واقعی از منظر علی علیه السلام پرداختیم. در این شماره محبت و دوستی حقیقی را از منظر امیرالمومنین مورد بررسی قرار می دهیم.* * * * *قال علی علیه السلام:«لا یُحِبُّنی الاّ مومن و لا یُبغضُنی الا منافق»مرا جز مومن دوست ندارد و به من جز منافق بُغض و كینه نمی ورزد. بدون تردید یكی از شاخص های ایمان راستین، جهت گیری و انگیزه دوستی و محبت و عشق است. اینكه چه كسی را یا چه چیزی را و چرا دوست داریم، و از چه كسی یا چه چیزی و چرا نفرت داریم، مشخص كننده عمق و ریشه داری ایمان ما است. محبت و نفرت، امری درونی، قلبی و نامشهود است كه آثار و نشانه های آن در رفتارها و برخوردهای انسان ظهور و بروز خارجی پیدا می كند. هرگز نمی توان كسی را مجبور ساخت كه چیزی را یا شخصی را دوست بدارد یا از آن متنفر باشد، زیرا دوستی و نفرت، بر اساس معرفت و شناختی كه نسبت به كسی یا چیزی ایجاد می شود و میزان قرب و نزدیكی كه با آن مقوله احساس می گردد و نیز درك و تصدیقِ سودمندی آن، در دل ایجادمی شود. تبدیل و تغییر آن یا شدت و ضعف آن نیز به همین عوامل بستگی دارد. كشش و جاذبه ای كه بین مُحب و محبوب ایجاد می شود یا فاصله و دافعه ای كه بین مُبْغِضْ و مبغوض بوجود می آید، حاصل شناخت و احساس سنخیّت این دو و ظرفیت و توان محبوب برای برآوردن آرمان ها و نیازهای محب است. البته همه اموری كه «محبوب» یك شخص است، در یك سطح نیستند بلكه با توجه به مراتب و درجات سنخیت محب و محبوب، سودمندی محبوب و نیازها و آرمان ها و آرزوهای محب، سطح و میزان محبت ها هم متفاوت می شود: گاهی چیزی یا كسی محبوب بالذات و اصیل است و گاهی محبوب بالعرض و بالواسطه. اگر كسانی ثروت را دوست دارند، بخاطر این است كه آن را وسیله رفاه و لذت می دانند و رفاه و لذت را تامین كننده خوشبختی، اگر كسانی هم عاشق علم و دانش اند بدان جهت است كه با آن احساس سنخیّت و نزدیكی می كنند و آن را برآورده كننده آرمان ها و غایت های خود می دانند. اما همه محبت ها و دوستی ها به «حب كمال و سعادت» منتهی می شود و همه نفرت ها و كینه ها از «تنفر از انحطاط و سقوط و بدبختی» سرچشمه می گیرد. انسان ذاتاً كمال جو و تعالی طلب است گرچه مصداقها و موردها را غلط انتخاب كند. به همین جهت در مكتب وحی، همه سعی اولیاء الهی بر این است كه بشر را به محبوب لایق و معشوق حقیقی برسانند و مصداق درست كمال و تعالی را به انسان معرفی كنند. آری! محبوب و معشوق حقیقی انسان، تعالی و رشد و جمال و كمال مطلقاست كه هر كس هر چه را و هر كه را دوست دارد جمال و كمالی در او سراغ دارد یا آن را موجب رشد و تعالی می شمارد. و چون خداوند متعال منشا و مخزن و مبدا همه زیبایی ها و كمالات است، پس او محبوب اصیل و بالذات است و برای یك انسان مومن راستین و عارفِ حقیقی ـ كه با شناخت و دركِ حقیقت هستی و كسب جهان بینی الهی، به ایمان رسیده است ـ جز «خدا» هیچ محبوب مستقلی وجود ندارد. همه صفات و جلوه های زیبایی از آن خدا است، پس همه سپاس ها و ستایش ها هم از آن او است، همینطور همه محبت ها و عشقها نیز به او تعلق دارد، و انسان راه یافته هدایت شده، این حقیقت را دریافته است و آنچه را از خدا می خواهد و می جوید همین است كه: «خدایا! من از تو دوستی تو و عشقِ تو را می خواهم، و دوستی هر كه تو را دوست دارد، و دوستی هر عملی را كه موجب قرب من به تو می گردد!» با جان و روان بوعلی، مهر علی چون شیر و شکر به هم در آمیخته اند ابوعلی سینا كسانی كه مجذوب و عاشق جلوه های دنیا شده اند و دوستی و عشق مطلقخود را به مطلوب ها و محبوب های مادی و حیوانی محدود ساخته اند، در حقیقت بدین علت است كه تنها ظواهر و مظاهرِ هستی را درك كرده و از معرفت عمق و غایت هستی محروم اند، و چون انسان موجودی است كه به مطلق و بی نهایت گرایش دارد، و از طرفی یافته ها و جلوه های دنیوی محدود و نازل می باشند، بنابراین نمی تواند نیاز فطری و متعالی انسان را ارضاء كند و او را به آرامش و اطمینان برساند. آنچه انسان را به آرامش و امنیت و ایمان می رساند محبت و یاد خدا و انسان های الهی است. بیان این حقیقت در كلام علی علیه السلام، هرگز از سرِشخص پرستی و خودخواهی نیست، كه ساحت مقدس آن بزرگوار از این امور، منزه و پاك است، بلكه حقیقتی است كه پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله آن را به عنوان عهد و پیمان خود اعلام كرده اند و دوستی علی علیه السلام را، ملاك و شاخص ایمان و نفاق دانسته اند. مدعیان دوستی خدا بسیارند. اما دوستی حقیقی خدا، شاخص و علامت صادقی می خواهد كه مدعیان لاف زن را از محبّان صادق و واقعی جداسازد. و آن دوستی علی علیه السلام است. زیرا علی بن ابیطالب علیه السلام آیینه تمام نمای جمال و جلال حق است. اوست كه پیشوای عاشقان و امام عارفان است.دوستی علی بن ابیطالب علیه السلام كیمیایی است كه جوهر وجود انسان را «الهی» می سازد و او را به تعالی می رساند. دوستی ای كه در جان و دل ریشه دوانده و بر معرفت و سنخیّت با آن درّ یگانه هستی، استوار باشد. دوستی ای كه با پیروی از علی علیه السلام به عشق و محبّت متعالی، رشد یا بنده و رشد دهنده تبدیل می شود و راه نجات و سعادت انسان می گردد. و همین محبّت و عشق است كه می تواند انسان را تا مرز عصمت بركشَد و بالا بَرَد، بگونه ای كه هیچ گناه و زشتی ای دامن گیر انسان نشود و به سیر معنوی و سلوك روحانی وی، زیان نرسانَد.منبع:ذوعلم، علی، کتاب چهل گام، با اندکی تصرف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1118]