واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: مشكل تئاتر فقط پوستر جشنواره نيست
در حالي اعتراضات هنرمندان به پوستر جشنواره تئاتر فجر به يك موج تبديل شد كه در موارد ديگري همچون سوءمديريت در تئاتر هيچ صدايي از تئاتريها به گوش نرسيده است.
در حالي اعتراضات هنرمندان به پوستر جشنواره تئاتر فجر به يك موج تبديل شد كه در موارد ديگري همچون سوءمديريت در تئاتر هيچ صدايي از تئاتريها به گوش نرسيده است.
شمارش معكوس براي آغاز سي و سومين جشنواره بينالمللي تئاتر فجر آغاز شده است و از اول بهمن ماه ويترين تئاتر كشور به نمايش خواهد درآمد؛ ويتريني كه چيدمان آن به هنر و تخصص دبير آن بازميگردد و بس.
شايد به جرئت ميتوان گفت كه وضعيت تئاتر هيچگاه همچون يك سال اخير دستخوش سوءتدبير و بيدرايتي مسئولان وزارت ارشاد نشده بود. سي و سومين جشنواره تئاتر فجر به گواه جمع كثيري از هنرمندان و كارشناسان اين حوزه، مصداق بارز وضعيت تئاتر كشور است. هنوز هيچ برنامهاي براي برگزاري جشنواره وجود ندارد، بسياري از آثار راه يافته به جشنواره، محلي از اعراب ندارند، وضعيت بودجه نامشخص است، بخش بينالملل هنوز نامعلوم است، كمبود سالن و. ... دلايلي هستند كه نشان ميدهد پيكره جشنواره تئاتر فجر و هنر نمايش كشور بيجان شده است.
فارغ از همه اين مسائل در چند روز اخير اتفاقي غيركارشناسي در طراحي پوستر جشنواره تئاتر فجر رخ داد كه با موج چشمگير اعتراض هنرمندان و فعالان حوزه تئاتر مواجه شد و در نهايت منجر به اين شد كه دبير جشنواره تئاتر فجر تصميم به تغيير پوستر بگيرد. اگرچه اين اتفاقي درست و بجا بود كه از سوي هنرمندان صورت گرفت اما در اين ميان يك سؤال، پررنگ ميشود؛ اينكه چرا تنها در چنين مواردي كه شايد اهميت زيادي هم ندارد، همبستگي اين چنيني در تئاتر شكل ميگيرد اما در مباحث كلان و ريشهاي شاهد چنين اتفاقي نيستيم و گاه فعاليتها و انتقادات به صورت تكصدايي صورت ميگيرد. چرا زماني كه مديران پيشين مركز هنرهاي نمايشي بيتدبيري ميكردند و كمي آن طرفتر علي مرادخاني معاون امور هنري از اين فضا به نفع خود بهره ميبرد، هيچ هنرمندي دست به انتقاد نزد. چرا خانه تئاتر كه به قول خودش 13 سال است كه فعاليت صنفي ميكند و تنها دستاوردش براي هنرمندان بيمه كارگري بوده است و همواره سكوت محافظهكارانه و شخصي مديران سنتي خود را تجربه كرده است مورد انتقاد هنرمندان تئاتر قرار نگرفت.
درست افرادي مثل علي مرادخاني و گروهش، مهندس كاظمي و... بزرگترين ظلم را به هنر اين كشور ميكنند اما گويا گناهكارتر از تمام آنها خود هنرمندان هستند زيرا در مقابل منفعتطلبي مديران سكوت ميكنند. دليلش هم اين است ك منافع مدير و هنرمند با يكديگر ادغام شده است. زماني كه چنين اتفاقي رخ ميدهد ديگر مدير نميتواند بگويد من براي خدمت به پرچم كشور فعاليت ميكنم و هنرمند هم ديگر نميتواند بگويد هنر مقدس است و تمام زندگي من است. جالب است ديگر كسي اين روزها به صنفي كوچك و حقير كه تمام دستاورد مديرعامل آن 600، 700 رأي است توجهي نميكند. چرا به اين امر توجه نميشود كه اهداف اين صنف چه بوده و الان بعد از 13 سال كجا ايستاده است. شايد لازم است در اين شرايط كه همه چيز جابهجا شده است؛ در تغيير و تحولات مديريتي، جابهجايي هم شامل هنرمندان شود. متأسفانه اتفاقي كه در دولت و تدبير پرورش پيدا كرد (البته در دورههاي گذشته هم بوده است) نزول جايگاه هنرمند بود اتفاقي كه منجر به اين شد تا دوستان به همه چيز بينديشند به غير از تئاتر؛ شايد لازم باشد نگاهي دقيقتر و تخصصيتر به اين هنر شود و با شناسايي معايب موجود، به دنبال رفع آن رفت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۷ دی ۱۳۹۳ - ۱۶:۵۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]