تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  حضرت فاطمه (س):آن گاه كه در روز قيامت برانگيخته شوم، گناهكاران امّت پيامبر اسلام را شفاعت خواهم كرد....
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812814763




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هجرت از عادت


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: هجرت از عادت
هجرت از عادت
از هجرت، تعبیر معنوی هم در احادیث شده است: «المهاجر من هجر السیئات» (مهاجر كسی‏ است كه بتواند از سیئات جدا شود.) ولی بر خلاف توهم بعضیها، این تعبیر، معنایش‏ نفی هجرت ظاهری و جسمانی نیست، بلكه اثبات یك هجرت در سطح روحی‏ و معنوی است. یعنی هجرت اسلامی منحصر به این نیست كه انسان از شهر و دیار و ده و منطقه خود هجرت كند، زبون منطقه‏اش نباشد، اسیر شهر و ده‏ خود نباشد، اسیر آب و هوایی كه در آن زیست كرده نباشد، اسیر عوامل‏ جغرافیایی محیط خود نباشد كه خود یك نوع آزادی و نفی اسارت است، بلكه‏ همچنین انسان نباید اسیر خصلتها و عادتهای روحی كه به او چسبیده است و اسیر منطقه روحی كه در آن زندگی می‏كند و اسیر جو روحی خود باشد. انسان به یك چیزهائی عادت پیدا می‏كند. عرف جامعه برای او یك اصل‏ می‏شود و یك عادت جسمی یا روحی برای او پیدا می‏شود. عادت جسمی مثل‏ عادت به سیگار كشیدن. خیلی از افرادی كه سیگار می‏كشند وقتی پزشك به‏ آنها می‏گوید: سیگار نكش، جواب می‏دهند عادت كرده‏ام، نمی‏توانم عادتم را ترك كنم، ترك عادت موجب مرض است‏! كه حرف مفتی است. المهاجر من هجر السیئات، مرد آنست كه بتواند از آنچه كه به او چسبیده است جدا شود و هجرت كند. تو اگر از یك سیگار كشیدن نتوانی هجرت كنی انسان نیستی. مرحوم آیة الله حجت اعلی الله مقامه یك سیگاری ای بود كه من واقعا هنوز نظیر او را ندیده‏ام، گاهی سیگار از سیگار قطع نمی‏شد، گاهی هم كه‏ قطع می‏شد طولی نمی‏كشید. اكثر اوقات ایشان سیگار می‏كشید. وقتی مریض‏ شدند، برای معالجه به تهران آمدند و در تهران اطبا گفتند چون بیماری‏ ریوی هم دارید باید سیگار را ترك كنید. ایشان ابتدا به شوخی گفته بود من این سینه را برای سیگار می‏خواهم اگر سیگار نباشد سینه را می‏خواهم چه‏ كنم؟ گفتند به هر حال برایتان خطر دارد و واقعا مضر است. فرمود: مضر است؟ گفتند: بله. گفت: نمی‏كشم. یك " نمی‏كشم " كار را تمام كرد. یك عزم و یك تصمیم، این مرد را بصورت یك مهاجر از یك عادت قرار داد. المهاجر من هجر السیئات، مهاجر كسی‏ است كه بتواند از سیئات، بدیها، پلیدیها، زشتی‏ها و صفات بد جدا شود. هجرت یعنی جدا شدن از زشتیهایی كه بر انسان احاطه پیدا كرده، آزاد كردن خود از پلیدیهای مادی و معنوی كه بر انسان احاطه پیدا كرده است. پس نتیجه می‏گیریم كه هجرت خود یك عامل تربتی است. می‏گویند: مأمون عادت داشت به خاك خوردن. اطبا و دیگران را جمع كرد تا كاری كنند كه خاك خوردن را ترك كند. معجون دادند، گفتند چنین كن، چنان كن و هر كس چیزی گفت، فایده نبخشید. روزی در این زمینه صحبت‏ می‏كردند. ژنده پوشی كه دم در نشسته بود، گفت: دوای این درد نزد من‏ است. پرسیدند: چیست؟ گفت عزمة من عزمات الملوك یك تصمیم شاهانه. به رگ غیرت مأمون برخورد، گفت: راست می‏گوید و همان شد. انسان نباید اینقدر اسیر عادت باشد. متأسفانه باید عرض كنم‏ كه عادات اجتماعی بیشتر در میان خانمها رایج است تا آقایان. مثلا رسم‏ چنین است كه در روز سوم و هفتم و چهلم میت، چنین و چنان بكنند. یا در عروسی رسم این است كه روی سر عروس قند بسایند و امثال اینها. می‏گویند: رسم است چه می‏شود كرد، مگر می‏شود آنرا زیر پا گذاشت؟! حال چه‏ فلسفه‏ای دارد و چرا؟ جواب میدهند رسم است دیگر، رسم را كه نمی‏شود انجام نداد. این یعنی زبونی، حقارت و بیچارگی. انسان نباید اینقدر اسیر عرفها باشد. آدم باید تابع منطق باشد. البته مثل امروزیها هم‏ نباید بی جهت سنت شكن بود و گفت من با هر چه سنت است، مخالفم! خیر، من با هر چه كه سنت است مخالف نیستم، با هر چیزی كه منطق دارد موافق و با هر چه كه منطق ندارد مخالفم. آن هم از آن طرف افتادن است. بنابراین اسلام هجرت را در زندگی انسانها یك اصل میداند. معنایش‏ چیست؟ احیاء و پرورش شخصیت انسان، مبارزه با یكی از اساسی ترین‏ عوامل زبونی و اسارت انسان، ای انسان اسیر محیطی كه در آن متولد شده‏ای‏ نباش، اسیر خشت و گل نباش. انسان باید برای خود این مقدار آزادی و حریت و استقلال قائل باشد كه نه خود را اسیر و زبون‏ منطقه و آب و گل كند و نه اسیر و زبون عادات و عرفیات و اخلاق زشتی كه‏ محیط به او تحمیل كرده است، باشد. المهاجر من هجر السیئات، مهاجر كسی‏ است كه بتواند از سیئات، بدیها، پلیدیها، زشتی‏ها و صفات بد جدا شود. هجرت یعنی جدا شدن از زشتیهایی كه بر انسان احاطه پیدا كرده، آزاد كردن خود از پلیدیهای مادی و معنوی كه بر انسان احاطه پیدا كرده است. پس نتیجه می‏گیریم كه هجرت خود یك عامل تربتی است. منبع:  مطهری، مرتضی،  آزادی معنوی، صص200-188  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 369]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن