واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: همراه با سريالهاي شبانه ماه رمضان- 4: گفتگویی صریح و خواندنی با علی صادقی بازیگر سریال بزنگاه مواظب رضا عطاران هستم که خلاف نکند! سینمای ما - گفتوگو با علي صادقي، بازيگر سريالهاي طنز تلويزيون يك ويژگي مهم دارد و آن اينكه او رك و بيپرده هرچيزي كه در دلش است را به زبان ميآورد. بدون هيچ پيشداوري و حتي دورانديشي از احساسش درباره بازيگري كه البته خيلي هم برايش جدي نيست صحبت ميكند و از دغدغهاش براي سرمايهگذاري در يك كار نان و آبدار و اينكه فعلاً دوست دارد در مايههاي طنز بازي كند. وقتي با او صحبت ميكني هيچ فرقي بين علي «خانه به دوش» و عباس داماد هاشم اگزوز در «متهم گريخت» با بيژن «سه در چهار» و يا همين نقش اخيرش در سريال «بزنگاه» وجود ندارد؛ او همه جا خودش است حتي در مصاحبه؛ شوخي هم ندارد. او را در تلويزيون با «پشت كنكوريها»، «زندگي به شرط خنده»، «كوچه اقاقيا»، «خانه به دوش» و «متهم گريخت» و در سينما با «هوو»، «اگه ميتوني منو بگير»، «پيكنيك در ميدان جنگ»، «تيغزن» و «شوخيهاي خدا» ميشناسيم. هرچند اين فيلم آخر هيچوقت اكران نشده تا تنها نقش جدي صادقي در كسوت يك روحاني را ببينيم و قضاوت كنيم، اما صادقي همچنان خودش را بازيگر طنز ميداند و معتقد است جز اين هم بلد نيست. از نقشي كه در بزنگاه داريد راضي هستيد؟ در اين سريال گريمم كمي متفاوت است چون نقش شاگرد نانوا را بازي ميكنم اما به هر حال كار كردن با رضا عطاران براي من امتياز دارد؛ يعني هم از سر رفاقت با هم كار ميكنيم و هم من خيلي چيزها از ايشان ياد ميگيرم. آيا بازهم مثل گذشته شما و رضا عطاران بازيهاي مقابل هم زياد داريد؟ بله يكجورهايي من بپاي رضا عطاران هستم تا خلاف نكند. اصلا همين نقشي كه رضا دارد باعث شده كه من هم پابهپايش جلو بيايم. بازي در سريالهاي مناسبتي را قبلا هم تجربه كرده بوديد. به نظر ميآيد كه دوست داريد در اين نقش ها بازي كنيد. اين بار هم به خاطر رضا عطاران قبول كردم. اصولا دوست نداشتم بعداز سه در چهار خيلي هم روي آنتن باشم. مخاطب ميگويد واي اين باز هم آمد. خب پشتسر هم بودن در تلويزيون هم دست من نبود ولي از اين بابت خوشحالم كه حداقل دوباره با عطاران كار كردم. بازي در كارهاي اخير را چقدر در پرونده كاريتان متفاوت مي بينيد؟ من هيچ سعياي نكردم چون كارگردان هم نميخواست متفاوت باشم. گفت اين بيژن است بازي كن، من هم قبول كردم. از اين اتفاق نترسيد كه بگويند داريد تكرار ميشويد؟ در سريالهاي ما چيزي براي تغيير دادن نيست. وقتي قرار است سريال طنز بازي كني يعني همين كارها را بايد بكني تا مردم بخندند. ما سريال كمدي خاصي نداريم كه من هم بخواهم جور ديگري در آن بازي كنم. كسي از من نخواسته متفاوت باشم من هم همه جا خودم هستم. پس مخاطب چه؟ او كه دوست دارد شما را متفاوت ببيند؟ قرارداد من با كارگردان است. در اين كار هم وقتي قرارداد بستم كه 5-4 قسمتش آماده بود. متن را خواندم و ديدم جايي براي تفاوت ندارد. اين كارگردان است كه بايد از من بخواهد طور ديگري بازي كنم. ضمن اينكه وقتي متن سريال در طول كار نوشته ميشود ديگر جايي براي اظهار نظر و تغيير نقش من نيست. اما سركار عطاران اينطور نيست. كار با عطاران فرق ميكند. او بداهه كار ميكند و دست ما را باز ميگذارد. اما كاملاً ما را كنترل ميكند كه اين بداهه به كار لطمه نزند. اصلاً دليل كار كردن من با عطاران رفاقتي بود كه حين كار به وجود آمد و از مرام و منش او خوشم آمد. خوب است اگر ميخواهيم طنز كار كنيم حداقل آن را خوب بشناسيم. اصلاً نخواستيد نقش جدي بازي كنيد؟ چرا، در فيلم «شوخيهاي خدا» كه مجوز اكران نگرفته در نقش يك روحاني بازي كردهام. خودم دوست داشتم اين كار ديده شود تا كارگردانها فقط براي طنز سراغم نيايند. سواي اين فكر ميكنم اصلاً تيپ و قيافهام به كارهاي جدي نميخورد. اصلاً ميميك صورت من باعث خنده است و من نميتوانم يك كار متفاوت روي پرده ببرم يا در تلويزيون جدي باشم چون همه پيشنهادها هم همين است. چرا؟ مردم از اول من را اينجوري ديدهاند و اينطوري راحتترند من هم قبول كردهام. البته اينكه چه كسي طنز را كارگرداني كند هم مهم است. فعلاً كه از كار با عطاران، مجيد صالحي و جواد رضويان راضي هستم. بهنظر ميآيد بازيگري خيلي برايتان جدي نيست؟ نه اينكه جدي نباشد ولي خيلي خودم را به آب و آتش نميزنم كه حتماً بازيگر بمانم چون علاقهام به شغل آزاد مثل سرمايهگذاري دركارهاي كامپيوتري يا كارهايي كه درآمد بهتري دارد بيشتر است. فعلاً هم به خاطر دوستان و مردم كه از بازيهايم خوششان آمده اين شغل را ادامه دادهام. بهنظرتان بهتر نيست كه اين انرژي كنترل شود و به سمتي برود كه در بازيگري شما را برجسته كند و تواناييهاي جديدي از شما به نمايش بگذارد؟ من وقتي سر كار ميروم همه انرژيام را ميگذارم و طوري بازي ميكنم كه بقيه هم به سر ذوق ميآيند اما گناه من چيست كه نگاه همه به من همان علي و عباس و بيژن است ؟ هركس ميآيد سراغم اول ميگويد ميخواهيم با بقيه نقشهايت فرق داشته باشي ولي وقتي فيلمنامه را ميدهند دستم ميبينم چيزي كه براي من نوشته شده براساس همان رفتارهاي خودم و نقشهاي قبليام است. نظرت راجع به كليشه شدن در يك نقش چيست؟ چرا فكر ميكنيد كليشه بد است؟ اگر نقش خوبي بارها تكرار شود و مردم هم خوششان بيايد حداقلاش اين است كه مردم را راضي نگه داشتهايم و پولمان را هم گرفتهايم. ضمن اينكه همين مردم اصلاً دوست ندارند من نقش منفي بازي كنم. يعني اصلاً به من نميآيد. يكي در طنز مهارت دارد و بازي ميكند، يكي در اكشن، حالا اينكه من در يك ژانر بازي ميكنم دليلي براي كليشه و تكراري بودنش نيست. مشكل از كارگردانان و فيلمنامههايي است كه مرا يك شكل ميخواهند. از صحبتهايتان بهنظر ميرسد كه چندان تمايلي به ماندگاري در بازيگري نداريد و همه چيز برايتان عليالسويه است؟ من به شرايط موجود تن دادهام. هرچه پيش آمده خوش آمده. به هر حال جريان زندگي مرا اينجا نگه داشته در حالي كه علاقه من به چيز ديگري است. اگر ميبينيد بازيام گرفته به خاطر اين است كه خودم هستم. نقش بازي نميكنم و كارگردانان هم همين را ميخواهند وگرنه اصلاً حوصله آموزش بازيگري و از اين حرفها را نداشته و ندارم. اگر حتي بخواهيم در مورد طنز ماندگار باشيد چه؟ دلتان نميخواهد با كسي مثل محمدرضا هنرمند يا مهران مديري يا كارگردانان حرفهاي كه طنز كار كردهاند، كار كنيد؟ یا مهران مديري كه نميتوانم. چون او اصلاً شيوه كارش به من نميآيد. اتفاقاً براي «شبهاي برره» از من خواست بيايم ولي وقتي ديدم بايد گريم سنگين داشته باشم و لهجه بگذارم و صورتم را عوض كنم قبول نكردم. من اصلاً نميتوانم گريم را تحمل كنم و همينطوري ميروم جلوي دوربين، بلد هم نيستم چهرهام را عوض كنم براي همين با اين مدل كارگردانان نميتوانم كار كنم. بقيه كارگردانان حرفهاي هم فكر نميكنم سراغ من بيايند. طنز من بيشتر به درد تلويزيون ميخورد تا سينما. فكر ميكنيد «بزنگاه» در بين سريالهاي ماه رمضاني مثل بقيه كارهاي عطاران بگيرد؟ شك ندارم. رضا عطاران هر كاري كه كرده گرفته. اصلا من و او رفاقتي با هم داريم وصفنشدني، چون هم روحيه هم را ميشناسيم و هم حرف هم را ميفهميم. او جزو معدود كساني است كه دستم را هميشه باز ميگذارد و ژانگولر بازيهاي مرا قبول دارد ؛ مردم هم از اين سريال استقبال خواهند كرد. پس نظر مردم برايت مهم است؟ خيلي نه، ولي اينكه بتوانم خوشحالشان كنم بله. ميدانيد مردم ما زياد نميخندند و اين خيلي غمانگيز است. توي خيابان اخم ميكنند و انگار كه از همديگر طلب دارند. فكر ميكنم شايد اگر ياد بازي بعضي از بازيگران بيفتند حداقل يك خندهاي ميكنند. به جايگاه اين سريال در مقايسه با كارهاي ديگر اميدواريد؟ هر سريالي جاي خودش را دارد. كار عطاران هم مال خودش و شناسنامهدار است. تا اينجا كه هميشه كارهاي عطاران برده است تا ببينيم امسال چه ميشود. منبع خبر : همشهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 567]