تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است ، آنگاه نیکی به پدر و مادر ، آنگاه جنگ در را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820473870




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

جاودانگی با آپلود ذهن روی کامپیوتر! + تصاویر


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:


تحلیلی بر فیلم "تعالی" (2014 Transcendence)
جاودانگی با آپلود ذهن روی کامپیوتر! + تصاویر
در فیلم "تعالی" نشان داده می شود که اگر بتوان خودآگاه انسان را حفظ کرد می توان از مرگ او جلوگیری کرد!



  به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز، فیلم "تعالی" به کارگردانی والی فیستر و بازی جانی دپ در نقش اول، از روز جمعه 29 فروردین روی پرده های نقره ای نقش بست. کمپانی برادران وارنر با بودجه تولید 100 میلیون دلاری این فیلم را روانه سینماها کرد که در مدت 63 روزی اکران فقط 103 میلیون دلار را عاید سازندگان خود نمود. همچنین این فیلم از نظر مخاطبان سایت IMDb امتیاز 6.33 و از نظر منتقدان سایت های معتبر RottenTomatos و MetaCritics  امتیازهای 19 و 42 (از 100) را دریافت کرد. در این فیلم موضوعاتی مانند ارتباط انسان با ماشین، جاودانگی و پایان عصر تکنولوژی به تصویر کشیده است که در ادامه به بررسی آنها می پردازیم.  

 
خلاصه داستان پروفسور ویل کستر (جانی دپ) و همسرش اِویلین (ربکا هال) متخصصین هوش مصنوعی هستند که طی تحقیقات خود موفق به ساخت ماشین هوشمندی به نام PINN شده اند. PINN که نام اختصاری Physically Independent Neural Network است، یک شبکه عصبی غیر فیزیکی بوده که توانایی محاسبات فوق پیشرفته، تشخیص افراد، تفکر و حتی سخن گفتن با صدای کاملا واقعی را دارد. ساخت چنین ماشین متفکری، عده ای ضد فناوری را به هراس واداشته، بگونه ای که تصمیم به ترور مهندسین و دانشمندان این رشته می گیرند. آنها ویل کستر را نیز هدف قرار میدهند و بعد از سخنرانی اش در مراسم معرفی این هوش مصنوعی متفکر، با گلوله آغشته به پلونیوم مجروح می کنند.   ضرب گلوله کاری نیست ولی پلونیوم، خون وی را مسموم کرده و تا چند هفته بیشتر زنده نخواهد ماند. مرگ هراسی ویل از یک طرف و پیشنهاد همسرش برای آپلود کردن مغز او بر روی PINN از سوی دیگر باعث می شود که ویل اجازه دهد تمام ذهن و خاطراتش (بطور کلی بخش خودآگاه مغزش  Consciousness ) بر روی دستگاه آپلود شود. جسم ویل می میرد ولی خودآگاه با PINN مخلوط شده و ابر انسانی پدید می آید که با اتصال به شبکه جهانی اینترنت (World Wide Web) تمام اطلاعات آنلاین موجود در کره زمین را تصاحب می کند. اِویلین با پیشنهاد ویل به شهرکی کوچک در دل بیابان فرار می کند و با پول هایی که ویل به حسابش واریز کرده تمام شهرک را به تملک خود درآورده و یک مرکز اطلاعاتی تحقیقاتی در آنجا تاسیس می کند. با استفاده از تکنولوژی روز و نانوربات ها، ویل روش های درمانی گوناگوگنی را توسعه می دهد: از بازسازی بافت های اعضای آسیب دیده تا زنده کردن گیاهان و ساخت سریع مواد.  

  ولی افراطیون ضد تکنولوژی از دوست خانوادگی آنها دکتر مکس واترز (پاول بتانی) و دکتر تَگِر (مورگان فریمن) – استاد مشترکشان در دانشگاه – استفاده کرده تا به مقر آنها حمله کنند. ویل که تا آن موقع لشکری از انسان های هیبریدی (دو زیست) برای خود مهیا کرده، با آنها مقابله می کند و حتی با فرآیند ساخت اعضای مصنوعی، کالبدی درست مانند آنچه بوده برای خود خلق می کند. اِویلین که تحت تاثیر دشمنان ویل قرار گرفته است، قبول می کند پیشنهاد ویل مبنی بر آپلود کردن ذهنش را بپذیرد تا ویروسی را به ویل منتقل کند و اینگونه او را از پای دربیاورند. اما در حین حملات خمپاره ای به مرکز اطلاعاتیشان، مجروح می شود. احساس ویل از این موضوع جریحه دار شده و خود را با خون اِویلین آلوده می کند تا بدینگونه زندگی هردوی آنها پایان بپذیرد. هم زمان با نابود شدن ویل، کل سیستم ایترنت و حتی برق سراسر جهان قطع می شود تا بشر بار دیگر به دوران قبل از عصر ارتباطات رانده شود.   بررسی فنی فیلم فیلم "تعالی"، اولین تجربه "والی فیستر" در سمت کارگردان می باشد. وی که تا قبل از این به فیلمبرداری آثار کریستوفر نولان مشغول بود، به تشویق او کارگردانی این اثر را بر عهده گرفت. همچنین نولان در جایگاه تهیه کننده اجرایی، خط مشی پروژه را مشخص می کند. به همین دلیل است که هرگز شاهد چهره تماما مثبتی از قهرمانی فیلم نیستیم و همه کاراکترها خاکستری هستند. فیستر اما هرچه در فیلمبراداری مهارت داشته باشد، در کارگردانی موفق نبوده و اولین اثر او به یک شکست تجاری کامل مبدل می شود.  

"والی فیستر"   میزان فروش 103 میلیون دلاری فیلم فقط به اندازه بودجه تولید آن است که کمپانی برادران وارنر را در پرداخت دستمزد عوامل فیلم و بازگرداندن هزینه سرسام آور تبلیغات به دردسر انداخت. با اینکه فیلم از ایده های جالب، جلوه های بصری خوب و گروه بازیگران حرفه ای و تماشاگرپسند بهره مند بود، بدلیل عدم تجربه کارگردان محصول نهایی چیزی که انتظار می رفت از آب درنیامده و هم منتقدین و هم تماشاگران را ناامید کرد. نیمه آغازین فیلم بسیار کسل کننده و حوصله سربر است. حتی سکانس شروع که سعی در ایجاد فضای تعلیق بر مخاطب دارد، بسیار بدون روح می باشد. داستان در ابتدا آنچنان گنگ و نامفهوم است که صحنه های ترور دانشمندان و سوء قصد به جان ویل کستر و تعقیب و گریزهای متعاقب آن نیز نمی توانند به بیننده حس شور و هیجان القا کند و در عین تعجب این سکانس ها بسیار عادی و خالی از احساس می باشند.   مسئله دیگری که نگارنده را به حیرت وا داشت، اوج گرفتن ناگهانی و غیرعادی فیلم در نیمه دوم می باشد. در این جا فضای داستان به یکباره کاملا ابر قهرمانانه و کمیک وار شده؛ شاهد حوادث و اتفاقات محیرالعقولی هستیم که توسط ویل کستر کامپیوتری انجام می شود. این تحولات دارای چنان درجه ای از تخیل هستند که به جای آنکه مخاطب را درباره امکان پذیری خود به فکر وا دارد، عملا در نظر وی غیر ممکن جلوه می کنند. زخمی شدن اِویلین در حمله پایانی نیز هیچ گونه توجیه عقلی و موضوعیتی ندارد.  

  و اما جانی دپ؛ وی پس از نقش آفرینی بسیار زیبا در فیلم ناموفق "رنجر تنها" در سال گذشته، انتظار می رفت در این فیلم بار دیگر درخشیده و یک تنه باعث سودآوری این پروژه شود. ولی متاسفانه به جرات می توان گفت که این فیلم و پروفسور کستر، بدترین نقش دوران حرفه ای جانی دپ، این ستاره دوست داشتنی هالیوود، می باشد. نقش وی که مثلا قرار بود نقش اول و قهرمان داستان باشد، عملا به زیر سایه سنگین اِویلین کستر با بازی نچندان دلچسب ربکا هال قرار گرفته است. در اعظم مدت زمان فیلم، این ربکا هال است که جلوی دوربین قرار دارد و جانی دپ (شاید) نصف این مدت را بدست آورده است. حتی در نیمه دوم و پس از مرگ وی، شاهد حذف حضور فیزیکی و نمایش وی در قالب تصویری کامپیوتری و بدون احساس و بدون بازی زیرپوستی همیشگی وی هستیم. همه این مسایل دست به دست هم داده تا جانی دپ دو سال متوالی ناموفق را پشت سر بگذارد. در کل می توان گفت که این فیلم هدیه ای ارزشمند ولی در بسته بندی فوق العاده نامناسب است که پس از سربردن حوصله مخاطب، وی را در جایی که داستان در اوج باید خودنمایی میکرد؛ رها می سازد.  

 
بررسی محتوایی فیلم                                                                                               نظریه کامپیوترهای متفکر مهمترین فرضیه ای که این فیلم به آن اشاره می کد، بحث ماشین هایی با قابلیت اندیشیدن و ارتباط انسان با آنهاست. از ابتدای پیدایش پردازشگرهای پیشرفته که قابلیت محاسبات پیچیده در زمان کوتاهی را داشته، انسان به این فکر بود که آیا میتوان ماشینی ساخت و با آن ارتباط منطقی و هوشمندانه داشته باشد. نرم افزارهای مختلفی در این زمینه نوشته شد که اکثر آنها با تمام هوش مصنوعی که دارند، در قسمت های خاصی که به خودآگاهی و عواطف و علایق مربوط می شود، ضعیف عمل کرده و مشخص می شود که برنامه ای از پیش نوشته شده هستند.   در این زمینه آلن تورینگ، ریاضیدان و محقق بریتانیایی نظریه ای را ارایه کرد که به "آزمون تورینگ" شهرت یافت (در صحنه ای از فیلم نیز وقتی اِویلین کستر به هتل مراجعه می کند، اتاق رزرو شده به نام تورینگ است). این آزمون بگونه ای است که در آن فردی توسط متن از طریق کیبورد و صفحه نمایش با دو نفر دیگر (مشاهده شان نمی کند) ارتباط برقرار می کند. یکی از اشخاص ثانویه کامپیوتری است (نرم افزار متفکر) که باید فرد آزمایش شونده را فریب دهد. شخص اول باید تصمیم بگیرد که کدام انسان و کدام ماشین است. در این آزمون که روشی برای سنجش میزان هوشمندی ماشین است، اگر فرد کامپیوتر را انسان تشخیص دهد، آن ماشین برنده آزمون شده و متفکر و خودآگاه نامیده می شود.  

"الگوی آزمون تورینگ"   در این فیلم نیز سوالی که مطرح می شود این است که آیا می توان ماشینی ساخت با قابلیت تفکر؟ تورینگ قبلا این سوال را با سوال دیگری جواب داده است: آیا می توان ماشینی ساخت که از این آزمون (تورینگ) سربلند بیرون آید؟! البته این نظریه منتقدانی دارد که می گویند انسان ها برخی رفتارهای غیرهوشمندانه و غیرعاقلانه از خود بروز می دهند. همانطور که مکس در جایی دقیقا به همین موضوع اشاره کرده و ادامه می دهد: انسان می تواند کسی را دوست داشته باشد و در عین حال از برخی رفتارهای او ناخشنود باشد. تورینگ در جواب این انتقاد پاسخ می دهد که اگر ماشین واقعا هوشمند باشد، می تواند بطور عمدی در خروجی های خود داده های غلط وارد کند یا مدت زمان زیادی را صرف دادن پاسخ اشتباه به شما کند تا کاملا فریب آن را بخورید.   وقتی دکتر تگر و بازرس بیوکانن با PINN آشنا می شوند، از هوشمندی آن بسیار تعجب می کنند. تگر از PINN سوالی می پرسد: میتونی اثبات کنی که دارای خودآگاهی هستی؟ PINN جواب می دهد: سوال سختیه دکتر تگر. شما خودت میتونی اثبات کنی که خودآگاهی؟ راه حلی که برای برطرف شدن نقص علایق و خودآگاهی در ماشین ها در این فیلم ارائه شده بدین صورت است که باید ذهن انسان را بر روی یک ابرکامپیوتر هوشمند آپلود کرد تا با مخلوط شدن با آن؛  این مشکل حل شود. این امر دقیقا برعکس سناریویی است که قبلا در فیلم های هالیوودی شاهد آن بودیم: قرار دادن ریزتراشه های الکترونیکی در مغز انسان و تولید سایبورگ.  

 
ابر انسان، عمر جاودانه و درمان آنی: آروزهای دست نیافتنی بشر موضوعی که برای سال ها در دنیای فناوری مدرن، ذهن بشر را گرفتار خود کرده است، ساختن یا به بیانی بهتر "تعالی" انسان فعلی به موجودی برتر – ابر انسان Übermensch – می باشد. از سلطه سینما و هالیوود نیز برای آشنا کردن اذهان عمومی با این امر بسیار استفاده شده است. در طی عمر بیش از صد ساله نمایش تصویری، چند برابر عدد عمر سینما، فیلم دراین باره ساخته شده که از جمله مهمترین این آثار می توان به سری X-Men اشاره کرد. متاسفانه اگر انسان راه حق و حقیقت جویی را از دست دهد؛ به هر دستاویزی چنگ زده تا خلاءها و کمبود های زندگی روزمرده اش را جبران کند. چون نیافتند حقیقت، ره افسانه زدند!   البته شاید منشا عقاید نویسنده را بتوان نظریه های ری کرزویل (Ray Kurzweil) نویسنده، مخترع و آینده پژوه آمریکایی دانست. وی نویسنده کتاب های بسیاری در باب فناوری های مدرن، ابر انسان و فناناپذیری می باشد. از این میان می توان به یکی از آثار مهم او " تکینگی (جاودانگی) نزدیک است" (Singularity Is Near) اشاره کرد. در کتب ذکر شده و بقیه آثار او، نانوربات هایی که بدن را تعمیر می کنند معرفی شده اند که تمام و کمال در فیلم "تعالی" جان گرفته اند. کرزویل اعتقاد دارد که نامیرایی حداکثر تا سال 2050 در دسترس خواهد بود! او برای اثبات ادعای خود به مدت 22 سال است که روزانه بیش از 150 قرص مصرف می کند تا روند پیر شدن خود را به تاخیر بیاندازد. وی ادعا میکند که در این سال ها فقط به اندازه 2 سال پیر شده است!!!  

"ری کرزویل"   وقتی نظریه های چنین افرادی که ثبات روانی ندارند، مرجع فیلمنامه "تعالی" قرار گرفته، مشخص است که چه معجونی از آب در می آید! مکس طی سخنرانی خود در ابتدای فیلم می گوید که این فناوری هوش مصنوعی برای تشخیص زودهنگام سرطان ها و به امید درمانی برای آلزایمر و در کل نجات جان ها استفاده خواهد شد. وی در ادامه از پایان دادن به فقر و گرسنگی نیز صحبت می کند. آیا برای پایان دادن به فقر و گرسنگی نیاز به یک ابرکامپیوتر متفکر است که بویی از انسانیت نبرده یا نیاز به کمی حس نوع دوستی؟ چگونه است که آمریکایی که مازاد گندم تولیدی سالیانه اش را به دریا ریخته ولی حاضر نمی شود به کشورهای آفریقایی که کودکان در آن از فرط گرسنگی تلف می شوند، صادر کند؛ حال از پایان دادن به فقر و گرسنگی آن هم با بی ربط ترین وسیله ممکن سخن می گوید؟! مگر همین ارتش آمریکا نبود که با تجاوز آشکار به ویتنام، افغانستان و عراق و کودتاهای نظامی در کشورهای مختلفی چون ایران و کوبا، خون های بی گناه بسیاری را بر زمین ریخت؟   در این فیلم از ماشین با احساسی سخن به میان می آید که می تواند با اندیشیدن مرزهای بیولوژی را درنوردیده و بافت های آسیب دیده – حتی اعضایی که از بین رفته اند – را در کسری از ثانیه درمان کند. مخاطب در این اثر شاهد فراموشی خدا، تنها منشا اثر جهان هستی، می باشد. "وَلا تَکُونُوا کَالَّذِینَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ أُولَئِکَ هُمُ الْفَاسِقُونَ" (سوره حشر، آیه 19)  انسانهای درون فیلم "خود" را فراموش می کنند چون "خدا" را فراموش کرده اند، ره افسانه را در پیش گرفته و به دنبال وسیله ای هستند که با آن بتوانند خود و دنیای خود را نجات دهند. دنیایی که با دست خود باعث نابودی آن هستند. دنیایی که ظلم، جنایت، فساد و بی رحمی در آن موج می زند. دنیایی که حتی طبیعت نیز در امان نمانده و به پرتگاه عدم رانده می شود. وقتی هم که به آن وسیله دست پیدا می کند (ضمیرخودآگاه الکترونیکی)؛ خود در پی نابودی آن بر می آید. زیرا از قدرت ناشناخته آن هراس دارد!  

  ویل کستر در پایان فیلم با حسرت از آرزوی خود این گونه یاد می کند که بشر می توانست با فناوری جدید (نانوبات های درمانگر) هوای آلوده را پاک کند، جنگل های خشک شده را دوباره احیا کند، هر بیماری را شفا داده و کره زمین را از نابودی نجات دهد. واقعا که چه آروزی محالی! تا وقتی که انسان به نابودگری خود بر روی این کره خاکی ادامه دهد، این روند توقف ناپذیر است، حتی با نانوبات های خارق العاده فیلم "تعالی"... همچنین ویل آنچنان از مرگ هراس دارد که حاضر است برای نجات از مردن، تن به آزمایش ایده اولیه ای دهد که تا آن زمان فقط بر روی میمون ها موفق بوده است. "وَلَنْ یُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا..." (سوره منافقون آیه 11) پیام این آیه شریفه این است که ای انسان ها، هرچه کنید شما را از اجل گریزی نیست، پس تا وقتی که فرصت دارید آن را غنیمت شمرده و پاک زندگی کنید؛ عمر خود را به نحو احسن صرف کنید. اگر عمر انسان در نظر آدمی به چنین کوتاهی است، پس چرا جنگ؟ چرا دشمنی؟ چرا جنایت؟ چرا دروغگویی و تزویر و ریا؟ حتی منازعات و فریب ها!   تا چند کنی قصه ز اسکندر و دارا                        ده روز عمر این همه افسانه ندارد از شاه و گدا هرکه در این میکده ره یافت              جز خون دل خویش به پیمانه ندارد  

 
تسلط ماشین بر انسان؛ کابوس تکنولوژی مدرن ترس از تحقیقات علمی بدون توجه به اینکه چه عواقبی در اتنظار آن خواهد بود، از دوران پسا رنسانس غرب با آنها همراه بوده است (که این امر را در میان مسلمانان مشاهده نمی کنید). قدرت طلبی و میل دیوانه وار برخی از روشنفکران برای شکافت علوم طبیعه باعث شد که از همان دوران، گروهی ضد پیشرفت هرچه بیشتر علم در جامعه غرب که خود را متمدن می نامند، شکل بگیرد و همواره با آن مقابله کند. از مفتشان عقاید گرفته تا مثال هایی که همین فیلم پیش رو نمایش می دهد.   دانشمندانی که ماشین هوشمند PINN را تحسین می کردند، به چنان ترس و وحشتی از قدرت ویل دیجیتالی دچار می شوند که مانند انسان های دور از تمدن به آن حمله ور شده و تکه تکه اش می کنند. "...وَقَذَفَ فِی قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ یُخْرِبُونَ بُیُوتَهُمْ بِأَیْدِیهِمْ..." (سوره حشر، آیه 2) ترس همیشه بر قلب های آنان سایه انداخته است. همین ترس است که باعث لشکرکشی های متعدد به اقسا نقاط جهان شده است. همین ترس منشا اعمال تحریم بر کشورهایی است که جلوی نظام سرمایه داری آنها ایستاده اند. همین ترس صاحبان قدرت را واداشته تا بیش از 2500 سایت تولید محتوای غیراخلاقی را راه بیاندازند تا جوانان، قشری که همیشه کنجکاو و خواهان حقیقت اند، را به آن مشغول کرده و به راحتی از سر راه خود بردارند. همین ترس، دیواری حایل میان اشغالگران صهیونیست و مردم از خانه رانده شده ی فلسطینی می شود.  

  داستان فیلم "تعالی" روایتگر همین ترس است در دوران ابرکامپیوترهایی که الگوهای پیشرفته ای از هوش مصنوعی داشته و در بستر دهکده جهانی دیجیتالی شده هزاره سوم؛ اندیشه متهورانه ای را مطرح می کند که اگر کنترل نشود منجر به نابودی بشر و ظهور نسلی تحت کنترل کامپیوترها می شود. انسان ضعیف، بعد از ساختن ماشینی که توانایی اندیشیدن دارد، متوجه می شود که چه اشتباهی مرتکب شده و چون بیم آن دارد تا ماشین بر او استیلا یابد، هرچه رشته است را با دست خود پنبه می کند. همین موضوع به صورت یک خاموشی جهانی و قطع شدن سیستم برق سراسر کره زمین تصویر شده است. چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی!   ساختن خدای خود! ذات خودآگاهی چیست؟ آیا روح وجود دارد؟ اگر بله، در کجا اقامت می گزیند؟ این ها سوالاتی است که ویل کستر، در سخنرانی ابتدایی فیلم از حضار مراسم می پرسد. وی عملا قصد دارد که باور به عقل، روح و معاد را زیر سوال ببرد که در ادامه صحبت هایش منکر آنها نیز می شود. البته سوال درباره روح مسئله تازه ای نیست. نزدیک به 1400 سال پیش، از پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) پرسیدند که روح چیست. "وَیَسْأَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَمَا أُوتِیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلا قَلِیلا" (سوره اسرا، آیه 85) جوابی است که خداوند متعال به سوال کنندگان درباره روح می دهد. یعنی ای بشر، تو را همین بس که بدانی روح وجود دارد و آنقدر امری بزرگ و متعالی است که مغز تو را توان درک آن نیست. پس بیشتر از این کنجکاوی نکن و آن را باور داشته باش.  

  در مکتب فکری انسان گرایی (Humanism) اعتقاد بر این است که انسان فقط از دو بعد جسم و ذهن (فیزیک و خودآگاه) تشکیل شده است. در این ایدئولوژی "روح" جای نداشته و یکی از باورهای معتقدین به آن، این است که اگر ذهن انسان را حفظ کنید، او را از مرگ حفظ کرده اید و انسان فانی، جاودان می شود. در این میان عده ای نیز معتقدند که ایمان به خود انسان، همان ایمان به خداست؛ زیرا از نظر آنها ندای درونی بشر، خدای اوست. حال باید از آنان این سوال پرسیده شود که اگر انسان روح ندارد، پس ذهن او از کجا نشات گرفته و ندای درونی – که آن را خدا می نامید – از کجا می آید؟!   به همین دلیل است که در فیلم "تعالی" نشان داده می شود که اگر بتوان ذهن انسان (خودآگاه) را حفظ کرد (در اینجا بصورت آپلود کردن بر روی شبکه کامپیوتری) می توان از مرگ جلوگیری کرد و حداقل این جسم خاکی اوست که می میرد. این امر نه تنها نقض روح بلکه نقض نیاز به جسم برای ادامه حیات نیز می باشد. ولی در تفکر موحدین و خداپرستان (چه مسلمان، چه مسیحی و چه یهودی) انسان دارای بعد روحانی نیز می باشد. با نگاهی به آیه "...وَنَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی..." (سوره حجر، آیه 29) به راحتی آن شک از میان می رود ولی تعجب راقم سطور از این است که تا چه حد علم می تواند باعث کوری بشر شود!  

  شرک جلی و خفی به شدت در این فیلم حکم فرمایی می کند. در سخنرانی ویل کستر، یکی از حضار ( که خود به ویل شلیک می کند) با حالی مضطرب و وحشت زده از او می پرسد: پس میخواهی خدای خودت رو بسازی؟ ویل در جواب می گوید: آیا این کاری نیست که بشر همواره انجام داده است؟ ... در اینکه جامعه مشرک همواره خدایگانی را برای پاسخ به نیازهای متفاوت خود ساخته اند شکی نیست(شرک جلی). گاهی اوقات نیز برخی مادیات چنان برای انسان مهم می شوند که خدا و مسایل معنوی را فراموش می کند، به گونه ای که انگار آن مسئله مادی خدای اوست(شرک خفی).    خدای گونه شدن در سال های اخیر، در فیلم های هالیوودی غوغا می کند. از جدیدترین آثار در این زمینه می توان به فیلم "لوسی" اشاره کرد. در بخش های پایانی فیلم، ویل کستر غیرمادی، نانوذرات تشکیل دهنده خود را "تعالی" داده، به آسمان می فرستد و در سراسر کره زمین پخش می شود و با بارش در نقاط مختلف، جهان شمول شدن خود را به رخ می کشد. منشا همه این مسایل را بصورت کنایی می توان در جمله ویل خطاب به اِویلین در سکانس پایانی یافت: چرا امید و اعتقادت رو به من از دست دادی؟ ... وی که عملا خود را در جایگاه خدا قرار داده است، با این جمله اشاره می کند به اینکه اگر مشکلی برای انسان پیش می آید، ناشی از فراموش کردن خدا و از دست دادن اعتقاد به اوست.  

 
تحولات نظم نوین جهانی اِویلین کستر در برنامه سخنرانی، جمله ای را از آلبرت اینشتین، فیزیکدان یهودی بازگو می کند: "برای آنکه بشریت به زندگی خود ادامه دهد و به سطوح بالاتر برود، به طرز تفکر جدیدی نیاز دارد." تغییر دادن قدرت حاکم بر جوامع منجر به تئوری نظم نوین جهانی (World New Order) شد که سال ها پیش هنگام طراحی اسکناس یک دلاری، در پشت آن نقش بست. عبارت لاتین Novus Ordo Seclorum به معنای نظم نوین قرون (New Order of Ages) به معنای شکل گیری نظام و حکومتی خوش اشتهاست که تمایل دارد بر سراسر دنیا سلطه مطلق داشته باشد. دقیقا همانطور که در این فیلم صحبت از کنترل مردم علی الخصوص افراد درمان شده توسط ویل (اشاره به کسانی که از تسهیلات نظام سرمایه داری استفاده می کنند) می شود.  

"عکس هرم، چشم جهان بین و عبارت لاتین"   در دوران کنونی نیز محفل ایلومیناتی ها (Illuminati)یا همان روشنفکران و روشن ضمیران – که خود شاخه ای در ارتباط با فراماسونری گری است – سعی دارد تا کفه ترازوی قدرت را هرچه بیشتر به نفع استکبار جهانی و نظام سرمایه داری غرب به رهبری آمریکا سنگینتر کند. این محفل سرّی که به نوعی با استفاده از ابزار جنگ نرم (بازیگران و هالیوود، خوانندگان و دنیای موسیقی، بازی های رایانه ای و کتاب ها و ...) قصد کنترل اذهان و قلوب جهانیان را دارد به نوعی در قالب ویل کستر دیجیتالی به تصویر کشیده می شود. مهدی خدابخش   بخش های بررسی شده فیلم دانلود با کیفیت بالا    


لینک

لینک


۲۳/۱۱/۱۳۹۳ - ۱۴:۰۶




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن