واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: از متون ادبی تا پرده نقرهایظرفیتهای دوگانه نوشتار تصویری
در سال های اخیر با حجم بسیار زیادی از کتابهایی مواجهیم که توسط ناشران خصوصی و دولتی تولید شده اند و عنوان دفاع مقدس را یدک می کشند. اما بسیاری از این کتاب ها هیچگاه مورد توجه فیلمسازان قرارنگرفته اند. می دانیم که هشت سال جنگ تحمیلی در ایران، صرف نظر از جنبه های روحانی و درونگرایانه، سرشار از حادثه است. کتاب هایی که تحت عنوان زندگینامه داستانی، خاطره، داستان و رمان جنگ منتشر شده اند باید انتقال دهنده این حوادث باشد. این حجم بزرگ حادثه و داستان که در بطن این مستند نوشته ها نهفته است! یک اتفاق شایستهعلی الله سلیمی، نویسنده و منتقد ادبیات دفاع مقدس، ضمن اشاره به اینکه ادبیات دفاع مقدس گیشه را نادیده میگیرد و نمی تواند از این جهت به سینما کمک کند، گفت: در بررسی آثار شاخص ادبیات دفاع مقدس می توان به این نتیجه رسید که صحنه های اکشن در آن وجود ندارد. از طرفی سینمای جنگ برای جلب مخاطب نیازمند حادثه و اکشن است. ادبیات دفاع مقدس ما ذهنی و درونگرایانه است و نمی تواند برای جلب نظر گیشه کمکی به سینما کند. این نگاه درونگرایانه و معنوی به جنگ تنها میتواند در خدمت سینمای مولف قرار گیرد. سلیمی اتفاقات داستانی دفاع مقدس را در سال های اخیر خوب توصیف کرد: «البته برخی نویسندگان دفاع مقدس در سالهای اخیر تصویری و سینمایی می نویسند که این اتفاق شایستهای است و میتواند به همکاری بیشتر این دو هنر کمک کند.» مانعی برای خلاقیت ادبیفیروز زنوزی جلالی نیز یک نویسنده است. او معتقد است سینمای مولف مانع بزرگی برای استفاده از خلاقیت ادبی ماست: «کارگردانهای ایرانی علاقه زیادی دارند که یک اثر را هم بنویسند و هم کارگردانی کنند. به این دسته کارگردانها اگر بهترین فیلمنامه را هم بدهی علاقه دارند در آن دخل و تصرف کرده و نام خود را بهعنوان بازنویس در اثرشان درج کنند.» این نویسنده سواد ادبی کارگردانهای دفاع مقدس را بسیار نا امید کننده دانست و گفت: کارگردانهای ما بسیار کمتر از آنچه انتظار میرود اهل مطالعه ادبیات ایران هستند. آثار ادبی نیز شعارزده هستند. همه این مسائل موجب می شود ادبیات بلاتکلیف ما در یک سو و سینمای بدون سوژه نیز در سوی دیگر قرار داشته باشد و با هم ارتباط برقرار نکنند. ظرفیتهای بالااحمد شاکری رابطه سینما و ادبیات را مانند رابطه عینیت و ذهنیت دانست. او ادبیات دفاع مقدس را پیشرو توصیف کرد و گفت: به خصوص در خاطره نگاری شاهد تولید آثار ارزشمند و پر تعدادی هستیم. ظرفیت های بالای موضوعی و شخصیتی دفاع مقدس، حوادث جذاب و مضامین بلند راه را برای نگارش خاطره هموار میکند. این منتقد، دلیل خلوص و دست اول بودن خاطره نوشتهها را ادای دین و وظیفه نویسندگان دانست و ابراز امیدواری کرد این نوشتهها زمینه های مستند و مفیدی برای اقتباس داشته باشند: «از طرف دیگر فضای خاطره نسبت به داستان، سالمتر است زیرا داستان معاصر دارای زمینههای اومانیستی و نیهلیستی است که با عقاید ما سازگار نیست. او بررسی ظرفیت های اقتباس را به مولفه های سینما مربوط دانست و گفت: مهم ترین آنها تصویری بودن داستان است. درواقع عناصر مشخص دراماتیک که می توانند تصویری شوند مورد نظارت فیلمنامه نویس قرار می گیرد. سپس ایده اصلی داستان مورد توجه قرار می گیرد زیرا ایده، بنمایه یک اثر هنری است. به نظر می آید خاطره نوشته ها بهدلیل داشتن ایده شخصیت، موضوع و مضمون بیشترین ظرفیت را برای استفاده در آثار سینمایی داشته باشند. از طرفی در داستان کوتاه و رمان، به دلیل تجربه اندک نویسنده از جنگ و ضعف مهارتهای داستاننویسی و همچنین پرشتاب بودن حرکت داستان برای سیر مراحل تولید و نشر، عرصه داستان دفاع مقدس از ایده های درام درخور توجهی برخوردار نیست. شاکری همچنین تفاوت در مبنای زیبایی شناسی سینما و ادبیات ایران را دلیل دیگر این عدم همکاری دانست و گفت: ادبیات و هنر، زمانی که به موضوع دین می پردازد از حوزه عینیت فاصله گرفته و به حوزه ذهنیت نزدیک می شوند، زیرا همانطور که میدانیم دین بر سه رکن اعتقادات، اخلاقیات و اعمال استوار است و حرکت مومن در هر سه رکن، حرکتی در خویشتن خویش است. بنابراین سینما که نیازمند عینیت و تصویر است، در تبدیل روایت ذهنی و درونی داستان دینی به روایتی تصویری و عینی با مشکل روبهروست. قصههای سادهاحمد کاوری، فیلمنامه نویس از روی دیگر این تعامل گفت: ادبیات داستانی دفاع مقدس معمولا به گونه ای است که بنده شخصا کمتر به مطالعه آن می پردازم زیرا به عنوان یک نوع ادبی برایم ایجاد کشش و جذابیت نمی کند. در این نوع از ادبیات معمولا شخصیت پردازی ضعیف است، قصه، موقعیت و تجزیه تحلیل در داستان نیز ساده و سرراست است. از سوی دیگر شاهد آن هستیم که نویسنده به شعارزدگی افتاده است. این فیلمساز همچنین داستان را در پرداخت صحنه آزادتر دانست: «داستان در همهجا سرک میکشد و برای فضاسازی هیچ محدودیتی ندارد، ولی سینمای اقتباسی ما نمی تواند از عهده بازسازی آن صحنهها بر آید.» نقش پررنگ ادبیاتعلیرضا اسحاقی، نویسنده و بازیگر آثار دفاع مقدس نیز گفت: هر روز داریم تعداد بیشتری از نسل افراد درگیر جنگ را از دست می دهیم. فیلمنامه نویسان می توانند با اقتباس از داستان های واقعی و خاطرات مکتوب و شفاهی واقعیت جنگ را برای این نسل بازتاب دهند. تجربه میدانی جنگ برای هیچ کس آن قدر وسیع نبوده است که بتواند ادعا کند تمام ابعاد جنگ را تجربه کرده است. اینجاست که نقش ادبیات و مطالعه آن پررنگ می شود. برخی تصور میکنند تخیل نویسنده به واقعیت جنگ لطمه میزند. این برداشت درستی از مقوله خلاقیت نیست و باید به جوینده اجازه داد برداشت ها و دیدگاه های شخصی خود را داشته باشد. اشتراکات جنگعبد الله باکیده، فعال سینمای دفاع مقدس اما مطالعه ادبیات جنگ دنیا را بسیار مفید و راهگشا دانست و تصریح کرد: ادبیات جنگ در دنیا دارای درونمایه کمابیش مشابهی است و مطالعه ادبیات و سینمای جنگ دنیا می تواند یکی از منابع الهام برای نویسندگان دفاع مقدس باشد. در دنیا تحقیقات روانشناسی و جامعه شناسی زیادی در این زمینه انجام شده است و علم جهانی خصوصیات و روحیات مشترکی را میان انسان های درگیر جنگ در سراسر جهان کشف کرده که می تواند در تحلیل حوادث واقعی به نویسنده دفاع مقدس کمک کند. او کلیشه شدن سینما را وابسته به عدم استقبال نویسندگان جوان و تازه نفس از سوژه های دفاع مقدسی دانست و گفت: این کلیشه ها در این خلاصه شده است که عده ای پس از انجام یک عملیات جنگی، پیروز شده و به کشور باز می گردند یا اینکه در پی مقصر نشان دادن یک نفر هستند و تمام طول داستان صرف روایت جدال با این نیروی بد میشود. این در صورتی است که دوره هشت ساله دفاع مقدس سرشار از حوادث و واقعیت هایی است که می تواند منشا تولید درام های ارزشمند شود.الناز اسکندریتهیه و تنظیم: مهسا رضایی- ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 416]