تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 27 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام حسن مجتبی (ع):كسى كه در دلش هوايى جز خشنودى خدا خطور نكند، من ضمانت مى‏كنم كه خداوند دعايش را ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1806678444




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اولين سيگاررا چگونه روشن كردم


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: اولين سيگاررا چگونه روشن كردم
اجتماعي. اعتياد . سيگار
اولين قدم براي استقرار يك عادت در وجود انسان هميشه سرنوشت ساز و اساسي است .

تجربه برداشتن اولين گام براي هرمكانيسم قابل تكرار اگرهمراه با خوشايندي و يا برعكس باشد يقينا درروند گسترش ونهادينه شدن عادت به صورت مثبت يا منفي تاثيرگذارست .

عادت به كشيدن سيگار نيزابتدا با آتش زدن يك نخ سيگارآغازمي شود و به طرزعجيبي شرايط وموقعيت اين تجربه آغازين در ادامه اين كنش به شكل يك عادت موثراست .

خبرنگارايرنا با تعدادي ازافراد ي كه تجربه كشيدن سيگاررا دارند گفتگونموده است واين افراد موقعيت و حال وهوا وحس خود را هنگام كشيدن اولين
سيگاربيان نموده اند.

مردي ‪ ۴۴‬ساله در اين‌باره گفت : براي اولين بار ازجيب پدرم سيگاري را برداشتم و به صورت ناشيانه شروع به كشيدن آن كردم .

وي افزود: من احساسم اين بود كه سيگاركشيدن مخصوص آدمهاي بزرگ است و با سيگاركشيدن براي خودم نوعي اعلام استقلال و بزرگي
تصورمي كردم .

مردي كه خود را رضا خرسند معرفي كرد گفت :درسربازي من اولين سيگارزندگي خودم را آتش زدم .

وي افزود :من دركمپ نگهداري اسراي عراقي خدمت مي‌كردم، ما روزي به هركدام ازاسرا چند سيگارمي داديم من به تبعيت ازدوستم اولين سيگار را كشيدم .

وي كه مدت ‪ ۲۳‬سال است كه سيگارمي كشد ادامه داد:به نظرمن مفت بودن سيگارو الگوپذيري از دوست باعث شد كه من به يك سيگاري حرفه‌اي تبديل بشوم .

جواني ‪ ۲۸‬ساله كه مدت ‪ ۱۳‬سال تجربه سيگاركشيدن دارد ،مي گويد:شروع اولين سيگارمن با يك درگيري خانوادگي شروع شد ،پدرم مرا زد ومن همان روز اقدام به تهيه سيگاركردم و به اين ترتيب اولين سيگار را كشيدم من در آن روزحس كردم دارم از پدرم انتقام مي‌گيرم .

اين مرد جوان كه سابقه مصرف ترياك نيزدارد ادامه داد:درخانواده ما حساسيت نسبت به سيگار آن قدرزياد بود به طوريكه من در كلاس اول ابتدايي مردي را درحال سيگاركشيدن، نقاشي كردم با اعتراض پدرم روبروشدم و اگر وساطت مادرم نبود حتما كتك مفصلي از پدرم مي‌خوردم .

جواني سي ساله تجربه كشيدن اولين سيگارخود را در دوران سربازي اين گونه بيان مي‌كند:دريك پادگان نظامي با يكي ازدوستانم مرخصي ساعتي گرفتم و ازپادگان بيرون آمديم دوستم به مغازه‌اي رفت و دو نخ سيگارخريد و يكي ازآنها را به من تعارف كرد من برخلاف ميل باطنيم آن را گرفتم وكشيدم من در آن لحظه حسم اين بود كه اگردست دوستم را رد كنم درمقابل او كم آورده ام.

وي ادامه داد: اين ماجراچند بارديگرتكرارشد تا جايي كه ديگر آن احساس بد نسبت به سيگار از بين رفت و من خود اقدام به خريد سيگارمي كردم تا اينكه امروز به يك سيگاري قهارتبديل شده ام .

مردي ‪ ۳۸‬ساله كه ‪ ۱۸‬سال است سيگارمي كشد ،داستان استنشاق اولين سيگارزندگي خود را شرح مي‌دهد:آخرين روزخدمت سربازي من و جمعي ازدوستانم درپادگان اهوازسپري شد كارتهاي پايان خدمت خود را گرفتيم و با قطار به سمت تهران حركت كرديم هيجان و ناآرامي ناشي از رهايي سراسروجود من را تسخيركرده بود وكنترل اين حس براي همه ما مشكل شده بود يادم مي‌آيد حدود چندين بار كارت‌هاي پايان خدمت خود را به هم نشان داديم درهمين گيرودار يكي ازدوستان چندعدد سيگار به همه تعارف كرد ومن براي اولين
بارسيگاركشيدم من فكرمي كنم آن روز اين سيگارهيجان‌هاي مرا مهار كرد.

وي ادامه داد:حسي كه من درآن لحظه داشتم هرگزبراي من تكرارنشده است من امروز روزانه ‪ ۲۰‬بارسيگاري را به اميد تكرار آن تجربه آتش مي‌زنم اما هرگز به آن دست نيافته ام .

اين تحصيل كرده دانشگاهي مي‌افزايد:براي من سيگار قبل از آنكه يك عادت باشد نوعي فرار از وضعيت موجود است .

وي بيان كرد:من مي‌خواهم زندگي امروز خود را به لحطه خوش دردرون كوپه قطار پيوند بزنم و فكرمي كنم با نخهاي سيگار اين پيوند برقرارمي شود كه البته هرگزاين اتفاق صورت نمي‌گيرد اما آن قدربراي من تكرار آن تجربه خوشايند و لذت بخش است كه حاضرنيستم از آن دست بردارم .

يك بازاري ‪ ۴۰‬ساله اولين پك خود را به سيگار به ياد ندارد اما ماجراي اولين سيگارهايي ر اكه دود كرده است، توضيح مي‌دهد.

وي بيان داشت :درسال دوم دبيرستان احساس كردم كه به دختري علاقمند شده ام ،دختري آماده براي ازدواج و من كه به گفته مادرم هنوزبچه بودم ، احساسم اين بود كه آدمها با كشيدن سيگارمرزبچگي را مي‌گذرانند بنابراين هرروز صبح با گردني كج و سيگاري برلب كنارجدول نزديك به خانه ان دخترمي نشستم تا توجه‌اش رابه خودم جلب كنم .

وي ادامه داد: اين قصه فقط دوماه ادامه پيدا كرد ، دخترازدواج كرد و ازاين ماجراهمين سيگاربرايم باقي ماند.

وي با مزاح مي‌گويد آخرش نفهميدم كه آن دخترمتوجه علاقه من شد يا نه و فكرمي كنم كه بدترين راه را براي جلب توجه انتخاب كردم چرا كه دريكي ازكتابهاي روانشناسي خواندم كه خانم‌ها چندان علاقه‌اي به چنين رفتارهايي ندارند.

پسري حدودا ‪ ۱۶‬ساله برروي يكي از صندلي‌هاي باغ ملي شهرنشسته است و برسيگاري پك مي‌زند پيراهني نيم استين با مقداري ماركهاي خارجي تنش را پوشانده است موهايش آرايش متفاوتي دارند،كنارش نشستم و باب گفتگو را بازكردم ازكلاس ودرسش پرسيدم و درميانه صحبت حرف را به سيگاركشاندم و بازحمت از زبانش كشيدم كه كارمي كند و زودترازموعد وارد دنياي بزرگسالان شده است و تحت تاثير استاد كارخود اولين سيگار را كشيده است. ، اين نوجوان كه خودرا يك سروگردن ازهمسالانش بالاترمي ديد در پاسخ اين سووال كه چراهمسالان توسيگار نمي‌كشند گفت آنها بچه هستند.

پيدا كردن خانمي كه تجربه سيگاركشيدن داشته باشد بسيارسخت است اما اين به معناي آن نيست كه وجود ندارد دختري ‪ ۲۵‬ساله كه نخواست نام ،عنوان وموقعيت اجتماعيش ذكرشود، گفت :تحت تاثيريكي ازستارگان سينما اولين سيگاررا كشيدم .

وي ادامه داد:به طورمنظم سيگارنمي كشد فقط گاهي درجمع دوستان خود اقدام به كشيدن سيگارمي كند.

خانمي ‪ ۶۰‬ساله كه مدت ‪ ۳۰‬سال است سيگارمي كشد بخوبي اولين سيگاري را كه كشيده است به ياد دارد و مي‌گويد :حدود‪ ۳۰‬سال پيش دندانم درد مي‌كرد مادرم به من پيشنهادداد تا دود سيگا را در دهانم جمع و رها سازم .

وي ادامه داد:اتفاقا اين تجربه نتيجه مثبتي داشت ،بارها براي موارد مشابه تكرارشد تا اينكه سيگاري شدم .

يكي ازاستادان دانشگاه كه ‪ ۱۵‬سال است سيگارمي كشد دوران تحصيل دانشگاهي را آغازسيگاري شدن خود مي‌داند و دراين ارتباط گفت :درسهاي من در دانشگاه بسياردشواربودند ومن مجبورمي شدم تا پاسي ازشب بيداربمانم، با توصيه يكي ازدوستانم براي بيدارماندن اولين سيگاررا كشيدم وماجراي سيگارتاكنون با من همراه شده است .

مردي ‪ ۳۰‬ساله درباره اولين سيگاردود شده خود گفت :پدرم سيگارمي كشيد بسته رنگارنگ سيگاربرايم جذابيت خاصي پيداكرده بود ناچارهمين
كشش روزي مرا به نخهاي سفيد سيگاررسانيد و دورازچشم پدراولين سيگار را كشيدم .

وي ادامه داد:البته بين اولين سيگار وسيگارهاي بعدي چندين سال فاصله افتاد.

حسن عمي گويد:اولين سيگاررا غروب يكي ازروزهاي تابستان درسايه يكي ازكوره هاي آجرپزي كشيدم .

وي بيان داشت : پس ازيك روزكاري طاقت فرساباچندتن ازدوستانم نشسته بودم خوشايندگي ناشي از پايان كار و زحمت و خستگي احساس عجيبي درمن ايجاد كرده بود درهمين حال وهوا يكي ازدوستانم سيگاري به من تعارف كرد من آن را كشيدم احساس كردم خستگي من فرونشست اين عمل روزهاي ديگردرهمان شرايط تكرارشد تاعاقبت سيگاري شدم .

مردي سي ساله كه خودرا عليرضا معرفي مي‌كند مي‌گويد:من تحت تاثيرشيرين كاري يكي ازدوستانم با دود سيگاراولين دود را وارد حلقم نمودم ، البته مدت‌ها ازاين تجربه گذشت تا اينكه درمحله مان در تئاتري نقش يك سيگاري را بازي كردم و مورد تشويق قرارگرفتم .

وي ادامه داد: فكرمي كنم اين ماجرا به سيگاري شدن من كمك زيادي كرد.

علي ‪ ۳۰‬ساله ازاولين ته سيگاري كه كشيده است مي‌گويد:درسن ‪ ۱۳‬سالگي به دنبال مردي حركت مي‌كردم كه ته سيگارخود را بيرون انداخت وقتي مطمئن شدم كسي متوجه من نيست آن را برداشتم و كشيدم و الان احساسم اين است كه كنجكاوي باعث شد كه من اين عمل را انجام بدهم وبارها تكرارنمايم تا اينكه عنوان سيگاري به من داده شد.

حسن ‪ ۲۲‬ساله دانشجونيزمي گويد:دوسال پيش من دريكي ازمحافل شعري شركت كردم يكي ازشركت‌كنندگان با ژستي خاص سيگارمي كشيد درهمان جا احساس كردم من تحت تاثيررفتاراوقرارگرفته ام بعد ازچند روزدرخلوت خود ودرعالم تنهايي اولين سيگارزندگي خود را روشن كردم .

وي ادامه داد:بعدها من دراشعاربعضي ازشاعران معاصرتصاويربسيارزيبا درارتباط با سيگارديدم كه به نظرم محرك مناسبي براي ادامه كشيدن سيگاربود.

آنچه ازنظرشما گذشت تجربيات معدودي ازافراد درباره اولين سيگارهايي بود كه كشيده‌اند يقينا به تعداد افراد سيگاري اين تجربيات متعدد ومتنوع است كه بسياري ازآنها ازديد نگارنده اين گزارش پنهان مانده است .

نگارنده دراين گزارش برآن نبوده است كه آسيب شناسي سيگاررا با نگاهي جانب دارانه بررسي كند بلكه بر آن بوده است كه شرايط وموقعيت افرادي را كه به عمل كشيدن سيگار(خصوصااولين سيگار) دست مي‌زنند را بازنمايي كند تا خانواده‌ها واصحاب تعليم و تربيت براي مديريت و كنترل اين شرايط برنامه ريزي كنند.

گزارشگربنادارد به همين طريق تجربيات ترك سيگاررا نيز به تصويربكشاند تا مورد استفاده افراد درگيربا اين مسئله قرارگيرد.ك ‪/۴‬
 چهارشنبه 24 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن