تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
دستگاه آب یونیزه قلیایی کره‌ای
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکت‌های معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تست‌شده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1872154389
حجت‌الاسلام ایزدهی در گفت‌وگو با فارس: اندیشه اسلام با پلورالیزم در تعارض است/ دغدغه رهبری درباره پلورالیزم پیشینه تاریخی دارد
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حجت‌الاسلام ایزدهی در گفت‌وگو با فارس:
اندیشه اسلام با پلورالیزم در تعارض است/ دغدغه رهبری درباره پلورالیزم پیشینه تاریخی دارد
مدیرگروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: اهل بیت(ع) منطقشان عقلانیت بود و در عین حال که به حقانیت دیگر مذهب اعتقاد نداشتند اما برای حفظ اصل اسلام با آنها همکاری می‌کردند؛ این اندیشه با مفهوم پلورالیزم در تعارض است.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، اهل بیت (ع) منطقشان عقلانیت بود درعین حال که باور به حقانیت دیگر مذاهب نداشتند اما همکاری با آنها برای رسیدن به هدف مشترک را هیچگاه فراموش نمی‌کردند. امروزه در جهان بحث فقدان ایمان و مادی گرایی منطق قالب شده بنابراین شاید ما مسیحیت را به عنوان دین ابتر قبول داریم ولی این به این معنا نیست که با مسیحیت همکاری نکنیم. بنابراین با وجود دشمن مشترک چون اسرائیل و آمریکا در جهان اسلام، نباید اجازه دهیم در بین کشورهای مسلمان و ملت‌ها اختلاف بیافتد طبیعتاً این بحث یک قدری مهمتر و آثار آن بیشتر است. با همه اینها ما بحث پلورالیسم به معنای حقانیت همه باورها در کنار هم را نمی‌توانیم باور داشته باشیم چرا که کفر کنار ایمان قرار نمی‌گیرد. دراین رابطه با حجت‌الاسلام سیدسجاد ایزدهی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه سیاست پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفت‌وگو نشستیم.
پلورالیسم با اندیشه‌های اسلامی سازگار نیست *لطفاً درباره مفهوم پلورالیزم توضیح دهید و اینکه اندیشه‌های دین اسلام چه تناقضی با اندیشه‌های پلورالیستی دارد؟ ـ پیش از اینکه وارد اصل بحث شویم باید بگویم که منطق اسلام از این جهت حجت است که ما برای دین اسلام منطقمان از قبل مشخص است یعنی بر این باوریم که منطق اسلام درست است طبیعتاً ما چون منطق درون دینی داریم و بر آن اساس حجیت رفتارها، باورها و استناداتمان در دین و باورها حقانیت مطلق است، حقانیت به خدا، دین و فطرت مستند است، بنابراین وقتی این اندیشه را داشته باشیم نمی‌توانیم بگوییم هم کفر بهره‌ای از حق دارد و هم اسلام و حق و باطل براساس مبانی دینی با هم سازگار هستند، برهمین اساس بحث پلورالیزم به معنای حقانیت همه باورها در کنار هم را نمی‌توانیم باور داشته باشیم و این همان مفهوم پلورالیزم است. بنابراین از این جهت ما باورمان بر این است که ادیان دیگر توحیدی ولو حق باشند مرحله نازل هستند و دین اسلام دین کامل است به همین تناسب منطق ما اقتضا می‌کند که در خصوص بحث شیعه و سنی به مبانی و ادله خود مراجعه کنیم در هر صورت در تاریخ هم حق و باطل وجود دارد و ملاکی برای حقانیت است که شیعه براساس ادله محکم که در قرآن و سیره پیامبر (ص) اهل بیت بر حق است برهمین تبع شیعه هستیم و سنی نیستیم و تقابل منطقی با هم داریم. *پس با وجود اینکه ما مذاهب و ادیان دیگر را در قبال منطق اسلام باطل می‌دانیم آیا این بدین معنا نیست که ما با باطل برخوردی سلبی به معنای طرد داشته باشیم؟ آیا نباید مشترکات را لحاظ کنیم؟ مثلاً ما وقتی با مسیحیت مواجه می‌شویم آن را به عنوان یک واقعیت موجود نادیده بگیریم؟ یا اهل‌سنت که دیدگاه‌های نزدیک به هم داریم؟ -اینجا باید گفت که اهل بیت(ع) ما نیز همینگونه بوده‌اند یعنی حضرت علی (ع) حق را با خودشان می‌دانستند در روایات و نهج‌البلاغه هم به مراتب از آن یاد می‌شود بنابراین همانطور که امیرالمومنین علی (ع) خلفا را قبول نداشتند و آنها را عین ظلم می‌دانستند، اما در عین حال ابایی از همکاری با آنها نداشتند، آن هم به خاطر مصالح پسینی بود که برای نظام اسلامی قائل بودند یعنی باید در قبال دشمنانی که اصل اسلام را تهدید می‌کردند مبارزه داشتند، طبیعتاً با اینها همکاری کردند و برای حفظ اصل اسلام در عین باور به ظلم همکاری کردند. در سال‌های بعد هم اهل بیت (ع) منطقشان همینطور بود و منطق عقلانیت بر آنها غلبه داشت درعین حال که باور به حقانیت دیگر مذاهب نداشتند اما همکاری با آنها برای رسیدن به هدف مشترک را هیچگاه فراموش نمی‌کردند، مثلاً امروزه در جهان بحث فقدان ایمان و مادی گرایی منطق قالبی شده و مسیحیت را ما شاید به عنوان دین ابتر قبول داریم ولی این به این معنا نیست که با مسیحیت همکاری نکنیم به عنوان واقعیت خارجی با در نظر گرفتن مشترکات در برابر بی‌مذهبی و بی‌دینی باید با مسیحیت همکار باشیم. *پس از همین نتیجه می‌گیریم که در جهان اسلام و بین شیعه و سنی نیز باید چنین تعاملی برقرار باشد. درست است؟ -بله دقیقاً در جهان اسلام هم همین منطق حاکم است در عین حال که غیر تشیع را به عنوان مذهب حقه نمی‌شناسیم اما اینها هم واقعیت‌هایی هستند که اهداف زیاد مشترکی با ما دارند و این اهداف مشترک را می‌توان علیه دشمنان به کار گرفت تا از یک سو زندگی مسالمت آمیز داشت و در کنار همدیگر براساس منطق قران، دین و قبله زندگی کرد. بنابراین تمام بحث بین این دو نقطه قرار می‌گیرد که آیا عدم باور به اعتقادات آنها مساوی با باور به عدم آنها است؟ یعنی من اگر باور ندارم منطق آنها به این معناست که باید آنها را از بین ببرم یا اینکه باور نداشتن به مذهب آنها دلیل نمیشود که آنها را از بین ببرم؟ پس می‌شود با هم همکاری کرد و کنار هم بود با اهداف مشترک و بحث انهدام آنها به صرف اینکه من قبول دارم، منطق درستی نیست و این همان چیزی است که امروزه افراطیون اهل سنت و شیعه بر آن اعتقاد دارند یعنی به صرف اینکه باور دیگری را به رسمیتی نمی‌شناسند می‌خواهند آنها از اساس از بین بروند و از صفحه روزگار محو شوند و آنها را به عنوان واقعیت خارجی لحاظ نمی‌کنند، حال آنکه می‌شود در عین باور نداشتن به مذهب آنها با آنها بحث کرد و اهداف مشترک را مدنظر قرار داد و برای رسیدن به آن هدف مشترک باهم کارهای مشترک انجام داد. چالش بین آرمان‌ها و واقعیت‌ها در جامعه *پس اعتقاد به پلورالیسم دینی چه تأثیر منفی می‌تواند در جامعه برای ما باقی بگذارد؟ -یک وقتی بحث پلورالیسم به معنای پلورالیسم دینی است یعنی ما برای اینکه واقعیت موجود را به رسمیت بشناسیم به مبانی خود تفرق کنیم، این منطق درستی نیست که برای به رسمیت شناختن واقعیت موجود ما ایده‌آل‌هایمان را از بین ببریم. چون ایده‌آل‌های ما چیزی نیست که به واقعیت خارجی منوط باشد. بنابراین از یک طرف ما واقعیت‌هایی داریم که اگر لحاظ نکنیم دراین جامعه نمی‌توانیم زندگی کنیم از سوی دیگر هم باید آرمان‌ها و باورهایمان را مدنظر قرار داشته باشیم، پس چالش بین آرمان‌ها و واقعیت‌ها هیچ وقت اینطور نیست که ما برای رسیدن به واقعیت‌ها آرمان‌ها را نادیده قرار دهیم و برعکس. هیچ عاقلی در جهان چنین رفتاری از خودش بروز نمی‌دهد و معمولاً انسان‌ها با در نظر داشتن آرمان‌هایشان از واقعیت‌ها برای رسیدن به آن آرمان‌ها استفاده می‌کنند نه اینکه واقعیت‌ها را نادیده بگیرند و یک آرمانی را در خلاء به دنبالش بگردند و این عملاً از عقلانیت به دور است یا به یک فاجعه منتهی می‌شود. *در نهایت فکر می‌کنید دغدغه رهبری در حوزه پلورالیسم بر چه اساس بوده و چه ایده‌ای برای رفع مشکلات و اختلافات در جهان اسلام پیشنهاد می‌کنید؟ - دغدغه رهبری دغدغه خاص ایشان نیست، ایشان بحث تقریب را مطرح کرده بودند و این مختص زمان حاضر هم نیست در زمان‌های گذشته مرحوم آیت‌الله بروجردی سردمدار تقریب مذاهب و شیخ شلتوت، محمدحسین کاشف‌الغطاء متصدی و مرحوم شرف‌الدین در لبنان نیز بدین کار دست زدند، یعنی همواره عقلای این قوم به این اتفاق می‌رسیدند که مسئله تقریب مهم است و واقعیت‌های خارجی را باید به رسمیت شناخت گرچه امروزه بحث تقریب نزدیک‌تر شده و مرحوم امام هفته وحدت را پایه گذاری کردند اما بحث به رسمیت شناختن باورهای، ماهیت و مناسک یکدیگر و توهین نکردن و برنیانگیختن حساسیت‌های طرف مقابل منطق عقلانی است. امروزه چون ما دشمن مشترک نظیر اسرائیل که پابه رکاب است و مشغول فعالیت و همینطور آمریکا که در جهان اسلام میدان‌داری می‌کند، داریم نباید اجازه دهیم در بین کشورهای مسلمان و ملت‌ها اختلاف بیافتد طبیعتاً این بحث یک قدری مهمتر و آثار آن بیشتر است. بحث اهتمام رهبری را هم باید در همین راستا ارزیابی کرد که دشمنان امروز حساس‌تر شدند و افراطیون هم طبیعتاً زیادتر در عرصه جولان می‌دهند، پس باید بین خردمندان، نخبگان و توده مردم این بحث را جا انداخت که اگر عقلانیت حاکم شد طبیعتاً اختلاف‌ها کم می‌شود و مسیر خلاف به سمتی می‌رود که نظام سلطه و الحاد است. ما باید به آن نقطه مشترک بین خود برسیم و به دنبال آن برویم و دست از اختلاف برداریم ولو اختلاف نظر و مبانی داشته باشیم و این اختلافات به معنای دشمن‌بودن نیست. انتهای پیام/ک
93/11/04 - 11:36
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 118]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها