واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
رئیس فرهنگستان هنر: افلاطون فیلسوف نیست فرهنگ > کتاب - رییس فرهنگستان هنر در نشست نقد کتاب «فارابی و فلسفه هنر دینی» اثر دکتر نادیا مفتونی گفت: بنده با مطالعه آثار افلاطون فهمیدم که او فیلسوف نیست، چون هر چند بحث فلسفی کرده است آنها را در دهان سقراط گذاشته است و آنجا که می خواهد سقراط را از خود دور کند به شعر و ادبیات روی می آورد.
به گزارش خبرآنلاین، علی معلم دامغانی در این نشست که در انتشارات سروش برگزار شد گفت: با مطالعه کتاب «فارابی و فلسفه هنر دینی» به یاد آوردم که از سالهای پیش خدمت بانو مفتونی و همسر گرامیشان ارادت داشتم، ایشان همیشه در چشم ما هستند و واقعاً نمیدانم که چه جایگاهی را برای ایشان توصیف کنم. استاد نوری دقیقا از سنی که هیچ وقت انسان گمان نمیبرد این اندازه احساس مسئولیت کند، دست به کارهای بزرگ و خطرناک زدند، برعکس انسانهایی که ظاهراً مثل ما هستند، اما به هیچ چیز رحم نمیکنند و نتایجی به بار میآورند که قابل جبران نیست. وی با اشاره به اینکه نیستی اصل هستی است و جایگاهی دارد که اگر هر کس بدان دست یابد، رشد میکند، توضیح داد: هرکس به جایی رسیده، از نیستی رسیده است. بذر را در نیستی رها میکنند تا در آینده درخت تناور شود. پیامبر مکرم اسلام حضرت محمد(ص) که یتیم و بیسواد بود در طایفه قریش، به جایی رسید که در تمام تاریخ از ازل تا به ابد، انسانی به مانند او نخواهد بود. شاعر به زیبایی درباره ایشان گفته است که: «یتیمی که ناخوانده ابجد درست / کتابخانه هفت ملت بشست» هیچ کس را در این جمع نمیشناسیم که از هستی دروغین به جایی رسیده باشد، هر کس به جایی رسیده از نیستی است! شاید در این روزگار که هستی کاذب گریبان ما را گرفته، دعوت به نیستی دعوت خوبی نباشد، چرا که نیستی را در دایره مرگ و زندگی تجربه میکنیم. رییس فرهنگستان هنر با تشریح برخی مباحث از زندگی اعجازآمیز حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) گفت: این زوج نمونه یک زندگی شگفتانگیز هستند. بنده برای خانم مفتونی احترامی بیش از آنچه تصور کنید قائل هستم، همیشه تعریفها و تمجیدهای ما درباره شخصیت ایشان بوده است اما اگر مردانه بیاندیشیم، این قدر توانایی و حوصله در چند کلمه تعریف و تمجید اصلا قابل درک نیست. در همین اجتماع چند نفر مثل بانو مفتونی و استاد نوری جلو چشم خود دیدیم و ندیدیم! شاید آن قدر اینها بزرگ هستند که به قول شمس تبریزی اگر سر بر کنیم، کلاه از سر بیافتد! بنابراین یکی از کیمیاهای جهان، نیستی است مثل کاری که خانوم مفتونی میکند. گاهی قدرتهای انسان آزاد میشود و انسان از برده بودن به بنده بودن می رسد، ولی هیچ یک از اینها پشیمانی برای دقیقهای کوشش به بار نمیآورد. معلم با تأکید بر اینکه پرداختن به فلسفه و هنر دینی در ادبیات ما دشوار است، گفت: فلسفه را هیچ گاه دنیادوستان نپذیرفتند و حتی خود فیلسوفان نیز بیشتر تخیل میکنند تا تعقل. در حقیقت فلسفه و فلسفه هنر، مفهومی است که با دشواری بسیار میتوان آن را به اهالی ادب قبولاند، چرا که در شرق یا فلسفه را نپذیرفتند یا با احتیاط با آن برخورد کردند و آن را صرفا بازی عقلانی دانستهاند. فلسفه در یونان باستان پایههایش بر شعر قرار دارد، مانند دو منظومه بلند «ایلیاد» و «ادیسه» از هومر. اندیشه در یونان با کسانی چون طالس، آغاز شد که معتقد بود پایه تمامی جهان و آن ماده اولی «آب» است. چهره این اندیشمندان چندان مفهوم نیست. این سیر اندیشه در نهایت به افلاطون میرسد که چهرهاش امروزه برای ما اندکی آشکار است. وی ادامه داد: بنده با مطالعه آثار افلاطون فهمیدم که او فیلسوف نیست، چون هر چند بحث فلسفی کرده است آنها را در دهان سقراط گذاشته است و آنجا که می خواهد سقراط را از خود دور کند به شعر و ادبیات روی می آورد. پس می توان نتیجه گرفت پس از انبیاء و اولیاء، همه مردم جهان شاعر هستند، چون با عقل دوراندیش زندگی نمیکنند و آنچه را اصل قرار دادهاند، امر و نهی دینی است. این شاعر در ادامه درباره ازدواج مفتونی و نوری گفت: بنده باز هم معتقدم که استاد نوری از همسرشان خواستگاری کردهاند و آن هم با طنازی خاصی بوده که سبب جلب توجه همسرشان شده است. در نهایت باید بگویم که مرد یعنی مرگ و زن یعنی زندگی برای همین بچهها از مادران متولد میشوند و فرزندان پس از مرگ مادرشان است که یتیم میشوند! مرد و زن آیینه یکدیگر در خانه هستند و تنها در یگانگی رسیدن است که سعادتمند میشوند. او درباره کتاب «فارابی و فلسفه هنر دینی» اظهار کرد: بنده کتاب خانم مفتونی را تحسین میکنم، اگر چه همه مطالب فارابی را تصدیق نمیکنم. من چندان با نظریات و عقاید فارابی در حوزه زیبایی شناسی موافق نیستم. افلاطون که سرمنشا تفکرات فارابی است، شاعران را به مدینه فاضله خود راه نمیدهد به دلیل آنکه سخن شاعران بر مبنای عقل نیست. فارابی که به دلیل شرح و بسط نظریههای افلاطون به «معلم ثانی» شهره شد، مدینه فاضلهای درست و دوباره شاعران را به سکونت در آن دعوت کرد. با تمام این اوصاف معلوم نیست که آن بیرون کردن و راه ندادن شاعران به مدینه فاضله بر چه مبنایی بوده و این دعوت کردن دوباره شاعران بر چه مبنایی است؟ علی معلم دامغانی ادامه داد: یکی از مسائل جالب این کتاب جنبه تمثیلی آن است که خانم مفتونی یک نمایشنامه را به عنوان نمونه در انتهای کتاب آورده اند. توصیه بنده افزودن قصه جذاب درویش خان و شرح سنگی کیمیایی به این اثر است که انتظار میرود جلد دوم این اثر در این قالب منتشر شود. 6060
کلید واژه ها: نقد کتاب - بازار کتاب - فلسفه - علی معلم دامغانی -
دوشنبه 18 اسفند 1393 - 15:10:10
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 11]