تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):به پاداش بهشت نمى رسد مگر آن كس كه باطنش نيكو و نيّتش خالص باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799465681




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

حمله انگليسي‌ها به جنوب كشور روي صحنه سنگلج


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: حمله انگليسي‌ها به جنوب كشور روي صحنه سنگلج
نمايش «ديدومك» از 17 فروردين ماه اجراي خود را در سئانس ساعت 20 تماشاخانه سنگلج آغاز كرده است، نمايشي كه راوي حمله انگليسي‌ها به بنادر جنوبي كشور و مقاومت مردم ايران در برابر اين تعدي است، به همين بهانه گفت‌وگويي با ابراهيم گله‌دارزاده كارگردان اين نمايش داشته‌ايم تا از لزوم اجراي اين نمايش تاريخي در اين روزهاي هنر نمايش كشور بپرسيم.
نویسنده : سپيده آماده 


نمايش «ديدومك» از 17 فروردين ماه اجراي خود را در سئانس ساعت 20 تماشاخانه سنگلج آغاز كرده است، نمايشي كه راوي حمله انگليسي‌ها به بنادر جنوبي كشور و مقاومت مردم ايران در برابر اين تعدي است، به همين بهانه گفت‌وگويي با ابراهيم گله‌دارزاده كارگردان اين نمايش داشته‌ايم تا از لزوم اجراي اين نمايش تاريخي در اين روزهاي هنر نمايش كشور بپرسيم.

آقاي گله‌دارزاده! چه شد كه واقعه‌اي تاريخي و استراتژيك از تاريخ معاصر را محور نگارش نمايشنامه قرار داديد؟
من در نمايش‌هاي قبلي هم همواره نقبي به تاريخ كشور مي‌زدم، به باور من داستان نمايش بايد ناب باشد، البته نه اينكه نوشتن نمايشنامه از يك داستان كار صحيحي نيست اما من به بكر بودن نمايشنامه معتقدم. به باور من يك نويسنده بايد داستاني جديد خلق كند و يك داستان به داستان‌هاي جهان بيفزايد. مطالعاتي كه من را وادار به نوشتن مي‌كند معمولاً خارج از دنياي ادبيات هستند و به حوزه تاريخي و اجتماعي تعلق دارند. مطالعات در اين حوزه‌ها باعث مي‌شود كه داستان‌هاي من فضايي تاريخي و اجتماعي داشته باشند و به نوعي نگاه من به تاريخ وقتي به زبان خودم ترجمه مي‌شود، بدل به نمايشنامه مي‌شود.

يكي از مهم‌ترين مؤلفه‌هاي نمايش شما رويكرد استراتژيك نمايش، مسئله نفت و حمله انگليسي‌ها به جنوب ايران است، با توجه به تحريم‌هايي ناجوانمردانه‌اي كه بيش از يك دهه از تاريخ كشور ما را با مشكلات متعدد روبه‌رو كرد، به نظر شما اين مسائل چقدر در جهان امروز قابليت بازآفريني دارد؟
يك واقعيتي وجود دارد و آن فراموشي عجيب و غريب تاريخ معاصر توسط نسل جديد ما است. بسياري از اتفاقات اين روزها به كرات در طول تاريخ در سرزمين بسيار استراتژيك ما رخ داده و اين سرزمين همواره مورد حمله قرار گرفته است. منطقه خاورميانه در طول ادوار مختلف تاريخي همواره با تعدي و چنگ‌اندازي‌هاي غربي‌ها روبه‌رو بوده است اما زماني كه به مردمان اين سرزمين مي‌نگريم، مردماني را مي‌بينيم كه تمايلي به نزاع و جنگ‌طلبي ندارند. زماني كه من به سراغ تاريخ مي‌روم، به اين فكر مي‌كنم كه بار ديگر به اين اتفاقات بازگرديم و رويدادهاي تاريخي ببينيم، شايد نسل جوان‌تر ندانند كه در دوران ملي شدن نفت چه اتفاقي افتاد و حوصله هم نداشته باشند كه كتاب تاريخ را ورق بزنند به همين دليل عدم مطالعه است كه جوانان ما نمي‌دانند چه در سرزمين ما رخ داد و بر مردم ما چه گذشت. در همين راستا من در نمايش به اتفاق‌هاي تاريخي مي‌پردازم، در اين نمايش به ماجراي جنگ جهاني دوم و حمله غربي‌ها به كشور و در نمايش پيشين هم به ماجراي دوره تاريخي پس از پايان قاجاريه و قحطي فراگير ايران پرداختم كه در اثر مرگ و مير حاصل از آن جمعيت كشور ما در مدت پنج سال به نيم كاهش يافت. من اين وقايع تاريخي را به نمايش بدل كردم تا اين اتفاقات تاريخي در مديومي سليس به مخاطب منتقل شود.

تمرين گروه از چه زماني آغاز شد؟
نمايش ديدومك 60 جلسه تمرين داشت. با توجه به اينكه كاراكترهاي داستان جز يك نفر، جنوبي هستند سعي كردم در انتخاب بازيگر از بازيگران اصالتاً جنوبي استفاده كنم. خود من هم جنوبي هستم و به لهجه و گويش و خرده فرهنگ‌هاي جنوب مشرف بودم. به همين دليل تصميم گرفتم بازيگران به گويشي در نمايش تكلم كنند كه گويش اصيل خودشان هم هست، نكته بعدي هم اين بود كه در بداهه‌پردازي و اتود‌ها سعي داشتيم خرده فرهنگ‌ها و واقعيت آدم‌هايي كه در اين قصه روايت مي‌شوند، را كشف كنيم و اين كشف مستلزم رابطه نزديك بازيگران به فضاي جنوب بود. زماني كه نمايشنامه را به بازيگران دادم از بچه‌هاي گروه جمله‌هايي شنيدم مانند اينكه رفتار اين كاراكتر شبيه پدربزرگ و اعضاي خانواده من است و اعضاي گروه بازيگري نمايش خودشان و نسل‌هاي پيشينشان را در اين نمايش مي‌ديدند. اين شد كه گروه را من از بچه‌هاي جنوبي تئاتر انتخاب كردم. البته تأكيد من بر اينكه نقش جنوبي را بازيگران جنوبي بازي كنند فرصت انتخاب من را محدود كرد و نتيجه‌اش را مخاطبان بايد بگويند.

بازيگر شمالي نمايش هم اصالتاً شمالي است؟
بله، ايشان هم اصالتاً بچه شمال هستند و در نمايش هم نقش يك جوان طبرستاني را بازي مي‌كند.

از فلسفه انتخاب نام ديدومك براي نمايشتان بگوييد.
ديدومك يك پرنده است در جنوب، زماني كه من كودك بودم و صداي اين پرنده از پنجره خانه ما مي‌آمد، مادرم رو به آسمان مي‌كرد و مي‌گفت خدا كند خير باشد و همواره صداي ديدومك براي من يادآور تشويش بود. بزرگ‌تر كه شدم دليل اين مسئله را پرسيدم و فهميدم كه يك باوري در خطه جنوب كشور وجود دارد مبني بر اينكه اين پرنده اتفاقي را ديده است و براي خبر دادن از آن، آواز سر مي‌دهد. اين ندا هم دو سو دارد يا اينكه مهمان عزيز در راه داري كه به سمتت مي‌آيد يا اينكه دزدي يا ناكسي به مال و زندگي‌ات دست‌اندازي مي‌كند و صداي اين پرنده در فرهنگ قديمي جنوبي صداي هوشيارباش است، اينكه با آواي اين پرنده ممكن است عده‌اي با پرچم سفيد براي جنگ به كشور بيايند.

به رغم اينكه نمايش محتواي تراژيك داشت اما در قالبي كاملاً كميك روايت شده بود، اين تقابل به چه دليل بود؟
فرهنگ جنوب گرم و شاد است، مثلاً در سال‌هاي دفاع مقدس ما شاهد بوديم رزمنده‌هايي كه از نقاط مختلف كشور به جنوب مي‌رفتند، خوي مردم اين منطقه را به خود مي‌گرفتند و يك شوخ طبعي و صميميت و خنده‌رويي با آنها همراه مي‌شد و من اصلاً قائل به اين نيستم كه ما تك‌ساحتي هستيم به اين معنا كه يك آدم خير است و ديگري شر، مطلق حوزه باري تعالي است و حوزه ما انسان‌ها، آميختگي خير و شر است و همه آدم‌ها طيف‌هاي مختلف دارند. نمايش ديدومك به نوعي كمدي نيست، بيان عريان و بي‌پرده خلوت يك خرده‌فرهنگ يك سري از آدم‌ها است و زماني كه اين خرده فرهنگ‌ها به عرياني به نمايش درمي‌آيند، به جنبه‌هاي كميك مي‌انجامند، ضمن اينكه من معتقدم مخاطبان بايد خود را در نمايش پيدا كنند و اگر اين اتفاق نيفتد، نمي‌تواند با نمايش ارتباط برقرار كند.

 يكي از مشكلات تئاتر كشور ما نبود نمايشنامه‌هاي ايراني است و نمايش‌هاي سالن‌هاي ما غالباً اجراهاي چند باره نمايشنامه‌هاي غربي هستند، چه شد كه تصميم گرفتيد نمايش ايراني را اجرا كنيد؟
سؤال خيلي خوبي پرسيديد، سرزمين ما سرزمين قصه است، بزرگ‌ترين داستان‌هاي جهان در همين كشور نوشته شده است، مانند هزار و يك شب و طوطي‌نامه كه بخش بيشترش فارسي است، بسياري از مجموعه داستان‌هاي كهن جهان ريشه در اين سرزمين دارد و عجيب است كه امروز ما براي اجراي نمايش بايد در كشور‌هاي ديگري به دنبال داستان بگرديم. ماركز يكي از بزرگ‌ترين نويسندگان معاصر گفته است كه سرچشمه داستان‌هايش از ايران است اما خود ما از يك كشور ديگر داستان انتخاب مي‌كنيم. وجود اين همه قصه در فرهنگ سنتي و تاريخي جامعه ما به دليل علاقه و نياز مردم كشور به قصه بوده است و اگر من امروز در توليد قصه كوتاهي كنم، چيزي از فرهنگ كشورم كاسته خواهد شد، يك مثالي برايتان مي‌زنم، ما در هزار و يك شب يا سلطان خونريز داريم كه شهرزادي براي او هزار و يك قصه تعريف مي‌كند و در پايان اين هزار و يك قصه، سلطان خونريز به شهرياري عاشق بدل مي‌شود. در سرزمين ما هر كسي كه خواسته در راه تلطيف عاطفه و توسعه مهرباني و رواج فلسفه گام بردارد، به سمت خلق داستان روي آورده است و به باور من بسياري از ناهنجاري‌هاي امروز جامعه ما به همين كوتاهي هنرمندان امروز در خلق قصه بازمي‌گردد. نمايشنامه هم همين داستان است، ما آيين‌هاي نمايشي بسياري در تاريخ كشور خودمان داريم، شاهنامه‌خواني، پرده‌خواني، شبيه‌خواني، خيمه‌شب‌بازي. يكي از دلايل گرايش به اجراي نمايشنامه‌هاي غربي اين است كه نقدها و تحليل‌هاي بسياري از اين نمايش‌ها منتشر شده و تصويرهاي بسياري از دكور اين آثار و بسياري از گروه‌هاي خارجي دفترچه كارگرداني اين اثر را هم بر روي سايت‌هاي قرار داده‌اند و شايد در اين ميان عده‌اي به دنبال لقمه حاضر مي‌گردند.



منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۹ فروردين ۱۳۹۴ - ۱۷:۱۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن