تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 آذر 1403    احادیث و روایات:  ghhhhhh
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835811222




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

-آسایش آسایشگاه در زنجیر مجرمان


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:

آسایش آسایشگاه در زنجیر مجرمان  پشت دیوار دورافتاده‌ترین آسایشگاه‌های پایتخت، آنجا که فضای منجمد با دارو آرام است، حکایت درد، حکایت دیگری است. وقتی در راهروها و محوطه، سرگردان راه می‌روند و نگاهشان به نقطه‌ای دورخیره شده، همه چیز یکدست به نظر می‌رسد؛ اما پشت مرز اتاق‌هایی که شانه به شانه هم قد کشیده‌اند، افرادی زنجیر شده، آسایش آسایشگاه را بر هم می‌زنند.
 

مردان و زنانی دربند، که سربازهای جوان سایه به سایه تعقیب شان می کنند. مجرمان روانی که سال هاست که بیماری شان را همراه اعمال مجرمانه یدک می کشند و مهمان ناخوانده مراکز درمانی می شوند. با نامه قضایی می آیند و به دلیل پیوند جرم شان با اختلالات روانی، متمایز با بیماران عادی بستری می شوند. موهایشان تراشیده است، راه که می روند صدای کشدار زنجیر پابندشان در سکوت مبهم آسایشگاه می پیچد. اینها از جنس آسایشگاهی ها نیستند و با این حال سرگردان بین زندان و آسایشگاه در رفت و آمدند. تفاوت ظاهری مجرمان روانی با بیماران عادی توجه هر تازه واردی را جلب می کند. اما کافی است تا بیشتر بشناسی شان، آن وقت است که جرم شان را فراموش می کنی و درمان را در اولویت قرار می دهی. توهم احاطه شان کرده، گاهی افسرده اند و ساکت، گاهی هم همزادشان مثل سایه سربازها، هر نفس دنبالشان می کند. اولین جمله ای که از آنها می شنوی برخلاف بیماران عادی است. ناامیدی در حرف هایشان موج می زند. در اتاق های کار و درمان هم اوضاع چندان بر وفق مرداشان نیست و تبعیض در بازی ها و حرکات ورزشی، آنها را بیش از مکان های دیگر آسایشگاه، از دیگران متمایز می کند. کاردرمانگر های آسایشگاه های روانی می گویند: «مجرمان روانی به دلیل بسته شدن پاهایشان با زنجیر نمی توانند مثل دیگر بیمارها حرکات ورزشی انجام بدهند، بدوند و توپ بازی کنند. گاهی با حسرت به دیگران که مشغول بازی کردن هستند نگاه می کنند، با این حال وظیفه ما هم این است که طبق مجوز قضایی شان عمل کنیم و اجازه هر کاری را به آنها ندهیم.» در بخش مردان، تخت قاتلی روانی، که پاهایش محصور شده در قفل و زنجیر، تنها چند قدم با تخت بیماری عادی فاصله دارد، اما فاصله دنیاهایشان زمین تا آسمان است. فرهاد زنش را کشته، خفه کرده و حالا به عنوان یک مجرم خطرناک تحت درمان قرار دارد، اما مهران یک عاشق سرخورده است و بعد از این که دختر محبوبش با مرد دیگری ازدواج کرد اعصابش تحلیل رفت تا این که آسایشگاهی شد. در بخش زنان هم ماجرا همین است. قصه زهرا از زبان خودش قتل و جنایت نیست، اما هم اتاقی هایش می گویند او قاتل است. ترس و وحشت در وجودشان است و از هم اتاقی شدن با مجرمی روانی هراس دارند، ترسی که می تواند با تشدید بیماری شان همراه شود، اما اینجا منطق بر مدار دیگری می چرخد. نه زندان و نه آسایشگاه انگار هیچ کدام مجرمان روانی را نمی طلبند. در آسایشگاه های روانی درد را از هر طرف بنویسی درد نیست، زخمی عمیق است. زخمی که بر تن مجرمان نشسته و جامعه انگار فقط سیاهی شان را دیده است. زن باشی یا مرد فرقی نمی کند، مجرم مجرم است و زنجیرهای آهنی سنگین، زنانه و مردانه ندارد. حلقه های آهنی پاهای لاغرشان را در بند می کشد و آنها را قربانی قانونی می کند که از عدم اجرای آن، 39 سال می گذرد. قانونی که قرار بود برایشان سرپناه دیگری بسازد تا ضمن طی کردن دوران محکومیت، اختلالات و توهماتشان هم درمان شود، زندانی مخصوص مجرمان روانی. حکایت مجرمان آسایشگاهی در ایران، حکایت یک اتاق و یک زنجیر و یک درد نیست؛ واقعیت روزمرگی آنهایی است که روزی ساکنان شهر بودند و حالا بیماری، مجرمشان کرد. به این نقطه از آسایشگاه ها که می روی، «درد را از هر طرف بنویسی درد نیست» به اندازه سخت ترین مجازات و یک عمر حسرت و تبعیض است. درد را بیرون از آسایشگاه که بخوانی یک واژه سه حرفی است؛ و درد داخل آسایشگاهی که مجرم و غیرمجرمش در کنار یکدیگر می مانند، می خوابند و درمان می شوند قصه ای است تلخ و اندوهناک. مجرمان روانی و بیماران عادی، از این اتاق به آن اتاق می روند، بوی تند مایع ضدعفونی از راهروها بلند می شود، صدای مقطع و کشدار زنجیر پابند متهم در میان آواز حزن انگیز مرد بیمار گم می شود و آنها محکوم به ماندنند؛ گاهی تا ابد. بهناز مقدسی / تپش (ضمیمه چهارشنبه روزنامه جام جم)


 


جمعه 1 اسفند 1393 ساعت 12:24





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن