تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
بهترین سایتهای خرید تیک آبی رسمی اینستاگرام در ایران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1815372718
فقر در كف خيابان ضرورت برنامهريزي براي كنترل پديده كودكان خياباني
واضح آرشیو وب فارسی:جمهوري اسلامي: فقر در كف خيابان ضرورت برنامهريزي براي كنترل پديده كودكان خياباني
همه ما هر روز در معابر و خيابانها شاهد حضور كودكاني هستيم كه با ظاهري ژوليده و غبارآلود مشغول دست فروشي و تكدي هستند.سماجت آنها در تحريك احساسات ما آنقدر آزار دهنده است كه مظلوميتشان را تحت الشعاع قرار ميدهد.
اين عارضه شوم منحصر به كشور ما نيست.از كوچههاي غبار آلود افغانستان تا خيابانهاي پرزرق و برق نيويورك ديده ميشود. اين پديده شوم در سراسر پهنه گيتي به نام كودك خياباني شناخته شده است.
فقر والدين ؛ طلاق، مرگ و اعتيادشان عوامل اصلي اين آسيب اجتماعي است.
بدون شك مطالعه و بررسي كودكان خياباني در سالهاي گذشته اذهان كارشناسان مسائل اجتماعي را به خود مشغول نموده است. كودكاني فقير بدون خانواده يا داراي خانواده كه در خيابانها، ايستگاههاي راهآهن، و ساير مراكز تجاري زندگي ميكنند، بخشي از اعضاي هر جامعه هستند كه پرداختن به آن، جلوگيري از شروع آسيبهاي اجتماعي است.
دردادگاهها كودكان خياباني را ميبينيم كه به جرمهاي كوچكي چون كف زني، هندوانه دزدي و مانند آنها دستبند به دست منتظر ورود به ندامتگاهها هستند. اين مجرمان كوچك ممكن است مجرمان پرسابقه و جنايتكاران بعدي هر جامعهاي باشند.
كودكان خياباني خيلي زود بزرگ ميشوند و تبديل به جوان خياباني ميشوند، جوانان خياباني كه بزرگترين معضل جامعه ميشوند اين كودكان نيازمند حمايت جدي والدين هستند ولي به دلايل گوناگون از حمايت والدين محروم هستند در خيابانها رها شده و آمادگي لازم براي هر نوع آسيبي را دارند، آسيبهاي بزرگي كه ميتواند تمام جامعه را تحت تاثير خود قرار دهد، پس آگاهي جامعه نسبت به پديده كودكان خياباني امري است ضروري.
كودك خياباني به چه كسي اطلاق ميشود
كودك خياباني بر اساس ماده يك پيمان نامه حقوق كودك به افرادي اطلاق ميشود كه زير 18 سال ميباشند. در خيابان زندگي و كار ميكنند. خانواده ندارند و يا امكان دسترسي به خانواده برخي از آنها وجود ندارد و بازگشت آنها نيز به خانواده امكان دارد و خانواده نيز منتظر آنها است و همينطور كودكاني كه خانواده منتظر آنان نميباشند.
كودكان و نوجوانان خياباني كساني هستند كه بنا به دلايل مختلف اعم از عوامل فردي، خانوادگي و اجتماعي جهت تامين حيات و بقاء خود و يا خانواده شان از خانه و خانواده بيرون آمدهاند و به سطوح شهر و خيابانها و پاركها و... براي كار وزندگي روي آوردهاند.
همه ما در زندگي روز مره با كودكاني سروكار داريم كه در خيابانها دستفروشي ميكنند يا به انواع مختلف به تكدي مشغولند وجود اين كودكان درجامعه ما نشان از آسيبهايي دارد كه كه معمولا در خانواده شكل گرفته و به تدريج وضعيتي را سبب ميشود كه كودكاني كه در اين سن نياز به بهره مندي از امكانات رفاهي و آموزشي مربوط به خود را دارند دچار مشكلات مختلفي ميشوند از جمله انجام كارهاي سخت و زيان آور يا دوري از خانواده و محروم بودن از مهر و محبت خانواده، بازماندن از تحصيل، بيماريهاي جسمي و مشكلات بيشمار ديگر كه در برخي موارد با افتادن در دام گروههاي سازمان يافته تبهكاري به مراتب تبعات بدتر و بيشتري گريبانگير آنان ميشود.
به طور كلي تمام كودكان خياباني داراي سه جزء مشترك ميباشند.
1- اين كودكان وقت زيادي را در خيابان زندگي يا سپري ميكنند.
2ـ توسط بزرگترها بطور مطلوب و درست نگهداري نميشوند.
3- خيابان منبع معاش اين كودكان است.
اين كودكان در 3 گروه اصلي زير دستهبندي ميشوند:
1ـ كودكاني كه در خيابان زندگي ميكنند و بدون حمايت خانواده يا نزديكان از خود مراقبت ميكنند.
2- كودكاني كه درواقع كودكان شاغل در خيابان هستند كه براي كسب درآمد براي خانواده در خيابان كار ميكنند. ميزان ارتباط اين كودكان با خانواده متفاوت است و ممكن است اين ارتباط روزانه و يا در حد چند بار در سال باشد اما به هرحال احساس تعلق به خانواده دراين كودكان وجود دارد. آنها به اصطلاح نان آوران كوچك خانه هستند. و در بيشتر خانوادهها سپر بلاي خانواده خود هستند.
3- اين گروه از كودكان گروه كوچكتري از كودكان خياباني را تشكيل ميدهند، اما مشكلات پيچيدهتري دارند. براي اين كودكان خيابان به منزله خانه است وآنها در خيابان در پي سرپناه و غذا هستند و ديگر افراد خياباني براي آنان حكم خانواده را دارند. اين افراد يا سرپرستي ندارند و يا در صورت داشتن خانواده، به دليل مسائل مختلف، زندگي در خيابان برايشان امنتر از زندگي در خانه است.
عوامل موثر در بروز كودكان خياباني
ناكامي خانوادگي، جنگ، فقر، حوادث و سوانح طبيعي يا انساني، سوء استفاده توسط بزرگسالان، مهاجرت، شهرنشيني، فرهنگ پذيري از نكات برجسته كودكان خياباني، علل فرارشان از منزل است.
از عوامل مهم ميتوان فقر اقتصادي و فرهنگي، نرخ بالاي بيكاري، افزايش نرخ طلاق، اعتياد، افزايش بيرويه جمعيت در محلههاي حاشيهنشين شهرها، فوت يك يا هر دو والد، افزايش بيرويه مشاغل كاذب يا درآمد بالا، تفاوت شديد طبقاتي، سست شدن بنيان ارزشهاي اخلاقي و اعتقادي در جامعه را نام برد. در اين ميان فرار كودكان از خانه با محروميت خانواده نقش اساسي را دارند.
صرف نظر از نقش ساير عوامل مهمترين عامل ظهور پديده كودكان خياباني، وجود عامل دافعه و بحران در نهاد خانواده ميباشد كه خود، معلول عوامل اجتماعي، اقتصادي، فرهنگي و سياسي موجود در جامعه ميباشد. به عبارت ديگر، خانواده به عنوان اولين پايه گذار شخصيت و ارزشها و معيارهاي فكري، نقش مهمي در تعيين سرنوشت و خط مشي زندگي آينده فرد دارد و اخلاق و صحت و سلامت رواني فرد تا حدود زيادي در گرو آن است. واكنش كودك نسبت به محيط خود بالطبع تحت تاثير موازين اجتماعي و فرهنگي گروهي است كه در ميان آنها بزرگ شده است.
اما كودكان خياباني، اغلب كودكان مطرود و طرد شده هستند. كودك مطرود، كودكي است كه از طرف والدين اصلي خود طرد شده است.
طرد كودك ممكن است درجات مختلف صورت گيرد. يعني كودك كاملاً از محبت والدين محروم شود يا نسبت به سلامت و خواستههاي او بيتوجهي شود و يا كودك از زمان طفوليت از والدين خود جدا شود. كودكان مطرود، اعتراض خود را به صورت رفتار ناخوشايند، اضطراب و افسردگي ظاهر ميسازند. غالب كودكان به اعمالي از قبيل فرار از خانه، مدرسه، دزدي، لجبازي، كتك كاري و رفتارهاي ناشايست ديگر دست ميزنند. كودكي كه به نفرت و خصومت مواجه شود، متقابلاً نفرت خصومت تحويل خواهد داد.
كودكان رانده شده، كودكاني هستند كه با يكي از چهار وضعيت ذيل مواجه بوده اند:
1- به آنها گفته شده كه بايد خانه را ترك كنند.
2- پس از ترك خانه، به آنها اجازه برگشت به آنجا داده نشده است.
3- پس از فرار، كوشش براي بر گرداندن آنان به خانه نشده است.
4- كودك سر راهي هستند يا پدر و مادر تركشان كرده اند
5ـ بهرحال، هنگامي كه كودكان و نوجوانان نتوانند با افراد خانواده رابطه درستي برقرار كنند يا با شرايط خانواده سازگار شوند، ممكن است تنها راه را فرار از خانه تشخيص دهند. فرار از خانه ممكن است به نوعي تظاهر رفتاري و آسيب رواني محسوب شود.
اثرات زندگي در خيابان بر كودكان
ـ خطرات بهداشتي و دچار شدن به انواع بيماريها
ـ محروم شدن از تربيت و آموزش و پرورش
ـ مورد سوء استفاده و آزار جنسي، جسمي و عاطفي قرار گرفتن
ـ دچار از خود بيگانگي شدن
ـ عدم رشد و تكامل رواني ـ عاطفي
ـ خطرات و حوادث ناشي از زندگي در خيابان مانند تصادف
ـ محروم شدن از كسب مهارتهاي زندگي
ـ پرداختن به تكديگري
ـ گرفتار شدن در باندهاي قاچاق و تبهكار
ـ مورد بهره كشي اقتصادي قرار گرفتن
ـ خطر پرداختن به اعمال مجرمانه
ضرورت تحقيق و بررسي كودكان خياباني
يكي از آسيبهاي جدي كه جوامع در حال توسعه از جمله جامعه ايران را تهديد ميكند، گسترش روز افزون كودكان خياباني است كه بدليل گوناگون بخشي يا همه اوقات خود را در خيابانها سپري ميكنند و عمدتآً از طريق تكدي، بزهكاري، شغلهاي كاذب فصلي و...امرار معاش ميكنند.
اصول اخلاقي حاكم بر جامعه و روابط موجود در آن از سوي افراد فوق مردود شناخته شده و اكثراً نيز تمايل به رفتارهاي مجرمانه، خود تخريب گرايانه همچون مصرف مواد، بيبند و باريهاي جنسي، و نظاير آن دارند.
اين گروه از كودكان نسبت به خرده فرهنگ گروهي خود شديداً پايبند بوده و از انسجام گروهي بالايي برخوردارند،
با اين حال در مراقبت از خود سهل انگار بوده و حس هويت آنها باعث بيگانگي هر چه بيشتر شان از جامعه ميشود. شرايط زندگي اين گروه از كودكان بويژه در سنين اوليه به گونهاي است كه امكان همنوايي با جامعه و هر گونه ساختاري را مشكل ميسازد و در نتيجه بدليل پرورش در چنين وضعيتي، اثرات عميقي بر ابعاد جسماني، هيجاني و عقلاني اين كودكان بر جاي مينهد كه به ناچار تا سنين جواني و بزرگسالي ادامه مييابد.
ميزان كودكان خياباني يكي از عواملي است كه بر حسب آن ميتوان، درجه محبت و سلامت نظام خانواده و جامعه را سنجيد و در اين راستا افزايش كودكان خياباني، برايندي از كژ كار كردها و كار كردهاي نامناسب نهادهاي اثر گذار در ظهور اين آسيب ميباشد و گرنه هيچ كودكي، با افكار مجرمانه و بزهكارانه بدنيا نميآيد.
اصولاً يكي از شاخصهاي بينالمللي توسعه يافتگي شناخته شده از سوي سازمان بهداشت جهاني و سازمان يونيسف، چگونگي وضعيت كودكان در آن كشور ميباشد وضعيت زندگاني كودكان و زنان، روشنترين نشانههاي توان ملتها و جوامع است. اگر در كشوري جوانترها آسيب پذير باشند و به حال خود رها شوند تا راهشان را خود بيايند، در آن راستا به حقوق مردم نيز تجاوز ميشود و كشور آينده خود را در جهان به خطر مياندازد.
كودكان و زنان ضعيف و وابسته، كشورها را ضعيف و وابسته ميسازند. در عوض زنان و كودكان قدرتمند و بهرهمند از حقوقشان، جوامعي خود اتكا و مستقل پديد ميآورند.
مسايل بهداشتي كه در بين كودكان خياباني وجود دارند شامل:
ـ سوء تغذيه و ساير اختلالات مربوط به تغذيه
ـ بيماريهاي مسري (عفوني) مانند بيماريهاي پوستي، دستگاه تنفسي،
ـ مسايل مربوط به سلامت دهان و دندان
ـ بيماريهاي ويروسي شامل HIV و هپاتيت A.B.C
ـ بارداري ناخواسته
ـ سوء مصرف مواد مضر و خطرناك
ـ صدمات بافتي و اسكلتي ناشي از اعمال خشونت
ـ اختلالات خلقي و روحي، افسردگي
ـ نگراني و ترس
ـ اختلال خواب و تغذيه
ـ خودكشي يا خودكشي نمايي
ـ اختلالات شناختي و يادگيري
نتيجه گيري
پديده كودكان خياباني يك مساله جهاني است. برابر برآورد سازمان جهاني دفاع از حقوق بشر در حدود 100 ميليون كودك خياباني در دنيا وجود دارد كه در خيابان كار و زندگي ميكنند از ميان آنها حداقل 40 ميليون در آمريكاي لاتين هستند.
آنها براي زنده ماندن به كارهاي گوناگون از جمله گدايي، فروشندگي و تن فروشي مشغولاند. اين كودكان، آسيب پذيرترين بخش جامعهاند كه قادر به دفاع از خود نيستند و نياز به حمايت بزرگسالان دارند.
اين مساله اجتماعي به عنوان جنبهاي از جامعه تعبير ميشود كه مردم نگران آن هستند و يكي از زمينههايي است كه مردم دوست دارند تغيير كند.
پديده كودكان خياباني در ايران نيز به صورت گل فروشي، آدامس فروشي، واكسي و.... نمود پيدا كرده است و سبب آزردگي خاطر و دغدغه بسياري از مردم نوع دوست ايران شده.
*اين پديده يكي از آسيبهاي اجتماعي مهم است كه بايد به صورت جدي به آن پرداخت زيرا بيتوجهي به آن سبب افزايش روزافزون آن ميشود و آثار مخربي بر جامعه ميگذارد.
*مساله كودكان خياباني در ايران هنوز تبديل به يك بحران ملي نشده و با ساماندهي و برنامهريزي صحيح قابل كنترل است.
همه كودكان حق دارند از شرايط خوب زندگي برخوردار باشند حق دارند بازي كنند، آموزش ببينند تا شرايط مناسب شكوفايي تواناييها و رشد جسمي و معنوي و اخلاقي و اجتماعي آنها فراهم گردد. (ماده 27 پيمان نامه حقوق كودك)
* يكي از آسيب هاي جدي كه جوامع در حال توسعه از جمله ايران را تهديد ميكند، گسترش روزافزون شمار كودكان خياباني است كه به دلايل گوناگون بخشي يا همه اوقات خود را در خيابانها سپري ميكنند
* كودكان خياباني، آسيبپذيرترين بخش جامعهاند كه قادربه دفاع از خود نيستند و نياز به حمايت بزرگسالان دارند
* پديده كودكان خياباني در ايران به صورت گلفروشي، آدامس فروشي، واكسي، گدايي و... نمود پيدا كرده و سبب آزردگي خاطر و دغدغه ذهني بسياري از مردم نوعدوست ايران شده است
* اين پديده يكي از آسيبهاي اجتماعي مهم است كه بايد به صورت جدي به آن پرداخت زيرا بيتوجهي به آن سبب افزايش روزافزون آن ميشود و آثار مخربي بر جامعه ميگذارد
* مساله كودكان خياباني در ايران هنوز تبديل به يك بحران ملي نشده و با ساماندهي و برنامهريزي صحيح قابل كنترل است
* اين مجرمان كوچك ممكن است مجرمان پرسابقه و جنايتكاران بعدي هر جامعهاي باشند. چرا كه كودكان خياباني خيلي زود بزرگ ميشوند و تبديل به جوان خياباني ميشوند، جوانان خياباني كه بزرگترين معضل جامعه ميشوند
چهارشنبه|ا|17|ا|اسفند|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جمهوري اسلامي]
[مشاهده در: www.jomhourieslami.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]
-
گوناگون
پربازدیدترینها