تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نماز قلعه و دژ محکمی است که نمازگزار را از حملات شیطان نگاه می دارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802911710




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

«به روایت دربار» پروژه‌ای جدا از «تاریخ شفاهی عصر پهلوی دوم»؟ |اخبار ایران و جهان


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: «به روایت دربار» پروژه‌ای جدا از «تاریخ شفاهی عصر پهلوی دوم»؟
آنچه که در دهه فجر با عنوان به روایت دربار شاهد پخش آن بودیم هیچ ربطی به برنامه فوق الاشاره و این قرارداد ندارد و ساخت این برنامه استفاده دیگری است از تصاویر مصاحبه های انجام شده و اساسا برنامه تلویزیونی رازها و دروغ ها هنوز آماده پخش و بهره برداری نشده است.
کد خبر: ۴۷۸۲۴۷
تاریخ انتشار: ۰۵ اسفند ۱۳۹۳ - ۱۱:۲۵ - 24 February 2015




پس از پخش مجموعه مستند «به روایت دربار»، جنجال‌های وسیعی شکل گرفت که یک سوی آن کارگردان این مجموعه و آن سوی دیگر، مسئولان رسانه ملی بودند؛ جنجال‌هایی که حال با انتشار نامه مدیر وقت شبکه اول سیما وارد مرحله‌ای تازه شده و این پرسش را پیش آورده که آیا «به روایت درباره» در همان چارچوب «تازیخ شفاهی عصر پهلوی» قابل تعریف است؟

به گزارش «تابناک»؛ همزمان با ایام دهه فجر، مستند «به روايت دربار» با اسم قبلی «رازها و دروغ‌ها» كاری از واحد مركزی خبر از يازده بهمن از شبكه‌های اول و سوم سيمای جمهوری اسلامی ايران با یک ساعت فاصله پخش شد؛ اتفاقی کم‌سابقه که نشان داد این مستند تا چه میزان برای رسانه ملی اهمیت دارد و چه سرمایه گذاری در تولید این اثر شده و در واقع یکی از برگ‌های برنده صداوسیما در این ایام و در مقابلِ پروژه‌های تاریخی بود که شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان به نمایش گذاشته بودند.

گفت‌وگوهای تازه و متفاوت و البته انتقادی با اطرافیان محمدرضا پهلوی، این اثر را متفاوت با مجموعه آثار شعاری پیرامون دوران رژیم پهلوی ساخته بود و اقبال عمومی نسبت به این مستند قابل توجه بود. با این حال پخش این مجموعه مستند بی‌دردسر هم نبود و در زمان پخش این مستندها، کشمکش‌های پنهان و سپس آشکار بر سر پخش این فیلم‌ها میان چهره‌های ذینفع بالا گرفت و در نهایت رسانه‌ای شد.

ابتدا حسین دهباشی مدیر «پروژه تاریخ شفاهی عصر پهلوی دوم» که با سرمایه‌گذاری مشترک صداوسیما و کتابخانه ملی ایران تهیه شد، آنچه در قالب مستند «به روایت دربار» منتشر شد را همان «پروژه تاریخ شفاهی عصر پهلوی دوم» تلقی کرد و ضمن بیان این نکته که بخش‌هایی از این مستند از پروژه تاریخ شفاهی ایران (عصر پهلوی دوم) گرفته شده است، گفت: «ما به خاطر عدم رعایت مفاد قرارداد منعقده بین بنده به عنوان مسئول این پروژه، کتابخانه ملی ایران و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، از تلویزیون به دادگستری، رسماً شکایت خواهم کرد.


»

به گفته مدیر پروژه تاریخ شفاهی ایران (عصر پهلوی دوم)، بخش مربوط به «سپهبد آذربرزین» جانشین فرماندهی نیروی هوایی در زمان پهلوی دوم که شب گذشته از تلویزیون پخش شد، مصاحبه تهیه شده از سوی مسئولان این پروژه بوده است. وی تاکید کرد: «البته صدا و سیما هم در تهیه این مصاحبه (گفتگو با آذربرزین) نقش داشته و سرمایه‌گذاری کرده و پرداخت لازم را انجام داده است اما این در واقع، ملک مشاع بوده و صدا و سیما در آن تنها مشارکت داشته و اینگونه نبوده که فقط متعلق به صدا و سیما باشد. طبق قراردادهایی که بین ما وجود داشته، صدا و سیما، من و کتابخانه ملی، هر سه در این پروژه سهم داشته‌اند و هیچکدام حق نداشته‌اند به صورت انحصاری از آن استفاده کنند.


»

دهباشی با بیان اینکه قرارداد مربوط به مشارکت این سه شخصیت حقوقی در پروژه یادشده بارها تجدید شده است، گفت: «در آخرین نوبتی هم که این قرارداد از سوی آقای فرجی مدیر شبکه یک با کتابخانه ملی منعقد شد، قرار بود یک پروژه توسط صدا و سیما و کتابخانه ملی و با کارگردانی من در ۲۶ قسمت ساخته شود اما بعد از تغییر رئیس سازمان صدا و سیما، آقای فرجی و آقای والی‌نژاد مدیر گروه حماسه و دفاع شبکه یک عزل شدند و از آنجا که ممکن است آقای سرافراز از سابقه این موضوع (تهیه پروژه تاریخ شفاهی عصر پهلوی دوم) خبر نداشته است که این کار را کلاً به واحد مرکزی خبر سپرده است.


»

مدیر پروژه تاریخ شفاهی ایران (عصر پهلوی دوم) همچنین با تصریح این نکته که واحد مرکزی خبری از ابتدا تا به حال در این پروژه هیچگونه سهمی نداشته است، یادآور شد: »نقشی که صدا و سیما در این پروژه داشته، این بوده که بخشی از هزینه‌های مادی این کار را تقبل کرده است ولاغیر. آیا غیر از این بوده که طی همه این سال‌ها، صدا و سیما در پروژه‌های مختلف، پول خرج کرده اما در هیچکدامشان به این کیفیت، کاری انجام نداده است؟ و آیا شایسته است که بعد از این همه سال همکاری و سرمایه‌گذاری، کار به این شکل روی خروجی برود؟»

وی همچنین از اینکه با اقدامی که صدا و سیما انجام داده، مفاد توافق کتبی فیمابین تهیه‌کنندگان پروژه تاریخ شفاهی با مصاحبه‌شوندگان رعایت نشده است، انتقاد کرد و گفت: «ما در هنگام مصاحبه با مصاحبه‌شونده‌ها تعهد رسمی سپرده‌ایم زمانی از مصاحبه‌هایشان استفاده شود که متن کامل مصاحبه‌شان قبلاً منتشر شده باشد که این مسئله تاکنون در مورد ۴ نفر از این چهره‌ها شامل سیدحسین نصر، داریوش همایون، عبدالله آذربرزین و علینقی عالیخانی، محقق و مصاحبه‌های آنها در قالب ۴ کتاب منتشر شد.»

دهباشی افزود: «در واقع تلویزیون می‌توانست از تکه‌هایی از مصاحبه‌های این 4 نفر استفاده کند و نه دیگران. البته کاری که تلویزیون انجام می‌دهد، به نظر من ناآگاهانه است اما این ناآگاهی، رافع مسئولیت تلویزیون نیست. یعنی حداقل کاری که مدیران جدید تلویزیون می‌توانستند در این خصوص انجام دهند، این بود که از کسانی که مسئول این پروژه هستند، سابقه آن را بپرسند. متاسفانه این قضیه که کسی به خاطر مسئولیت جدیدش در تلویزیون، ذوق زده می‌شود و می‌خواهد خودش را نزد مسئولان عالیرتبه نظام، شیرین کند و دستور چنین کاری را می‌دهد، خروجی‌اش این است که اثری که می‌توانست و می‌تواند پاسخ محکمی باشد به ناجوانمردی‌هایی که در طول این سال‌ها به نظام ما شده است، تبدیل شده است به یک ضدتبلیغ.»

مدیر پروژه تاریخ شفاهی ایران (عصر پهلوی دوم) ادامه داد: چنانچه غیر از این چهار نفر، افراد دیگری از رجال پهلوی که در این پروژه با آنها مصاحبه شده است، به ما بگویند که شما (یعنی ما) در زمان مصاحبه با ما، این سند رسمی را امضا کردید که تا زمانی که مصاحبه‌های ما به صورت کتاب منتشر نشده، اجازه استفاده جزئی از متن مصاحبه‌های ما را ندارید، ما اخلاقاً چه جوابی داریم که به آنها بدهیم؟ نمی‌خواهم بگویم که مثلاً فردی مثل اردشیر زاهدی می‌تواند ما را در دادگاهی، محکوم کند اما به هر حال نظامی که کاری هم که صدا و سیما انجام داده، شایسته نظامی که مبتنی بر ارزش‌های فرهنگی و اخلاقی است، نیست.

وی با بیان اینکه ما آنقدر اسناد و ادله افشاگرانه در خصوص پهلوی و فسادهای آن که از مصاحبه تنها با همین چهار نفر استخراج شده، در اختیار داشتیم که نه تنها می‌توانست دستمایه تهیه برنامه‌هایی برای دهه فجر باشد بلکه تا پایان سال را هم پوشش می‌داد، گفت: ما به تعهداتی که داده‌ایم، باید پایبند باشیم؛ علت به تاخیر افتادن پروژه، تاخیر در انتشار کتاب‌ها بود که خوشبختانه چندی پیش 4 عنوان از این کتاب‌ها منتشر شد. ما به اتفاق کتابخانه ملی در حال آماده‌سازی این مصاحبه‌ها برای پخش بودیم اما متاسفانه آقایان واحد مرکزی خبر بدون اینکه هیچ زحمتی کشیده باشند، خودشان را سروقت پروژه رساندند تا این مستند به جای اینکه در کتابخانه ملی تولید شود، توسط آنها کار شود؛ یعنی کسانی که نه کوچکترین اطلاعات تاریخی دارند، نه از سوابق مجموعه مطلع هستند و نه کمترین دلسوزی را در این باره دارند.

هفده روز پس از مصاحبه دهباشی، روابط عمومی سازمان صداوسیما به اظهارات حسین دهباشی پاسخ داد. در بخشی از این پاسخ آمده بود: «...آقای حسین دهباشی ارائه دهنده طرح برنامه «رازها و دروغ‌ها»، در سال ۱۳۸۸ با ارائه طرح مذكور، پس از تصویب این طرح در شبكه ۴ سیما، تهیه‌كنندگی آن را طبق قرارداد منعقده بین شبكه و ایشان عهده‌دار شد. رقم تعیین شده در قرارداد بیش از یك میلیارد تومان بوده است كه مجری می‌بایستی طرح را در ۲۶ قسمت تهیه و ارائه كند. ایشان خوب می‌دانند كه چه مواردی را در قرارداد متعهد شده‌اند، از جمله اینكه؛ حق واگذاری موضوع قرارداد را بدون اجازه كتبی سازمان كلاً یا جزاً به غیر ندارند و یا اینكه متعهد هستند كه طرح و موضوع قرارداد به هیچ یك از شبكه‌های تلویزیونی و رسانه‌های صوتی و تصویری و اشخاص غیر واگذار نشود و مهمتر آنكه، از تاریخ امضاء قرارداد، طرف دوم هیچ‌گونه مالكیت بر اثر مورد قرارداد نخواهند داشت و كلیه حقوق اثر متعلق به سازمان صدا و سیما خواهد بود. همچنین متعهد شده‌اند كه سازمان به صورت انحصاری مالک موضوع قرارداد است و ایشان مكلف هستند كه از موضوع قرارداد تنها یك نسخه بتاكم و VHS تهیه كنند و آن را در اختیار سازمان قرار دهند و نامبرده حق داشتن حتی یك نسخه و كپی از اثر تولید شده و بهره‌برداری از آن را به هر نحو نخواهند داشت.

در یكی دیگر از مفاد قرارداد آمده است: طرف دوم متعهد می‌شود كه حق رایت، چاپ و هرگونه تكثیر و كپی‌برداری و حتی كپی بر روی هارد دیسك كامپیوتر و توزیع داخلی و خارجی، حق شركت دادن برنامه در جشنواره‌های داخلی و خارجی متعلق به سازمان صدا و سیما می‌باشد و طرف دوم و یا عوامل تولید حق هیچگونه ادعایی در این خصوص ندارند. مواردی نیز در برخی صورتجلسات ذكر شده است كه اشاره به این مطلب دارد، صدا و سیما به هر نحوی كه صلاح بداند از اثر استفاده خواهد كرد و همچنین تهیه‌كننده متعهد است از اطلاعات پروژه ظرف مدت ۱۰ سال هیچ استفاده‌ای نكند.

در نهایت، آنچه كه از مفاد این قرارداد استنباط می‌شود، این است كه حقوق این اثر متعلق به صدا و سیماست و لذا این رسانه می‌تواند برای پخش آن و بر مبنای تشخیص خود كه از چه شبكه‌ای، چگونه و در چه مقطعی پخش شود، اقدام نماید و لذا آنچه كه تاكنون انجام شده بر همین تشخیص بوده است و مجری طرح، حقی بر اعتراض نسبت به چگونگی پخش آن از سیما ندارد.

و اما موضوع دیگری كه در جریان‌سازی آقای دهباشی برجسته شده، اشاره به نكته‌ای است كه در یكی از صورتجلسات و نامه مدیر سابق شبكه یك سیما، در موضوع آماده‌سازی مراحل فنی ۱۰ عنوان كتاب اعم از حروفچینی و صفحه‌بندی و تهیه پانویس‌های پژوهشی و تخصصی از متن پیاده شده مصاحبه‌هاست، كه آقای دهباشی چنین برداشت كرده‌اند؛ تلویزیون هیچگونه حقی در استفاده از راش‌های در اختیار گرفته شده ندارد تا زمانی كه كتاب‌های مذكور به چاپ رسد. آیا چنین برداشتی می‌تواند صحیح باشد؟ با فرض اینكه به استناد نامه مدیر شبكه چنین موردی ذكر شده باشد، آیا تلویزیون كه مالكیت اثر را بر عهده دارد، نمی‌تواند آنگونه كه در قرارداد پیش‌بینی شده است، برای پخش آن اقدام كند؟

نكته‌ای دیگر كه در صحبت‌های آقای دهباشی برجسته است، اینكه از تعداد زیادی راش كه با عنوان مصاحبه‌ها و گفت‌وگوها در اختیار صدا و سیما قرار گرفته است، چرا به شكلی گزینشی انتخاب و پخش شده‌اند؟ باید از ایشان پرسید، آیا امكان پخش تمام صحبت‌ها در چند روز دهه فجر امكان‌پذیر است؟ آیا بر مبنای موضوع مورد بحث در هر قسمت، نباید تصاویر و متن مرتبط با موضوع انتخاب و پخش شود؟ اگر همین نوارها مجدداً در اختیار ایشان قرار می‌گرفت و خواسته می‌شد كه متناسب با ایام دهه فجر گزارش‌هایی را تهیه و پخش كنند، آیا دست به گزینش تصاویری خاص و مرتبط با موضوع نمی‌زدند؟ بگذارید از این بحث كه مالكیت این اثر مربوط به صداوسیما بوده و ایشان نیز به طور كامل مبلغ قرارداد را دریافت كرده‌اند، بگذریم و به بیان چند نكته دیگر بپردازیم... .»

پس از این گزارش، حسین دهباشی مدیر پروژه تاریخ شفاهی ایران با انتشار تصویر توافقنامه همکاری منعقدشده میان سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و شبکه یک صدا و سیمای جمهوری اسلامی که به امضای مدیران این دو مرکز رسیده، پاسخی به رسانه ملی داد.

در بخشی از این پاسخ آمده بود: «۱. صدا و سیما مدعی شده است یک میلیارد تومان جهت پروژه «تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم» (که در آن مکتوب به جهت نادانی یا تمسخر «مستند شفاهی» نامیده شده است) پرداخت نموده است. تصدیق می‌شود که ادعای مذکور گرچه «کاملاً درست» است، امّا از آنجا که دربرگیرنده همه واقعیت نیست؛ لاجرم «دروغ» می‌باشد. چرا؟ زیرا آن مبلغ کلان، برخلاف آنچه موذیانه و در ابهام وانمود شده، «دستمزد کارگردان» مجموعه نیست بلکه تنها رقم تعهد شده صداوسیما است که تازه حدود نیمی از آن به صورت تجهیزات فنی خریداری و اکنون بیش از سه سال از تحویل کامل و رسید آن به معاونت سیما می‌گذرد و باقی آن نیز صرف بخشی از هزینه‌هایی شده که جزئیات دقیق آن روشن است.

به علاوه این نکته از قلم افتاده که حسین دهباشی نه فقط ریالی از مبلغ مذکور سود مالی نبرده، بلکه نگارنده به همراه سایر نهادهای حامی، سهمی بسیار بیشتر از آن را هزینه و مشارکت کرده‌اند به نحوی که سهم مادی صدا و سیما نهایتاً به چهل درصد مالکیت این پروژه هم نمی‌رسد و بدیهی است هر گونه بهره‌برداری یک‌جانبه از یک مالکیت مشاع، خاصه اگر بی‌اذن شرکا و برخلاف تمایل و تعهدات قبلی باشد، «خیانت در امانت» و «تصرف مال غیر» محسوب شده و علاوه بر گناه، موجب ضمان نیز می‌گردد.

۲. در طول سال‌های گذشته و به تناسب پیشرفت و توسعه «پروژه پژوهشی تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم»، توافقات متعددی میان اضلاع مختلف همکاران و حامیان آن و از جمله حسین دهباشی، سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و صدا و سیما، کتباً و رسماً منعقد شده که بر مبنای منطق عقلی و حقوقی آخرین آنها، حجت و معیار داوری است و ارجاع به هر گونه توافق نوشته یا نانوشته قبلی و احیاناً متعارض مسموع نیست.

توافقنامه همکاری

بر این اساس آخرین توافقات طرفین به شماره ۱۷۳/۹۳/د مورخ۱/۶/۹۳، شماره ۱۷۳۸۹/۹۳/د و مورخ۳۱/۶/۹۳، (که تصویر آن به پیوست آمده) به روشنی مشخص می‌کند: علاوه بر آنکه کلیه حقوق مادی و معنوی صدا و سیما از پروژه مذکور در قالب انتشار کتاب در ازای درج آرم شبکه اول سیما در محلی مناسب در کتب چاپ شده کلاً و دائماً به حسین دهباشی و کتابخانه ملی تعلق دارد، بهره‌برداری تلویزیونی از پروژه یاد شده نیز صرفاً در قالب مجموعه مستندی ۲۶ قسمتی که در سازمان اسناد و کتابخانه ملی و انحصاراً توسط حسین دهباشی کارگردانی خواهد شد، انجام می‌شود و حدود تعهدات و اختیارات صدا و سیما بر این مبنا فقط در محدوده پرداخت دستمزد منابع انسانی در مرحله تدوین و متقابلاً پخش بی‌کم و کاست مستندهای ارائه شده توسط نگارنده در کتابخانه ملی است و لاغیر

۳. اما اصل سخن فرا‌تر از دو نکته پیش گفته که شرح مفصل و مستندات ضمایم آن در شکوائیه اینجانب به دادگستری مطرح شده، بوده و دربرگیرنده سوالات اخلاقی و ساده‌ای از سوی صاحب این قلم است که متاسفانه در مدعیات مطروحه در جوابیه صدا و سیما، اثری از پاسخ به آنها نیست: اوّل، محمد سرافراز و کارمندان بی‌نام‌اش در واحد مرکزی خبر چرا بی‌اجازه هیچ‌یک از مصاحبه‌شوندگان، هیچ‌یک از مصاحبه‌کنندگان و هیچ مجوزی از سوی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران و حتی بدون هیچ اطلاعی به حسین دهباشی، از تکه پاره‌های گزینشی، تقطیع و به شدت تحریف شده این پروژه تحت عنوان جعلی «به روایت دربار»، «دیکتاتور» و غیره سوء استفاده کرده است؟

دوّم، درحالی‌که رسماً و کتباً به کلیه مصاحبه‌شوندگان این پروژه بر روی سربرگ کتابخانه ملی ایران که نشان ریاست جمهوری را بر بالای خود دارد، تعهد شده که تا زمان انتشار متن کامل و بدون سانسور سخنان‌شان، از مصاحبه‌‌های ایشان استفاده نشود (و این مهم تاکنون تنها در مورد چهار نفر از ایشان تحقق یافته) محمد سرافراز به چه دلیلی دستور داده تا کلیه تصاویر از معاونت تخصصی سیما به کارکنان بی‌ارتباط و مطیع واحد مرکزی خبر تحویل داده شده و با پخش غیراخلاقی بریده‌هایی مسئله‌دار که بسیاری از آنها از اساس و در متن کامل منظور گوینده آن سخن دیگری است، با آبروی محترم‌ترین نهاد فرهنگی و پژوهشی کشور که مطابق قانون اساس وابسته به عالی‌ترین مقام نظام جمهوری اسلامی پس از مقام معظم رهبری است، بازی می‌شود؟


... .»

این پاسخ دهباشی اما این بار با رو کردن سند دیگری از سوی مهدی فرجی مدیر وقت شبکه اول سیما که رسانه ملی را در این توافق نمایندگی می‌کرده، همراه شد؛ نامه‌ای که همه نقدها نسبت به رسانه ملی را تغییر می‌دهد و این پرسش را پیش می‌آورد که آیا مدیر پروژه تاریخ شفاهی با این نقد آتشین، پای چنین توافقی را امضاء نکرده است؟!

در پاسخ فرجی آمده است: «درباره فرم توافقنامه ای که جناب آقای دهباشی تهیه کننده محترم مستند رازها و دروغ ها در سایت ها منتشر کرده اند لازم می دانم توضیح دهم که آنچه در توافقنامه منتشر شده آمده مربوط به تولید مستند جدیدی است که قرار بوده با استفاده از تصاویر پروژه تاریخ شفاهی ایران که قبلا ضبط آن به اتمام رسیده بود و تمامی راش های آن تحویل مالک و صاحب آن یعنی صدا و سیما گردیده تا تولید شود.

لذا بهره برداری صداو سیما از راش‌ها و منابع رازها و دروغ ها در هیچ جای توافق جدید منع نشده و هیچ محدودیتی برای سازمان صدا و سیما در استفاده از آن تولیدات وجود نداشته و ندارد. چرا که اساسا تولید به اتمام رسیده و مالکیت آن متعلق به سازمان صدا و سیماست.

همانگونه که در توافقنامه حاضر مشاهده می شود و به وضوح روشن است «طرح تلویزیونی تاریخ شفاهی پهلوی دوم»، یک برنامه مستند تلویزیونی است که بر اساس مجموعه تاریخ شفاهی پهلوی دوم و با حضور کارشناسان تاریخ معاصر ایران در 26 قسمت قرار بوده که تولید شود و باز بر اساس همین توافقنامه اولین قسمت آن در دی 1393 پخش شود که اگر چه، بخش مهمی از تولید آن انجام شده ولی به اتمام نرسیده است.

همانطور که در این توافقنامه روشن است و در تعهدات سازمان صدا و سیما آمده هزینه تولید برنامه و هزینه تامین دکور بر عهده شبکه یک است و این خود روشن می سازد منظور، تولید برنامه جدیدی با حضور کارشناسان تاریخ معاصر ایران و البته با بهره گیری از سخنان شخصیت های دربار پهلوی است که قبلا تولید و هزینه کامل آن نیز حدود بیش از یک میلیارد تومان بود به آقای دهباشی کامل پرداخت شده است.

خلاصه آنکه آنچه که در دهه فجر با عنوان به روایت دربار شاهد پخش آن بودیم هیچ ربطی به برنامه فوق الاشاره و این قرارداد ندارد و ساخت این برنامه استفاده دیگری است از تصاویر مصاحبه های انجام شده و اساسا برنامه تلویزیونی رازها و دروغ ها هنوز آماده پخش و بهره برداری نشده است.

توصیه می کنم دوست عزیزم جناب آقای دهباشی اگر واقعا خود را در خصوص ادعای اعلام شده محق می دانند جنجال را خاتمه داده و از طریق مجاری قانونی و حقوقی پیگیری نمایند. در ضمن صورتجلسه ضمیمه مورخ 1391.7.4 موید این نظر می باشد که برنامه مورد اشاره آقای دهباشی یک برنامه کاملا جدید است و ربطی به پروژه تولید شده قبلی ندارد.


»

با این اوصاف به نظر می‌رسد این ماجرا همچنان سرِ دراز دارد و اگر نامه‌ای که فرجی رسانه‌ای کرد، پایان کشمکش رسانه‌ای باشد، جنجال بر سر این ماجرا در محاکم قضایی استمرار خواهد داشت؛ اتفاقی که نشان می‌دهد یک پروژه تاریخی مستند درباره تاریخ معاصر در کشورمان تا چه میزان می‌تواند پیچیده و مسئله ساز شود.
















این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن