تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833834897
عشق به روایت آقا معلم
واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
عشق به روایت آقا معلم
در روزگاری که دستمزد معلمهای خصوصی هم مثل خیلی چیزهای دیگر پا به پای تورم بالا میرود، شاید شنیدن این خبر که یک معلم باتجربه و کاربلد حدود دو سال است که بهطور خصوصی و البته رایگان به دانشآموز بیمارش درخانه درس میدهد،
روز نو : در روزگاری که دستمزد معلمهای خصوصی هم مثل خیلی چیزهای دیگر پا به پای تورم بالا میرود، شاید شنیدن این خبر که یک معلم باتجربه و کاربلد حدود دو سال است که بهطور خصوصی و البته رایگان به دانشآموز بیمارش درخانه درس میدهد،
به گزارش روزنو، برای خیلی ها نه تنها عجیب بلکه غیرقابل باور باشد؛ اگر شما هم جزو این افراد هستید بهتر است با مهمان گزارش امروز ما آشنا شوید؛ آقای مرتضی اصغری، معلم پنجاه ساله اهری؛ آموزگاری که همین چند روز پیش در اولین جشنواره جلوه های معلمی به عنوان یکی از 11 معلم فداکار کشورمان مورد تجلیل قرار گرفت. لطفا قبل از خواندن روایت عاشقی این آقای معلم، تصویر کلیشه ای را که تا حالا از معلمان خصوصی و رقم های های عجیب و غریب دستمزدشان در ذهن داشتید پاک کنید!
مرتضی اصغری پنجاه ساله است؛ اهل و ساکن شهر اهر در استان آذربایجان شرقی. بزرگ شده خانواده ای که در آن پدر، پدربزرگ و اجداد پدری همه روحانی بوده اند و فارغ التحصیل تربیت معلمی که بعدها در دانشگاه آزاد در مقطع کارشناسی آموزش ابتدایی گرایش معارف اسلامی ادامه تحصیل داده؛ با این تفاسیر انتخاب معلمی به عنوان شغل همیشگی اش خیلی هم دور از ذهن نیست: «اتفاقا آقای فانی وزیر آموزش و پرورش از من پرسید بین این همه شغل شما چرا معلم شدید؟ من هم به ایشان گفتم آقای وزیر من به این کار علاقه داشتم. قبل از معلمی سه چهار تا شغل را تجربه کردم و نماندم. مثل نیروی دریایی، ثبت احوال و اداره مخابرات. در هرکدام از اینها چند روز ماندم و دیدم دوام نمی آورم چون علاقه به معلمی داشتم آمدم سراغ این کار. البته من در حوزه علمیه شهرمان درس حوزوی هم خوانده ام و می توانم معمم هم بشوم. الان هم خیلی وقت ها در مجالس عزاداری منبر می روم. به این کار هم علاقه دارم و شاید بعد از بازنشستگی با گذراندن مراحل لازم دفترخانه ازدواج و طلاق باز کنم، اما می دانم که هیچ وقت از مدرسه و درس دادن دور نمی شوم.»
در پرونده این آقای معلم سابقه 29 سال تدریس نوشته شده و این یعنی تعداد زیادی از دانش آموزانش حالا برای خودشان مردی شده اند و کار و زندگی دارند، دانش آموزانی که بجز علم، سرکلاس معلمشان چیزهای دیگری هم یاد می گرفتند: «من همیشه عادت دارم دانش آموزانم را هر چقدر هم که بازیگوش باشند و به درس و مشق توجه نکنند تشویق کنم، مثلا با القاب آقای دکتر، آقای مهندس، آقای قاضی و... صدا بزنم. سال 75 در روستای عشایری قشلاق دمیرتپه، دانش آموزی داشتم که اصلا علاقه ای به درس نشان نمی داد، خیلی بازیگوش و سر به هوا بود. با این حال من همیشه او را آقای دادستان صدا می کردم. می گفتم پسرجان خوب درس بخوان، من می دانم تو یک روز دادستان می شوی، من هم می آیم پیش شما و پرونده من را رو به راه می کنی. از اول تا آخر سال من همیشه به جای اسمش او را با لقب آقای دادستان صدا می زدم. حدود یک ماه پیش بود که جلوی در دادگاه اهر ایستاده بودم که یک نفر دست روی شانه من گذاشت و گفت آقای اصغری من را می شناسی؟ گفتم نه! گفت من شاگرد شما بودم، گفتم من آنقدر شاگرد داشته ام که قیافه هایشان یادم نیست. بعد کمی راهنمایی کرد و گفت شما همیشه به من می گفتید آقای دادستان! اگر تشویق های شما برای درس خواندن نبود من الان اینجا نبودم. بعد فهمیدم که ایشان الان وکیل دادگستری است و برای خودش کار و زندگی خوبی دارد. به خاطر همین همیشه خدا را شکر می کنم که دانش آموزانی را تربیت کردم که هرکدام یک گوشه از مملکت در حال خدمتند.»
تدریس در یک روستای محروم
دمای زیر صفر و برفی به ارتفاع 50 سانتی متر. آقای معلم فداکار مثل خیلی از معلم های دیگر شهرش این روزها در این شرایط برای تدریس به محل کارش می رود. 25 کیلومتر را در برف و سرما طی می کند تا از خانه اش در اهر به روستای گمش آباد برسد. روستای کوچکی که در ارتفاعات کوه های گویجه بل اهر قرار گرفته و راه سخت و صعب العبوری را پیش روی او قرار داده؛ راهی که هرچند وقت یکبار با بارش برف بسته می شود: «تازه از تهران و مراسم قدردانی وزیر برگشته بودم، صبح وقتی به سمت گمش آباد حرکت کردم جاده به قدری به دلیل برفی که قبلا باریده بود لغزنده شده بود که کنترل ماشین از دستم خارج شد و میانه های راه چپ کردم. به هر زحمتی بود خودم را از ماشین بیرون کشیدم، هرچقدر تلاش کردم نتوانستم ماشین را به حالت اولش برگردانم. موبایلم هم آنتن نمی داد، مجبور شدم پیاده سه کیلومتر را تا جاده اصلی برگردم و کمک بگیرم. نزدیکی های ظهر نیروهای امداد خودرو آمدند و ماشین را از بین برف ها بیرون کشیدند. متاسفانه آن روز به کلاسم نرسیدم.»
این البته حکایت یکی از روزهای معلمی آقای اصغری در این روستای محروم است. اگر بخواهید خاطره دیگری تعریف کند ماجرا عجیب تر می شود: «سال گذشته با موتورسیکلت این مسیر را بالا می رفتم، اما چند بار سگ های وحشی به من حمله کردند، لباس هایم پاره شد و خدا رحم کرد که آسیب جدی ندیدم. به همین دلیل امسال با ماشین این مسیر را طی می کنم.»
از تدریس در خانه تا جشنواره جلوه های معلمی
اما ماجرای آقای اصغری و تدریس خصوصی پرسروصدایش که مدتی است رسانه ای هم شده، برمی گردد به مهر سال گذشته؛ یعنی درست زمانی که یکی از دانش آموزان پایه پنجم ابتدایی مدرسه شهید مرادخواه 2 به علت بیماری دیگر نتوانست به مدرسه بیاید و سرکلاس های درس حاضر شود و این یعنی محرومیت این دانش آموز از ادامه تحصیل. خبر بدی که وقتی به گوش مدیر مدرسه آقای کاظم شاهی و بقیه معلم ها رسید، همه را به فکر پیدا کردن راه چاره انداخت. نتیجه شور و مشورت های آنها که هم نگران سلامت علی اصغرزاده و هم نگران ادامه تحصیلش بودند، این شد که این دانش آموز غیرحضوری درس بخواند؛ به عبارت ساده تر یکی از معلم ها مسئولیت رفتن به خانه علی را به عهده بگیرد و علی فقط برای امتحان ها به مدرسه بیاید. اما برای این کار اجازه آموزش و پرورش لازم بود، به همین دلیل آقای شاهی پیگیر و بالاخره موفق شد که مجوز درس خواندن غیرحضوری با یکی از معلم های مدرسه را برای علی بگیرد، خبری که شنیدنش خانواده علی و از همه بیشتر خود او را خوشحال کرد؛ اما این معلم چه کسی بود؟ اشتباه نکنید آقای اصغری تنها داوطلب این کار خیر نبود! همه معلم های دبستان شهید مرادخواه 2 برای درس دادن و شرکت در این کار خیر داوطلب شده بودند اما قرعه این کار به اسم آقای اصغری افتاد. چرا؟ جواب را از زبان آقای اصغری بخوانید: «علی در پایه اول، دوم و چهارم دانش آموز خودم بود (یعنی بجز کلاس سوم). انگار با من راحت تر بود که خودش پیشنهاد داده بود من به عنوان معلم به خانه اش بروم. این انتخاب برای من خیلی با ارزش بود. چون حس می کردم همانقدر که من علی را دوست دارم او هم به من علاقه دارد.»
دنبال انگیزه آقای اصغری برای این کار خیر و خداپسندانه که بگردید خیلی زود گوشه قلبش به یک غصه بزرگ می رسید؛ افسوسی که هرچند وقت یکبار قلبش را پر می کند از حسرت: «پسر بیست و یک ساله ای دارم به اسم سجاد که به دلیل مشکل ذهنی از تحصیل بازمانده و نتوانسته درس بخواند، البته دو سال مدرسه استثنایی رفت، اما موفق نبود. من وقتی پسرم را گوشه خانه می بینم، می گویم خدایا این توان را به من بده که به همه بچه هایی که اطرافم هستند درس بدهم. دوست ندارم کسی از تحصیل محروم باشد، چون درس خواندن بزرگ ترین نعمت است. علی هم مثل پسر من است. وقتی از دستم برمی آید که کمکش کنم درس بخواند، چرا دریغ کنم.»
به این ترتیب آقای اصغری از نیمه دوم مهر 92 بعد از تمام شدن مدرسه راهی خانه علی شده است تا حالا که زمستان 93 به نیمه رسیده: «اوایل هر روز از ساعت 4 تا 5 و 30 دقیقه به خانه علی می رفتم، اما امسال سه روز در هفته به او درس می دهم. چون بیماری اش سخت تر شده و خیلی وقت ها حال خوبی برای یادگیری درس ها ندارد.»
حالا مدت هاست این معلم و دانش آموز یک قرار ثابت دارند، روزهای زوج ساعت 4 تا 5 و 30 دقیقه. زمان کوتاهی که به لطف مهارت آقای اصغری در تدریس و هوش و استعداد علی در آموزش، به یک 90 دقیقه جادویی تبدیل شده است. آنها خودشان بهتر از هر کسی می دانند تدریس همه درس های کلاس ششم و جبران عقب ماندگی های علی از بقیه دانش آموزان شاید کار سختی باشد، اما غیرممکن نیست: «با علی قرار گذاشته ایم که درس های حفظی مثل تعلیمات اجتماعی را خودش بخواند و من رفع اشکال کنم و در این 1.5 ساعت بیشتر به یادگیری و آموزش ریاضی و علوم بپردازیم که درس های پایه و اصلی هستند. خوشبختانه علی دانش آموز فوق العاده بااستعداد و باهوشی است و با همین شرایط هم نمره های خوبی در امتحانات می آورد.»
معلم ها فرشته اند
علی سیزده ساله است، اما جثه اش شبیه سیزده ساله ها نیست؛ روماتیسم مفصلی مدت هاست که توان پاهایش را گرفته، شور و اشتیاق کودکی اش را هم. علی و خواهرش فاطمه دوقلو هستند، متولد بیست و هشتمین روز از هشتمین ماه سال 81. فاطمه مثل بچه های عادی قد کشیده و بزرگ شده، اما علی از سه سالگی گرفتار این بیماری است. روماتیسم اول دور سر علی چرخیده و به گردنش دست انداخته، بعدتر به شانه ها و دست ها و کمر. حالا مدت هاست که پاهایش را هم از او گرفته؛ روماتیسم ده سال پا به پای علی آمده و حالا خانه نشینش کرده. خدیجه انتظار مادر علی است، روزهاست که انتظار می کشد، انتظار شنیدن خبر سلامت پسرش را، انتظار دیدن روزها و لحظه های بدون دردش را. ناله های علی وقتی روی مبل یا صندلی مچاله شده از درد، خیلی زود داغ می شوند و می روند توی دل خدیجه، اشک می شوند و می روند توی چشم هایش. او مدت هاست درد می کشد و غصه می خورد پابه پای علی: «هیچ وقت علت بیماری علی مشخص نشد، خیلی دکتر بردیم حتی تا تهران. تا همین سال گذشته با این که بیمار بود و خیلی وقت ها همه بدنش درد می گرفت، اما باز هم خوب بود می توانست راه برود کارهایش را خودش بکند. اما از سال گذشته راه رفتن هم برایش سخت شده. به همین دلیل مدرسه نمی رود.»
مدرسه که هیچ، علی مدت هاست حتی توی حیاط خانه کوچکشان هم راه نرفته. فاطمه که از مدرسه بر می گردد، فاطمه که راه می رود، فاطمه که می دود، چشم های علی روی پاهایش جا می مانند، شاید برای همین است که خیلی وقت ها صدای گریه اش شنیده می شود: «علی خیلی درس خواندن را دوست دارد، وقتی شنید که دیگر نمی تواند مدرسه برود خیلی ناراحت شد، مدت ها کارش گریه بود بخصوص که خواهر دوقلویش را می دید که مدرسه می رود. خدا به آقای اصغری و مدیر مدرسه خیر بدهد، با این کارشان حالا علی هم درس می خواند و از بقیه عقب نیست. معلم های علی فرشته اند.»
علی گوشه خانه تفریح زیادی ندارد. بعضی وقت ها تلویزیون نگاه می کند، بعضی وقت ها کتاب می خواند و خیلی وقت ها هم ساکت یک گوشه می نشیند: «قبلا حداقل می بردم حیاط یا جلوی در خانه، هم هوا می خورد هم بازی بچه ها را نگاه می کرد، اما حالا که هوا سرد شده این کار را هم نمی توانم بکنم.»
سرما دشمن شماره یک روماتیسم است و هوای این روزهای اهر از همیشه سردتر، شاید به خاطر همین است که مادر علی می گوید: کاش علی در خانه یک کامپیوتر داشت، تا با آن سرگرم می شد، آرزوی کوچکی که شاید خیلی هم دور نباشد، بخصوص اگر فرشته دیگری مثل آقای اصغری پیدا شود.
منبع:جام جم
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۰
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[مشاهده در: www.roozno.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]
صفحات پیشنهادی
عشق به روایت آقا معلم |اخبار ایران و جهان
عشق به روایت آقا معلم دمای زیر صفر و برفی به ارتفاع 50 سانتی متر آقای معلم فداکار مثل خیلی از معلم های دیگر شهرش این روزها در این شرایط برای تدریس به محل کارش می رود 25 کیلومتر را در برف و سرما طی می کند تا از خانه اش در اهر به روستای گمش آباد برسد کد خبر ۴۶۹۶۳۴ تاریخ انتشارروایت مقاومت رزمندگان عراقی در مقابل داعش نمایش مستند «بدون مرز، عشق» در دانشکده رسانه
روایت مقاومت رزمندگان عراقی در مقابل داعشنمایش مستند بدون مرز عشق در دانشکده رسانهظهر امروز 17دی ماه مستند بدون مرز عشق ازمجموعه آثارپنجمین دوره جشنواره عمار در دانشکده رسانه خبرگزاری فارس به نمایش درآمد به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس علی موسوی تهیه کننده مستند«شکست سنگین آقا معلم
شکست سنگین آقا معلم خبرگزاری پانا هرداری اردبیل در یک دیدار دوستانه به مصاف سایپا البرز رفت و موفق شد با نتیجه پرگل 3 بر صفر حریف لیگ برتری خود را شکست دهد ۱۳۹۳ سه شنبه ۲۳ دي ساعت 17 58 به گزارش خبرگزاری پانا بازی دو تیم در ورزشگاه اختصاصی سایپا برگزار شد که در پایان شاگردان مآخرین آمار گیشه فیلمهای روی پرده به روایت دفاتر پخش پیشتازی «شیار 143» در گیشه/ «چند متر مکعب
آخرین آمار گیشه فیلمهای روی پرده به روایت دفاتر پخشپیشتازی شیار 143 در گیشه چند متر مکعب عشق 140 میلیونی شدفیلم سینمایی شیار 143 ساخته نرگس آبیار با فروشی بالغ بر 3 میلیارد تومان در صدر گیشه سینماهای کشور قرار دارد و همچنین فیلم سینمایی چند متر مکعب عشق نیز طی 20 روز نمایش به«چهلدخترون» به بازار کتاب آمد/ روایت عشقی بومی از کرمانشاه تا شیراز -
رمان مشترک دو نویسنده چهلدخترون به بازار کتاب آمد روایت عشقی بومی از کرمانشاه تا شیراز شناسهٔ خبر 2470594 چهارشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۱ ۳۲ فرهنگ > تازه های نشر ایران چهل دخترون عنوان اثری مشترک از م آرام و مژگان مظفری است که از سوی نشر آموت منتشر شده است به گزارش خبرنگارگزارش تصویری - به عشق معلم ...
به عشق معلم دانش آموزان دبستان آیت الله معصومی همدان برای ابراز همدردی با معلم ورزش خود که از قهرمانان دوچرخه سواری و دارای بیماری سرطان است موی سر خود را تراشیدند عکس پوریا پاکیزه - ایسنا چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۳ - ۱۴ ۵۶گزارش فارس از نخستین جشن تابستان با داستان/ تأثیر معلم ادبیات بر کتابخوان شدن یک نویسنده/حسنزاده: علاقهمندم
گزارش فارس از نخستین جشن تابستان با داستان تأثیر معلم ادبیات بر کتابخوان شدن یک نویسنده حسنزاده علاقهمندم کتابی با موضوع عشق بنویسمفرهاد حسنزاده گفت مسلماً دغدغههای دوره نوجوانی من با دغدغه نوجوانان امروز تفاوت بسیار زیادی میکند و نسلها هم متفاوت شدهاند اما اگر بخواهم م-خلاقیت آقا معلم برای رفع محرومیت
جام جم گزارش می دهد خلاقیت آقا معلم برای رفع محرومیت وقتی پای خلاقیت به میان میآید دیگر جایی برای محرومیت و نبود امکانات باقی نمیماند و همه میدانیم اگر بخواهیم میتوانیم با کمی خلاقیت و ابتکار آنچه را میخواهیم انجام دهیم و ثابت کنیم که کار نشد ندارد و این طرز تفکر نه زمان میعکس: عشق به معلم چه می کند...!
عکس عشق به معلم چه می کند دانشآموزان یک دبستان در همدان برای ابراز همدردی با معلم خود که به بیماری سرطان مبتلاست موی سرشان را تراشیدند خبرگزاری ایسنا دانشآموزان یک دبستان در همدان برای ابراز همدردی با معلم خود که به بیماری سرطان مبتلاست موی سرشان را تراشیدند تاریدختر شهید نواب صفوی: شاخصترین توصیف پدرم را آقا برایم گفت/ روایت آخرین دیدار نواب با خانوادهاش
دختر شهید نواب صفوی شاخصترین توصیف پدرم را آقا برایم گفت روایت آخرین دیدار نواب با خانوادهاشفاطمه نواب صفوی گفت در طول این مدت با هر کسی که درباره پدر صحبت کردهام به خصوص روی این ویژگی ایشان تکیه کرده است که پدرت حرف و عملش یکی بود و هرگز به کسی فرمان و دستوری نمیداد مگرقاتل معلم بروجردی: آقای خشخاشی آدم خوبی بود، نمیخواستم بمیرد
اختصاصی جام جم سرا قاتل معلم بروجردی آقای خشخاشی آدم خوبی بود نمیخواستم بمیرد جام جم سرا دانشآموز ۱۵ سالۀ دبیرستان حافظی بروجرد قاتل محسن خشخاشی معلم بروجردی پس از شناسایی و دستگیری گفت آقای خشخاشی معلم خوبی بود و من فکر نمیکردم با حمله چاقوی من بمیرد به گزارش جام جم سرشهدای کرمانشاه - 63 روایتی از سجده عشق در محراب شهادت
شهدای کرمانشاه - 63روایتی از سجده عشق در محراب شهادتشهید سیدمحسن کشفی از شهدای گرانقدر دوران دفاع مقدس است که در ارتفاعات گزیل پاوه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در آخرین لحظات شهادتش سجده شکر را بهجای آورد به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه شهید سیدمحسن کشفی در سال 1345 در کرعشق به پیامبر (ص) و اهل بیت سبب مقاومت 60 ساله فلسطین است -
امام جماعت مسجد الوسیم دمشق عشق به پیامبر ص و اهل بیت سبب مقاومت 60 ساله فلسطین است شناسهٔ خبر 2464133 سهشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۳ - ۱۳ ۲۷ استانها > گلستان گرگان - رئیس هیات شیعی انجمن دوستی ایران و فلسطین و امام جماعت مسجد الوسیم دمشق گفت عشق به پیامبر ص و اهل بیت سبب مقاومت 60عشق «ریحانا»، «دی کاپریو» را کشت! + تصویر
عشق ریحانا دی کاپریو را کشت تصویر یعنی ممکن است ریحانا و لئوناردو دی کاپریو زوج بعدی هالیوود باشند برترین ها یعنی ممکن است ریحانا و لئوناردو دی کاپریو زوج بعدی هالیوود باشند خوب گزارش ها و شایعات که فعلا از این مسئله خبر می دهند گزارش شده است که روز شنبه 10 ژاتدوین نهایی «حکایت عاشقی»/ خبرنگاری که درگیر عشقی نامتعارف شد -
تدوین نهایی حکایت عاشقی خبرنگاری که درگیر عشقی نامتعارف شد شناسهٔ خبر 2463841 چهارشنبه ۲۴ دی ۱۳۹۳ - ۰۷ ۲۸ هنر > سینمای ایران آخرین مراحل فنی فیلم سینمایی حکایت عاشقی به کارگردانی احمد رمضان زاده به پایان رسید احمدرمضان زاده کارگردان سینما در گفتگو با خبرنگار مهر با اشارمعاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد: بهروز بودن معلمان برای کمک به آموزش امری ضروری است
معاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد بهروز بودن معلمان برای کمک به آموزش امری ضروری استمعاون آموزش ابتدایی آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد گفت بهروز بودن معلمان برای کمک به آموزش امری ضروری است به گزارش خبرگزاری فارس از کهگیلویه پیش از ظهر امروز همایش بزرگعشق «ریحانا»، دی کاپریو را کشت!
عشق ریحانا دی کاپریو را کشت یعنی ممکن است ریحانا و لئوناردو دی کاپریو زوج بعدی هالیوود باشند برترین ها یعنی ممکن است ریحانا و لئوناردو دی کاپریو زوج بعدی هالیوود باشند خوب گزارش ها و شایعات که فعلا از این مسئله خبر می دهند گزارش شد-
گوناگون
پربازدیدترینها