واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
فعالیت میسیونرهای مسیحی در ایران، به زمانهای بسیار دور باز می گردد؛ بنا به نقل برخی از منابع به زمانی که مسیحیت سالهای آغازین ظهور خود را در میان مردم می پیمود.
در همان منابع آمده است که مبلغان چه بصورت فردی و چه با هیئتهای همراه از حدود قرن دوم میلادی به طور مستمر فعالیت خود را در ایران آغاز کردند. در دوران معاصر، فعالیت میسیونرها در ایران، شکل خاص و گسترده تری یافت. با گسترش آیین پروتستان و سازمان یافتن انجمنهای تبلیغی در اواخر قرن 18 میلادی در ساختار جوامع زنان مسیحی، تحولی به وجود آمد. این گروه از زنان مسیحی نیز همانند سایر افراد مبلغ آیین مسیحیت مایل بودند فعالیت خود را به کشورهای دیگر گسترش دهند. در واقع انجمنهای تبلیغی نه تنها فعالیت زنان مبلغ را منع نکردند بلکه از آن استقبال هم نمودند؛ چرا که زنان مبلغ می توانستند به درون خانه ها راه یافته با زنان معاشرت و آیین خود را به ایشان تبلیغ کنند. آنان در درون خانه ها به دور از چشم مخالفان و منتقدان بهتر می توانستند اهالی خانه را به معتقدات خود متمایل نمایند. در واقع نیاز به حضور زنان مبلغ در جوامع شرقی خاصه جوامع مسلمانان برای پیشبرد مقاصد تبلیغی (کلیسای مسیحی) بیش از سایر نواحی جهان احساس می شد. در آغاز قرن 19 میلادی، اولین مبلغان زن در جوامع شرقی، همان همسران مبلغان مرد بودند که در این نواحی به فعالیت مشغول بودند، اما به تدریج زنان مبلغ ساکن اروپا و آمریکا، آمادگی خود را برای فعالیت امور تبلیغی در کشورهای دیگر اعلام نمودند. ایران در قرن 19 میلادی به عنوان یکی از حوزه های امور تبلیغی انجمنهای پروتستان انتخاب شد. اولین مبلغ زن "ایزابلا رید" Isabella Read از اهالی ایرلند بود. در سال 1899م/ 1317ق، مقارن سلطنت مظفرالدین شاه قاجار، دو زن مبلغ به نامهای "میس واپلی" Miss Vaply و "میس ویلسون" Miss Wilson برای فعالیت امور تبلیغی به ایران آمدند. میس واپلی که برای تبلیغ به بغداد رفته بود در همانجا درگذشت و میس ویلسون در هیئت مبلغان مسیحی در جلفا اقامت نمود. از این پس زنان مبلغ به صورت انفرادی یا در گروههای دو سه نفره به ایران می آمدند. برخی از ایشان به عنوان آموزگار در مدارس دخترانه به تعلیم مشغول شدند. آنها علاوه بر تدریس دروس به آموزش صنایع دستی به دختران و زنان می پرداختند. گروه دیگری از زنان مبلغ که با امور پزشکی آشنایی داشتند در بیمارستانها به کار طبابت زنان مشغول بودند و یا به میان خانوادها رفته و بیماران را معالجه می کردند. یکی از ایشان، زن پزشک انگلیسی به نام الیزابت مکبن راس Elizabeth Macbean Ross بود. وی اگر چه از معلمان مذهبی نبود اما مدتی در هیئت "انجمن تبلیغی کلیسا" اقامت گزید و سپس به عنوان پزشک زنان خانهای بختیاری به ایل پیوست. از وی کتابی که به صورت خاطرات سفر وی به ایران و در میان ایل بختیاری نگارش یافته در دست است. یکی از فعال ترین و معروف ترین زنان مبلغ در ایران، ماری برد Mary Bird نام داشت. وی به پیشنهاد "انجمن تبلیغی کلیسا" برای انجام امور تبلیغی در ایران انتخاب شد. از این رو مدتی در یک کالج آموزشی، فنون خاص تبلیغ را فرا گرفت و سپس به جلفا رفت. ماری برد از هنگام ورود به ایران، زبان فارسی را فرا گرفت تا ازاین طریق بتواند با عامه مردم مراوده نماید. وی با وجود اطلاعات کمی که از پزشکی داشت، در درمانگاهی در اصفهان مشغول به کار بود چرا که بهترین ابزار تبلیغ را همین مسئله می دانست. او همچنین با سفرهای خود به روستا و شهرهای اطراف با مردم عادی ارتباط برقرار نمود و میان ایشان کتاب و جزوات تبلیغی مسیحیت را پخش می کرد. با وجود تلاشهایی که انجام می شد، به سبب ناهمگون بودن روحیه زنان مبلغ مقیم ایران با جامعه ای که در آن حضور داشتند و بی حاصلی تبلیغات ایشان در تغییر کیش و آیین مذهبی چه در میان مسلمانان و دیگر مذاهب، دلسردی از این نوع فعالیت به وجود آمده بود که منتج به انتشار کتابها و رسایلی شد جهت آشنایی مبلغان مذهبی با شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ایران، تا از میزان نا امیدی مبلغان برای انجام فعالیت در ایران کاسته شود. در سالهای پایانی دوره قاجار، نزدیک به چهل زن مبلغ اعم از همسران اعضای هیئت مبلغین، پزشک، پرستار و معلم در ایران فعالیت می کردند. این تعداد بعدها نیز افزایش یافت. در واقع انگیزه تبلیغ آیین مذهبی به ابزاری برای سلطه و تحکیم آن در جوامع اسلامی و شرقی، تبدیل شده بود. منبع: نشریه الکترونیکی زنان،شماره 9، موسسه مطالعات تاریخ معاصر 619
پنج شنبه 7 اسفند 1393 ساعت 12:14
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]