تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام حسین (ع):خوش اخلاقى عبادت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826327658




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مثَل های کاری و کارهای مثَلی


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مثَل های کاری و کارهای مثَلی
مثَل های کاری و کارهای مثَلی در مجموعه غنی و ارزشمندِ فرهنگ عامیانه ایرانی ، مثل ها همچون نگینی بر انگشتریِ زبانزدهای مردمی می درخشد. در این جمله ها و عبارت های نغز و زیبا ، درس ها و حکمت های زندگی سازی نهفته است که آدمی می تواند با نشستن در پای این درس ها ، زندگیِ بهتر و خوش تری را برای خود و خانواده اش بسازد.در میان موضوعات مختلفِ اخلاقی ، اجتماعی ، خانوادگی ، اقتصادی و ... که گستره پهناور مثل های فارسی را تشکیل می دهد ، موضوع کار و اشتغال از برجسته گی خاصی برخوردار است. مثل هایی درباره اهمیت داشتنِ حرفه و کار ، ارزش کار و کارگر ، مداومت در کار ، اتقان در کار ، شایستگی در کار ، کارهای ماندگار و بسیاری از موضوعات مربوط به کار و اشتغال و نیز آفت های احتمالی آن ، در مجموعه مثلیِ فارسی موجود است.تلاش حکیمانِ نامور یا بی نامِ ایرانی در تبیین آموزه های ملّی و مذهبی در قالب سخن های نغز و کوتاه ، بر این امر استوار است که هم زبان ها و هم کیشان خود را به کار ، تولید و پیشرفت رهنمون شوند و کارهایی انجام دهند که نمونه و مثل باشد.در این نوشته کوتاه ، بخشی کوچک از مثل های مرتبط با موضوع کار را فرادید قرار می دهیم:سرمایه بودن کارکار و اشتغال هم خود ، سرمایه و گنج است و هم وسیله رسیدن به سرمایه و گنج . اگر کار کردن نباشد هیچ رشد و پیشرفتی در زندگی انسان حاصل نمی شود. از این رو ، شکّر طبع شاعران پارسی گوی ، به مثلی سایر ، تبدیل شده است که مردم را به کار و تلاش فرا می خواند. برو کار می کن مگو چیست کارکه سرمایه جاودانی است کار1سرمایه جاودانی خواندن کار ، ما را به این مهم رهنمون می شود که سعادت ابدی و خوش بختی دو سرایی ما ، در گروه کار است و این سرمایه و گنج بی پایان ، با زحمت و تلاش به دست می آید چنان که در شعر سعدی که اکنون حالت مثلی دارد آمده است:نابرده رنج ، گنج ، میسر نمی شودمزد آن گرفت جان برادر که کار کرد2در فرهنگ دینی ما نیز توجه ویژه ای به کار و داشتن حرفه شده است که نمونه هایی از آن را در برخورد پیشوایان دینی با افراد بی کار و سربار جامعه و نیز در تشویق های امامان معصوم به افراد فقیر و بی کار به کارکردن ، می توان یافت. در کلامی از پیامبر گران قدر اسلام(ص) درباره گنجِ کار آمده است : «حرفه آدمی ، گنج است».3عار نبودن کارداشتن یک شغل و منبع درآمد برای ادامه زندگی ، ضروری است؛ امّا گاهی اوقات و تحت تأثیرِ پاره ای از شرایط ، انسان نمی تواند به شغل و حرفه مورد نظر خود دست یابد. لذا باید به شغلی پایین تر از حدّ و دانش و تخصص خود بپردازد تا به آفاتی از قبیل : دست دراز کردن پیش دیگران و سربار خانواده شدن و ابتلای به انواع فسادها و حرفه های کاذب و ... دچار نشود. این گونه کارها هیچ ننگ و عار نیست و شخص را کوچک نمی کند؛ بلکه این بی کاری است که عیب و عار است. بنا بر این ، انسان در این گونه موارد نباید خجالت بکشد و باید برای ادای حقوق خود و خانواده اش مبادرت به انجام دادن این کار نیز بکند.البته خوب است که انسان همواره در پی دستیابی به شرایط بهتر و شغل و درآمد مناسب تر باشد. هرگاه شخصی که با وضعیتی این چنین مواجه شده و به شغلی پایین تر از شأن خود تن داده با چنین سؤالی مواجه شود که چرا این کار را انجام می دهی؟ در جواب می گوید : «کار که عار نیست».4ابزار کاربرای انجام دادن هر کاری به وسیله ، ابزار و اسباب مناسب در آن کار نیازمندیم که اگر این وسایل و ابزار ، مهیّا نباشد انجام دادن آن کار ، ناشدنی یا بسیار دشوار است. پس تا مجموعه سبب ها و وسیله ها و شرایط در پیدایش یک کار جمع نشود ، نتیجه مطلوب به دست نمی آید.مثلی فارسی در این باره می گوید : «کار ، ابزار (اسباب) می خواهد».5در سخنی از امام صادق (ع) نیز آمده است : «خداوند ابا دارد که کارها جز از راه اسبابش انجام شود؛ پس برای هر چیزی سببی و برای هر سببی ، شرطی است».6زمان مناسب هر کارهر کاری برای درست انجام یافتن ، نیاز به زمانی خاص دارد که انجام دادنِ آن کار ، پیش از زمانِ موردنظر یا پس از آن ، نتیجه ای مفید دربر نخواهد داشت و چه بسا زیانی بزرگ در پی خواهد داشت . پس باید هر کاری را در ظرف زمانی و مکانیِ خاصّ آن کار انجام داد و نتیجه مورد نظر را از آن انتظار داشت. در کلامی از پیامبر گرامی اسلام درباره ارتباط تنگاتنگ موفقیت در کار و زمان انجام دادن آن آمده است : «کارها در گرو اوقاتِ خویش اند».7از این رو در فرهنگ عامیانه مردم ایران آمده است که : «هر کاری وقتی دارد».8ارزش کارگر و کاسب انجام دهنده کار را هر چه که بنامیم ، کارگر ، کارمند ، کاسب و ... نزد پروردگار از جایگاه ، والایی برخوردار است و در فرهنگ ملّی و دینی ما نیز ارزشمند و پربهاست، تا جایی که در روایت آمده است : پیامبر اکرم(ص) بر دستِ کارگریِ سعد انصاری بوسه زد و فرمود : «این دستی است که آتش به آن نمی رسد».9در مجموعه های مثل های فارسی نیز مثل هایی در این باره وجود دارد. از جمله این که گفته اند : «کاسب ، حبیب خداست».10 در زبان عربی نیز چنین جمله ای مشهور است و می گویند : «الکاسبُ حبیبُ الله».و امّا بشنوید از مولوی که گفته است :در توکل از سبب غافل مشورمز الکاسب حبیب الله شنو.شیوه صحیح انجام دادن کارشیوه های انجام دادن کار در رسیدنِ به نتیجه دلخواه ، بسیار حائز اهمیت است. درست بودن راه ، کوتاه و حتی الامکان میان بُر بودن آن ، امن بودن راه و سالم رسیدن به هدف ، بسیار مهم و قابل توجه است. پیشینیان گفته اند و امروزیان نیز می گویند که : «هر کاری راهی دارد».11 یعنی برای رسیدن به هر هدفی ، یک راه مناسب وجود دارد و یا این که گفته اند : «کار را از راهش داخل شو»12 . منظور این است که از راه های موجود برای رسیدن به هدف ، یکی از راه ها صحیح تر و رساننده تر است.از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود : «هر کس از درهای خانه ها ، وارد آن شود ، راه یابد».13نیاز به کارفرما یا استاد کاردر پیشرفت هر کاری نیاز به یک استادکار ، سرکارگر یا کارفرمای ماهر و کارآموز وجود دارد. از این رو گفته اند : «کار ، کارفرما می خواهد».14 یعنی در هر کار ، وجود یک نفر استادکار ، لازم است تا هم مهارت ها را به کارگران آموزش دهد و هم به نسبت مناسب از ایشان کار بخواهد. هر اداره و جمعیتی هم نیاز به یک رئیس و سرگروه است تا هر کس را به وظیفه خود آشنا ساخته ، به انجام دادن تکالیف ملزم کند.وجود کارفرما و سرکارگر در یک کار ، آن قدر مهم است که در مثل گفته اند : «کارها را کارفرما می کند»،15 یعنی پیشرفت کار هر گروهی نتیجه حُسن تدبیر و سیاست رئیس و بزرگ و استادِ آن کار است.راه شناخت کارگر ماهرشناخت هر پدیده یا جریانی ، بدون بررسی مصداق های آن و صرفِ تعریف های بدون مصداق امکان پذیر نیست. مهارت در کار و داشتن علم و عمل لازم برای یک کار نیز به ادعّا ثابت نمی شود ، بلکه مدّعی را باید در حین کار و عمل شناخت. بدین رو گفته اند : «کارگر را در کار توان شناخت».16شایستگی در کارشایستگی در انجام دادن یک کار که خود ، تشکیل شده است از عناصر مختلفی چون : آگاهی ، توانایی ، مهارت و ... ، برای انجام گرفتن یک کار و سرانجام خوش داشتن یک شغل و حرفه ، لازم و ضروری است. در این باره نیز مثل های مختلفی در زبان فارسی رایج است.از جمله این که گفته اند :کار هر بز نیست خرمن کوفتنگاو نر می خواهد و مرد کهن17یعنی برای انجام گرفتن یک کار مهم و پرارزش ، باید قدرت کافی چون یک گاوِ نرِ کاری و تجربه و اندیشه مردی کهن در کنار هم باشد و هر فرد بی اطلاع و بی تجربه ای نمی تواند این کار را انجام دهد.همچنین در مثل ها آمده است : «کار هر مرد نیست ، هر کاری». یا «کار هر موری نباشد با سلیمان گفتگو».18به این معنا که هر کس از عهده اموری که لیاقت و فعالیت خاصی لازم دارد ، بر نمی آید ، چنان که در میان مورچگان ، فقط یک مورچه عاقل و باتجربه بود که توانست با سلیمان پیغمبر(ع) گفتگو کند.در مثل دیگری بافنده و حلاج را که در کارش از کمان استفاده می کند با تیرانداز که او هم کمان دار است مقایسه کرده ، می گویند : «کار هر بافنده و حلاج نیست از کمان سست ، سخت انداختن».19 منظور این مثل آن است که اشخاص نادان یا کم اطلاع از عهده اموری که احتیاج به دقت فکر و نظر و نیز ظرافت در عمل است برنمی آیند ، چنان که بافنده و حلاج نمی تواند از کمانی سست (نسبت به کمان حلاّجی) تیراندازی سخت و محکمی نماید.صبر و تحمل در کارشتاب و بی تابی در کارها ، از آفت های ویرانگر آنهاست و تحمّل و تأنّی در کار ، موجب رشد مناسب و موفقیت در کار است ، چنان که گفته اند : «کارها نیکو شود امّا به صبر».20 به این معنا که با صبر و تحمل می توان از مادّه ای مثل غوره که قاعدتا باید ترشی به دست دهد ، چیز شیرینی مانند حلوا به دست آورد. به این صورت که شیرینی حلوا از شیره است و شیره از انگور و انگور از غوره به دست می آید. امام علی (ع) نیز موفقیت در کارها را از آنِ صبوران دانسته اند. ایشان می فرمایند : «صبر ، کلید دریافتن و موفقیت ، فرجامِ کسی است که صبر پیشه کند».22مداومت در کاراستادی و مهارت در هر کاری ، مرهون تمرین و مداومت در آن کار است و ارائه یک کار نیکو و تحویل یک محصول خوب ، زمانی میسّر می شود که کننده کار ، تمرین زیادی در ، آن کار داشته و به صورت مداوم ، آن کار را انجام داده است.به تعبیر امروزی ، کار کسی در نوع خود بهترین است که سابقه و تجربه بیشتری در آن کار داشته باشد. از این رو هنگام تشویق افراد برای انجام دادن کار بهتر و نیکوتر با مثلی فارسی ، آنها را به تمرین بیشتر در آن کار فرا می خوانند و می گویند : «کار نیکو کردن ، از پُر کردن است».23 در فرهنگ دینی ما نیز بر استمرار و مداومت در عمل ، تأکید زیادی شده است. امام سجّاد (ع) فرموده است : «من دوست دارم که بر کار ، مداومت داشته باشم؛ هر چند عمل اندکی باشد».24پرهیز از تسویف در کار (وعده امروز و فردا دادن)به فردا و فرداهای دیگر انداختن کارها یکی از آفات پیشرفت در کارهاست. همه ما این جمله را بارها و بارها شنیده ایم که : «کار امروز را به فردا میفکن» ،25 امّا در عمل می بینیم که بسیاری از ما دچار این مشکل هستیم و در انجام دادن کارها تنبلی کرده و انجام دادن آن را به آینده موکول می کنیم.بزرگان گفته اند که : «کار امروز را به فردا مینداز که فردا هم برای خودش امروزی است».26 آری ، فردا و امروز ، لقبی اعتباری است که به روزها می دهند ؛ چون هر روزِ موجود و جاری امروز است و روز بعد از آن فرداست. پس باید کارِ هر روز را در خودِ آن روز انجام داد و این شعار را سرلوحه کارهای خود کرد که : امروز ، فرداست.امام علی (ع) نیز در این باره فرمودند : «در هر روز ، کار همان روز را انجام بده که هر روز را کاری است».27پایان و نتیجه کارمعمولاً افتخار انجام دادن هر کار ، متعلق به کسی است که آن را به پایان رسانده است ، نه هر کسی که انگشتی در کار زده و یا بخشی از کار را انجام داده و یا آن را نیمه کاره رها کرده است. وقتی مردم با افرادی مواجه می شوند که پس از انجام دادن بخشی از کار ، قصد رها کردن آن را دارند ، به او گوشزد می کنند که نامی از تو در این کار باقی نمی ماند؛ زیرا «کار را که کرد ، آن که تمام کرد».28پس به نیکویی ، پایان دادن به هر کار ، ملاک ارزش گزاری در آن کار است و انتساب انجام دادن کار ، زمان پایان آن است. امام حسن (ع) نیز در این باره فرموده است : «تمام کردن کارها ، از آغاز کردن آن بهتر است».29کارهای ماندگارشاید دیده باشید یا در نوشته ای خوانده باشید که برخی افراد در طول زندگی ، دارای نام ها و عنوان های بزرگی هستند ، امّا با گذر زمان و پایان زندگی دنیایی ، دیگر نامی از ایشان به میان نمی آید؛ امّا در مقابل ، افرادی در زمان خود ، گمنام و بی نشان بوده اند، امّا در پی انجام دادن کاری بزرگ و خدمت ارزشمند ، کارِ خود و نامِ خود را در اذهان مردم جاودانه ساختند. به عبارت دیگر ، اینان کاری کردند که برای مردم ، مثَل و زبانزد شده است. پس باید دانست که بزرگی اشخاص ، به کار و اقدام است ، نه به لقب و نام ، و آنچه شخص را بزرگ و مهم می کند ، کار اوست نه نام او. از این رو خردمندان فرهنگ ایرانی گفته اند: «کار بزرگ ، مایه عزّت است ، نه نام بزرگ».30پی نوشت ها :1. امثال و حکم ، دهخدا ، ج 1 ، ص 389.2. همان ، ج 4 ، ص 178.3. المواعظ العددیّه ، ص 55.4. داستان نامه بهمنیاری ، احمد بهمنیار ، ص 430.5 . فرهنگ مثل ها ، عظیمی ، ص 306.6. الکافی ، ج 1 ، ص 183.7. بحارالأنوار ، ج 74 ، ص 165.8 . امثال و حکم ، ج 4 ، ص 1933.9. اُسد الغابة ، ج 2 ، ص 269.10. فرهنگ مثل ها ، ص 309.11. دوازده هزار مثل فارسی ، شکورزاده ، ص 996.12. امثال و حکم ، ج 3 ، ص 1178.13. الکافی ، ج 1 ، ص 182.14. داستان نامه بهمنیاری ، ص 432.15. همان ، ص 433.16. فرهنگ مثل ها ، ص 308.17. امثال و حکم ، ج 3 ، ص 1188.20 ـ 18. داستان نامه بهمنیاری ، ص 433.21. امثال و حکم ، ج 3 ، ص 1297.22. بحارالأنوار ، ج 78 ، ص 45.23. داستان نامه بهمنیاری ، ص 432.24. تهذیب الأحکام ، ج 2 ، ص 15.25. امثال و حکم ، ج 3 ، ص 1173.26. داستان نامه بهمنیاری ، ص 429.27. نهج البلاغه ، نامه 53.28. امثال و حکم ، ج 3 ، ص 1178.29. الاختصاص ، ص 343.30. داستان نامه بهمنیاری ، ص 430.منبع: دوماهنامه حدیث زندگی ، شماره 30
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 778]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن