واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: نقشهايم را زندگي ميکنم نرگس عاشوری:با تئاتر آغاز کرد و با فيلم «گلبهار» به سينما آمد اما در تلويزيون درخشيد. با مجموعه تلويزيوني «خيرالله صندوقچه اسرار» مطرح شد و نقشآفريني زيبايش در مجموعه تلويزيوني «همسران» و «خانه سبز» او را به اوج شهرت رساند.پخش مجدد مجموعه «صاحبدلان» و «خانه سبز» بهانهاي شد تا در همصحبتي با مهرانه مهينترابي کم و کيف حضورش در عرصه تلويزيون را جويا شويم. تماشاي مجدد مجموعه «خانه سبز» چه حسي در شما ايجاد ميکند؟ از يکسو آزاردهنده است به اين دليل که گذر عمر مشهودتر ميشود (باخنده) و از سوي ديگر يادآور خاطرات خوش يک تجربه موفق است. «خانهسبز» تجربهاي تکرارنشدني براي تمام گروه بود. «خانه سبز» و «همسران» دو مجموعه شاخص و موفق در کارنامه هنري شماست. در مرحله پيشنهاد مجموعه «همسران» تصور ميکرديد که اين مجموعه توان جذب مخاطب و اقبال عمومي را داشته باشد؟ «همسران» در زماني پيشنهاد شد که به دليل فعاليت در مجموعه «بهاران در بهار» ساخته غلامرضا رمضاني امکان حضور در اين مجموعه را نداشتم. در حدود 20 دقيقه از مجموعه با حضور زوج ديگري ضبط و تدوين شد اما به دليل بروز مشکلاتي اين زوج از مجموعه جدا شدند. با وقفهاي که پيش آمد، کار من در مجموعه «بهاران در بهار» به پايان رسيد و به مجموعه «همسران» پيوستم. خب در ابتدا آقاي بيرنگ را به خوبي نميشناختم و متنها هم کامل نبود و فقط بايد به ذهنيات آقاي بيرنگ بسنده ميکرديم اما با چند جلسه تصويربرداري و شناخت شيوه کار آقاي بيرنگ، خيالم راحت شد و با ديدن عکسالعملهاي مثبت مردم اين اعتماد بيشتر شد. اولين شاخصهاي که توجه شما را براي پذيرش نقش و همکاري با مجموعه جلب کرد، چه بود؟ آثار طنز را ميپسندم، حداقل اين موضوع که مخاطب خنده به لب به تماشاي برنامه نشسته است، برايم رضايتبخش است. بهخصوص کارهاي آقاي بيرنگ که فضاي خاص و متفاوتي دارد. در مجموعه «خانه سبز» موقعيت اجتماعي عاطفه مورد توجه قرار گرفته و کاراکتري متفاوت از مهين «همسران» خلق شده. اين ويژگي و تداعي نشدن شخصيت مهين چقدر برايتان مهم بود؟ هرچند به فعاليت اجتماعي عاطفه پرداخته شده اما در واقع «خانه سبز» روابط اعضاي خانواده را مدنظر قرار داده است. من تفاوتي ميان عاطفه داخل خانه و مهين نميبينم. اين تفاوت زماني مشخص ميشود که به ارتباط عاطفه با پروندههاي کارياش پرداخته ميشود. نکته ديگر اينکه در ابتدا قرار بود «خانه سبز» تداوم مجموعه «همسران» باشد اما به علت مخالفت آقاي فردوس کاوياني، اين امر ممکن نشد. بنابراين آقاي بيرنگ طرحي نو در انداختند که من هم پسنديدم. ضمن اينکه بحث وکالت از علائق دوران کودکي من بود و حداقل اينگونه و با اين نقش آن را در دنياي نمايش تجربه ميکردم. «همسران» و «خانه سبز» از معدود مجموعههايي هستند که به خوبي به نمايش رابطه عاطفي زن و شوهر در چارچوبهاي فرهنگي خودمان پرداختهاند. اين مطلوبيت حاصل متن پخته و اجراي خوب است؟ برخلاف اغلب نويسندگاني که طرح را ماشيني و مکانيکال آموختهاند و صرفاً به اصول پايبندند بدون آنکه داستان روحي داشته باشد، آقاي بيرنگ همواره از ظرف نمايش براي بيان باورهايشان استفاده کردهاند. به همين دليل در اين مجموعه نيز همه روابط صاحب روح بود و بالطبع تاثير مستقيم بر نوع بازي و حس بازيگر ميگذاشت. در بسياري از صحنهها تحت تاثير قرار ميگرفتيم و اشکهايمان رئال و طبيعي بود و بالطبع مخاطب نيز متاثر ميشد. نقش عاطفه تا چه ميزان در روند داستان شکل گرفت و قوام يافت؟ اين نقش از ابتدا به همين شکل بود. با توجه به تجربه همکاري 14 ماهه با آقاي بيرنگ به راحتي با نقش ارتباط برقرار کردم. هيچکدام از بازيگران مشکلي در ارتباط با فهم فيلمنامه و نقش نداشتند. فيلمنامه پخته شده بود به روش آقاي بيرنگ. «همسران» يا «خانه سبز» کدام را بيشتر ميپسنديد؟ هر دو کار را دوست دارم اما همسران داراي فضا و ارتباط متفاوتي بود، به شکل عجيبي همه چيز هماهنگ بود و در روندي پيش ميرفت که پر از زندگي، دوستي، محبت و همکاري بود. در حالي که حقيقتا در «خانه سبز» اين فضا موجود نبود و برخي مشکلات آزاردهنده بود. کدام داستان از اين دو مجموعه برايتان خاطرهانگيز بود؟ در مجموعه «همسران» داستان آشنايي لطفي و مهين با يک پسربچه که لکنت زبان داشت، قصه عاطفي و لذتبخشي داشت و لحظات بسيار زيبايي ساخت. نظرتان در ارتباط با پخش مجدد و ساعت پخش مجموعه چيست؟ از هدف اصلي صدا و سيما در پخش مجدد اين مجموعه بياطلاعم. اگر هدف تجديد خاطرات و مروري بر اين مجموعه است، ساعت پخش مناسبي در نظر گرفته نشده است. پخش مجدد اين مجموعه علاوه بر هدف ذکر شده، يادآور اين موضوع است که در ساخت مجموعههاي تلويزيوني و بهخصوص طنز ديگر شاهد چنين اتفاقي نبودهايم. اين مجموعه نشان ميدهد که نوع نگاه آقاي بيرنگ به دنياي پيرامون به عنوان يک فرد طناز، استثنايي است. بيرنگ با فکر خودش کار ميکند و به هيچ عنوان به دنبال کليشهها نيست و اين موضوع به نوعي او را منحصر به فرد کرده است. در مجموعه «سرزمین سبز» چه اتفاقي براي اين کاراکتر ميافتد؟ با وجود طرح بسيار زيبايي که «سرزمین سبز» دارد، به علت مشکلاتي که در مجموعه «خانه سبز» داشتيم حاضر به همکاري در اين مجموعه نشدم. در اين مجموعه خاطرات ما درذهن مردان مجموعه مرور ميشود. در قسمتهاي ابتدايي داستان با مرگ ليلي و عاطفه، سفر رضا و فريد به شهرستانهاي مختلف شروع ميشود که متاسفانه به دليل مشکلات مالي، تداوم ساخت اين مجموعه در ديگر شهرستانها ميسر نشد. اميدوارم با پخش اين مجموعه، مخاطبان شاهد زيباييهاي فوقالعاده آن و حضور پوپک گلدره شوند. بهشخصه مشتاقانه منتظر پخش اين مجموعه هستم و فقط اميدوارم ساعت پخش مناسب انتخاب شود. پس از پخش اين دو مجموعه تلويزيوني، حضور شما در عرصه سينما و تلويزيون پررنگتر شد. به اعتقاد شما طي اين يک دهه تا چه ميزان گامهايي که در اين مسير برداشتهايد، موفقيتآميز بوده است؟ در آغاز هر کاري ميل به صعود و ارتقا وجود دارد. نميخواهم ناشکري کنم و پرتوقع هم نيستم اما حقيقت اين است که پس از اين مجموعه در يک مسير افقي حرکت کردهام و مجالي براي حرکت به سمت جايگاه برتر نيافتهام. دنياي نمايش ما بهگونهاي نيست که هر روز شاهد شکوفايي بخشي از استعداد يک هنرمند باشيم. حال خوشبختانه اين فرصت براي من مهيا شد که در دومين يا سومين تجربه تلويزيوني در يک اثر درجه يک حضور داشته باشم. بقيه آثار ايدهال من نبود. فقط شاخصههايي داشت که رضايت من را براي حضور جلب کرد. در مجموعه «صاحبدلان» به خوبي نقش يک زن عامي را با تمام جزئيات (با استفاده از ميميک و حرکات دست) بازي کرديد. نقش اکرم را به دليل تفاوتش با ساير نقشهايي که تاکنون داشتهام پذيرفتم. در سينما و تلويزيون مرسوم شده که موفقيت در ايفاي يک نقش پيشنهادات مشابه را در پي داشته باشد. در صورتي که يک بازيگر به ايفاي نقشهاي متفاوت نياز دارد تا بتواند تواناييهايش را به اثبات رساند. البته پيش از اين در فيلم سينمايي «راز کوکب» ساخته کاظم معصومي و «مسافران دره انار» مشابه و معادل اين نقش را تجربه کرده بودم. اصولاً تمام حرکات مردم در ناخودآگاه بازيگران رسوب ميکند و در مواجهه با نقشهاي مشابه فعال شده و به کمک بازيگر ميآيد. «اکرم» آدمي با يک موقعيت خاص نيست. شايد خصوصيات زندگي شخصياش خاص باشد اما زني است شبيه اکثر زناني که در جامعه سراغ داريم. سواد و ميزان باورهايش همسطح زندگي خاص خودش است و آرزويش برطرفشدن عيبش و تبديل شدن به يک زن نرمال است. اينها مشخصات اکرم است که شاخصه عجيب و غريبي نيست. در برنامه «سفره ايراني» اجرا را هم تجربه کرديد. در اين برنامه چقدر از دنياي بازيگري فاصله گرفتيد؟ در اين برنامه خودم بودم، چيزي از مهرانه بازيگر وجود نداشت. براي يک بار تجربه خوب بود. بزرگترين ايرادي که به بازي خود وارد ميدانيد، چيست؟ مطالعه کامل متن اين امکان را براي بازيگر فراهم ميکند که به طراحي کلي و جامع از شخصيت برسد اما کامل نبودن فيلمنامه، سبب ميشود در برخي صحنهها واکنش مناسب نداشته باشيد. به عنوان مثال با توجه به اطلاعات تازهاي که از متن فيلمنامه در قسمت هجدهم به دست آوردهايد، متوجه ميشويد که بازي شما در قسمت دوازدهم اشتباه بوده است. با تماشاي اثر ميتوان متوجه کمرنگ يا پررنگ بودن حس و ريزهکاريهاي اينچنيني شد اما در ارتباط با ايرادهاي بزرگتر من مشتاق شنيدن تمام انتقادات هستم. بهترين نقشي که تاکنون ايفا کردهايد؟ کمتر کار ميکنم و سعي ميکنم به کاري که انتخاب ميکنم علاقهمند باشم چرا که دوست دارم صادقانه آن نقش را زندگي و ارائه کنم. در فيلم سينمايي «شور زندگي» در نقش مادري ظاهر شدم که دخترش در اغما بهسر ميبرد و بايد تصميم بگيرد که اعضاي بدنش را اهدا کند. حسي که در اين فيلم داشتم را دوست دارم. مهين «همسران» را خيلي دوست داشتم، بابت صداقت و سادگياش و فضاي کاری که حداقل حرفهاي قشنگي داشت و زندگي راحت و زيبايي را به تصوير ميکشيد. تهران امروز
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 598]