واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: تاریخ - یادداشتی از استاد سید احمد وکیلیان، محقق تاریخ و فرهنگ عامه در مجله نووروزی خبرآنلاین در گذشتههای دور از اواسط زمستان پیکها و پیامآوران نوروز در هر شهر و دیاری خبر آمدن نوروز را به گوش مردم میرساندند. دستهای از این پیامآوران گوسانها بودند که با مراسم خاصی خبر از سپری شدن زمستان و آمدن بهار را میدادند. بنابر یک افسانة قدیمی، حضرت موسی که در خدمت شعیب پیامبر چوپانی میکرد، یکبار 50روز به عید نوروز مانده سری به گوسفندانش زد، دید همه دوقلو زاییدهاند. چون به خانه بازگشت از شدت خوشحالی به زن خود مژده داد و به رقص و پایکوبی پرداخت و از آن زمان مراسم کوسهبرنشین یا کوسهگلین برجای ماند و در آغاز بهار دستههایی از چوپانان برخی از مناطق از جمله: آذربایجان، کردستان، مناطق مرکزی و فارس با مراسمی نمادین و نمایشی مژد آمدن بهار و نوروز را میدهند. قدمت رسم کوسه آنچنان زیاد است که استاد ابوریحان بیرونی درآثار خود التفهیم و قانون مسعودی، ثعالبی در کتاب ثمارالقلوب، عبدالحی گردیزی در زینالاخبار و مسعودی در مروجالذهب بدان اشارهکردهاند. از دیگر پیکهای نوروزی باید از نوروز نثارهای روستاییان دامنة البرز نام برد که با تقدیم گلهای بهاری به مشتاقان نوروز خبر آمدن بهار را میدهند. همچنین نوروزخوانان دماوند و مازندران، تکمچیهای آذربایجان و پیربابوی گیلان و دیلمستان که همه از دامداران و کشاورزان هستند. نان خوشبختی کردستان در میان مردم کردستان پختن نان عید مرسوم و معمول است. در قروة کردستان 7 روز مانده به عید نوروز، نان گرده میپزند. در آخرین نان گرده که کمی بزرگتر از نانهای دیگر است، تکهای چوب میگذارند بطوری که محل چوب در آن معلوم نباشد. روز عید مادر خانواده نانها را بین افراد خانواده تقسیم میکند. نانی که تکه چوب در آن است سهم هر کسی بشود همه او را میبوسند و معتقدند که وجود او برای خانواده برکت میآورد. اگر این چوب در نان کودک خانواده باشد، آن را به فال نیک میگیرند و سالی پر از شادی و نعمت برای خانواده پیشبینی میکنند. در این شهر به مناسبت نوروز برای احشام هم نان گرده میپزند. شب جمعة آخر سال ایرانیان باستان در یکی از شبهای هفته آخر سال به زیارت مزار درگذشتگان و عزیزانشان میرفتند. زیرا عقیده داشتند روان پاک درگذشتگان در این شبها گرد خانمان و مزارشان در گردشند و نظارهگر بازماندگانشان هستند که برای آمرزش آنان چه میکنند. از اینرو مردم با پختن حلوا و نذر و نیاز به مزار عزیزانشان سر میزدند و برای آنان آمرزش میطلبیدند و معتقد بودند ارواح درگذشتگان نیز برای بازماندگانشان سلامت و سعادت میخواهند. جمعة آخر سال و سفره حضرت خضر در شیراز شیرازیها در گذشته و شاید هم در سالهای اخیر، کم و بیش در شب جمعه آخر سال سفرة حضرت خضر میاندازند. در این سفره انواع غذاهایی که بیشتر شیرینند میچینند، از جمله فرنی، شیرینپلو، مسقطی، کلوچه و سبزه و شمع و مقداری پول و نمک. آنگاه تمام اهل خانه غسل میکنند و طاهر میشوند و در کنار سفره دو رکعت نماز حاجت میخوانند و دعا میکنند سپس از اتاق خارج میشوند. معتقدند شب هنگام حضرت خضر بر سر سفره حاضر میشود و خوراکیها را متبرک میکند. فردای آن شب پیش از طلوع آفتاب اهالی خانه دوباره وارد اتاق میشوند و از خوراکیها میخورند. عقیده دارند از برکت حضرت خضر تا سال آینده سالم و تندرست خواهندبود. ناگفته نماند مقداری از خوراکیها را هم بین همسایگان و آشنایان تقسیم میکنند. رسم مُرغَنه شکار در آمل در شهرستان آمل و آبادیهای آن پسرانی که نامزد دارند روز پنجم یا ششم عید همراه چند تن از دوستانشان به خانه مادرزن میروند و به این رسم در اصطلاح محلی «مرغنهشکار» یعنی شکار تخممرغ میگویند. زیرا مادرزن به تعداد مهمانان از دامادش گرفته تا دوستانش تخممرغ رنگ کرده در بشقاب میچیند و هر یک از جوانان تخممرغ سهم خود را در جیب میگذارد و عقیده دارد که هر کس از این تخممرغها بخورد هرچه زودتر با دختر دلخواهش نامزد میشود. سیزده بدر جشنهای نوروزی سلسله جشنهایی است که هر کدام فلسفه خاص خود را دارد. این جشنها از پنجه که جشن آفرینش جهان هستی است آغاز میشود تا جشن چهارشنبهسوری، جشن فروردگان و جشن نوروز که امروزه مفصلترین آنهاست و در نهایت به جشن سیزدهم فروردین ختم میشود. سیزدهم فروردین جشن طبیعت است و حسن ختامی بر جشنهای نوروزی. بجاست این جشن به جشن خانواده هم گفتهشود. چون در این روز تمام خانوادههای ایرانی از هر تیره و نژاد و مذهبی که هستند در کنار هم جان و روح خود را به طبیعت زیبا و لطیف بهاری میسپارند و در جوار هم روزی را با آرامش و شادی سپری میکنند. ورزشهای پهلوانی سیزدهبدر یکی از مراسم و تفریحات کهن ایرانیان در سیزدهبدر برگزاری کشتی میان جوانان برومند بوده است. «میرطهیرالدین مرعشی» مؤلف تاریخ گیلان و دیلمستان و «رابینو» نویسندة کتاب ورزشهای باستانی در گیلان به کشتی مردم گیل و دیلم در روز سیزده فروردین اشارهکردهاند. مرعشی لباس و شلوار کشتیگیران گیلان را در «لاسپاره» نامیده و یادآور شده است این کشتی در سراسر منطقة گیل و دیلم بویژه در طالقان مانند تعزیه که موضوعی عمومی بوده، اما در تمام دهستانها در روز سیزدهم فروردین این کشتی به مرحلة نهایی میرسیده است. کشتی قهرمانی گیلانیان کشتی قهرمانی گیلانیان در سیزدهبدر دو نوع بوده،یا هر دو کشتیگیر یکدیگر را دربرمیگرفتند و به زورآزمایی میپرداختند و یا آنقدر به جنگ و گریز ادامه میدادند تا با امکاناتی که به دست میآوردند بر حریف پیروز میشدند. میدان مبارزه در میان انبوه مردم از زن و مرد و کودک و بزرگسال در دشت و صحرا در میان انبوه گردشگران برگزار میشد. حضور زنان در این مراسم سبب میشد که کشتیگیران تن خود را برهنه نکنند. نظیر این کشتی در روزهای چهارشنبهسوری و مراسم عروسی نیز اجرا میشد. نام این کشتی در طالقان «کشتی یسار» بود و معمولاً در کنار رودخانه شاهرود و سر راه شهرک به جوستان، روبروی دهکده فسا برگزار میگردید. سخن آخر سخن آخر اینکه بیاییم همه دست در دست هم در شکوفایی و ماندگاری فرازهای فرهنگ ایرانی اسلامی بکوشیم تا شاهد گرایش جوانانمان به فرهنگهای دیگر ملتها که هیچ مناسبتی با فرهنگ ما ندارند نباشیم. نمونة آن جشن والنتاین است که در سالهای اخیر جوانان و حتی انجمنهای فرهنگی اقوام بدان گرویدهاند! /62
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 619]