واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: «احمدینژاد» هشت سال در تبت! |طنز|
به گزارش آخرین نیوز، آیدین سیارسریع در روزنامه قانون نوشت: در قسمت جدید سریال Mahmud is coming که در ژانر وحشت در حال ساخت و فیلمبرداری است آقای احمدی نژاد در شهرری در بخشی از بیانات خود فرمودند که: من در سفری در شرق آسیا بودم، پس از سخنرانی من یک پیرمرد بودایی گفت من 90 سال منتظر شنیدن چنین صحبتهایی بودم.
برای خیلی از شما این که آقای احمدی نژاد در آن سخنرانی چه گفته و آن پیرمرد بودایی چه کسی بوده پوشیده است.
برای روشن شدن اتفاقاتی که در آن روز افتاد شخصی به نام دالاییلاشما یکی از بستگان دالایی لاما را پیدا کردیم و از او که از نزدیک شاهد ماجرا بود خواستیم تا وقایع آن روز را شرح دهد. دالایی لاشما با خنده از آن روز یاد میکند. می گوید احمدی نژاد به تبت آمده بود و قرار بود در قصر پوتالا سخنرانی کند. ما هم برای شنیدن سخنرانی به قصر رفته بودیم.
آقای احمدی نژاد احساس صمیمیت خاصی میکرد برای همین ابتدای سخنرانیاش گفت: مالایاااا ... سین جیاااانگ ... بدانند که اون لاماهاااا ... پاتایاااا ... البته مسئولان قصر فورا به ایشان گفتند که اینجا خانواده نشسته است و خواهش کردند که فارسی حرف بزنند. آقای احمدینژاد در ادامه با ترجمه جمله بالا گفتند که یکسری از افراد در لابهلای مسئولین هستند که به فساد گرفتار شدهاند و از پول مردم برای خودشان پاتایا ساختهاند. ما از بسیاری از این فسادها باخبریم و برای مقابله با آن اقدامات زیادی انجام دادهایم. مثلا همین آقای رحیمی را آوردیم معاون خودمان کردیم که جلوی چشممان باشد بلکه خجالت بکشد و دیگر فساد نکند. حتی بهش صدها سکه جایزه دادیم، نشان لیاقت دادیم و گفتیم این را بگیر و دیگه فساد نکن اما میگفت دلم میخواهد فساد نکنم ولی هاشمی و کارگزاران نمیگذارند. شانزده میلیارد تومان از نهاد ریاست جمهوری گرفتیم تا دانشگاه بزنیم و به جوانان یاد بدهیم که فساد چیز خوبی نیست، آن هم داستان شد. چندین میلیارد دلار از پول نفت در دولت نهم و دهم گم شد و میگویند شما مقصرید. ما پاکدست بودیم و علاقه ای به مال دنیا نداشتیم، تا پول نفت میآمد میگفتیم برو گمشو و این پول واقعا میرفت و گم میشد. جدا عرض میکنم. کسانی که با آقای مشایی آشنایی دارند میدانند که دولت ما عموما در بستر سوررئالیسم فعالیت میکرد.
دالایی لاشما میگوید تا اینجای سخنرانی چون کسی نمیفهمید آقای احمدینژاد از چه چیزی صحبت میکند جو آرامی حاکم بود، ولی از آن لحظه ایشان احساس کرد که باید راجع به بودیسم و حالت عرفانیای به نام نیروانا هم صحبت کند، اوضاع از کنترل خارج شد. ایشان گفت: من با عقاید شما آشنایی دارم. اتفاقا اسم نوه همکار من هم نیرواناست و خیلی دختر خوبی است. امروز متاسفانه اکثر مردم تبت در ریاضت به سر میبرند، عده ای از فقر روی میخ مینشینند و عدهای به نشانه اعتراض سالهاست بهصورت سر و ته از غارها آویزان هستند. همانطور که گوتاما بودا گفته است به زودی روح شخصی به نام مادورا از میان آمریکای جنوبی برمیخیزد و شما را از این بدبختی نجات میدهد.
دالایی لاشما این صحنه را استثنایی توصیف میکند و میگوید: شگفتانگیز بود. همه داشتند قصر را ترک میکردند و آقای احمدی نژاد به صحبتهایش ادامه میداد. تا حالا ندیده بودم این همه صندلی با آن میزان توجه و دقت به سخنان یک نفر گوش کنند.
دالایی لاشما اما ماجرای پیرمرد نود ساله را اینگونه تعریف میکند: وقتی سخنرانی آقای احمدی نژاد تمام شد ده پانزده نفر بیشتر نمانده بودند. از جمله پیرمردی که نزد آقای احمدی نژاد رفت و گفت: من نود سال منتظر شنیدن چنین صحبتهایی بودم.
آقای احمدی نژاد گفت: خیلی ممنون. حالا من از شما می پرسم، اسم شما چیه و چی کارهاید؟
پیرمرد گفت: من لونگ دوک جیاتسو طنزنویس بودایی هستم. انصافا در نود سالی که از عمرم گذشته چنین سوژه تر و تمیزی ندیده بودم! خدا تو را برای طنزنویسان کشورت حفظ کند.
این که آقای احمدی نژاد نشنید یا خودش را به نشنیدن زد ما نمیدانیم ولی دستی به روی شانههای پیرمرد گذاشت و به انگلیسی گفت هپی نیو یِر و از قصر خارج شد.
سه شنبه, 21 بهمن 1393 ساعت 07:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]