واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: پر سر و صداترین و بیسابقهترین جلسهی مطبوعاتی در طول کل سالهای جشنواره فجر، تا به امروز، متعلق به یکی از فیلمهای پر حاشیهی بیست و هشتمین دورهی این جشنواره بود. فیلم "زمهریر"، ساختهی علی رویینتن، فیلمی بیسر و ته، شلخته، سطحی، مبتذل، متزورانه، پر از ریا، شعاری، تقلیدی، پرمدعا و توخالی، پرمدعا، پر از دروغ، توهینآمیز و ضد سینمایی و ضد ارزشی. فیلمی که بدون شک و به جرعت، یکی از بدترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران است. فیلمی که نه ارزشیست و نه سینمایی. حتی میتوان "زمهریر" را نمونهی بارز یک فیلم ضدارزشی و توهینآمیز به ارزشهای دفاع مقدس دانست. بهطوری که شاید اگر فیلمسازی با غرض میخواست فیلمی ضد ارزشی بسازد، نمیتوانست به خوبی "زمهریر" موفق باشد و ارزشها را به مورد توهین قرار بدهد. اما هدف این یادداشت نقد "زمهریر" نیست که این فیلم حتی ارزش قلم زدن و نقد شدن را هم ندارد. هدف این یادداشت بیان چند نکتهی مهم، به بهانهی "زمهریر" است، هم خطاب به سازندهی فیلم و هم در ارتباط با حاشیهی فیلم. 1- جریان فیلم "زمهریر" از زمانی شروع شد که معاونت سینمایی اکرانش را مشکلدار توصیف کرد و علی رویینتن در برابر این تصمیم واکنشهای جالبی نشان داد. از نامهی شعاری و ساختگی عوامل فیلم، تا نامهی خودش و مصاحبهها و جریانسازی برای فیلم، و گفتن جملهی معروفش که اگر فیلم نتوانست مخاطب را راضی کند، برای عذرخواهی، پابرهنه از سینما بیرون میآیم. از همینجا بود که توقع مخاطب – علیرغم اینکه بعید میدانست- بالا رفت و انتظار دیدن فیلم حداقل معمولی را داشت. دو ایراد از همین ابتدا باعث این وضع شد. یک اینکه چرا معاونت سینمایی، با موضعگیریاش باعث میشود تا موج ایجاد شود و موجسواران موجسواری کنند؟ چرا نمیگذارد اهالی سینما و منتقدان خودشان نظر بدهند که این فیلم ارزش دارد یا نه؟ آیا تجریه و برخورد با "زمهریر" باعث میشود معاونت سینمایی به نظر منتقدان و اهالی سینما احترام بگذارد؟ و نکتهی دوم هم اینکه جناب رویینتن واقعن خودش فکر میکند فیلم خوبی ساخته؟ یعنی ایشان درکش از سینما اینقدر کم است؟ آیا واقعن اگر خودش مخاطب چنین فیلمی بود، چه برخوردی میکرد؟ چرا باید فیلم "صد سال به این سالها" را توقیفی بهنامیم و "زمهریر" را هم توقیفی؟ این ظلم در حق فیلمهایی از جنس "صد سال به این سالها" و "سنتوری"ست. حتی توقیف این فیلم هم توهینی به جامعهی سینمایی ایران است. 2- ساختهی پیشین علی رویینتن، "دلشکسته" نوید فیلمی مثل "زمهریر" را میداد. از نوع نگاه و سلیقهی آقای سازندهی فیلم، میشد متوجه شد که این نگاه با این همه شعارهای دستچین شده و از قلمنیفتاده، با اینهمه تزویر و ریا و جانماز آبکشیدن، یا این همه گلدرشتی و فضای توهین کننده بهمخاطب، قرار است به کجا برسد. دو سال پیش وقتی در سینما صحرا، فیلم به نمایش درآمد، هیچکس صدایش درنیامد. توی جلسه مطبوعاتی همان سال هم سازندهی فیلم بغض کرد و گریه کرد و دم از شهدا و آرمانها زد و با رفتارش به منتقدان توهین کرد. برخی بهخاطر احترام به "خسرو شکیبایی" سکوت کردند، برخی سوالاتشان خوانده نشد، برخی بیاعتنا از کنار فیلم گذشتند و برخی دیگر به دفاع از فیلم برآمدند. موضوع اینجاست که اگر همان سال، بعد از دیدن "دلشکسته" با سازندهی فیلم چنین برخوردی میشد و زیر شلاق نقد منتقدان قرار میگرفت، هیچگاه شاهد چنین "زمهریر" نبودیم. اگر به منتقدان اجازه داده شود و منتقدان فرای نگاه رفاقت و دوستی به یک اثر نگاه کنند و قلم و زبانشان بیپرده نقد کنند و نقاط ضعف را نمایان کنند، هیچگاه خالق اثر بهخودش اجازه نمیدهد که هرکاری که دلش میخواهد بکند و بعد به اسم اثر هنری بهخورد مخاطب بدهد و خودش را حتی هنرمند و یا فیلمساز بنامد! امسال هم فیلمهای ضعیفی که نوید فیلمهای ضعیفتر بعدیشان است، کم نیست و نبود. آیا باز هم باید "زمهریر" ببینیم تا صدایمان دربیاید که این چه فیلمی توهینآمیزیست و این فیلمساز چرا اصلن فیلم میسازد؟ 3- جریان سینمای جنگ ما بهکدام سمت میرود؟ از "مهاجر"، "آژانس شیشهای"، "سفر به چذابه"، "مزرعهی پدری"، "دوئل" و... به کجا رسیده است؟ فیلمسازان دفاعمقدس میخواهند بهکجا برسند و به چهقیمتی و اصلن هدفشان از ساخت فیلم دفاع مقدس چیست؟ وقتی فیلمی مثل "اخراجیها" مورد حمایت مسئولان قرار میگیرد، وقتی این اثر را جزو فیلمهای برتر ژانر دفاع مقدس مینامند، وقتی این فیلمها – بهخاطر سهلالوصول بودن و طنزهای سریالهای نود شبی- مورد استقبال عموم و تودهی جامعه قرار میگیرد، معلوم است که تهیه کنندگان و سازندگانی که دنبال مطرح شدن و کاسبی هستند، به این نوع سینما علاقهمند میشوند. معلوم است که "دوستت دارم لیلی" اخراجیهای به "لب کارون" زمهریر میرسد! معلوم است ویالون زدن پشت جبههی "اخراجیها" به باباکردم رقصیدن پشت خط جبههی "زمهریر" میرسد. یعنی با این همه دلیل واضح باز باید دنبال دلیل بگردیم که چرا "زمهریر" در سینمای ایران تولید شده؟ نکتهی دیگر دربارهی سازندهی فیلم است. آقای رویینتن با شعار دفاع از خون شهدا، میخواهد اخراجیها بسازد!! اینجا باید گفت که شخصی مثل مسعود دهنمکی بعد از چندین سال تولید نشریه با شعار دفاع از آرمان شهدا، راه استفاده از این موضوعات را پیدا کرده و حتی در بحث ایجاد موج هم بارها در نشریاتش تمرین کرده و یادگرفته که چهطور میشود از این جریان ارتزاق کرد. جناب رویینتن حتی اگر میخواهد دهنمکی هم بشود، برود ببیند ایشان چه کرده و از کجا به "اخراجیها" رسیده، بعد بیاید و کپیاش را بسازد. اول دهنمکی بشود و بعد بیاید کپی "اخراجیها" بسازد، که حداقل اگر فیلماش هم قابل دیدن نبود، بهخاطر "ناماش" و "سابقهاش" هم که شده، مخاطبان و تودهی جامعه به سینما بیایند و فیلماش را ببینند، تا هزینهی فیلم دربیاید و بتواند از این شعارها ارتزاق کند! 7- بعد دیدن "زمهریر" یک علامت سوال بزرگ برایم ایجاد شد! آن هم این است که آیا هیچکس دوروبره آقا رویینتن، فیلمنامه نویسی بلد نیست؟ هیچکس دوروبرش نیست که سینما را بشناسد؟ آیا ایشان دوست صادق و کاربلدی ندارند که فیلمنامهاش را بخواند و بگوید این چیست که نوشتهای؟ آیا ایشان نمیتوانست فیلمنامهاش را برساند بهدست همان منتقدانی که از فیلم "دلشکته" دفاع میکردند تا بخوانند و نظر بدهند؟ واقعن خود علیرویینتن در خلوتش نمیداند چه فیلمی ساخته؟ نمیداند که این فیلم چهقدر مفتضح و زننده است و به شعور مخاطب توهین میکند؟ اگر نمیداند، پس تعریفش از سینما چیست؟ اصلا سینما را میشناسد؟ واقعن میداند مدیوم سینما یعنی چه؟ اگر میداند، پس چرا "زمهریر" را ساخته؟ و اگر میداند که "زمهریر" افتضاح است چرا اینقدر اصرار بهنمایشش داشت؟ آیا واقعن باز رویش میشود که فیلم بسازد و روبروی منتقدان بنشیند؟ البته که اگر بودجهی این دست فیلمها از طرف نهاد دولتی تامین نشود و تهیه کننده خودش هزینه کند، دیگر هیچگاه ایشان فیلمی نخواهد ساخت! 4- مهمترین و اصلیترین موضوع و سوالی که مطرح میشود این است که بودجهی فیلمهایی از این دست از کجا میآید؟ در شرایطی که کارگردانهای فیلم اولی و با انگیزه پشت دفتر تهیه کنندگان یکلنگه پا میایستند و حتی بعضیشان با آرزوی ساخت یکفیلم بلند، سرخورده و گوشهگیر میشوند. در شرایطی که فیلمسازان خوبی مثل بهنام بهزادی، محسن امیریوسفی، شهرام مکری، بهرام توکلی و... بهخاطر نوع نگاهشان به سینما و خاص بودن فیلمهایشان در صف ساخت فیلم قرار میگیرند – که معلوم نیست کی وقت بهشان میرسد-. در چنینی شرایطی، بودجهی ساخت چنین فیلمهای بیسر و تهی از کجا میرسد؟ از کجا مورد حکایت قرار میگیرند و چرا؟ حالا چون این فیلم به دفاع مقدس بر میگشت حساسیتزاتر بود و بیشتر به چشم آمد، در صورتی که در سینمای ما فیلمهای بیسر و ته و بیمعنا و ضعیف و.. کم ساخته نمیشود. آیا این کارگردانها، خونشان از بقیهی کارگردانان رنگیتر است؟ جالب هم اینجاست که با این همه حمایتهای مالی از طرف دولت فیلم میسازند و بعد، ژست توقیفی و مظومنمایی هم میگیرند! آیا هیچ ناظر کیفی وجود ندارد که نظارت کند بر ساخت چنین فیلمهایی؟ آیا مدیران فرهنگی نمیدانند که با تولید و ساخت و اکران چنین فیلمهای بیمصما و مفتضحی، سلیقهی مخاطب سینما به کجا میرود؟ نمیدانند چه بر سر سینمای ایران میآید؟ چرا چنین افرادی، مورد حمایت قرار میگیرند و از بودجهی دولتی فیلم میسازند و حتی برایشان مهم نیست که چه میسازند؟ بعد توی جلسهی مطبوعاتی، بعد از آن همه تشنج و نقدهای درست، با وقاحت نوید میدهند که در فیلم بعدیام جبران میکنم؟!! این توهین به سینما و اهالی سینما و منتقدان و فرهنگ ایران نیست؟ آیا نباید با چنین فیلمسازان پرمدعایی برخورد شود؟ فیلمسازانی که در فیلمهاشان نه از سینما، سینمایی میگذارند و نه از ارزشها، ارزشی و نه از عرفان، عرفانی و نه از ادبیات، ادبیاتی! قرار است سینمای ما به کجا برود؟ به کجا برسد و به چه قیمتی؟ کسی آیا به فکر مخاطبان سینمای ایران نیست که با دیدن چنین فیلمهایی، ذهنشان چقدر سطحی و پوچ تربیت میشود؟ با دیدن "زمهریر" - و فیلمهای بدی که بعد از این فیلم قرار میگیرند- آنهم در جشنوارهای که تا به حال - با این که تعداد فیلمها زیاد است- شاید به تعداد انگشتان یک دست هم فیلم خوب و یا حتی معمولی و قابل دیدن، دیده نشده. تنها یک جمله به ذهن آدم میرسد که، "خدا بیامرزد پدر کفن دزد را". منبع: 30nema.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 529]