واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: یک مسئله ، چندین راه حل
نگاهی به منابع معتبر مربوط به خلاقیت، نوآوری و تفكر خلاق نشان میدهد كه ریشه این اصطلاح در نوع و روش فكری انسان نهفته است. در حقیقت فرد خلاق كسی است كه از ذهنی جستجوگر و آفریننده برخوردار باشد. امروزه چهارچوب روانشناسی به ما اجازه میدهد كه بر این عقیده باشیم فرآیند خلاقیت، ذاتی نیست بلكه میتواند آموزش داده شود. ما از طریق آموزش میتوانیم به كودكان یاد دهیم كه به راههای غیرمعمولی فكر كنند و از طریق تفكر واگرا به بررسی مشكلات پرداخته و به راهحلهای مناسب دست یابند. در نظام آموزشی خلاق، معلم برای تربیت شاگردانی خلاق ابتدا با آنان ارتباط عاطفی برقرار میكند تا آنان را بشناسد و به خواستهها و نیازهای درونیشان پی ببرد سپس با قرار دادن شاگردان در شرایط حل مسئله آنان را به صورت خودانگیخته در كشف مسایل و امور كمك میكند. مدرسه و معلم با انگیزش و تقویت تواناییهای دانشآموزان نقش مهمی دارند، بنابر این آگاهی و دانش معلم با نظریههای مهم یادگیری و خلاقیت در این فرآیند تأثیربسزایی دارد. امروزه باید بجای انباشتن ذهن شاگردان از محفوظات، افكار آنان را به فعالیت واداشت و روش اندیشیدن را به آنان آموخت. نخستین گام در زمینهسازی برای تحقق هدف انسانهای متفكر و خلاق، طرحریزی آن نوع برنامه درسی است كه از ارائه الزامات تفكر همگرا بكاهد و بر اقدامات زایش تفكر واگرا بیفزاید و زمینههای پرورش تخیل، تعقل، تحلیل، ابداع، راه و روشهای متفاوت و نو را فراهم كند، ذهنی کاوشگر بپروراند كه همواره در مواجهه با مسائل و مشكلات، میل به سیالی، انعطاف و نوآوری داشته باشد. نوخواهی و نوآوری در فرآیند برنامهریزی درسی زمینهساز تربیت انسانهای آزاد، خلاق و پویا از طریق ارائه برنامههای درسی مطلوب و زمینهساز خلاقیت است. خلاقیت عبارتست از توانایی مشاهده اشیاء به روشهای جدید، یادگیری از طریق تجربیات گذشته و ارتباط آن به موفقیتهای جدید، تفكر در راستای برداشتن موانع و خطوط نامتعارف، استفاده از دیدگاههای غیرسنتی برای حل مسایل، خلق و ابداع چیزی تازه و ابتكاری، طی كردن مراحلی فراتر از اطلاعات داده شده است. سن ورود به مدرسه بسیار حساس و بحرانی در ارتباط با خلاقیتهای ذهنی است عواملی هم چون تكالیف، تاكید بر محفوظات، انتظار رفتارهای یكسان از دانشآموزان، عدم توجه به تفاوتهای فردی، وجود كلاسهای پرجمعیت، اعمال انضباط و مقررات شدید، تشویق به كسب نمرههای بالا و ایجاد جو توأم با رقابتهای فردی برای ممتاز شدن و سرانجام عدم شناخت با بیتوجهی به ویژگیهای كودكان و نوجوانان خلاق سبب میشود كه خلاقیت آنان به تدریج كاهش یاید. "كارل راجرز" میگوید: "واضح است كه خلاقیت را نمیتوان با فشار بوجود آورد بلكه باید به آن اجازه داده شود تا ظهور كند." او معتقد است كه با فراهم كردن امنیت روانی و آزادی، احتمال ظهور خلاقیت سازنده را میتوان افزایش داد.
"پال تورنس" در تحقیقات خود به این نتیجه رسید كه خصوصیات مربی و شیوههای آموزش وی میتواند به افزایش تفكر خلاق بیانجامد. مربیانی كه از شیوه "كودك ـ محور" در آموزش خود استفاده میكنند، كودكان را نسبت به محركات پیرامون حساس مینمایند از تاكید بر الگوهای قالبی اجتناب میورزند و كلاس را چنان سازماندهی مینمایند كه محیطی نو و خلاق ایجاد شود. در نتیجه این روش موجب افزایش و رشد خلاقیت در كودكان میشود. روشن است كه هر كسی ممكن است در زمینهای خاص خلاقیت داشته باشد از هر كسی در هر زمینه نمیتوان انتظار خلاقیت و ابتكار داشت. باید این بسترها و علایق و زمینهها را شناسایی كرده و زمینه رشد آنها را فراهم نمود. بنابر این نتیجه میگیریم خلاقیت عبارتست از توانایی مشاهده اشیاء به روشهای جدید، یادگیری از طریق تجربیات گذشته و ارتباط آن به موفقیتهای جدید، تفكر در راستای برداشتن موانع و خطوط نامتعارف، استفاده از دیدگاههای غیرسنتی برای حل مسایل، خلق و ابداع چیزی تازه و ابتكاری، طی كردن مراحلی فراتر از اطلاعات داده شده است. بدین ترتیب فرایند آموزش و یادگیری میتواند تفكر خلاق را پرورش دهد و افرادی كاوشگر، آفریننده، مشکلگشا، نوآور، مولد و عامل تغییر را تربیت كند. صرف دانستن اینكه چه كسی خلاق است برای پرورش خلاقیت،كافی نخواهد بود،بلكه مهم این است كه بدانیم خلاقیت به چه نحو رشد و پرورش می یابد.تحقیقات مربوط به خلاقیت نشان می دهند كه رشد این توانایی از همان دوران كودكی آغاز می شود و در دوران دبیرستان به مرتبه ی ثبوت خودش میرسد؛البته اگر این توانایی در همین دوران پرورش یافته باشد تا پایان عمر به غنای آن افزوده می شود. ما اینجا به طور خلاصه به چند اصل کلی برای پرورش خلاقیت اشاره می کنیم. 1. تجارب کودکان را به موقعیت های خاص محدود نکنید. سؤالاتی بپرسید که با چرا و چگونه آغاز می شوند، نه کجا و چه کسی و چه وقت. سؤال هایی طرح کنید که دارای جواب های متعدد باشند. سؤال هایی که تنها یک جواب دارند منجر به تفکر همگرا می شوند، سؤال هایی که جواب های متعددی را در یادگیرنده بر می انگیزانند. شوق تفکر واگرا و آفرینندگی است. 2. برای طرح سؤال ها و اندیشه های غیر معمول و بدیع ارزش قائل شوید. از سؤال های غیر معمول که از سوی دانش آموزان طرح می شوند و شما از عهده جواب آنها بر نمی آیید نهراسید. به آنها کمک کنید و با همکاری یکدیگر به جستجو برای یافتن جواب این سؤالات بپردازید. خلاقیت از دوران كودكی تا نوجوانی،همیشه به دنبال مأمنی برای رشد خود می گردد؛این تجربه ی گرانبهای تحقیقی نشان می دهد كه باید به امر آموزش خلاقیت در سطوح مختلف تحصیلی دبستان،راهنمایی و دبیرستان آن هم با روشهای علمی اقدام كرد وبه تواناییهای خلاقه ی دانش آموزان در زمینه های گوناگون هنری،فرهنگی،علمی و ورزشی احترام گذاشت و از آنها به نحو درست و مناسب،استقبال كرد و برای پرورش آنها همت نمود3 . نسبت به تفاوت های فردی یادگیرندگان با احترام برخورد کنید. در یک مطالعه مشخص شد معلمانی که بیش از معلمان دیگر مورد احترام و علاقه افراد نخبه مورد مطالعه ما قرار داشتند، معلمانی بودند که به این افراد امکان می دادند تا متناسب با توانایی هایشان پیش بروند. فرصت فعالیت کردن در موضوعات دلخواهشان را به آنها می دادند و آنها را به تفکر وا می داشتند و کتاب های مهیج به آنها معرفی می کردند" 4. از روش ها و فنون ویژه بالا بردن سطح آفرینندگی استفاده کنید. معروف ترین این روش ها روش بارش مغزی است. در این روش معلم مسأله ای را به دانش آموزان می دهد و از آنها می خواهد تا هر چه راه حل برای مسأله به ذهنشان می رسد بگویند. معلم دانش آموزان را برای دادن راه حل ها و اظهار نظرهای مختلف تقویت می کند ولی پیش از ارایه تمامی راه حل ها از سوی دانش آموزان، درباره آنها هیچ گونه اظهار نظری نمی نماید.5. احترام به عقاید غیر عادی فرا گیرانكودكان و نوجوانانی كه به نوعی خلاقیت آنها برانگیخته شده روابط ومفاهیمی رامی بینند و درك می كنند كه والدین و مربیان آنها ممكن است درك نكنند و گاهی چنان نظراتی را مطرح می كنند كه بزرگترها قادر به ارزشیابی و جایگزینی آنها نیستند.ترغیب كودكان و نوجوانان به ابراز عقاید نو وغیر عادی همراه با قدردانی ازآنان،اصولی هستند كه در پرورش خلاقیت باید مورد توجه باشند.6. تكمیل كردن اشیاء وامور غیر كاملاز دیگر روشهای پرورش خلاقیت،این است كه از كودكان به ویژه،بخواهیم جملات ناتمام،داستانهای غیر كامل،نقاشیها و تصاویر نیمه تمام و مبهم و حتی اشیاء نیمه كاره را كامل كنند،در چنین مواردی،آنان سعی می كنند نهایت ابتكارات خود را برای تكمیل مطالب یا اشیاء نیمه تمام به كار برند؛برای مربی،محتوی قسمت كامل شده به وسیله ی كودكان نباید چندان مهم باشد،بلكه روش و چگونگی تكمیل در درجه ی اول اهمیت قرار گیرد.7. جواب باید فرد را به سؤالهای جدید هدایت كندمی بایست هنگام جواب دادن به هر سؤال،فراگیر را به سوی معماهای تازه تر بكشاند تا ذهنش خود آگاه یا ناخودآگاه،مشغول كنكاش و جستجو باشد.بنابراین اصل،از به كار بردن كلماتی از قبیل بله،خیر،البته،هرگز،مطمئنا ً و امثال آنها به تنهایی باید اجتناب شود.این نوع جوابها چشمه ی جوشان كنجكاوی فراگیر را ارضا نمی كند،افزون بر آن،فرد می آموزد كه برای هر مسأله و مشكلی در زندگی.فقط به دنبال یك راه حل بگردد و از امكانات مختلف و متعددی كه ممكن است برای حل آن مشكل وجود داشته باشد.غافل بماند.جواب باید بین معلومات تازه و قبلی فراگیر، ارتباط برقرار كند. منابعروزنامه جمهوری اسلامی شبکه فن آوری اطلاعات ایرانسایت علمی نخبگان جوان گروه خانواده ایرانی سایت تبیان تنظیم و فرآوری: کهتری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 137]