تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):هر کس عبادت خالصش را برای خدا بالا بفرستد، خدا بهتریم مصلحت را برای او نازل می ک...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804352277




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بامداد خونين براي نوعروس 16ساله


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: بامداد خونين براي نوعروس 16ساله روز حادثه صبح از خواب بيدار شدم و زينب را بيدار کردم. به او گفتم صبحانه آماده کند تا من بخورم و سر کار بروم اما زينب بيدار نشد، دوباره او را بيدار کردم، اما عصباني شد و فحاشي کرد، انگار کسي در گوش من حرف زد زمزمه هايي را مي شنيدم، حالم دگرگون شد. وقتي زينب سمت آشپزخانه رفت تا چاي دم کند، از پشت به او حمله کردم و با لباسش او را خفه کردم. مرد جواني که به خاطر آماده نکردن صبحانه همسرش را به قتل رسانده بود در شعبه 74 دادگاه کيفري استان تهران محاکمه شد. به گزارشاعتماد ، در ابتداي جلسه محاکمه اين متهم حيدري نماينده دادستان گفت؛ اوايل سال 81 ماموران نيروي انتظامي کرج باخبر شدند، زن جواني در خانه اش خفه شده است. بلافاصله ماموران در محل حاضر شدند و تحقيقات خود را آغاز کردند، آنها دريافتند، اين زن 16 ساله زينب نام دارد و به دست شوهرش علي خفه شده و متهم فراري شده است. وي افزود؛ دو ماه بعد علي به اتهام قتل عمد دستگير شد و اعلام کرد که به خاطر آماده نکردن صبحانه با زينب درگير شده و او را خفه کرده است. از سويي پزشکي قانوني تاييد کرد متهم زماني که مرتکب قتل شده جنون نداشته است. سپس قاضي کوه کمره يي از اولياي دم زينب خواست در جايگاه حاضر شوند و تقاضاي خود را مطرح کنند، پدر زينب گفت؛ من پولي ندارم که تفاضل ديه را پرداخت کنم به همين خاطر مجبورم از قصاص گذشت کنم و تقاضاي ديه دارم، اما مي خواهم دادگاه بداند، دختر جوان و تازه عروس من مظلومانه به قتل رسيد. سپس مادر زينب در جايگاه حاضر شد. او گفت؛ من تقاضاي قصاص دارم و اگر شده پول قرض کنم، تفاضل ديه را پرداخت خواهم کرد و هيچ چيز جز اعدام علي مرا راضي نمي کند. در ادامه جلسه علي متهم پرونده در جايگاه حاضر شد. او اتهام قتل عمد را پذيرفت و گفت؛ من و زينب 4 ماه بود که با هم ازدواج کرده بوديم. من عاشق زنم بودم، او بسيار مهربان و خوب بود، به همين خاطر بود که وقتي پدر همسرم با ازدواج ما مخالفت کرد، با اصرار زياد او را راضي کردم. زينب تنها دختري بود که عاشقش شده بودم، روز حادثه صبح از خواب بيدار شدم و زينب را بيدار کردم. به او گفتم صبحانه آماده کند تا من بخورم و سر کار بروم اما زينب بيدار نشد، دوباره او را بيدار کردم، اما عصباني شد و فحاشي کرد، انگار کسي در گوش من حرف زد زمزمه هايي را مي شنيدم، حالم دگرگون شد. وقتي زينب سمت آشپزخانه رفت تا چاي دم کند، از پشت به او حمله کردم و با لباسش او را خفه کردم. متهم ادامه داد؛ هميشه کسي با من حرف مي زد و در گوش من چيزي مي گفت. آن صدا مي خواست من از زينب فاصله بگيرم، آن لحظات هم همين اتفاق افتاد. بعد از اينکه زينب را کشتم از خانه خارج شدم تا خودکشي کنم، دو ماه هم با خودم درگير بودم، مرتب پيش دعانويس مي رفتم تا شايد اين حالتي که دارم برطرف شود اما فايده يي نداشت. دعانويسان به من گفتند چيزخورت کرده اند و شکستن طلسمش سخت است، هرچه پول داشتم در اين دو ماه به دعانويسان دادم. وقتي هم که دستگير شدم، هشت ماه در بيمارستان بستري ام کردند، وقتي به اداره آگاهي رفتم و بازپرس از من پرسيد چه بلايي سر همسرت آمده به خاطر نمي آوردم. متهم ادامه داد؛ از زماني که زينب جان باخته من يک لحظه هم او را فراموش نکردم، هر لحظه که مي گذرد به جاي اينکه غم از دست دادن او را فراموش کنم، داغش برايم تازه تر مي شود، هر تصميمي که خانواده زينب بگيرند من قبول دارم، اگر مرا اعدام کنند، راحت تر هستم، من از اين دنيا زده شدم و به هيچ دردي نمي خورم. من مشکل روحي دارم وگرنه ديوانه نبودم و چهار ماه بعد از ازدواج همسرم را نمي کشتم، من زن و زندگي ام را با هم از دست دادم. بنابر اين گزارش پس از دفاعيات متهم به قتل پنج قاضي شعبه 74 دادگاه کيفري استان تهران براي تصميم گيري در خصوص پرونده وارد شور شدند.   




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 512]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن