تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834767867
چیستی سعادت و اقسام آن از دیدگاه غزالی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
چیستی سعادت و اقسام آن از دیدگاه غزالی
غزالی کمال را از یک جهت به کمال بالذات و بالعرض و از حیث دیگر به حقیقی و وهمی تقسیم میکند و دستیابی به کمال حقیقی را سعادت معرفی میکند.
بخش دوم و پایانی اقسام سعادت غزالی از یک جهت سعادت را به دو قسم مطلقه و مقیده تقسیم میکند. او در رساله معراج السالکین سعادت مطلقه را چنین تعریف میکند: سعادت مطلقه، سعادتی است که دنیا را به آخرت متصل میکند، یا به بیان دیگر فرد هم در دنیا از سعادت برخوردار است و این سعادتمندی بعد از مرگش تا بینهایت نیز استمرار مییابد. (همو، 2003: 87) او در موضع دیگر همین رساله، سعادت مطلقه را به رهایی انسان از اسارت بدن تعریف میکند و میگوید: هرکس که خدا به او عقل عطا کرده، باید برای رهایی از ماده و بدن تلاش کند و امورش را سامان دهد. از نظر غزالی چنین فردی سعید مطلق است. نگرش فردی که واجد سعادت مطلقه است، نسبت به دنیا بسان نگرش فردی است که پادشاه زمانش او را به منطقهای اعزام کرده که از آن منطقه، مردم، غذا و زبانشان ناراضی است و تنها برحسب ظاهر با مردم آنجا معاشرت دارد، اما قلب، همت و عشق او آن است که از آن منطقه خارج شود. بر همین اساس اگر پادشاه او را از آن منطقه خارج کند، او بهخاطر جدا شدن از آن ناحیه بسیار خوشحال میشود، اما اگر برعکس این فرد مأمور از جانب پادشاه نسبت به این ناحیه دل ببندد و نسبت به زنان و سیرتشان عشق پیدا کند، اگر پادشاه بخواهد او را از آن منطقه خارج کند، بسیار معذب و ناراحت میشود. غزالی بر این باور است که اگر نگرش انسان نسبت به دنیا مثل مأمور نخستین باشد ـ که دلبسته به پست و متعلقاتش نیست ـ او انسانی ربانی و بنده خوب خداست، اما اگر برعکس و بسان مأمور دوم ـ اسیر پست و متعلقاتش است ـ باشد، چنین فردی با حسرت بزرگ و خسران سترگ مواجه خواهد شد. (همان: 86) او سعادت مقیده را چنین تعریف میکند: سعادتی که محدود به زمان حال یا زمان محدودی در همین دنیا است بهعنوان مثال فردی در چندین ماه یا چندین سال از یک موقعیت مناسب مادی برخوردار باشد و زمینه خوبی برای تمتعات مادی او فراهم باشد. او در ادامه میافزاید: هر سعادتی مرهون سببی است و سبب از نوع حجتهاست. پس سعادت مقیده با چهار سبب تحقق مییابد، این اسباب عبارتند از: بالاترین سبب عملی آن است که از حرف و صناعات سفسطه، خطابه، جدل و شعر پرهیز کند، چون مآل و غرض سفسطه آن است که قیاس و حجتی شبیه حق تنظیم شود، تا زمینه غلبه بر خصم فراهم شود و غرض خطابه آن است که شنونده را قانع کند و نفس بدون اینکه به مرحله یقین برسد به سکون تام برسد، و این کاری است که خطبا با مردم انجام میدهند. در صنعت شعر نیز شاعر غرضش ایقاع در نفس و تحریک قوه شهوانیه و غضبیه است. بدین جهت شاعر برخی اشیا را با برخی دیگر تشبیه میکند و این تشبیه ممکن است تا بدان جا برسد که امر حسن را به امر قبیح تشبیه نماید، تا مخاطب از امر حمیل و نیکو نفرت پیدا کند و غایت فرد جدلی آن است که از طریق امر مشهور بر مخاطبش غلبه کند. در مجموع غایت این صناعات، ناظر به منافع دنیوی است، البته میتوان از بعضی این حرف و صناعات، یعنی جدل، خطابه و شعر برای منافع اخروی نیز استفاده کرد، چنان که انبیا از این صناعات در جهت منافع اخروی استفاده میکردند. با ملحوظ داشتن چنین قیدی ـ در نظر داشتن منافع اخروی ـ استفاده از این صناعات امری جایز است. غزالی درباره نقش سایر علوم در دستیابی به سعادت میگوید: علومی که بهواسطه آنها سعادت علمی مفید طلب میشود به چهار قسم ـ طبیعی، ریاضی، سیاسی و الهی ـ تقسیم میشود. غرض از علوم طبیعی، معرفت عالم، ترکیب و مزاج آن، معرفت گیاهان، نباتات، حیوانات، معادن، امراض، امزجه و صلاح و فساد آنها است. ریاضیات به چهار قسم ـ هندسه، حساب، منطق و نجوم ـ تقسیم میشود. غرض هندسه آشنایی با اطوال، کمیات و مقادیر است و حساب غرضش معلوم است و غرض علم منطق، تمییز امور عقلی از محسوسات و تمییز برهان از شک در اعتقاد است و غرض نجوم معرفت افلاک، حرکات، کواکب و احکام آنها و در نهایت شناخت کائنات است. غرض الهیات، شناخت خدا، ملائکه، کتب و رسل الهی و قیامت است و غرض علم سیاست، تهذیب نفس و جلب منفعت و دفع امور مضر است. غزالی در مجموع نقش علوم مفید برای سعادت را به دو قسم کلی تقسیم میکند و میگوید: برخی از علوم مثل غذا و برخی دیگر از علوم مثل دارو برای مردم هستند. بهعنوان مثال علوم الهیات که هیچکس از آنها بینیاز نیست، برای مردم نقش غذا را ایفا میکند و علوم سیاسی ـ براساس نیازی که هر فرد بدان دارد ـ مثل دارو است. (همان: 88 ـ 87) غزالی در کتاب نفیس احیاء علومالدین، ضمن بحث وضعیت افراد بعد از مرگ، از حیث سعادت و شقاوت، سعادت را به دو قسم دنیوی (مجازی) و اخروی (حقیقی) تقسیم میکند و میگوید: مردم در آخرت به گروههای مختلف تقسیم میشوند و درجات و مراتب آنها در آخرت از حیث سعادت و شقاوت بسیار متفاوت است، همچنان که مردم در دنیا از حیث سعادت و شقاوت با هم متفاوت هستند. (همو، 2006: 4 / 2471) غزالی در کتاب العبر والشکر در ذیل بحث حقیقت نعمت و اقسام آن میگوید: ای انسان آگاه باش، هر خیر، لذت و سعادت، بلکه هر مطلوب و مؤثری نعمت نامیده میشود، اما نعمت حقیقی همان سعادت اخروی است، و ماسوی سعادت اخروی، که نعمت و سعادت نامیده میشود، مثل سعادت دنیوی ـ که ارتباطی به سعادت اخروی ندارد ـ از روی غلط یا مجاز سعادت نامیده میشود. او در ادامه میافزاید: در واقع سعادت نامیدن این امور، غلط محض است و گاهی اطلاق اسم نعمت بر چیزی صادق است، اما اطلاق آن بر سعادت اخروی صادقتر است. هر چیزی که انسان را به سعادت اخروی برساند یا در راه رسیدن به سعادت اخروی با یک یا چند واسطه کمک کار باشد، اطلاق نعمت بر آن صحیح و صادق است، زیرا انسان را به نعمت حقیقی میرساند. (همان: 2617) ذومراتب بودن سعادت غزالی بر این باور است که سعادت امری متواطی نیست، بلکه امری ذومراتب و مشکک است. او برای تبیین این مدعا مقدماتی به شکل ذیل بیان میکند: اگر کسی به اصول ایمانی ایقان داشته باشد و از جمیع گناهان کبیره اجتناب کند و فرایض شرعی را به بهترین وجه انجام دهد و بر گناهان صغیره اصرار نورزد، اگر عذابی برای او باشد، از نوع مناقشه در حساب است و در هنگام محاسبه، حسنات او بر سیئات او ترجیح دارد. اگر شخصی واجد ویژگیهای پیش گفته باشد، به تعبیر قرآن «فقد ثقلت موازینه» موازین او سنگین است و بعد از انکشاف این واقعیت برای چنین شخصی، که حسنات او در مجموع بر سیئات او برتری و رجحان دارد و بعد از فراغت از محاسبه اعمال، از حیاتی همراه با رضایت برخوردار خواهد بود. درباره چنین فردی با ویژگیهای پیشگفته ممکن است این پرسش مطرح شود، آیا چنین فردی در مجموع در زمره اصحاب یمین واقع میشود و یا در زمره مقربان خواهد بود و در جنات عدن یا در فردوس اعلی زندگی خواهد کرد؟ پاسخ به چنین پرسشی در گرو این مسئله است که ایمان چنین فردی، جزء چه سنخی از ایمان است؟ او در ادامه میافزاید: دو نوع ایمان داریم: 1. ایمان تقلیدی: افرادی که واجد چنین سنخی از ایمان باشند، معمولاً آنچه میشنوند بدون آنکه درباره آن تأمل کافی نمایند، آن را تصدیق میکنند. ایمان افراد عوام، از این سنخ است. 2. ایمان کشفی: این سنخ از ایمان، در سایه نور الهی و شرح صدر ایجاد میشود. اگر کسی واجد چنین نوعی از ایمان گردد، دارای آثار مثبت فراوانی است که از جمله آنها این است، که کل وجود ـ آنچنانکه هست ـ برای او کشف میشود و با تمام وجود این حقیقت را درمییابد که همه امور بهسوی حضرت حق برمیگردد و در عالم هستی، چیزی جز خدا، صفات و افعالش وجود ندارد. غزالی بر این باور است که اگر کسی به چنین مقامی دست یابد، در زمره مقربان حضرت حق واقع میشود و در فردوس اعلی مأوا میگزیند و در غایت قرب به ملأاعلی واقع میشود. البته بیان این نکته ضروری است که همه مقربان درگاه حضرت حق، دارای رتبه واحد نیستند، بلکه مقربان از حیث رتبه و سعادت دارای درجات مختلف ذیل هستند: 1. گروهی از مقربان جزء سابقان در مسیر حضرت حق هستند. 2. برخی دیگر از مقربان رتبه وجودی آنها کمتر و پایینتر از رتبه سابقان است. از نظر غزالی تفاوت رتبه این دو نوع از مقربان، وابسته به میزان معرفت آنها از حضرت حق است. یعنی هرچه بر میزان معرفتمقربان به حضرت حق افزوده شود، بر رتبه وجودی و میزان سعادت آنها افزوده میشود. برای اقیانوس بیکران معرفت حضرت حق ساحل و کنارهای قابل تصور نیست و در این اقیانوس سترگ معرفت حضرت حق تنها یک نقطه ممنوعه وجود دارد و آن این است که هیچکس به کنه جلال الهی پی نمیبرد. جدای از این منطقه ممنوعه، برای اقیانوس بیکران الهی، عمق و ساحلی قابل تصور نیست. غواصان در این اقیانوس بیکران هر کدام بهاندازه قوایشان و آنچه حضرت حق، در ازل برای آنها مقدر کرد به صید معارف میپردازند. و در مسیر سلوک حضرت حق، منازلی وجود دارد و برای منازل حد و اندازهای وجود ندارد، و برای سالکان راه الهی، نهایت و درجهای قابل تصور نیست، غواصان هر کدام بهاندازه توانایی و مهارتشان و آنچه خدا در ازل برای آنها مقدر کرد، به غواصی در دریای معارف الهی میپردازند. پس در سیر و سلوک در مسیر الهی و طی منازل آن حد و اندازهای نیست و برای سالکان راه الهی، نهایت درجهای قابل تصور نیست. مجموع مباحثی که درباره مقربان بیان شد، ناظر به وضعیت کسانی است که ایمان آنها از نوع ایمان کشفی است، اما کسی که ایمانش از نوع ایمان تقلیدی است و جزء اصحاب یمین است درجه او پایینتر از درجه مقربان است. البته بیان این نکته خالی از لطف نیست که همه اصحاب یمین، نیز دارای رتبه یکسان نیستند، بلکه آنها نیز بسان مقربان دارای مراتب مختلف هستند و بالاترین درجه اصحاب یمین با پایینترین درجه مقربان با هم تقارب دارند و این رتبه مختص افرادی است که از همه گناهان کبیره اجتناب کنند و به همه واجبات پنجگانه (شهادت به لسان، نماز، زکات، روزه و حج) عامل باشند. اما اگر کسی در طول حیاتش برخی گناهان کبیره از او صادر شده باشد، یا به وظایفش در مورد برخی واجبات (ارکان) اسلام عمل نکرده و نوعی اهمالکاری از سوی او صورت گرفته باشد، طریق ارتقا برای او مسدود نیست. برای چنین فردی چند وضعیت قابل تصور است: 1. اگر چنین فردی قبل از به صدا درآمدن ناقوس مرگ، توبه نصوح نماید، در سلک افرادی درمیآید که گناهی از او صادر نشده است، زیرا براساس معارف اسلامی، اگر کسی بهصورت حقیقی از گناهی توبه کند، وضعیت او بسان فردی است که اصلاً گناهی مرتکب نشده است. 2. اما اگر چنین فرد مذنبی قبل از به صدا درآمدن طبل مرگ موفق به توبه نشود و بدون توبه مرگ را در آغوش کشد، او در هنگام مرگ وضعیت خطرناکی دارد. زیرا یکی از نتایج خطرناک گناهان کبیره این است که در هنگام مرگ در ایمان فرد تزلزل پیش میآید و عاقبت بدی نصیب فرد میگردد. بهویژه اگر ایمان چنین افرادی از نوع ایمان تقلیدی باشد، احتمال این خطر فزونتر است، زیرا ایمان تقلیدی ـ حتی اگر از نوع جزمی هم باشد ـ با کمترین شک و خیالی در معرض زوال قرار میگیرد. غزالی یادآور میشود که عارف بصیر بسیار بعید است، که با چنین عاقبت بدی مواجه شود، اما هر دو دسته پیشگفته، اگر با ایمان از دنیا بروند و عفو خدا شامل حال آنها نگردد عذاب آنها را در بر میگیرد، و عذاب آنها بیشتر از نوع مناقشه در حساب است و زیادی عقاب به عوامل مختلف ذیل وابسته است. 1. مدتی که مذنب بر این گناهان اصرار میکرد، چه میزان بوده است؟ هرچه قدر مدت اصرار و ارتکاب مذنب بر گناه فزونتر باشد، بر مدت عقاب او نیز افزودهتر میشود. 2. میزان قبح گناهان در یک رتبه نیست، هرچه قبح گناهی بیشتر باشد، بر شدت عذاب او افزوده میشود. 3. گناهان از حیث نوع با هم اختلاف دارند، به همین سان عقابهای ناظر به این گناهان نیز واجد اختلاف نوعی است. غزالی بر این باور است افرادی که ایمان آنها از نوع تقلیدی و جزء بله محسوب میگردند و گناهی از آنها صادر گردیده، بعد از پایان یافتن عذاب آنها، خداوند از باب لطف و احساسش به آنها بسان اصحاب یمین و عارفان مستبصر در اعلی علیین جای میدهد. در خبر است، همانطورکه در دنیا اگر کسی کار خوبی انجام دهد، خداوند ده برابر به او پاداش میدهد، آخرین فردی که از آتش خارج میگردد، در برابر کارهای خیری که انجام داده است، خداوند ده برابر به او ثواب میدهد. (1)(همان: 2478 ـ 2477) او در ادامه بحث نکتهای را یادآور میشود، افراد از حیث موحد بودن دارای رتبه یکسان و متواطی نیستند، بلکه دارای مراتب متفاضل هستند. برخی درجه توحید آنها در حد کوه و برخی در حد مثقال و برخی در حد یک ذره است. اگر کسی در قلب او بهاندازه یک مثقال دینار از ایمان باشد، او اولین کسی است که از آتش جهنم خارج میشود. در خبر است که در روز بازپسین ندا داده میشود: هرکس در قلبش بهاندازه یک مثقال دینار از ایمان است از آتش جهنم اخراج کنید. و آخرین کسی که از آتش جهنم خارج میشود فردی است که در قلبش مثقال ذرهای از ایمان است و بین مثقال دینار و مثقال ذره، درجات متفاوتی است. او این نکته را تصریح میکند، وقتی ما درباره مثقال دینار یا مثقال ذره از ایمان صحبت میکنیم، در اینجا مراد ما طرح مباحث بهصورت ریاضی نیست، بلکه اینها در حکم ضربالمثل هستند، ما میخواهیم از این طریق مطلب راحتتر به ذهن متبادر شود. او در ادامه میافزاید: علت اصلی و عمده سقوط موحدان در جهنم، ظلمی است که آنها در حق بندگان خدا انجام دادهاند. در مورد گناهان دیگر غیر از ظلم در حق بندگان خدا، زمینه عفو و تکفیر از سوی حضرتحق بهصورت سریع فراهم میشود. (همان: 2482) برای تبیین کاملتر دیدگاه غزالی بیان چند نکته ضروری است. یک. عدم قطعیت داوری ما درباره درجات سعادت یا شقاوت افراد غزالی بعد از توضیح فراوان درباره درجات و مراتب سعادت و شقاوت افراد در روز قیامت میگوید: این اختلاف رتبهها که ما درباره اصناف مختلف مقربان، اصحاب یمین و اصحاب شمال بیان کردهایم، تنها براساس حکم به ظواهر اسباب است. او برای تفهیم بهتر مطلب از شیوه تمثیل بهره میگیرد و میگوید: این رتبه سعدا و اشقیا از سوی ما بسان نحوه مواجهه و ارزیابی پزشک از وضعیت بیماران است. او گاهی بیماری را مشاهده میکند و ارزیابی او از وضعیت بیمار این است که او رو به مرگ است و معالجه درباره او اثری ندارد. برعکس ممکن است بیماری دیگری را معاینه کند و چنین تشخیص دهد که بیماری او سبک و معالجه او آسان است. ممکن است در بسیاری موارد تشخیص پزشک با واقع مطابقت داشته باشد، و بیمار با همان سرنوشتی مواجه شود که طبیب بدان اشاره کرده است، اما در برخی مواقع نیز ممکن است عکسش اتفاق بیفتد و ارزیابی پزشک از وضعیت بیمار با واقع مطابقت ننماید. بدین معنی که به زعم پزشک، بیماری در شرف مرگ است، اما او نجات یابد، اما برعکس مریض دیگری، بیماری به ظاهر ساده و معالجه او بسیار آسان است، اما معالجه پزشک مؤثر واقع نمیشود و بیمار میمیرد. غزالی بر این باور است که چنین مواردی از اسرار خفیه الهی است و در قدرت بشر نیست که به کنه اسرار الهی پی ببرد. او یادآور میشود، در مورد وضعیت افراد در روز بازپسین از حیث نجات و رستگاری یا هلاکت و شقاوت بعینه همین نکتهای که درباره ارزیابی پزشک از وضعیت بیمار بیان کردیم، صادق است. یعنی ممکن است اسباب خفیهای در مورد نجات یا هلاک انسانها وجود داشته باشد، که هیچ انسانی از آن آگاه نباشد. از دیدگاه او اسباب خفیهای که اسباب نجات انسان را فراهم میکنند، عفو و رضای الهی و اسباب خفیهای که موجب هلاکت و نابودی انسان میشود، غضب و انتقام الهی است. بر این اساس ورای احکام ظاهری که در مورد نجات یا هلاکت انسان بیان شد، سر مشیت ازلی دخیل است که هیچ مخلوقی از آن آگاهی ندارد. بههمینجهت او به نحو مؤکد یادآور میشود که ما انسانها باید از صدور احکام قطعی در مورد بندگان خدا اجتناب کنیم و این امر را محتمل و جایز بدانیم که فرد گناهکاری ـ هرچند گناهان او بسیار زیاد است ـ مورد عفو الهی قرار گیرد و برعکس، بنده مطیعی با آنکه طاعات ظاهری او زیاد است، مورد غضب حضرت حق قرار گیرد. تقوا چون امری درونی و قلبی است، تشخیص آن حتی درباره تقوای خودش، نیز امری مشکل است. اگر فرد بخواهد درباره تقوای دیگران داوری بنماید، کاری بسیار مستصعب است. بدین جهت نمیتوان براساس تقوا یا عدم تقوای آنها درباره جایگاه آنها در روز بازپسین بهصورت قطعی و یقینی داوری کرد. البته برای صاحبدلان و ارباب بصیرت این امر مکشوف است که در هر عفوی از سوی حضرت حق، سبب یا اسباب حقی برای آن عفو وجود دراد و به همین سان هر غضبی که از سوی حضرت حق صورت میگیرد، سبب یا اسباب حقی برای آن غضب و انتقام الهی وجود دارد. البته ناگفته پیداست که اگر این اسباب خفی برای عفو یا غضب الهی وجود نداشته باشد، از عدالت حضرت حق نمیتوان بهصورت منطقی دفاع کرد. (2) او میافزاید: برای صاحبدلان مفاد آیات مبارکهای مثل: «و مَا رَبُّکَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِیدِ»؛ (3)«إِنَّ اللَّهَ لا یَظْلِمُ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ»، (4)«وَ أَنْ لَیسَ لِلْإنْسَانِ إلَّا مَا سَعَى کُلُّ نَفْس بما کَسَبَتْ رَهِینَةٌ» (5) و «إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ»، (6) با انکشافی واضح از دیدن با چشم سر، با مشاهده قلبی صورت میگیرد، زیرا چشم سر ممکن است برخی مواقع خطا کند، اما در مشاهده قلبی خطا وجود ندارد. او در مورد نظریه خویش به آیه مبارکه «مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَأَىٰ» (نجم / 11) استشهاد میکند. (همان: 2483 ـ 2482) دو. ارتباط میان حسنات و سیئات افراد در دنیا و درجات سعادت و شقاوت آنها غزالی در مسئله «اقسام بندگان از حیث دوام توبه» آنها را به چهار دسته ذیل تقسیم میکند: 1. افرادی که توبه میکنند و تا آخر حیاتشان به عهدشان وفادار هستند و بههمینجهت دیگر گناهی از آنها صادر نمیشود. 2. گروهی که بهصورت کامل همه گناهان کبیره را رها میکنند، ولی گاهی بهصورت غیرعمدی، برخی گناهان صغیره از آنها صادر میشود. 3. اشخاصی که در برابر ارتکاب گناهان مقاومت میکنند، اما گاهی وساوس شیطانی بر آنها سیطره مییابد و برخی گناهان از آنها صادر میشود. 4. گروهی که بعد از گناه توبه میکنند، اما توبه آنها حقیقی و مستحکم نیست، بدینجهت پس از مدتی توبه میشکنند و پس از شکستن توبه پشیمان میشوند و باز توبه میکنند. او در ذیل طبقه سوم این بحث را مطرح میکند و میگوید: در طبقه سوم افرادی واقع میشوند، که از گناهان خویش توبه میکنند و پس از توبه، مدتی در برابر گناهان مقاومت میکنند، اما چون ایمان آنها و به تبع آن توبه آنها مستحکم نیست و توانایی رویایی کامل با وساوس شیطانی را ندارند و بدین جهت گاهی مغلوب خواستههای شهوانی میگردند، اما پس از گناه بار دیگر توبه میکنند و روند قبلی ـ انجام گناه و توبه پس از آن ـ تکرار میشود. غزالی میگوید: افرادی که دارای چنین نفوس متزلزل و ناپایدار در برابر وساوس شیطانی هستند، به چنین نفوسی، نفوس مسوله میگویند و مفاد آیه مبارکه «و آخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِحًا وَ آخَرَ سَیِّئًا» (التوبه / 102) ناظر به چنین افرادی است. او بر این باور است که درباره چنین افراد دو حکم متفاوت ذیل قابل طرح است: 1. از آن حیث که آنها بر طاعات مواظبت میکنند و از گناهان کراهت دارند، امید آن است که حضرت حق بهسوی آنها بازگشت نماید و لطف و رحمت حضرت حق آنها را دربرگیرد. 2. اما از حیث تسویف و به تأخیر انداختن توبه عاقبت خطرناکی در انتظار آنهاست، زیرا ممکن است چنین افرادی توفیق توبه نیابند. بدین جهت میان مراتب مختلف سعادت در آخرت و اعمال خوب و بد در دنیا ـ بهحکم تقدیر مسببالاسباب ـ رابطه تنگاتنگی وجود دارد، همچنانکه میان مرض و صحت و خوردن انواع غذاها و داروها ارتباط وثیقی وجود دارد و بههمینسان میان دستیابی انسان به مناصب عالیه در دنیا و میزان تلاش و کوشش او ارتباط مستحکمی وجود دارد، بهخاطر همین ارتباط وثیق مراتب مختلف سعادت در آخرت و اعمال خوب و بد در دنیا است که قرآنکریم میفرماید: و نَفْسٍ وَ مَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَ تَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا * وَ قَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا. (شمس / 10 ـ 7) سه. تشابه و تمایز دیدگاه صوفی و فیلسوف درباره سعادت از منظر غزالی او شباهت دیدگاه فیلسوف و صوفی درباره سعادت را چنین تبیین میکند: هر دو در این حقیقت که عملی در دستیابی به کمال و سعادت انسان مؤثر است، وحدت نظر دارند، و مراد آنها از جنبه عمل، محو صفات ردیه و تطهیر و تطهیرش از اخلاق بد است. اما فیلسوف و صوفی در شیوه دستیابی به علم با یکدیگر اختلاف دارند. صوفیه در دستیابی به علم به شیوه متداول در میان علما ـ شیوه درس و بحث ـ اعتقادی ندارند و در عوض بر این باور هستند، اگر انسان صفات رذیله را از خودش دور کند و خود را از اسارت همه علایق دنیوی و مادی رها سازد و با تمام وجود بهسوی حضرت حق روی آورد، رحمت الهی بر او فیضان مییابد و سر ملکوت برای او کشف میشود و حقایق برای او ظاهر میشود انسان برای دستیابی به چنین حالتی به تصفیه قلب از رذایل و احضار نیست همراه با اراده صادق، عطش شدید به رحمت حضرت حق و انتظار رحمت الهی نیاز دارد. غزالی بر این باور است که از این طریق برای انبیا و اولیای الهی حقایق امور کشف میشود و آنها از این شیوه به سعادت دست مییابند. انبیا و اولیا با تعلم رسمی به کمال ممکن خویش دست نمییابند، بلکه آنها با زهد در دنیا و اعراض و تبری از علایق دنیوی و اقبال با تمام وجود بهسوی حضرت حق به بالاترین درجه کمال دست مییابد زیرا هرکس خود را وقف راه حضرت حق کند، خدا نیز برای او خواهد بود، و زمینه دستیابی به کمالات متعالی را برای او فراهم میکند. او در ادامه تفاوت دیدگاه عرفا با فلاسفه میافزاید: برعکس صوفیه، فلاسفه علم را بر مجاهده و برهان عقلیتر بر کشف صوفی ترجیح میدهند. او برای تبیین تمایز دیدگاه صوفیه با فلاسفه از شیوه تمثیل بهره میگیرد و میگوید پاشاهی دو گروه به یک گروه از روم و گروه دیگر از چین ـ را دعوت کرده هر دو گروه ادعا میکردند، که نقاش چیرهدست و ماهر هستند. پادشاه یکطرف ساکن را به رومیها و طرف مقابل آن را به چینیها سپرد و با پردهای ارتباط آنها را قطع کرد، هر دو گروه مشغول کار بودند. رومیها مدتها به نقاشی اشتغال داشتند، در عوض چینیها تنها به صاف کردن و صیقل دادن میپرداختند ـ به نقاشی اشتغال نداشتند ـ بعد از مدتی همزمان با ادعای پایان کار از سوی رومیها، چینیها نیز ادعای پایان کار کردند. وقتی مانع در طرف ساکن کنار زده شد، تصویر نقاشیهای رومیها با زیبایی تمام در آینه صاف و صیقلی سالن مقابل ـ چینیها ـ نمودار شد. غزالی بر این باور است که نفس محل نقش علوم الهی است و جهت اکتساب این علوم دو راه وجود دارد. یک راه نقاشی کردن بسان اهل روم است. طریق دیگر استعداد برای قبول نقش از خارج است و مراد از خارج در اینجا لوح محفوظ و نفوس ملائکه است که علوم حقیقی بهصورت دائم و پیوسته در آنها نقش میبندد، بههمانسان که اگر کسی حافظ قرآن باشد، قرآن در قلب او نقش میبندد، وضعیت سایر علوم نیز بههمینسان است. (همو، 2000: 59 ـ 56) غزالی پس از بیان تمایز دیدگاه صوفی و فیلسوف، درباره برتری یک دیدگاه بر دیگری چنین اظهار نظر میکند، اگر کسی بپرسد، کدامیک از دو دیدگاه ـ صوفی و فیلسوف برای دستیابی به سعادت و کمال ـ برتر است؟ غزالی در پاسخ میگوید: به چنین پرسشی نمیتوان پاسخ واحدی ارائه داد، زیرا در چنین مواردی، براساس حال مجتهد و مقامی که او در آن است، حکم تغییر میکند. حکمی که برای من کشف شد ـ علم حقیقی در نزد خداست ـ آن است که در چنین مواردی بیان حکم نفی یا اثبات مطلق نادرست است، زیرا براساس اشخاص و احوال مختلف آنها حکم تغییر میکند. او در توضیح این مدعا میگوید: اگر کسی سنی از او گذشته باشد و ایام جوانی به دنبا کسب علوم نبوده است، طریقه صوفیه در قیاس با روش فیلسوفان، برای او ارجحیت دارد. چنین فردی شایستهتر آن است که قلب خویش را رذایل پاک گرداند تا زمینه تابش انوار الهی در قلب او فراهم شود. اما برای جوانی که دارای نفس زکی است و برای هر دو روش ـ صوفی و فیلسوف ـ آمادگی دارد، بهتر آن است، ابتدا از روش فیلسوفان بهره گیرد، یعنی طریق تعلم علوم برهانی را پیش گیرد و در حد توان در این راه گام بردارد پس از طی این مرحله از خلق و دنیا اعراض کند، تا خداوند ابواب علوم را بر قلبش بگشاید. (همان: 63 ـ 62) نتیجه غزالی در کتاب مقاصد الفلاسفه، چیستی سعادت را به لسان فلسفی بازگو میکند و سعادت آدمی را در اتصال دایمی به عقل فعال میکند و در کتاب الجام العوام عن علم الکلام، با نگرش کلامی به مسئله مینگرد، و میان سعادت عوام و خواص تفاوت قائل میشود و میگوید: سعادت عوام در آن است، که به آن چیزی که اعتقاد جازم و قطعی دارند با واقع مطابق باشد، حال مهم نیست که با چه روشی بدین اعتقاد دست یافتند و در رساله کیمیای السعادت با روش عرفانی به مسئله مینگرد و سعادت حقیقی انسان را در سعادت قلب و معرفت حضرت حق معرفی میکند و این توجه جدی و سترگ به قلب در مسئله سعادت، در رساله معراج السالکین و بهویژه در کتاب نفیس احیاء علوم الدین، نیز مشاهده میگردد. او در عین حال بهشدت به اصول و مبانی دین مقدس اسلام پایبند است و بر همین اساس است که در رساله معراج السالکین سعادت مطلقه را سعادتی معرفی میکند که دنیا را به آخرت متصل میکند یعنی فرد هم در دنیا سعادتمند است و هم در آخرت و بسان برخی از متصوفه نیست، که کلا به بیتوجه باشند و بر همین اساس است که برای علوم طبیعی، ریاضی، سیاسی و الهی در دستیابی به سعادت حظی وافر قائل است. او گرچه سعادت را امری ذومراتب و برای ایمان کشفی، مقامی والا قائل است، و حتی سعادت مقربان را نیز امری ذومراتب معرفی میکند، اما معالوصف این توجه سترگ به ایمان کشفی، سبب بیتوجهی او به ایمان تقلیدی نمیشود و برای صاحبان چنین ایمانی نیز حظی از سعادت قائل است. اینها همه شواهدی بر توجه عالمانه او به تئوری کثرتگرایی روششناختی و رویگردانی از تز حصرگرایی روش شناختی میباشد. پی نوشت: . غزالی در ادامه بحث بهعنوان جمله معترضه مطلبی را میافزاید و میگوید: خروج از آتش جهنم وابستگی تام به توحید دارد، یعنی اگر فردی جزء موحدان نباشد، هرگز از آتش جهنم خارج نمیشود. و مراد از موحد بودن این نیست که فرد تنها با زبانش «لا اله الا الله» بگوید، زیرا لسان به عالم ملک و شهادت تعلق دارد و جز در عالم ملک منفعتی برای آن متصور نیست. به بیان دیگر اگر کسی در دنیا به زبان «لا اله الا الله» بگوید، در جامعه مسلمانان با او بسان فرد مسلمان رفتار میشود و از مزایایی که فرد مسلمان در ازدواج وارث و ... دارد، برخوردار میشود، اما در عالم آخرت صدق در توحید مؤثر است و کمال در توحید آن است که فرد همه امور را در ید قدرت حضرت حق ببیند و علامت این موحد بودن آن است فرد حوادث ناگواری که در طول حیات برای او پیش میآید، بر کسی غضب نکند، زیرا چنین فردی وسایط را نمیبیند، بلکه تنها مسببالاسباب را میبیند. (غزالی، 2006: 4 / 2482 ـ 2481) 2. البته یادآوری این نکته ضروری است، این مدعای غزالی با مبانی اشاعره درباره عدالت خداوند سازگار نیست. در این موضع غزالی از دیدگاه کلام اشعری فاصله میگیرد و به دیدگاه عرفانی روی میآورد. 3. از سوی خداوند نسبت به هیچ یک از بندگان ظلمی صورت نمیگیرد. (فصلت / 46) 4. خداوند نسبت به هیچ مخلوقی بهاندازه یک ذره بسیار کوچکی ستم نمینماید. (نساء / 40) 5. بهره و نصیب هر انسان بهاندازه تلاش اوست (نجم / 39) و هر انسانی در گرو جد و جهد خویش است. (مدثر / 38) 6. خداوند سرنوشت هیچ قومی را تا آنها به تغییر خودشان اقدام ننمایند، تغیر نمیدهد. (رعد / 11) منابع و مآخذ 1. قرآنکریم. 2. ارسطو، 1378، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه محمدحسن لطفی، تهران، طرح نو. 3. افلاطون، 1380، دوره آثار افلاطون، ترجمه محمدحسن لطفی و رضا کاویانی، تهران، خوارزمی. 4. اینتایر، السدیر مک، 1376، «اخلاق فضیلت»، مجله نقد و نظر، ش 14 ـ 13. 5. پینکافس، ادموند، 1382، از مسئله محوری تا فضیلتگرایی، ترجمه حمیدرضا حسنی و مهدی علیپور، قم، دفتر نشر معارف. 6. راسل، برتراند، 1980 م، الفوز بالسعاده، ترجمه سمیر عبده، بیروت، دار و مکتبه الحیاه. 7. غزالی، 1382، مقاصد الفلاسفه، تحقیق سلیمان دنیا، تهران، شمس تبریزی. 8. ـــــــــــــــ ، 1417 ق، 1996 م، الجام العوام عن علم الکلام، تصحیح و تقدیم ریاض مصطفی عبدالله، بیروت، دمشق، الحکمه، چ اول. 9. ـــــــــــــــ ، 1421 ق، 2000 م، میزان العمل، مقدمه، تعلیق و شرح علی بوملحم، بیجا، بینا. 10. ـــــــــــــــ ، 1424 ق، 2003 م، رساله معراج السالکین، چاپ شده در مجموعه رسائل الامام الغزالی (رساله دوم)، تصحیح و تنقیح مکتب البحوث والدراسات، بیروت، دارالفکر. 11. ـــــــــــــــ ، 1427 ق، 2006 م، احیاء علوم الدین، مجموعه 4 جلدی، ج 3، تعلیق محمد وهبی سلیمان و اسامه عموره، دمشق، دارالفکر. 12. فرامرز قراملکی، احد، 1381، روششناسی مطالعات دینی، مشهد، دانشگاه علوم رضوی. 13. ـــــــــــــــ ، 1388، روششناسی فلسفه ملاصدرا، تهران، بنیاد حکمت اسلامی صدرا. 14. فلوطین، 1366، دوره آثار فلوطین (تاسوعات)، ترجمه محمد حسن لطفی، تهران، شرکت سهامی انتشارات خوارزمی. 15. کاپلستون، فردریک، 1362، تاریخ فلسفه، ترجمه جلالالدین مجتبوی، قسمت اول و دوم، ج 1، تهران، علمی فرهنگی. 16. Brand. B. Richard, 1972, happiness, “The encyclopedia of Philosophy”, by G. E Paul Edvard. Maclillan rublishiny, V. 3. 17. Griffin J. P: 1998, happiness, “encyclopedia of Philosophy”, by G. E Edward carry. Routledge, London and New yourk, V. 4 عینالله خادمی: دانشیار دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی فصلنامه علمی ـ پژوهشی پژوهشنامه اخلاق 18 پایان متن/
94/01/20 - 05:27
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]
صفحات پیشنهادی
چیستی سعادت و اقسام آن
چیستی سعادت و اقسام آنغزالی کمال را از یک جهت به کمال بالذات و بالعرض و از حیث دیگر به حقیقی و وهمی تقسیم میکند و دستیابی به کمال حقیقی را سعادت معرفی میکند بخش اول چکیده غزالی در مکتوبات مختلف خویش تعاریف متعددی برای سعادت ارائه داده است در نظام فکری غزالی یکی از واژهبالاترین خسارت برای کشور از دیدگاه رهبر انقلاب
بالاترین خسارت برای کشور از دیدگاه رهبر انقلاب تهران - ایرنا - نفت برای ایران و بسیاری از کشورهای نفتی به جای اینکه طلای سیاه رسیدن به توسعه و اقتصاد خودکفا شود بلای سیاه و سبب ادامه میراث وابستگی به نفت سوزی شد حضرت آیت الله خامنه ای 29 بهمن ماه 1393 در دیدار مردم آذربایجان بهبالاترین خسارت برای کشور از دیدگاه آیت الله خامنه ای
بالاترین خسارت برای کشور از دیدگاه آیت الله خامنه ای نفت را که سرمایه ماندگار ما است از زیر زمین بکشیم بیرون خام خام بفروشیم به دنیا پولش را بگیریم و صرف امور جاری کشور بکنیم از این بدتر واقعاً چیزی نمی شود به گزارش جام نیوز نفت برای ایران و بسیاری از کشورهای نفتی به جدیدگاه آیتالله جوادی آملی درباره «علم دینی»
دیدگاه آیتالله جوادی آملی درباره علم دینیبا انجام کارهای صوری چون ساخت نمازخانه و مسجد در دانشگاه نمیتوان علم دینی را احیاء کرد اسلامی کردن در گروه تغییر اساسی در نگاه به علم و طبیعت و تدوین متون درسی سرآمد و هماهنگ حوزههای معرفتی و بازگشت طبیعیات به دامن الهیات است به گزارشدلایل خستگی از دیدگاه فیزیولوژی ورزشی
دلایل خستگی از دیدگاه فیزیولوژی ورزشی دلایل بروز خستگی و راههای از بین بردن آن یکی از مباحثی است که متخصصین علم پزشکی و علوم ورزشی را وادار به تحقیق در این زمینه کرده است به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران خستگی یکی از چالش برانگیزترین مباحثی است که در ورزش و زندگی روزمرانواع و اقسام خشونت و توضیحاتی در مورد آن
برخلاف تصور عام مردم خشونت علیه مردان نیز مانند خشونت علیه زنان در جامعه وجود دارد چه از نظر جنسی و چه از نظر جسمی که در این مطلب به این مطلب بیشتر می پردازیم در میزگرد خشونت علیه زنان مطرح شد در گذشته یکی از دلایل سلطه آقایان برتری اقتصادی و دستیابی به ثروت بود اما وقتی زدر گفتوگو با فارس غزالی: سال تحویل را همیشه در مشهد میگذرانم/ حضور در فیلمی عجیب و غریب
در گفتوگو با فارسغزالی سال تحویل را همیشه در مشهد میگذرانم حضور در فیلمی عجیب و غریبعباس غزالی گفت هر سال تحویل سال به زیارت امام رضا ع میروم و روزهای نخست سال را در شهر مقدس مشهد میگذرانم عباس غزالی در گفتوگو با خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری فارس گفت سال تحویگزارش فارس از رایزنیهای هستهای در لوزان عراقچی: احتمال برگزاری نشست وزرا در روز یکشنبه/تلاش میکنیم دیدگاهه
گزارش فارس از رایزنیهای هستهای در لوزانعراقچی احتمال برگزاری نشست وزرا در روز یکشنبه تلاش میکنیم دیدگاهها را به هم نزدیک کنیمعضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای گفت که احتمالا روز یکشنبه نشستی در سطح وزرای خارجه ایران و شش کشور در لوزان برگزار میشود به گزارش خبرنگار اعزامی خاحتمال برگزاری نشست وزرا در روز یکشنبه/تلاش میکنیم دیدگاهها را به هم نزدیک کنیم
عراقچی احتمال برگزاری نشست وزرا در روز یکشنبه تلاش میکنیم دیدگاهها را به هم نزدیک کنیم عضو ارشد تیم مذاکره کننده هستهای گفت که احتمالا روز یکشنبه نشستی در سطح وزرای خارجه ایران و شش کشور در لوزان برگزار میشود به گزارش حوزه سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران سید عباس عراقچیبالاترین خسارت برای کشور از دیدگاه رهبر انقلاب |اخبار ایران و جهان
بالاترین خسارت برای کشور از دیدگاه رهبر انقلاب کد خبر ۴۸۶۱۹۹ تاریخ انتشار ۰۸ فروردين ۱۳۹۴ - ۰۹ ۴۳ - 28 March 2015 نفت برای ایران و بسیاری از کشورهای نفتی به جای اینکه طلای سیاه رسیدن به توسعه و اقتصاد خودکفا شود بلای سیاه و سبب ادامه میراث وابستگی به نفت سوزی شد به گزارش ایرناآمریکا باید دیدگاه های ژئوپلیتیک خود را در قبال ایران تغییر دهد
کارشناسان آمریکایی آمریکا باید دیدگاه های ژئوپلیتیک خود را در قبال ایران تغییر دهد تهران- ایرنا- فلینت لورت و هیلاری مان لورت کارشناسان آمریکایی مسایل خاورمیانه گفتند صرف امضای توافقنامه هسته ای بین آمریکا و ایران کافی نیست آمریکا باید دیدگاه های ژئوپلتیک خود را در قبال ایدمشق، تهران و مسکو دیدگاه یکسانی درخصوص سوریه دارند
دمشق تهران و مسکو دیدگاه یکسانی درخصوص سوریه دارندتاریخ انتشار سه شنبه ۱۱ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۰ ۳۰ خبرگزاری تسنیم رئیسجمهور سوریه تصریح کرد دمشق تهران و مسکو «دیدگاه یکسانی» درخصوص جنگ ۴ ساله در سوریه دارند به گزارش تسنیم به نقل از خبرگزاری فرانسه «بشبررسی خستگی در ورزش از دیدگاه علم پزشکی
بررسی خستگی در ورزش از دیدگاه علم پزشکی خستگی در ورزش عارضه مهمی است زیرا باعث میشود که یا ورزشکار قادر به ادامه تمرینات خود نباشد و یا در صورت اصرار به ادامه تمرین از کسب نتایج مطلوب بازبماند شاهین صالحی متخصص پزشکی ورزشی در خصوص بررسی علل خستگی در بین ورزشکاران به خبرنگار ورمفاد مذاکرات را توافقنامه 24 نوامبر تعیین می کند نه دیدگاه شخصی غربی ها
مفاد مذاکرات را توافقنامه 24 نوامبر تعیین می کند نه دیدگاه شخصی غربی هاجان کری به خوبی می داند که در مذاکرات سوم آذرماه سال 1393 در شهر وین اساسا سخنی از تعیین 31 مارس به عنوان یک ضرب الاجل قطعی به میان نیامده بود در آن دور از مذاکرات صرفا مقرر شد تا طرفین تا پایان ژوئیه سال 20تعالیم اسلام برای رسیدن به سعادت و فضیلت کافی است/اسلام و اخلاق
یادداشت تعالیم اسلام برای رسیدن به سعادت و فضیلت کافی است اسلام و اخلاق شناسهٔ خبر 2524220 سهشنبه ۱۱ فروردین ۱۳۹۴ - ۱۰ ۳۲ دین و اندیشه > اسلام در جهان پیامبر ص با یاری خدا توانست درسهایی به بشر بدهد که هرگز بشر بدون آنها قادر نیست به فضیلت برسد و سعادت را تأمین کند و راه ردیدگاه بازیگر سریال «فوق سری» درباره کار با فخیمزاده
دیدگاه بازیگر سریال فوق سری درباره کار با فخیمزادهتاریخ انتشار دوشنبه ۱۰ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۷ ۳۱ بازیگر نقش اصلی سریال نوروزی «فوق سری» از همکاری با مهدی فخیمزاده اظهار رضایت کرد و گفت کارهای آقای فخیمزاده همیشه با چالش همراه است و این برای من لذت&zwعلم دینی از دیدگاه آیتالله جوادی آملی
فیلسوف و اندیشمند معاصر علم دینی از دیدگاه آیتالله جوادی آملی با انجام کارهای صوری چون ساخت نمازخانه و مسجد در دانشگاه نمیتوان علم دینی را احیاء کرد اسلامی کردن در گروه تغییر اساسی در نگاه به علم و طبیعت و تدوین متون درسی سرآمد و هماهنگ حوزههای معرفتی و بازگشت طبیعیات به د-
گوناگون
پربازدیدترینها