واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: این روزها اقتصاد کشور بیمار است. در این شرایط تشخیص دو نکته مهم به نظر می رسد. اول راه علاج و روش خارج شدن از شرایط بیماری و دوم هدف نهایی و مشخصات یک اقتصاد سالم. درباره راه علاج به کرات سخن گفته ایم. در این نوشتار باختصار درباره مشخصات یک اقتصاد سالم صحبت می کنیم.
به گزارش تراز ،یکی از اصول اولیه اقتصاد سالم، حیات و قابلیت رشد و نمو ثروت است، همان طوری که از شرائط اولیه یک اجتماع سالم اقتصاد سالم است. اقتصاد سالم یعنی اقتصاد قائم به ذات و بیعیب و غیرقائم به غیر. جامعه باید بنیه اقتصادی سالمی داشته باشد، مبتلا به کم خونی اقتصادی نباشد و اگرنه، مانند یک مریض کم خون و یا مریضی که دستگاه قلب و جهاز دمویهاش خراب است همیشه مریض خواهد بود. گمان نمیرود هیچ عالم و بلکه هیچ عاقلی منکر لزوم و ضرورت اقتصاد سالم باشد.
از نظر اسلام هدفهای اسلامی بدون اقتصاد سالم غیرقابل تأمین است. اسلام میخواهد که غیرمسلمان در مسلمان تسلط و نفوذ نداشته باشد. این هدف هنگامی میسر است که ملت مسلمان در اقتصاد نیازمند نباشد و دستش به طرف غیرمسلمان دراز نباشد، و الا نیازمندی ملازم است با اسارت و بردگی، هرچند که اسم بردگی در کار نباشد. هر ملتی که از لحاظ اقتصاد دستش به طرف ملت دیگر دراز باشد اسیر و برده او است و اعتباری به تعارفهای دیپلماسی معمولی نیست.
یکی از شاخصه های توسعه یافتگی، رشد اقتصادی است که این امر نیز به سالم بودن سیستم اقتصادی در آن کشور بر می گردد. در کشورهای رشد یافته، بکارگیری سیاست های مناسب اقتصادی از اولویت خاصی برخوردار بوده، به گونه ای که وجود رشد اقتصادی مستمر و کنترل نرخ تورم از ویژگی های یک اقتصاد سالم محسوب می شود
اسلام مکاسب محرمه دارد، قبل از هر مسئلهای در مکاسب، مکاسب محرمه را عنوان میکند، فروختن بت و صلیب را حتی به غیرمسلمانان تحریم میکند، فروختن شراب و لات قمار و وسائل گمراهی را مطلقا تحریم میکند، فروش کتب ضلال را تحریم میکند، پس در عین اینکه اسلام طرفدار ازدیاد ثروت است و ثروت را وسیله تأمین هدفهای عالی خود میداند، به همین دلیل که هدف، عالیتر از خود ثروت است راه دآرمد را تمایلات و تقاضا نمیداند، مصلحت را راه میداند، اما در اقتصاد جدید اینگونه محدودیتها وجود ندارد، خصوصا اقتصاد سرمایه داری، از صادراتشان میتوان حقیقت را فهمید که از مملکتهای نیازمند مثل ایران چه میبرند و چه تحویل میدهند. مطلب دیگر اینکه همان طور که نباید از هر راهی به دنبال ثروت بود، نباید سیستم اقتصادی به شکلی باشد که رشد و نمو را متوقف و فلج کند و جلوگیری نماید.
از جمله چیزهایی که مانع رشد است به عقیده ما تز " کار به قدر استعداد و مخارج به قدر احتیاج " است که لازمه اش اشتراک مردم در منافع یکدیگر است. این چند عیب دارد: اولا برخلاف فطرت و طبیعت است. پیوستگی طبیعی افراد بشر به حد اجزاء یک پیکر نیست. ثانیا این خود نوعی استثمار است. ثالثا جلوی فعالیت و نشاط را میگیرد، بشر آنگاه نشاط کار پیدا میکند که بداند نتیجه کارش به خودش برمی گردد.
خوشا به حال اجتماعی که سیستم اقتصادیش به شکلی باشد که راه درآمد منحصر باشد به فعالیت، و آثار فعالیت فرد هم مخصوص خودش باشد، بدا به حال اجتماعی که کار در آن اجتماع صرف نمیکند اما بورس بازی و کارهای غیر تولیدی و کارهای انحرافی در آن صرف بکند، و بالاخره فعالیت مفید و سالم راه درآمد نباشد، و نیز بدا به حال اجتماعی که هر چند راه درآمد غیرمشروع را بسته است اما راه درآمد مشروع را از نظر شخصی نیز باز نگذاشته و تز کار به قدر استعداد و خرج به قدر احتیاج را پیش کشیده است. اسلام که آیین برتر است هم طرفدار مالکیت اختصاصی است و هم تربیت ایمانی دارد و راه درآمد غیرمشروع را بسته است.
امید است که با اتخاذ واقع گرایانه سیاست های اقتصادی به ایجاد اقتصادی سالم کنیم. سال 92 آخرین ماه های استقرار دولتی است که روی کار آمدنش مقارن با شروع اجرای چشم انداز بیست ساله بود. سندی که افق بلندمدت اقتصاد کشور را ترسیم می کند. این سوال بعد از 8 سال مطرح می شو که چه انداز در جهت تحقق اهداف چشم انداز حرکت کرده ایم. شاید پاسخ به این سوال درجه سلامت اقصتاد کشور را معین کند.
منبع: تبیان
دوشنبه 18 اسفند 1393 ساعت 13:15
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9]