واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: کویتیپور در گفت و گو با رادیو فردا: من نیش خورده ام من نیش خورده ام. سی سال است دارم نیش می خورم. به خاطر اینکه انگار نه انگار جوسازی را من اهمیت نمی دادم. که به ضررم هم تمام شده . الان سی سال است که ریالی حقوق هم نگرفته ام. رادیو فردا گفتوگوی مفصلی با غلام کویتی پور از حماسه خوانان دوران جنگ انجام داده است.به گزارش خبرآنلاین وی در این مصاحبه تاکید می کند:« خدایی اش به ما نگویید مداح. حالا درست است در جمع هایی بودیم، خواندیم، ولی بیشتر حماسه خواندیم تا اینکه روضه خوانی کنیم. خیلی ها به من گفتند آقا چرا روضه نمی خوانی؟ گفتم مگر من روضه خوانم که روضه بخوانم؟»مهم ترین بخش های این گفت وگو به این شرح است:* ما به هر حال یک فرهنگ ۲۵۰۰ ساله داریم که انشاءالله این فرهنگ غنی دوباره برگردد. دیانت اسلام هم که در کنارش هست.*من نواهایی که خودم خوانده ام، داشته ها و تجربیاتی از موسیقی پاپ بوده که مورد علاقه ام بوده.* من همیشه می گویم موسیقی اصیل ایرانی موسیقی مقدسی است. چون واقعاً لهو و لعب نمی بینم. حالا ملودی های شش و هشت هست و برای جشن ها خوانده می شود...*آن زمان که ما این نوای ممد نبودی را خواندیم، خیلی ها گفتند آقا چرا نمی گویی ملودیش مال خودت است. گفتم برای چه دروغ بگوییم آخر؟ ملودی مال ما نیست، مال گذشتگان است اما شناسنامه ای ندارد.*کاری از تلویزیون پخش شد با حضور حضرت امام ... قرار بود کسی دیگر بخواند. فرزند آن شاعر به نام معلمی که همه می شناسندش و یک کشاورز است در اهواز. سواد آن چنانی ندارد. اما هر بیتی را می گوید شما با هر نوایی می خواندید آن موقع، به دل مردم می نشست. شعرای دیگری هم بودند. من خودم ملودی ها را می ساختم. هیچوقت هم نگفتم که ملودی ها مال منست.* یک بار که من آمدم نماز جمعه تهران برای اینکه یک کار حماسی بخوانم، گفتند آقای کویتی پور هفت دقیقه هشت دقیقه. گفتم هزار کیلومتر کوبیدیم زمینی آمدیم حداقل وظیفه دارید که دین شاعر را ادا کنید. نمی خواهیم که چهار ساعت بخوانیم. روی هم رفته بیست بیت است این و بیست بیت را بدون مکث می خوانیم که هم قصه شعر مشخص شود و هم پایانش مشخص شود. که ما حدوداً ربع ساعت از وقت را گرفتیم و خواندیم« هنگامه پیکار یاران خدا آمد»...* پدرم در سن ۴۲ سالگی در سال ۴۲ که امام تبعید شد از مملکت و زادگاهش، عمرش را داد به شما. نیروی شهربانی بود .به قول امروزه نیروی انتظامی. دشمن داشت. مسمومش کردند. حالا نظام آن وقت هم متاسفانه رسیدگی نکرد. توی این یکی دو ساله توانستیم حقوق سال ۴۲ تا حالا را زنده کنیم.* من نیش خورده ام. سی سال است دارم نیش می خورم. به خاطر اینکه انگار نه انگار جو سازی را من اهمیت نمی دادم. که به ضررم هم تمام شده . الان سی سال است که ریالی حقوق هم نگرفته ام.*من یک آلبوم خواندم ایدئولوژیک. آلبوم دوم آلبوم تقلبی بود که نه قراردادی دارد و تقلید صدا شده متاسفانه. دو تا از کارهایش با صدای خودم است. یکی" حیلت رها کن عاشقا" و دیگری" ای آسمان ابر تو اشکش دیگه دریا نمیشه"* یک آلبومی را قراداد بستیم موسیقیایی به نام خورشید که تشکیل می شد از حماسه، عرفان و عشق. هر نوع عشقی. اما وقتی من به آن عشق دارم نگاه می کنم به اشعار فکر می کنم به یاد خدا توجه می کنم، این را نمی خواهم که اگر کس دیگری عشقی زمینی یا آسمانی دارد،فرق نمی کند او هم بتواند لذت ببرد. اما وسط کار گفتند که نه آقا. باید دو تا کار مذهبی باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]