واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
روزهایی که پنج وجبی دیگر پنج وجبی نبود! فرهنگ > کتاب - مجموعه داستان کودکانه «روزهایی که پنج وجبی یک زرافه کوچولوی کوچولو بود» نوشته زهره پریرخ با انتشار جلدهای هفتم تا نهم تکمیل شد.
به گزارش خبرآنلاین، سه مجلد نهایی از مجموعه ۹ جلدی «روزهایی که پنج وجبی یک زرافه کوچولوی کوچولو بود» را به قلم زهره پریرخ منتشر شد. در این مجموعه داستانی که درباره زندگی یک زرافه کوچک می گذرد، مفاهیم آموزشی و علمی به زبان کودکانه درج شده که کودک با مطالعه داستانها میتواند به آن دست یابد. داستان درباره یک بچه زرافه است که خلاف همه زرافهها، بسیار کوچک است و روند رشد او هم بسیار کند است. در این داستان ها تمامی خویشاوندان زرافه کوچک به او کمک میکنند تا رشد کند و او در طی داستان به طور تدریجی از نظر روحی و جسمی متفاوت میشود. مخاطب این مجموعه کتاب نیز کودکان گروههای سنی «ب» و «ج» معرفی شده اند. این مجموعه با تصویرگری امیر خجسته و گرافیک مسعود طاهری منتشر شده است. استفاده از تکنیک نقاشی با آبرنگ و استفاده از رنگ های گرم تصاویری جذاب برای این مجموعه خلق کرده است. سوره مهر تاکنون مجلداتی از این مجموعه را با عنوان «مامان جان پرنده»، «روزهایی که پنج وجبی دیگر پنج وجبی نبود» و «دایی جان ورزشکار» را منتشر کرده است. همچنین کتاب های دیگر این مجموعه شامل «چرا پنج وجبی»، «زن عمو بیشتر بیشتر»، «درست مثل عمه جان شاعر»، «عموجان دوستی»، «خاله جان دلسوز»، « «مادر بزرگ و پدربزرگ فراموش کار» است. این ناشر مجموعه کتاب های «روزهایی که پنج وجبی یک زرافه کوچولوی کوچولو بود» را با قیمت 7هزار تومان روانه بازار نشر کرده است. بنابراین گزارش، کتاب «روزهایی که پنج وجبی دیگر پنج وجبی نبود» نهمین جلد از مجموعه «روزهایی که پنج وجبی یک زرافه کوچولوی کوچولو بود» است. در این کتاب ماجرای بچه زرافهای را بیان میکند که چون در زمان تولدش بسیار فسقلی و کوچک بوده به نام «پنج وجبی» معروف شده است اما حالا دیگر «پنج وجبی» پنج وجب نیست و بسیار بزرگتر شده است. حالا دیگر پنج وجبی، پنج وجب از پدر و مادرش بلندتر است...
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «یک روز صبح وقتی پنج وجبی از خواب بیدار شد، باباجان زرافه را دید که چند تا جوانه سبز را نشان کرده است و دورخیز کرده است تا برگهای سبز را بخورد. پنج وجبی از جا بلند شد. خیزی برداشت و جلو چشمهای حیران باباجان زرافه با یک لیس جوانهها را هام کرد. باباجان زرافه سری تکان داد و چشمکی زد؛ یعنی «حالا صبحانه مرا میخوری! نشانت میدهم.»...»
زهره پریرخ، نویسنده کودک ونوجوان در سال 1337 در مشهد به دنیا آمد. وی تا به حال کتابهای زیادی را در حوزه کودک و نوجوان منتشر کرده که از آن جمله میتوان «دو فسقلی»، «یواش برو یواش بیا»، «لولو پشمالو و کرم کوچولو»، «دستمال خال خالی»، «بازی با آوا بازی با الفبا» و «میراث فرهنگی ایرانیان» را نام برد.
6060
شنبه 16 اسفند 1393 - 18:31:16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]