واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری پانا: پایه ریزی شبهای برره با یک دروغ خبرگزاری پانا: - مهراب قاسمخانی نویسنده فیلمنامه پس از مدتها ماجرایی را بازگو کرده که به تولید سریال «شبهای برره» به کارگردانی مهران مدیری انجامیده است.
۱۳۹۴ چهارشنبه ۱۹ فروردين ساعت 09:29
به گزارش خبرنگار فرهنگی پانا؛ مهراب قاسم خانی این ماجرا را در صفحه اینستاگرامش نوشته و اسم آن را هم «اعتراف» گذاشته است. بهانه این نویسنده برای روایت ماجرا، روز تولد مهران مدیری(18 فروردین) است.
متن کامل نوشته قاسمخانی بدین شرح است:
18 فروردین سالروز تولد مهران مدیری کارگردان و بازیگر مطرح کشورمان است و به همین دلیل مهراب قاسمخانی یادداشتی را به همین مناسبت در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است
مهراب قاسمخانی:فکر کنم اوایل سال هشتادوچهار بود که مهران مدیری،محسن چگینی و برادران گلیان پیشنهاد دادن که یک سریال جدید شروع کنیم .پیمان هم طبق معمول به خاطر حساسیت و اهمیت کار موفق شد برامون دو ماه وقت بگیره که بتونیم در زمان کافی، با دقت و وسواس سریال جدیدی را طراحی کنیم .این شد که ما رفتیم خونه و دو ماه تمام خوردیم و خوابیدیم و هیچ کاری نکردیم روز قرارمون برای تحویل طرح،پیمان اومد دنبالم و توی مسیر دفتر گلیان تازه شروع کردیم به پیدا کردن یه طرح و کلی با هم هماهنگ کردیم که اونجا بهشون چیا بگیم وسر جلسه هم با وقاحت تمام نشستیم جلوی مهران و محسن و گلیان ها و قصه ای رو که توی ماشین با هم هماهنگ کرده بودیم با آب و تاب واسه شون تعریف کردیم. وسطش هم بداهه بهش شاخ و برگ میدادیم.
منم برای این که همهچیز طبیعیتر باشه یه صفحه کاغذ بیربط توی دستم بود و وانمود میکردم که از روی نوشته دارم میخونم.خلاصه که طرح مورد استقبال قرار گرفت و همه کلی خوششون اومد. همه چی به خوبی داشت پیش میرفت تا اینکه یهو پیمان گفت ما به یه طرح دیگه هم فکر کردیم که اونم شاید بد نباشه و شروع کرد به این که ما فکر کردیم میتونیم یه برگشت داشته باشیم به نسل قبلی شخصیت های پاورچین و بریم توی برره و با زندگی و فرهنگشون از نزدیک آشنا بشیم.این وسط من گیح شده بودم که این چرا یهو داره چرت و پرت میگه و قرارمون اصلا این نبود. ولی خوب نمیشد کم آورد.این شد که دوتایی یه ربع هرچی به فکرمون رسید رو همونجا از خودمون در آوردیم گفتیم. نتیجهاش این شد که بچهها خیلی طرح رو پسندیدن و قرار شد، همون رو کار رو بکنیم. از دفتر که بیرون اومدم به پیمان گفتم اینو یهو از کجا در آوردی؟ گفت یه جا که تو داشتی حرف میزدی چشمم افتاد به یه مجله که روی میز بود و روش راجع به فیلم جنگ ستارگان نوشته شده بود و یهو به ذهنم رسید بد نیست ما هم یه همچین کاری بکنیم(توی جنگ ستارگان بعد از اکران فیلم های اولش در فیلم هار بعدی به داستان زندگی نسل قبلی شخصیت های اصلی پرداخت شده است) خلاصه اینجوری شد که سریال شب های برره شکل گرفت. البته چند هفته طول کشید که موفق شدیم یه کمی اون پرت و پلاهایی که تو جلسه گفتیم رو به هم ربط بدیم عوضش کلی بهمون خوش گذشت اون سال.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری پانا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]