واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بیکاری و فقر 2 بازوی تقویت طالبان/ وقتی «جان» بهای «نان» میشود
واهمه مردم افغانستان از افزایش نرخ بیکاری و فقر بیشتر از ترسی است که از وجود تهدیدی به نام طالبان دارند اما در واقع ناامنی ناشی از وجود طالبان و فزایندگی فقر 2 پدیده مرتبط و مکملِ هم هستند.
ه گزارش خبرنگار خبرگزاری فارس در کابل، نظرسنجی «موسسه گالوپ» که مرکز آن در واشنگتن پایتخت آمریکاست، نشان میدهد به باور 67 درصد افغانستانیها، کاهش رشد اقتصادی و افزایش نرخ بیکاری در این کشور، تهدیدی به مراتب جدیتر و خطرناکتر از وجود طالبان است اما آنچه بدیهی است این که فزایندگی فقر و رشد نرخ بیکاری، بستر و زمینه اجتماعی برای سربازگیری و قدرتیابی طالبان فراهم میآورد و تحرکات تروریستی و تخریبی طالبان، زمینهها و ظرفیتهای سرمایهگذاری، پویایی و شکوفایی اقتصادی را از بین برده و بستر بهبود و بیرون رفت از اوضاع وخیم اقتصادی فعلی را هدف قرار میدهد. با این توضیح که ناامنی ناشی از استراتژیها و اقدامات تروریستی طالبان باعث شده/میشود که اساس اطمینان و اعتماد امنیتی که از ابتداییترین و اساسیترین پیششرطها و پیشنیازهای سرمایهگذاری است، از میان رفته و سرمایهگذاران داخلی و خارجی، افغانستان را فضای مناسب و مساعد برای فعالیتهای اقتصادی و سرمایهگذاری نیابند. آدم ربایی و اختلال در کار سرمایهگذاران در ولایتهایی که به سبب حضور و نفوذ طالبان، تعداد ناامنی در آن بالا است به یک امر معمول تبدیل شده است؛ امری که بیش از هر عاملی، تمایل ترک این کشور را در وجود سرمایهگذاران برانگیخته و سبب فرارِ فکر و سودای سرمایهداری از این کشور میشود. وجود طالبان در این ولایتها سبب شده است که افراد تبهکار و جانی، فرصت خوبی برای سرقتهای مسلحانه و گروگانگیری افراد سرمایهدار داشته باشند بطوری که این افراد، گاه در تبانی و توافق با طالبان و گاه هم به تنهایی و بدون هماهنگی با این گروه، افراد سرمایهداری را شناسایی و سپس میربایند و در ازای آزادی آنها پولهای زیادی به دست میآورند. به عنوان مثال یکی از سرمایهداران ولایت ناامن «غزنی» در جنوب افغانستان به شرط افشا نشدن هویت خود، به خبرنگار خبرگزاری فارس در کابل، گفت: طالبان با فرستادن پیغامهای پیاپی از وی خواستهاند تا همانگونه که از دولت افغانستان جواز فعالیت اقتصادی دریافت کرده، از این گروه نیز جواز فعالیت به دست آورد وگرنه امکان ادامه کار و فعالیت اقتصادی در این ولایت را از دست خواهد داد و شگفت این که این گروه، ارزش بسیار بالایی برای این برگه جواز، تعیین کرده است؛ برگهای که این سرمایهدار مکلف و مجبور به دریافت آن از آدرس طالبان است. ناامن بودن راههای ارتباطی کابل با برخی ولایتها و نیز نبود اطمینان امنیتی در راههایی که این ولایتها را با مناطق مربوط وصل میکند، امکان حمل و نقل مواد تجاری را هم برای سرمایهگذاران بزرگ و هم برای خرده تاجران محلی، با دشواری و خطر مواجه ساخته است. در چنین وضعی، انگیزه ادامه و گسترش فعالیتهای تجاری به نازلترین سطح ممکن خود میرسد و دلگرمیها به داد و ستد اقتصادی جایش را به ناخرسندی، ناامیدی و نگرانی میسپارد. در صورتی که اگر اطمینان امنیتی وجود داشته باشد، بسیاری از فعالیتهای اقتصادی که در گذشته فعال بوده، دوباره فعال خواهد شد؛ کارخانههای تولیدی عرض اندام خواهند کرد؛ پروژههای ساختمانی زیادی به کار خواهند افتاد و از این رهگذر بازار کار و اشتغالزایی رنگ و رونق خاصی خواهد یافت. با ایجاد کارگاههای مختلف در سایه وجود اطمینان و اعتماد امنیتی، افراد زیادی که اکنون از بیکاری و محنت در رنجاند، به نیروهای مفید و مؤثر تبدیل خواهند شد؛ توان تقاضا و خرید مردم بالا رفته و کساد و بیرونقی حاکم بر بازار فعلی افغانستان جایش را به جنب و جوش و ارتقای سطح خرید و فروش خواهد داد. وجود طالبان به عنوان نیروی ناامنکننده در برخی ولایتها سبب شده است که بسیاری از پروژههای بازسازی در این ولایتها متوقف و معطل بماند، درحالی که اجراییشدن این پروژهها امکان اشتغالزایی و کار را فراهم میکرد. بسیاری از مردم، اما بیکاری موجود در افغانستان را به حساب بیکفایتی و ناکارآمدی دولت در خلق فرصتهای کاری میداند و به این که طالبان عامل اصلی ایجاد و استقرار چنین وضعی است، توجهی نمیکنند. شهروندان افغانستان کمتر به این مسئله توجه دارند که دولت افغانستان به منظور مبارزه با گروه بنیادگرا و براندازی به نام طالبان، تقویت ظرفیتهای رزمی و نهادهای نظامی خویش را در اولویت قرار داده و در این زمینه بیشترین هزینهها را متقبل و متحمل شده است؛ درحالی که صرف این هزینهها در بخش غیرنظامی سبب رفع بسیاری از چالشها و خلق بسیاری از فرصتها و از همه مهمتر، بستری برای کارآفرینی و ایجاد شغل به وجود میآورد. طالبان با درک این نکته که بیکاری موجب نارضایتی مردم از دولت میشود، بر طبل طرحهای اخلالگر امنیت همچنان میکوبد. وجود بیکاری نه تنها افزایش فاصله ملت از دولت میانجامد؛ بلکه زمینه سربازگیری طالبان از میان نیروهای سرخورده و سرگردان به دنبال کار را فراهم میآورد و در چنین وضعی است که افراد برای یافتن «نان»، «جان» خویش را به خطر انداخته و به صفوف ستیزهجویان طالبان میپیوندند. انتهای پیام/
93/11/07 - 12:28
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]