واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فارس گزارش میدهد
روزهای سخت فصلی بیجار/درد دلهای کارگران فصلی همه از یک جنس است
کارگران فصلی بیجار زندگی خود را در تلاطم دریایی از بیتوجهی و کمبودها، نبود امید به آینده و بیانگیزگی سپری میکنند.
به گزارش خبرگزاری فارس از بیجار، میدان طالقانی شهر بیجار همه روزه محل تجمع افرادی است که برای امرار معاش خانواده و کسب روزی حلال تلاش میکنند و تمام فکر و ذکرشان تأمین مایحتاج خانواده است. دستان پینهبسته و کمرخمیده کارگرانی که با وجود کهولت سن و کار و مشغلههای سخت اکنون روزگار سخت قدشان را همچون کمانی از رنجها خمیده کرده است و همچنان جویای کار هستند تا سربار کسی نشوند، دل هر بینندهای را به درد میآورد. بیل، کلنگ و فرغون وسایل کارشان است، که اگر چه بارش برف و باران امسال اندک است، اما همچنان دم از بیکاری میزنند! دستان پینهبسته و کمرخمیده کارگران فصلی نشان از گذران روزگار سخت و طاقتفرسایی دارد که بر آنان گذشته است، چهره غمگینشان از نبود کار در فصل زمستان و پاییز حرفها برای گفتن دارد، آنان در پی امرار معاش و تأمین مایحتاج خانواده هستند، اما دریغ از کاری مناسب برا آنان در زمستان و پاییز. درد دلهای کارگران فصلی همه از یک جنس است! مرد جوانی که خود را کارگر ساختمان معرفی میکند میگوید: مدتی است صبحها از ساعت 7 تا 14 ظهر اینجا مینشینم که شاید فرجی شود و سر کار بروم اما افسوس... حیدر محمدی ادامه میدهد: متأسفانه کارگری هم به صورت پیمانکاری درآمده! و پیمانکاران کارگرانی از شهرهای دیگر حتی برای انجام کارهای ساختمانی میآوردند و ما بیجاریها نظارهگر آنان هستیم. جوان دیگری با چهرهای غمگین وارد بحث میشود و میگوید: درآمد ماهیانه ما مبلغ ناچیزی است، ای کاش انرژی که صرف کارگریهای جزئی میشد در کارخانه یا جای دیگری صرف میشد که حداقل بیمه یا امیدی به آینده بود. پسر جوانی از افراد حاضر در میدان طالقانی که هم صحبت با مردی میانسال بود، گفت: پدرم کارگر است و من با وجود اینکه در حال تحصیل هستم برای کمک به پدرم و کم کردن از بار مشکلات زندگی جاهای بسیاری جویای کار شدم اما متأسفانه حتی موفق به یافتن کاری در زمینه کارگری ساختمان که اندکی سرشته دارم، نشدم. رضا قنبرلو از استعداد خود در زمینه تعمیر لوازم خانگی سخن میگوید: متأسفانه هزینهای برای اجاره مغازه و شروع به این حرفه ندارم و هر جا که جویای کار شدهام تضمین میخواهند! او میگوید: قشر کارگر جامعه هیچ امنیتی به لحاظ کاری ندارند، چرا که حامی ندارند و اگر روزی نانآور خانهشان توان کارکردن نداشته باشد برای گذاران زندگیشان لنگ میمانند. تیمور محمدنژاد میگوید: نداشتن امنیت شغلی و ترس از کارافتادگی، بیماری و فرسودگی که به دلیل مشقت کاری دامنگیر کارگران فصلی است، همواره آرامش روحیشان را تحتالشعاع قرار میدهد. بدون شک این کارگران از مظلومترین اقشار جامعه هستند که هیچ تضمینی برای آینده خانوادهشان نیست و هزینههای بالا و سنگین زندگی توان بیمه کردن و حتی اندکی پسانداز را از آنان ساقط میکند. اگر هم موفق به اندکی پسانداز در فصول کاری شوند، به دلیل بیکاری در فصول سرما اندک پساندازشان نیز خرج امرار معاش زندگی میشود و در کل آینده آنان در زمینه مسائل مالی زیاد مطمئن نیست. بیمه؛ رویای کارگران فصلی بیجار با وجود آنکه طی سالهای گذشته تعداد قابلتوجهی از کارگران ساختمانی در سطح کشور بیمه شدند، اما به دلیل مشکلات پیش آمده طی یکی دو سال اخیر ادامه این روند به کندی صورت میگیرد. این موضوع اثرات نامبارک خود را بر وضعیت شغلی و کاری کارگران ساختمانی این شهر نیز گذاشته است و موجب شده تا آنها در هالهای از ناامیدی و استرس روز را به شب برسانند. ترس از اینکه هر روز که بر سر کار "اگر کاری باشد" بروند و در هنگام آن دچار سانحه نشوند از یک سو و هراس از آنکه در صورت بروز سانحه و حتی خدای ناکرده فوت آنان وضعیت خانواده و فرزندان این کارگران چه خواهد شد موجب افزایش رنج و مشقت برای زندگانی این طبقه زحمتکش شده است. کارگران فصلی در بیجار معمولاً در ماههای سرد سال بیکار هستند و درآمد روزانه آنها به شرایط آب و هوایی بستگی دارد. در شهری که اشتغال پایدار در حوزه صنایع وجود ندارد آن هم با توجه به مخازن و معادن غنی و مهاجرت بالا به دلیل درآمدهای پایین و نبود کار، ما و مسئولان را مکلف به اجرایی کردن پیام مقام معظم رهبری در سفر پر خیر و برکتشان به دیار گروس که فرمودند "بمانید و بیجار را آباد کنید"، میکند و این مهم در سایه کار و تلاش و همکاری مردم با مسئولان در راستای جذب سرمایهگذار و استفاده از ظرفیتهای اشتغالزایی شهرستان است. بیکاری، کار را به جایی میرساند آنهایی که توان رفتن ندارند در سختترین شرایط در یکی از سردترین شهرهای ایران به هر ماشینی که از مسیرشان عبور میکند نگاهی پرحسرت داشته باشند تا شاید برای کندن و یا پر کردن چالهای، حمل بار و کارهای دیگر فرصتی نصیباشان شود و روزیشان را کسب کنند. درد دلهای کارگران فصلی بسیار و مجال نوشتن بیش از این نیست...! فقط اینکه دردهایشان چشم بینا و گوشی شنوا میطلبد. انتهای پیام/79015/
93/12/16 - 07:46
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]