واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
نقد فیلم "روباه"
فیلمی کمدی که قرار بود جاسوسی باشد از دیگر ضعف های فیلم می توان به استفاده از لحظات کمیک اشاره کرد. اگر از منظر فیلمساز خلق چنین فضایی در جهت جذابتر کردن و متعاقب آن همراه کردن مخاطب است، فیلم به چنین هدفی نمیرسد.
گروه سینما و هنر فرهنگ نیوز ، سمیه مصطفایی : جدیدترین ساخته بهروز افخمی، روباه، در شرایط بسیار حساس مذاکرات هسته ای ایران به مسئله ترور دانشمندان هسته ای می پردازد. افخمی پس از گذشت سالها از ساخت فیلم روز شیطان به حال وهوایی مشابه بازگشته است تا بار دیگر تریلری سیاسی- جاسوسی بسازد. فیلم از همان روزهای آغازین فیلمبرداری خبرساز شد هم بدلیل موضوع بحث برانگیزش و هم بدلیل انصراف چند بازیگر از حضور در این فیلم.
داستان فیلم حول محور جاسوسی اسرائیلی بنام یوهان نتانیاهو که برادر بنیامین نتانیاهو است و فعالیتهای او در ایران به منظور ترور دانشمندان هسته ای، میچرخد. در این میان جوانی که پیک موتوری است بدون اینکه از قصد جاسوس اسرائیلی مطلع باشد با او همراه میشود و در ادامه خود او و همسرش درگیر ماجرا می شوند.
فیلم شروع خوب و درگیر کننده ای دارد که البته همانند اکثر آثار جشنواره این تأثیرگذاری اولیه چندان دوام نمی آورد.یکی از ویژگیهای بدیهی فیلمهایی از این دست معماری هوشمندانه روایت و کد گذاریهای روایی به همراه بدعتهای ریتمیک و تصویری است تا حدی که حس تعلیق و کنجکاوی بیننده را به حداکثر برسانند اما متأسفانه در فیلم روباه بی حوصلگی و کم دقتی فیلمساز چه در روایت داستان و چه در بخشهای فرمی و تکنیکی فیلم را در حد فیلمهای تلویزیونی تقلیل داده است .
در فیلمنامه با وجود گره های متعدد داستانی ،تأثیرگذاری چندانی در پیچشهای روایی دیده نمی شود. سکانسها تهی از زبان سینما بسیار سردستی از کار درآمده اند و بدعت قابل توجهی در دکوپاژ آنها در جهت هماهنگی هرچه بیشتر با حس و حال دراماتیک داستان ، تنشها و اوج و فرودهای روایی صورت نگرفته است. کاراکترها همگی در حد تیپ باقی می مانند و تلاشهای اندک فیلمنامه نویس در جهت فردیت بخشیدن به این کاراکترها راه به جایی نمی برد این در حالی است که هر کدام از شخصیتهای محوری با توجه به پتانسیل های داستان قابلیت تبدیل شدن به شخصیت را داشته اند. جلال فاطمی در ایفای نقش جاسوس اسرائیلی تا حدی موفق عمل کرده است اما از یک جایی به بعد یکنواختی بازی او در بسیاری از لحظات پر تنش فیلم مخاطب را پس می زند. البته عمده ضعف این کاراکتر را باید در شخصیت پردازی و فیلمنامه جست.بیننده نمی تواند باور کند که این جاسوس اسرائیلی برادر بنیامین نتانیاهو است.
سؤال این است که چگونه فیلمساز با وجود عدم زمینه چینی های مناسب روایی از بیننده انتظار دارد که چنین چیزی را باور داشته باشد؟ عدم اعتماد مخاطب به چنین مسئله ای نتیجه ای جز عدم اطمینان به کل روند داستان ندارد. گذشته از اینها کاراکتر یوهان نتانیاهو پیچیدگیهای لازم شخصیتهای جاسوس از جمله تغییرات مکرر شخصیتی که یکی از الزامات ابتدایی کاراکترهایی این چنینی است را ندارد. حمید گودرزی در ایفای نقش خود خوب ظاهر شده است اما بازی تصنعی و غیر قابل باور مرجان شیر محمدی در چندین صحنه بر ایفای نقش قابل قبول او سایه افکنده است.
از دیگر ضعف های فیلم می توان به استفاده از لحظات کمیک اشاره کرد. اگر از منظر فیلمساز خلق چنین فضایی در جهت جذابتر کردن و متعاقب آن همراه کردن مخاطب است، فیلم به چنین هدفی نمیرسد به این دلیل که اتفاقاً همین لحظات کمیک باعث دور شدن مخاطب از فضای داستان و حتی پس زدن مخاطب به دلیل پرداخت نامناسب و فکر نشده چنین صحنه های کمیکی می شوند. شوخیها اکثراً بیجا و پس زننده از آب درآمده اند و مهمتر اینکه با فضای اکشن فیلم تجانسی ندارند.
فیلم در پایان بندی نیز دچار مشکل است و کم دقتی فیلمساز در سر و شکل دادن به روایت بیش از هر قسمت دیگری در این بخش رخ می نماید. شتابزدگی در لحظه به لحظه دقایق پایانی فیلم به نحوی آزاردهنده خبر از سرهم بندی ناشی از کمبود وقت کافی می دهد.
93/11/27 - 12:18 - 2015-2-16 12:18:38
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]