تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):منافق به آنچه مؤمنان بواسطه آن خوشبخت مى شوند، ميلى ندارد، ولى خوشبخت سفارش به تق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827871109




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در دل دشمن نگر مانده ز تيغت خيال


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
در دل دشمن نگر مانده ز تيغت خيال
در دل دشمن نگر مانده ز تيغت خيالشاعر : خاقاني چون شبه‌گون شيشه‌اي نقش پري اندراندر دل دشمن نگر مانده ز تيغت خيالگردن قرابه را هست نکو ريسمانحلق بدانديش را وقت طناب است از آنکناشده انگور مي، سرکه شد اندر زمانگونه‌ي حصرم گرفت تيغ تو و بر عدوچو ز گشاد تو رفت چوبه‌ي تير از کمانچرخ مقرنس نهاد قصر مشبک شودبر دگران گو فلک عزلت شاهي برانرو که جهان ختم کرد بر تو جهان داشتنزين دو اگر کم کني ملک شود ناتواناز کف و شمشير توست معتدل ارکان ملکچون يکي از وي گسست کژ شود او بي‌گمانراستي چنگ را بيست و چهار است رودرقص نزيبد ز بز، تيشه زني از شبانگرچه بدون تو چرخ تاج و نگين داد ليکنايد از آن خوشه‌ها آب خوشي در دهانگرچه مشعبد ز موم خوشه‌ي انگور ساخترونق سکبا نرفت، گر تره آمده به خوانگر فلکت بنده گشت نقص کمال تو نيستکي کند از مرغ گل صنعت عيسي زبانکي شود از پاي مور دست سليمان به عيببنده به دور تو هست شاعر صاحب‌قرانخسرو صاحب خراج بر سر عالم توئيبنده به شمشير شاه باد بريده زبانگر به جهان زين نمط کس سخني گفته استاهل بصر گوشت گاو دانند از زعفرانشاه جهان نظم غير داند از سحر منليک تف آفتاب فرق کند اين و آنگرچه به چشم عوام سنگچه چو لولو استشهپر جبريل باد بر سر تو سايباناي فر پر هماتي سايه‌ي درگاه توباد برنده چو مور ريزه‌ي خوان تو جانباد خورنده چو خاک جرعه‌ي جام تو جمتا ابد آمين کناد عاقله‌ي انس و جانهاتف نوروز باد بر تو دعا گوي خيرکالبد خاک را نزل رسيد از روانتا نفخات ربيع صور دميد از دهانغاليه‌ساي است باد بر صدف بوستانغاشيه‌دار است ابر بر کتف آفتابکرد علم‌هاي روز پرچم شب را نهانکرد قباهاي گل خشتک زرين پديدشب تن بيمار داشت لاغر ازين شد چنانروز به پروار بود فربه از آن شد چنينراست چو قوس قزح برگذر کهکشانعکس شکوفه ز شاخ بر لب آب اوفتادعيسي يک روزه گل، مهد طرب گلستانمريم دوشيزه باغ، نخل رطب بيد بنمعدن کافور هست خطه‌ي هندوستانني عجب ار جاي برف گرد بنفشه است از آنکفاخته الحمد خواند گفت که جاويد مانشاخ چو آدم ز باد زنده شد و عطسه دادهندوي حلقه به گوش گرد افق پاسباندوش که بود از قياس شکل شب از ماه نوکز دو گروهي بديد ياوگيان خزانداد نقيب صبا عرض سپاه بهارسوسن کن ديد کرد آلت زوبين عيانخيل بنفشه رسيد با کله ديلمينيسان کان ديد کرد لشکري از ضيمرانشاه رياحين بساخت لشکر گاه از چمنسبزه چو آن ديد گرد چاره‌ي برگستوانبيد برآورد برگ آخته چون گوش اسببستان کان ديد کرد قبه‌اي از ارغواناز پي سور بهار ياسمن آذين ببستنرگس کان ديد از زر تر جرعه دانلاله چو جام شراب پاره‌ي افيون در اوغنچه که آن ديد کرد مهره‌ي شنگرف‌سانبود سر کوکنار حقه‌ي سيماب رنگبلبل کان ديد کرد زمزمه‌ي بيکرانمجلس گلزار داشت منبري از شاخ سرونسرين کان ديد کرد لخلخه‌ي رايگانقمري درويش حال بود ز غم خشک مغزگلبن کن ديد کرد مدحت شاه امتحانفاخته گفت از سخن نايب خاقانيمخواند به دوران او شروان را خيروانشاه سلاطين فروز خسرو شروان که چرخزهره‌ي زهره به تيغ دهره‌ي دهر از سنانزهره و دهره بسوخت کوکبه‌ي رزم اوگوشه‌ي عرش از سرير، خوشه‌ي چرخ از بنانگوشه و خوشه بساخت از پي مجد و ثنادولت ملک عجم، صولت تيغ يماندولت و صولت نمود شير علم‌هاي اوپايه‌ي بحر محيط، مايه‌ي حوض جنانپايه و مايه گرفت هم کف و هم جام اوراحت جان از خرد، ساحت کون از مکانراحت و ساحت نگر از در او مستعارغايت نصر از غزا، آيت وحي از بيانغايت و آيت شناس نامزد حضرتشيافته مهر کمال، بافته درع امانيافته و بافته است شاه چو داود و جمساخته شعرا براق تاخته بر فرقدانساخته و تاخته است بخت جهان‌گير اوسوده قضا در رکاب، بوده قدر در عنانسوده و بوده شمار اشهب ميمونش رابسته به شست کمند، خسته به گرز گرانبسته و خسته روند تيغ وران پيش اوواي به دبستان شرع با تو خرد درس خواناي به شبستان ملک با تو ظفر خاصگيرستم دين قدر توست هفت فلک هفت‌خوانکعبه‌ي جان صدر توست، چار ملک چار رکندر وطن عنکبوت کرگدن و آشيانقدر تو کي دل نهد بر فلک و چون بودکاي ملکوت اسجد و اکادم وقت است هاندهر جلال تو ديد ايمان آورد و گفتطرفه بود هندويي از عربي ترجمانتيغ تو داند که چيست رمز و اشارات دينتاج سر کوکنار، افسر نوشيرواننيست نظير تو خصم خود نبود يک بها
#سرگرمی#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 475]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن