تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834301754
مرگ مرد مردهشور به خاطر طاسی همسرش
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
به خاطر اشتباه در انتخاب همسر؛
مرگ مرد مردهشور به خاطر طاسی همسرش
ابراهیم که حالا در آستانه چهل سالگی قرار داشت بالاخره دل به دریا زد و آرزوی دیرینهاش را برای مادر پیرش فاش کرد.
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم، یک روز به آرامی کنار مادر نشست و با لحنی که نشان از خجالت و رودربایستی داشت، گفت: «مادر میخواستم اگر اجازه بدهید ازدواج کنم.» مادر که انگار مدت ها منتظر این لحظه بود با خوشحالی پسرش را در آغوش گرفت و گفت: «خدا خوشبختت کنه مادر که با این حرف خوشحالم کردی. همیشه می ترسیدم بمیرم و بچه تورو نبینم.» بعد بلافاصله به طرف تلفن رفت تا این خبر را به دخترش هم بدهد. مادر از چند سال قبل برای ازدواج پسرش اصرار داشت اما ابراهیم هر بار به بهانه ای طفره می رفت. حتی خواهرش هم چند دختر را به او معرفی کرده بود اما باز هم او حاضر به ازدواج با آنها نشده بود و همیشه می گفت: «حالا وقتش نیست» در این میان اما ابراهیم خودش خوب می دانست علت مخالفت هایش چیست و چه عاملی مانع ازدواجش است. ترس از شنیدن جواب منفی که البته این ترس ناشی از شغل او بود! مرد جوان می دانست شغل او با بیشتر مردم تفاوت دارد و بسیار خاص است و کمتر کسی جسارت آن را دارد که با این کار کنار بیاید، آخر ابراهیم غسال گورستان بود. مرد جوان به دلیل نیاز شدید مالی و همچنین تشویق های مادرش به ثواب و اجر اخروی با تردید و دودلی کارش را آغاز کرده بود اما چند ماه بعد او سرانجام با شغلش کنار آمد. چند سال بعد وقتی صحبت از ازدواج و تشکیل زندگی مشترک به میان آمد ترس از شنیدن جواب های منفی یا واکنش های عجیب دختران دم بخت دوباره او را درباره شغلش با تردیدهای جدی روبه رو کرد. ابراهیم می دانست کمتر دختری حاضر می شود او را به دلیل شغلش بپذیرد. بنابراین هر بار به بهانه های مختلف از رفتن به خواستگاری و ازدواج طفره می رفت. اما حالا که به چهل سالگی رسیده بود احساس تنهایی به شدت آزارش می داد. به همین دلیل تصمیم نهایی را گرفت. مهین خانم که از شنیدن این خبر هیجان زده بود مدام به دنبال یافتن گزینه های مناسب برای پسرش بود و با دخترش نیز تبادل نظر می کرد. «به نظرت دختر اقدس خانم خوبه؟ هم زیبا و نجیب است و هم سر به زیر، خانواده اش هم شناخته شده و محترم هستند. همین امروز تلفن می زنم به مادرش و قرار خواستگاری را می گذاریم.» اما خواهر ابراهیم با نگرانی به مادر گفت: «مادر آنها نمی دانند برادرم چه کاره است. در ضمن آن دختر حدود 12 سال از برادرم کوچک تر است. به نظرم اگر از دختران فامیل یک نفر را انتخاب کنیم بهتر است یا حداقل کمی سن و سالش بیشتر باشد تا بتوانند همدیگر را بهتر درک کنند. خودت که می دانی ابراهیم کمی عصبی و تندمزاج است و هر کسی نمی تواند با او زندگی کند.» مادر که با شنیدن حرف های دخترش ناراحت شده بود، گفت: «این چه حرفی است که برای برادرت درست می کنی. پسر من هیچ عیبی ندارد. دخترها هم آرزوی چنین شوهری را باید داشته باشند و...» به این ترتیب عصر همان روز قرار خواستگاری از دختر اقدس خانم گذاشته شد. روز بعد ابراهیم همراه مادر و خواهرش راهی خانه نیلوفر دختر اقدس خانم شدند. اما اضطراب در عمق وجود مرد موج می زد، چرا که نمی دانست وقتی از شغلش می پرسند چه جوابی باید بدهد. اما بالاخره لحظه حساس فرارسید و در جریان گفت وگوها وقتی پدر نیلوفر درباره شغل ابراهیم پرسید ناگهان او به مادر و خواهرش نگاهی انداخت و در حالی که قطره های ریز عرق روی پیشانی اش نشسته بود، گفت: «شاید شغل من به نظرتان عجیب باشد یا حتی ترسناک! اما من در غسالخانه گورستان کار می کنم» همزمان با پایان این جمله، نگاه های متعجب اهل خانه به سوی ابراهیم چرخید. اما او ادامه داد: «خب هر کسی شغلی دارد، من هم این شغل را انتخاب کرده ام. به قول مادرم ثواب هم دارد. نه می شود در آن کم کاری کرد، نه حق کسی را خورد، نه رشوه ای در کار است و نه ظلم به ارباب رجوع.» بعد از صحبت های ابراهیم برای دقایقی سکوت سنگینی فضای خانه را فراگرفت. دقایقی بعد هم آنها خانه را ترک کردند. مرد جوان که ناراحت و عصبی بود به مادرش گفت: «دیدی مادر بعد از آن که فهمیدند من چه کاره هستم چه برخورد سرد و سنگینی داشتند. مطمئنم جوابشان منفی است.» اما مهین خانم گفت: «پسرم ناامید نباش، اگر قسمت شما با هم باشد هیچکس نمی تواند این وصلت را به هم بزند.» با وجود این دو روز بعد وقتی مهین خانم با ترس و دلهره به مادر نیلوفر تلفن کرد و دریافت جوابشان مثبت است شوکه و خوشحال شد. او که از شدت خوشحالی اشک می ریخت بلافاصله پیغام را به پسرش رساند و گفت «:مبارکت باشد، ان شاءالله خوشبخت شوید. دیدی گفتم همه چیز درست می شود.» این در حالی بود که ابراهیم هرگز متوجه نشد که چرا نیلوفر و خانواده اش با شغل او مخالفتی نکردند و راضی به ازدواج شدند. تلاشی هم برای دانستن این موضوع نکرد. به این ترتیب چند هفته بعد مراسم عقد و جشن عروسی برگزار شد و زوج جوان به خانه بخت رفتند. اما چند هفته بعد یک روز که ابراهیم زودتر از معمول به خانه برگشت با صحنه عجیبی روبه رو شد. نیلوفر در حمام بود و او در کمال ناباوری موهای او را دید که روی میز کوچک کنار تلفن قرار داشت. تازه داماد که از دیدن این صحنه متعجب شده بود کلاه گیس را به دست گرفت. او در حال بررسی موضوع بود که ناگهان نیلوفر از حمام بیرون آمد و همان موقع هر دو بهت زده به هم خیره ماندند. ابراهیم با دیدن سر کم موی همسرش به شدت شوکه شده بود و نیلوفر که راز خود را فاش شده می دید از ناراحتی به گریه افتاد. ابراهیم با عصبانیت گفت: چرا موضوع به این مهمی را از من مخفی کرده بودی؟ چرا به من دروغ گفتی؟ نیلوفر که هنوز شوکه بود با گریه گفت: اشتباه کردم. همه اش تقصیر مادرم بود. او اجازه نداد واقعیت را بگویم. می گفت اگر کسی از وضعم باخبر شود حاضر به ازدواج نمی شود بنابراین من هم حرفی نزدم. اما ابراهیم که هر لحظه عصبانی تر می شد با صدای بلند گفت: فکر نمی کردی یک روز این ماجرا لو برود و من بفهمم؟ زن جوان در پاسخ گفت: «وقتی پدر و مادرم از شغلت باخبر شدند خیلی جا خوردند. اول مخالفت کردند. من هم همین طور. اما سرانجام پدر و مادرم موافقتشان را اعلام کردند. بعد هم گفتند: از آنجا که کمتر کسی حاضر به ازدواج با این مرد می شود نمی تواند به مشکل طاسی همسرش اعتراض کند.» مرد جوان با شنیدن این حرف ناگهان از کوره دررفت و سیلی محکمی به صورت همسرش نواخت. نیلوفر با عصبانیت گفت: «چرا می زنی؟ من که حرف بدی نزدم. اگر من کم مو هستم تقصیر خودم که نیست. وقتی بچه بودم آب جوش روی سرم ریخت و به این روز افتادم.» ابراهیم که انگار با شنیدن این حرف دلش به رحم آمده بود پس از عذرخواهی سعی کرد از همسرش دلجویی کند. اما انگار این تازه شروع ماجرا بود چون چند روز بعد دوباره عروس و داماد بر سر موضوع دیگری با هم مشاجره کردند و این بار نیز ابراهیم با توهین به همسرش باردیگر دل او را شکست. کم کم با گذشت چند ماه، این موضوع به عادتی ناپسند برای ابراهیم تبدیل شد و هر بار با تمسخرهایش همسرش را مورد آزار قرار می داد تا این که سرانجام یک روز وقتی مشاجره زن و شوهر شدت گرفت نیلوفر که در حال آشپزی بود ناگهان چاقویی را که در دست داشت به طرف همسرش پرتاب کرد. صدای فریاد ابراهیم در خانه پیچید، زن باعجله به طرفش رفت. مرد جوان دستش را روی پهلوی راستش گذاشته بود و ناله می کرد. نیلوفر می خواست ببیند چه اتفاقی افتاده اما همسرش با تندی او را دور کرد. این در حالی بود که لباس هایش خون آلود شده بود. نیلوفر با التماس از شوهرش خواست به بیمارستان بروند اما مرد عصبانی و ناراحت مخالفت کرد. بعد هم زخمش را پانسمان کرد و خوابید. اما ساعتی بعد نیلوفر متوجه شد همسرش به سختی نفس می کشد. به همین خاطر با اورژانس تماس گرفت و کمک خواست. دقایقی بعد امدادگران وارد خانه زوج جوان شدند و پس از معاینات لازم راهی بیمارستان شدند، اما در بین راه مرد جوان بر اثر شدت خونریزی جان باخت. امروز دو سال از آن حادثه شوم می گذرد خانواده ابراهیم برای عروسشان درخواست قصاص کرده اند و حالا نیلوفر پشیمان و غمگین در انتظار سرنوشت نا معلوم خود گوشه سلول خاکستری اش تنها نشسته است. نگاه کارشناس فریبا همتی / روان شناس: در این پرونده آنچه قابل توجه است موضوع احساس حقارت و عقده های درونی و روانی ابراهیم و نیلوفر است. این زوج هر کدام به واسطه این که در خود احساس کمبود و ضعف می کردند دچار نوعی مشکل روحی و خودکم بینی بودند. یکی به دلیل شغلش و دیگری به دلیل مشکل ظاهری اش که از بچگی و بدون آن که خودش دخالتی در به وجود آمدنش داشته باشد به آن بیماری دچار شده بودند. اما ابراهیم که به گفته خواهرش به بیماری پرخاشگری و تندخویی نیز مبتلا بوده به محض این که متوجه ایرادی در همسرش می شود و از طرفی درمی یابد که والدین او به دلیل همین ایراد حاضر به ازدواج دخترشان با یک غسال شده اند به جای ابراز همدردی با وی از آنها کینه به دل گرفته و از هر فرصتی برای زخم زبان و آزار او استفاده می کند. نیلوفر نیز که به نوعی دیگر دچار همین مشکلات است سرانجام کاسه صبرش لبریز شده و دست به اقدامی جبران ناپذیر می زند. اما در این میان هر دو خانواده و بخصوص والدین نیلوفر مقصر هستند آنها که با پنهان کاری ایرادات اخلاقی و ظاهری فرزندانشان را مخفی کردند به امید آن که چون هر دو معایبی دارند پس در مقابل یکدیگر کوتاه می آیند و اعتراضی نمی کنند، غافل از این که سرپوش گذاشتن بر مشکلات نتیجه ای جز انفجار دربر نخواهد داشت. اگر این زوج با موضوع و ضعف های طرف مقابل کنار آمده و به جای تحقیر و درگیری در جهت رفع آن اقدام می کردند، هیچ گاه این جنایت رخ نمی داد. 2007
۲۷/۱۰/۱۳۹۳ - ۰۸:۰۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 75]
صفحات پیشنهادی
مرد مردهشور قربانی طاسی همسرش شد
مرد مردهشور قربانی طاسی همسرش شد مرد جوان مرده شور وقتی از کمپشتی موی همسرش و پنهان کاری این مسئله خبردار شد سیلی محکمی به صورت همسرش نواخت نیلوفر با عصبانیت گفت چرا می زنی من که حرف بدی نزدم اگر من کم مو هستم تقصیر خودم که نیست وقتی بچه بودم آب جوش روی سرم ریخت و به این روقتل فجیع مرد خشن به دست همسرش/ ضربات آچار برای اطمینان از مرگ شوهر
قتل فجیع مرد خشن به دست همسرش ضربات آچار برای اطمینان از مرگ شوهر رئیس پلیس آگاهی استان یزد از دستگیری خانمی که با ضربات آچار لوله گیر همسر۵۰ سالهاش را در یزد به قتل رسانده بود خبر داد سرهنگ خالقی رئیس پلیس آگاهی استان یزد در گفتگو با خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران در تشریح جمرگ دختر جوان به خاطر رابطه با مرد متاهل
پرونده ای در دادگاه کیفری مرگ دختر جوان به خاطر رابطه با مرد متاهل مردی جوان که متهم است دختر موردعلاقهاش را به قتل رسانده بعد از پذیرش اتهام خطاب به مادر مقتول گفت میداند از ابتدای برقراری رابطه با مقتول اشتباه کرده و اکنون درخواست بخشش دارد به گزارش سرویس حوادث جامرگ مرد 70 ساله به خاطر درمان با نیش زنبور
متهمان دستگیر شدند مرگ مرد 70 ساله به خاطر درمان با نیش زنبور وقتی ٤٠ زنبور عسل در یک مرکز طب سنتی به جان مرد ٧٠ ساله افتادند هیچکس تصور نمیکرد او روی تخت مطب پزشکی جان بسپارد به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از شهروند در این حادثه مرگبار یک مرد پزشک و مرد دیگری کدرخواست جدایی مردی از همسرش به خاطر اصرار پسرانش
پرونده ای در دادگاه خانواده درخواست جدایی مردی از همسرش به خاطر اصرار پسرانش مرد 55 ساله ای که به اصرار فرزندانش به دادگاه خانواده مراجعه کرده بود تا همسرش را طلاق دهد در پایان از این کار منصرف شد به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران چندی پیش مرد ۵۵ ساله&zwنماینده مردم بناب در مجلس: 50 درصد زندانیان کشور به خاطر مواد مخدر زندانی هستند
نماینده مردم بناب در مجلس 50 درصد زندانیان کشور به خاطر مواد مخدر زندانی هستندنماینده مردم بناب در مجلس با بیان اینکه ای کاش مردم واقعاً از دستگاه قضایی مجلس و دولت ریشهکنی موادمخدر را به صورت جدی مطالبه کنند گفت بیش از 50 درصد زندانیان کشور به خاطر مواد مخدر زندانی هستند بهگزارش فارس از موافقان و مخالفان «پدیده پاشایی» مرتضی پاشایی، یک مرگ و هزار تحلیل/ مردم علیه روشنفکری
گزارش فارس از موافقان و مخالفان پدیده پاشاییمرتضی پاشایی یک مرگ و هزار تحلیل مردم علیه روشنفکری جدولپس از گذشت چهل روز از درگذشت خواننده پاپ ایران مرتضی پاشایی و حضور گسترده مردم در مراسم خاکسپاری و ترحیم این خواننده جوان هنوز مباحث و چالشها درباره پدیده پاشایی ادامه دارد --ضربات کوبنده بسیج عراق به داعش «مثلث مرگ» تحتکنترل نیروهای مردمی عراق
ضربات کوبنده بسیج عراق به داعشمثلث مرگ تحتکنترل نیروهای مردمی عراقحشد الشعبی متشکل از گروههای مسلح مردمی است که در کنار نیروهای رسمی عراقی وظیفه مبارزه با داعش را برعهده گرفتهاند معادل فارسی این نام اجتماع مردمی است که سازمان آن به نیروهای بسیج شباهت دارد پایگاه خبری انصارحزضربه جمجه خاطرات کل عمر این مرد را از او گرفت + تصاویر
ضربه جمجه خاطرات کل عمر این مرد را از او گرفت تصاویر یک ضربه تصادفی به جمجمه باعث نابودی خاطرات کامل 50 سال زندگی یک مرد شده است به گزارش خبرنگار علمی باشگاه خبرنگارا یک مرد 50 ساله انگلیسی پس از یک نزاع خیابانی و برخورد مشتی به جمجمهاش حافظه خود را به طور کامل از دست داده ومرگ 9 هزار و 382 مرد و 2 هزار و 816 زن در تصادفات 8 ماه
مرگ 9 هزار و 382 مرد و 2 هزار و 816 زن در تصادفات 8 ماه جامعه > حوادث - در تصادفات هشت ماهه امسال 12 هزار و 198 نفر جان خود را از دست دادند این رقم در مقایسه با مدت مشابه سال قبل که آمار تلفات 13 هزار و 135 نفر بود 7 1 درصد کاهش یافته است در این تصادفات 9 هزار و 38عکس: محاکمه به خاطر «خبر مرگش»!
عکس محاکمه به خاطر خبر مرگش هیأت نظارت بر مطبوعات وطن امروز را برای تیتر مربوط به اخبار و گمانهزنیهای بینالمللی درباره مرگ شاه سعودی به دادگاه کشاند هیأت نظارت بر مطبوعات وطن امروز را برای تیتر مربوط به اخبار و گمانهزنیهای بینالمللی درباره مرگ شاه سعودی به دادگاه کشاندخاطرات استاد دانشگاه جان هاپکینز از سفر به اصفهان، علاقه مردم ایران به دوستی دوباره ایران -آمریکا و حساسیت به
خاطرات استاد دانشگاه جان هاپکینز از سفر به اصفهان علاقه مردم ایران به دوستی دوباره ایران -آمریکا و حساسیت به مقام شهدا عضو ارشد دانشکده مطالعات بین الملل جان هاپ کینز در سفر به ایران از خاطرات خود نوشته است به گزارش نامه نیوز به نقل از هافینگتن پست ساشا توپریچ در این باره می نمرگ غمانگیز یک دختر به خاطر نشت گاز
د مرگ غمانگیز یک دختر به خاطر نشت گاز نشت گاز از اتصالات بخاری گازسوز در اتاق مطالعه یک خانواده بیجاری جان یک خواهر را گرفت و دختر دیگر را مسموم کرد به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از ایرنا دو فرزند دختر خانواده «باقری» یکشنبه شب در یک اتاق مشغول مطالعهنماینده مردم شاهرود و میامی در مجلس خواستار شد جمعآوری اطلاعات مستند از خاطرات انقلاب و بزرگان شاهرودی
نماینده مردم شاهرود و میامی در مجلس خواستار شدجمعآوری اطلاعات مستند از خاطرات انقلاب و بزرگان شاهرودینماینده مردم شهرستانهای شاهرود و میامی در مجلس شورای اسلامی خواستار جمعآوری اطلاعات مستند صوتی و تصویری از بزرگان شهرستان شاهرود و خاطرات انقلاب شد به گزارش خبرگزاری فارس ازمرگ ۵۵ داعشی و پیوستن ۴۵۰۰ داوطلب مردمی به ارتش عراق
در استان صلاحالدین رخ داد مرگ ۵۵ داعشی و پیوستن ۴۵۰۰ داوطلب مردمی به ارتش عراق گروهک داعش در درگیریهای استان صلاحالدین در شمال بغداد بیش از ۵۰ نیروی خود را از دست داد و از طرف دیگر بیش از ۴۰۰۰ نیروی مردمی به ارتش عراق در این استان ملحق شدند به گزارش گروه وبگردی باشگافومنی در گفتوگو با فارس: منظور رئیسجمهور از رفراندوم مشورت با مردم بود/تشکر از قوه قضائیه بخاطر برخورد با س
فومنی در گفتوگو با فارس منظور رئیسجمهور از رفراندوم مشورت با مردم بود تشکر از قوه قضائیه بخاطر برخورد با سواستفادهگراندبیرکل حزب مردمی اصلاحات با بیان اینکه نباید با طرح مسائل شبههناک باعث سوءاستفاده دشمن شویم گفت منظور رئیسجمهور از طرح موضوع رفراندوم مشورت با مردم بوده انماینده مردم تهران در مجلس عنوان کرد زنان ایرانی افسران خط مقدم مقابله با تهاجم فرهنگی/ ثبت خاطرات زنان شهیده
نماینده مردم تهران در مجلس عنوان کردزنان ایرانی افسران خط مقدم مقابله با تهاجم فرهنگی ثبت خاطرات زنان شهیده کشور از بهمنماهنماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت زنان ایرانی سرداران و افسران خط مقدم با تهاجم فرهنگی هستند و در این زمینه باید پیشگام باشند به گزارش خبرگزاری-
حوادث
پربازدیدترینها