محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803104344
/بسته گزارشی روزانه فارس/ باکری‌ها رفتند یا ماندند؟ مسئله این است.../ آنچه در جامعه اسلامی راه ندارد فقر نیست، «قبول فقر» است
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: /بسته گزارشی روزانه فارس/
باکری‌ها رفتند یا ماندند؟ مسئله این است.../ آنچه در جامعه اسلامی راه ندارد فقر نیست، «قبول فقر» است
جعل یک سخن مهم امام راحل درباره هاشمی و «سودان جنوبی» عبرتی برای فهم بدعهدی آمریکا از جمله مطالب امروز بسته گزارش تحلیلی فارس است.
بسته گزارش تحلیلی روزانه فارس به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابه‌لای رسانه‌های کشور می‌پردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیل‌های موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است. *** باکری‌ها رفتند یا ماندند؟! مسئله این است... آقای محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، اخیراً در مراسم گرامیداشت شهیدان حمید و مهدی باکری در وزارت کشور طی سخنانی گفته است: حمید و مهدی باکری، حسین خرازی، شفیع‌زاده و علی تجلایی هر کدام از قهرمانان و صالحین دوران جنگ تحمیلی با ویژگی‌های خاصی هستند. به گزارش مشرق، او افزوده است: سؤالی که باید اکنون جامعه به آن پاسخ بدهد این است که چرا باکری‌ها دیگر تکرار نمی‌شوند. مشکل ما کجاست؟ رضایی تصریح کرده است: اکنون این شهیدان از ما انتظار دارند...افرادی همچون باکری‌ها ساخته شوند و از انقلاب اسلامی و دین دفاع کنند. *صحبت آقای رضایی که البته انعکاس گسترده‌ای نیز در رسانه‌های کشور یافته است؛ سبب تصوّر این معنا می‌شود که امثال شهیدان عزیزی همچون باکری و خرازی و دیگران بعد از جنگ تحمیلی تکرار نشده‌اند و البته با روند کنونی شاید هم تکرار نشوند! این معنا البته معنای صحیحی نیست. اولاً ارائه تصویری آسمانی و غیر قابل دسترس از هیچیک از شهدای عزیز دفاع مقدس کار صحیحی نیست. چه اینکه ارزش شهادت و شأن شهید نیز همین است که او از ناسوت به لاهوت رسیده، قیود و اغلال پیرامون خود را دریده و جملگی به حق پیوسته است. ثانیاً شهدای عزیز ما ساخته‌های مکتب و قلم‌هایی منبعث شده از تفکر پویای شیعه بوده‌اند. تفکری که شهدا رفتند تا بماند و البته مانده است و خواهد نیز ماند. اکنون آیا درست است، بگوییم مکتبی که شهدا نیز در آن تربیت شده و خدایی شدند؛ دیگر توانایی تربیت و برونداد امثال باکری و همت و خرازی و بقیه را ندارد؟! و ثالثاً به تجربه و بویژه پس از سال‌های جنگ تحمیلی و حتی اکنون که حدود 26 سال از پایان جنگ می‌گذرد؛ دریافته‌ایم که امثال باکری‌ها و همت‌ها و میرحسینی‌ها و فهمیده‌ها؛ نه اکنون که در طول تمام این سال‌ها و نه یک‌بار که هزاران بار تکرار شده‌اند. آقای رضایی که از مقاومت جانانه مهدی باکری در ساحل دجله سخن می‌گوید قطعاً نباید از یاد نبرده باشد؛ مقاومت جانانه جوانان شهیدی که در طول جنگ بوسنی و هرزگوین (که به گفته مقام معظم رهبری از جنگ هشت ساله هم مهمتر بود) از ایران به قلب اروپا رفتند و آنقدر در سنگر جهاد برای دفاع از امت اسلام و پیشبرد اهداف جهانی امام روح‌الله مقاومت کردند تا به لقای الهی و ساحت عند ربّهم یرزقون شتافتند. دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام آیا فراموش کرده است 5 هزار شهید نیروی انتظامی، وزارت اطلاعات، سپاه پاسداران و کمیته‌های انقلاب اسلامی را که در مبارزه با شرارت مسلحانه و ناامنی و مواد مخدر در بیابان‌های داغ کشورمان، به گمنامی جنگیدند و به گواه فرماندهان عملیات سپاه در شرق کشور؛ مظلوم‌تر هم بودند؟! باکری فقط در دجله نبود. باکری در خیابان‌های زاهدان و در مقابل مسجد جامع این شهر هم در وجود شهید «محمد گلدوی» تکرار شد وقتی عامل تروریست بمبگذار را در آغوش کشید و جان ده‌ها نفر را به قیمت جان خودش نجات داد. حسین خرازی هم قبل از آن در وجود شهید اسماعیل‌بیگی تکرار شده بود در لحظاتی که می‌خواست مانع عبور کاروان مواد مخدر شود اما به این قیمت که اشرار با گلوله، بند بند پیکرش را از هم جدا کردند. و لابد می‌پذیریم که همت و میرحسینی و احمد کاظمی و حاج یونس زندگی‌آبادی و طائی و صدها هزار شهید دیگرمان هم به کرّات در وجود شهدای عزیز مدافع حرم تکرار شده‌اند که این روزها از سوریه تا عراق؛ همانند ظهر عاشورا در مقابل تیرهای کینه قرار می‌گیرند و مثل گل پرپر می‌شوند تا نکند ساحت پاک آ‌ل‌الله به رجس نفس شوم تکفیری‌ها و نانجیبان آلوده گردد. و همه‌ی مسئولان فرهنگی و اجرایی کشور باید بدانند که اگر رخدادی مثل فتنه سال 88 (که به اذعان مقامات کشور از جنگ هشت ساله هم سخت‌تر بود) با حماسه 9 دی و در یک روز خدایی از جانب مردم ایران پاسخ گفته می‌شود و شکست می‌خورد؛ پس یقیناً به مدد تعالیم مکتب شیعه و عملگری‌های صحیح حوزه و افراد و نهادهای دلسوز و بصیر، هزاران هزار باکری و قاسم سلیمانی و محسن رضایی در این کشور تربیت شده و نفس می‌کشند. باکری‌ها بارها تکرار شده‌اند. چشم‌ها را باید شست... *** هاشمی رأی مردمی دارد یا ندارد؟! جعل یک سخن مهم امام راحل درباره هاشمی رفسنجانی رسول منتجب‌نیا، قائم مقام حزب اعتماد ملی در بخشی از گفت‌وگوی خود با شماره روز شنبه روزنامه آرمان امروز گفته است: آقای هاشمی اگر کاندیدای پست خاصی شوند رای بسیار بالایی را خواهند داشت. او همچنین تصریح کرده است: امام نسبت به آقای هاشمی آن مرتبه از اعتماد را داشت و فرمودند تا هاشمی هست انقلاب هم هست. *درباره میزان رأی افراد در جامعه و میزان برخورداری آنها از پایگاه اجتماعی؛ باید بصورت مدلل و با شاهد و دلیل سخن گفت نه با استمزاج و نظراتی که هرگز اثبات نخواهند شد. آقای هاشمی رفسنجانی در دو انتخابات مردمی اخیری که در نظام جمهوری اسلامی ایران واجد صلاحیت شناخته شده و شرکت کرده است؛ طی هیچکدام نتوانسته حائز «رأی بسیار بالا»! از جانب مردم شود. ایشان در انتخابات مجلس ششم نفر سی‌ام لیست تهران شد و بعدها از جانب اطرافیان ایشان اینطور اظهار شد که در این انتخابات تقلّب شده است. آقای هاشمی همچنین در انتخابات ریاست جمهوری سال 84 نیز با آنکه از دو سال قبل تصریح کرده بود در انتخابات شرکت نمی‌کند؛ اما بعنوان کاندیدا حضور یافت و در مرحله دوم انتخابات از محمود احمدی‌نژاد شکست خورد. در پی آن شکست هم از جانب ایشان بصورت تلویحی و از جانب نزدیکانشان بصورت صریح بیان شد که پای تقلّب در میان بوده است. آقای هاشمی رفسنجانی در سال 92 نیز حائز صلاحیت کاندیداتوری شناخته نشد و از دور رقابت‌های مربوط به کسب پست ریاست جمهوری کنار رفت. گفتنیست، در همین زمینه، محمدجواد لاریجانی اخیراً در نشست دبیران حزب مؤتلفه طی سخنانی گفته است: «بخشی از اصلاح‌طلبان می‌گویند آقای هاشمی رفسنجانی خیلی خوب است، اینکه یک جریان سیاسی حرفی برای گفتن نداشته باشد و کفگیرش ته دیگ خورده باشد، می‌گوید فلان فرد خوب است. بحث ما خوبی و بدی نیست بلکه عملکرد افراد در زمینه های مختلف است» درباره جمله اظهار شده از سوی منتجب‌نیا مبنی بر اینکه امام(ره) فرمودند تا هاشمی هست انقلاب هم هست! نیز اشاره‌ی غلط او به جمله‌ای از امام راحل است که پس از ترور آقای هاشمی در سال 1358 بیان گردیده. جمله دقیقی که امام راحل در این باره فرموده‌اند این است: «هاشمی زنده است چون نهضت زنده است» و فی‌الواقع تدبیر آن یار سفر کرده نیز این بود که هیچگاه سرنوشت انقلاب را به زلف هیچ شخصی گره نزند و نگوید چون فلانی هست پس انقلاب هم هست! گفتنیست که این جمله مشهور امام راحل تاکنون چندین مرتبه از جانب اطرافیان و فرزندان آقای هاشمی جعل و در محضر رسانه‌ها و افکار عمومی نیز بیان شده است. این در حالی است که آقای هاشمی نسبت به این تحریف‌های آشکار موضع خاصی را اتخاذ نکرده است. *** آنچه در جامعه اسلامی راه ندارد فقر نیست، «قبول فقر» است سیدحسن خمینی در دیدار با مسئولان کمیته امداد امام خمینی(ره) طی سخنانی با اشاره به موفقیت‌های اقتصادی در دولت امیرالمؤمنین علی(ع) گفته است: در جامعه علوی فقر راه ندارد. به گزارش اعتماد، او تصریح کرده است: مسئولیت نظام اسلامی مبارزه با فقر است. *مشخصاً و با استناد به روایت مختلف و ادله عقلایی می‌توان گفت که حرف آقای خمینی صحیح نیست و آنچه که در جامعه اسلامی و حکومت علوی راه ندارد؛ بی‌عزمی و بی‌انگیزگی مسئولان حکومت برای مبارزه با فقر است نه خود فقر. در واقع اگرچه فقر در جامعه علوی بصورت عمومی راه ندارد اما بروز آن امری طبیعیست که در فرایندهایی ممکن است برای هرکسی و در هر نوع حکومتی اتفاق بیافتد. لذا این نحو بیان که فقر هیچ راهی در جامعه علوی ندارد! صحیح نیست و اینطور به خواننده و بیننده القا می‌کند که خدای نکرده میان حکومت جمهوری اسلامی و مشی حکومت علوی فاصله وجود دارد. همچنین از باب تذکر باید اشاره کرد که متأسفانه طی ماه‌های اخیر جریانی در کشور و در دامان یک جریان سیاسی خاص به راه افتاده است که قصد القای ناآکارمدی، استبداد نمایی، فروپاشی اخلاقی و مفسدنمایی از نظام اسلامی را دارد. جریانی که در کلیدواژه‌های خود از کمرشکن و فلج‌کننده بودن تحریم‌ها سخن می‌گوید، مدعی تأثیرگذاری فراوان تحریم‌ها بر زندگی مردم ایران است و حتی از این می‌گوید که بزرگترین فسادهای قرن در جمهوری اسلامی رخ داده است. جریان مذکور همچنین از این می‌گوید که علت انقلاب مردم ایران در سال 57؛ نارضایتی از حکومت پهلوی به دلیل استبداد و فساد! بود. بازتکرار سخنان این جریان خاص و پژواک آنها در کلام دیگران امری قابل تأمل است. *** «سودان جنوبی» عبرتی برای فهم بدعهدی آمریکا این تصویر را شبکه خبری الجزیره از اوضاع مردم در بخش‌هایی از کشور سودان جنوبی و زندگی کودکان این کشور در میان آلودگی‌های نفتی منتشر کرده است. کشوری که 70 درصد منابع نفتی کشور سودان را در خود جای داده است و چند سال قبل با دسیسه آمریکا و پس از تجزیه سودان بزرگ به دو قسمت شمالی و جنوبی بوجود آمد.
فی‌الواقع توطئه آمریکا برای سیطره بر منابع نفتی سودان با استفاده از دسیسه سیاسی و شارژ شورشی‌های جدایی‌طلب امری محرز بود؛ اما این مسئله آنطور که باید توسط آگاهان سیاسی و مردم سودان فهم نشد و دست آخر؛ امر نامطلوب یعنی «تجزیه»! در سودان شکل گرفت. اکنون دست‌های مشتهی آمریکا مانده است و منابع نفتی سودان جنوبی و البته هزاران نفر مردمی که در فقر و گرسنگی و ناامنی سودان جنوبی می‌زی‌اند و کسی سرنوشت مطلوبی را تا زمان استیلای آمریکا! برای آنها متصوّر نیست. انتشار این تصاویر جسته و گریخته از اوضاع واقعی کشور سودان جنوبی در حالی است که شبکه صهیونیستی رسانه‌های جهانی، روایت دیگری را از سودان جنوبی مطرح می‌کنند. آمریکا هیچگاه در طول تاریخ به کسانی که به او اعتماد کرده‌اند؛ چیزی غیر از «عهدشکنی» هدیه نداده است.
93/12/17 - 13:34
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 36]
-
سیاسی
پربازدیدترینها