واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: جمعه ۲۲ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۱
دکتر "ناصرالدین پروین" گفت: نیمی از تولید فرهنگی ما در مجلهها و روزنامههای قدیمی مدفون است. به گزارش ایسنا، در مراسم دیدار با دکتر ناصرالدین پروین (مورخ مطبوعات) که پنجشنبه (21 اسفند ماه) در محل کتابفروشی «آینده» برگزار شد، علی دهباشی ابتدا مختصری دربارهی تحصیلات و فعالیتهای "ناصرالدین پروین" از جمله تدریس علوم ارتباطات و روزنامهنگاری او سخن گفت و ادامه داد:تمام زندگی فرهنگی و علمی ایشان روی مطبوعات و تاریخنگاری گذرانده شده است،تعداد زیادی از مقالات ایشان به زبان انگلیسی است که در دایرِة المعارفهایی مانند ایرانیکا آورده شده است و تعدادی هم به فارسی. او یادآور شد:کتاب "تاریخ روزنامهنگاری ایرانیان و دیگر پارسینویسان" که در حال حاضر دو جلد از آن منتشر شده است، تنها بخش کوچکی از یک کار پژوهشی بزرگ است که ایشان روی مطبوعات فارسی کردهاند. در ادامه این دیدار "ناصرالدین پروین" درباره کتاب تاریخ روزنامهنگاری گفت: همانطور که ملاحظه میکنید، این کتاب اسمش تاریخ روزنامهنگاریست و نه فقط مطبوعات، یعنی رادیو تلویزیون و...را هم شامل میشود ، اگر میخواستم به زمان حال برسم اینترنت هم به اینها اضافه میشد. علاوه بر این فضای فرهنگی ایرانی و زبان فارسی مد نظر من بود که البته با وجود اینکه ما دچار تجزیههای ارضی هستیم، باید جلوی تجزیههای فرهنگی را بگیریم. او در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به آغاز تاریخ روزنامهنگاری فارسی،یادآور شد: روزنامهنگاری فارسی از هند شروع شد، یعنی 57 سال قبل از ایران. حوالی سال 1837 چون زبان رسمی در هند زبان فارسی بود ، انگلیسیها ناگزیر بودند حتی دادگاهها را نیز به فارسی برگزار کنند و اگر دو انگلیسی در دادگاه حاضر میشدند، جریان دادگاه آنها به زبان فارسی بود. زبان فارسی زبان فرهنگی یک اقلیت بسیار مهم از روشنفکران و همینطور زبان اداری سراسر هند بود و بخشهایی از هند هزار سال و بخش های دیگر از زمان سلاطین دهلی (لودی ها و ...)تا حدود هشتصد سال زبان فارسی، زبان رسمی بوده است. او افزود: در اولین روزنامههایی که به فارسی در هند منتشر میشد، هیچ ایرانی و مسلمانی دخالت نداشته و در واقع این روزنامههای دو زبانه (انگلیسی و فارسی) اثر انگلیسها و هندوها بودند و تا چهل پنجاه سال همین وضعیت باقی ماند. پروین با بیان اینکه تا پیش از روزنامه حبل المتین هیچ ایرانی در روزنامهنگاری نقشی نداشت،گفت: تقریبا اولین روزنامه ایرانی حبل المتین است.عثمانیها نیز قبل از ایران روزنامهای چاپ کردند که به زبان فارسی بود، در تفلیس هم که مرکز نایب السلطنه بوده روسها روزنامهای به زبان فارسی قبل از روزنامه کاغذ اخبار در ایران و در زمان فتحعلی شاه به نام تفلیسکی و دوموسکی منتشر میکردند، یعنی اخبار تفلیس ولی جالب اینجاست که آن را اول به فارسی چاپ کردند، بعد زبانش را ترکی کردند و وقتی دیدند که خواننده ندارد آن را دوباره فارسی کردند ، در آن زمان همه کسانی که زبان مادریشان ترکی بود، فارسی مینوشتند. او اظهار کرد: بعد از هند و تفلیس و اسلامبول، در ایران روزنامهنگاری فارسی شروع شد که ابتدا کاغذ اخبار بوده و بعد روزنامههای دولتی و سرانجام از دورهی مظفرالدین شاه، روزنامههای غیر دولتی و تاریخچهاش با کش و قوسها و مشکلات بسیار زیاد برای روزنامه نگاران و مجله نویسان همراه بود. در افغانستان سالها بعد از ایران ولی باز هم در زمان ناصرالدین شاه روزنامه «شمس النهار» چاپ شد که به احتمال زیاد ناشرش ایرانی بوده است. او همچنین به انتشار روزنامههای فارسی زبان در برخی از کشورهای آسیای میانه و همچنین شخصیتهای موثر در عرصه روزنامهنگاری ایرانی اشاره کرد و گفت: ما خیلیها را داشتیم که به خاطر روزنامه نگاری مشکلات بسیاری برایشان ایجاد شد که میرزا علی آقای شیرازی، فرخی یزدی و ملک الشعرای بهار از جمله این افراد هستند. ناصرالدین پروین گفت: نیمی از تولید فرهنگی ما در مجلهها و روزنامههای قدیمی مدفون است ، عنوان مثال همین بهار، من شعرهایی از او پیدا کردهام که در دیوان او نیست. بنابراین باید به داخل این روزنامهها و مجلات رفت و اینکه نشریهای اسمش چه بود و کی آمد و کی رفت فایدهای برای ما ندارد. او درباره فعالیت ملک الشعرای بهار در روزنامهنگاری اظهار کرد: بهار معمولاً به خاطر شعرها و تصنیفهایش و همچنین وزارتش در دولت قوام السلطنه مطرح است، در حالی که او شخصیت بارزی در تجددخواهی و همچنین در روزنامهنگاری دارد. بهار در زمانی که با سلطه طلبی سردار سپه در کنار مدرس و دیگران مبارزه میکرد، مشکلات بسیاری برایش به وجود آمد و حتی رضا شاه - یا عاملان او - یکی را فرستاد که او را بکشد که به اشتباه مدیر نصیحت چاپ قزوین، واعظ قزوینی کشته شد. ناصرالدین پروین همچنین درباره نقش زنان در مطبوعات نیز گفت:به زنان ما ظلم اجتماعی فراوانی شده است و امکانات زنان در روزنامهنگاری با مردان برابر نبوده است. خیلی از آنها به صورت ناشناس مطلب میدادند. البته نامهایی مانند بی بی خانم استرآبادی، همای محمودی بودهاند و از همه بالاتر صدیقه دولت آبادی که ایشان نه تنها به مسائل مربوط به جامعه بانوان ایران بلکه به مسائل روز جامعه و مسائل سیاسی نیز میپرداخت اما در اصفهان به خانه این بانوی روزنامهنگار حمله کردند و مخالفتهای بسیاری با روزنامه زبان زنان او وجود داشت. او وقتی به تهران آمد مجلهاش را فقط به مسائل زنان اختصاص داد، همچنین این بانوی بزرگوار به نمایندگی از بانوان ایرانی در مجامع بینالمللی بسیاری حضور یافت. انتهای پیام
کد خبرنگار:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]