واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: كليد توليد علم در دانشگاه كج شده است!
از مفاهيمي كه در دوران تحصيل و در نظام علمي و آموزش با آن آشنا ميشويم پژوهش يا همان تحقيق است؛ كه معناي آن عبارت است از تلاش براي پي بردن به مطلبي.
نویسنده : علي مشايخي
وقتي اين واژه قالب آكادميك به خود ميگيرد و خصوصاً در مقاطع تحصيلات عالي بيان ميشود قيودي را ميپذيرد كه يكي از مهمترين آنها اين است كه پژوهش انجام شده حرف جديدي را بيان كند (يا به دنبال آن باشد). به عبارت ديگر، مطلب دريافتي فقط براي پژوهشگر جديد نباشد، بلكه حرفي را به علم اضافه كند كه تا قبل از آن وجود نداشته است. در اينجاست كه مبحث پژوهش با موضوع توليد علم پيوند وسيعي ميخورد؛ و نشان ميدهد پژوهش كليد توليد علم است. موضوع توليد علم يكي از دغدغههاي اصيل نظام اسلامي و رهبر معظم انقلاب است؛ زيرا تا زماني كه ساختار فرهنگ، سياست و اقتصاد مبتني بر علم فزاينده نباشد رشد نميكند و بهبود نمييابد و در نهايت فروريختني خواهد بود. همچنين بايد توجه داشته باشيم كه ما در مرحله گذار هستيم؛ گذار از جامعهاي با ساختارهاي التقاطي اسلامي و غربي به سمت جامعهاي اسلامي. براي پيشبرد و تسريع اين حركت، توجه ويژه به علم و توليد علم كه مقدمه آن پژوهش است ضروري و اجتناب ناپذير است. با عنايت به چنين جايگاه مهمي كه پژوهش دارد بايد بيان داشت هرچه بيشتر نگاه استادان، دانشجويان، طلاب و ديگر اهالي علم معطوف به پژوهش باشد، ميتوانيم در توليد علم خودكفا بشويم و كمتر دست طلب علم و تكنولوژي و... به سوي اجانب دراز كنيم. از اين مهمتر اينكه به وسيله پژوهش است كه ميتوان علوم موجود را به بوته نقد گذاشت و به چالش كشيد و از چارچوبهاي فعلي آنها خارج شد و علاوه بر پيمودن مسير پيشرفت علم از طريق نقد، خود را از قالبهاي گاه نادرست رها كرد. چه اينكه بسياري از علوم و متون علمي با مباني اعتقادي و فرهنگي غير ايراني و اسلامي توليد شدهاند. از اين روست كه اگر خودمان پژوهش نكنيم و دانش مورد نيازمان را خودمان توليد نكنيم، آنچه از ديگران فرا ميگيريم از نيازهاي ما فاصله بيشتري دارد. بهويژه اگر بخواهيم علمي بومي توليد كنيم كه علاوه بر ناظر بودن به نيازهاي خودمان، مبتني بر مباني اعتقادي و فرهنگي ما نيز باشد، جز به دست خود ما امكانپذير نيست؛ و براي اين امر بايد به مقوله پژوهش اهتمام بيشتري داشته باشيم. اما اين امر در حال حاضر با موانعي روبهروست؛ و فضاي علمي و پژوهشي كشور با سرعت قابل قبولي اين مسير را طي نميكند. اولاً اينكه امر پژوهش در نهادهاي علمي و آموزشي كشور جايگاه حقيقي خود را ندارد و آن قدر كه بايد به پژوهش نميپردازند و دوم بسياري از پژوهشهاي موجود نيز اشكالات زيادي دارند. آثار اين وضعيت را ميتوان در نتايج بسياري از پژوهشهاي انجام شده مشاهده كرد كه بخشي از آن را ميتوان تحت عنوان بياخلاقيهاي پژوهشي دستهبندي كرد. يكي از آنها دزدي علمي است كه فرد ارائهكننده پژوهش، مطلبي را كه از جايي اخذ كرده بيان كند؛ بدون اينكه منبع آن را ذكر كند و آن مطلب به نام وي تلقي شود. اين كار به قدري برجسته نموده است كه استادان و داوران پژوهشها براي يافتن چنين تخلفهايي به نرم افزارهايي روي آوردهاند كه به صورت تخصصي براي همين كار طراحي و عرضه ميشوند كه در ميان اين آشفته بازار مقالات شباهتهاي يك مقاله را با ديگر مقالات بيابد. يكي ديگر عددسازيهاي آماري است. در بسياري از پژوهشهاي كمي (كه عمده پژوهشها را تشكيل ميدهند) بعد از مرور ادبيات موضوع و مطالعات كتابخانهاي كه تقريباً در همه پژوهشها وجود دارد، تنها جايي كه پژوهشگر با ميدان واقعيت سر و كار دارد همانجايي است كه بايد خودش واقعيت را مشاهده و ثبت كند؛ و در همين نقطه است كه بايد چيزي را به علم اضافه كند؛ و به علاوه در اين مرحله دانش او برايش ملموس ميشود و صحت يا سقم فرضيههاي خود را به عينه ميبيند. حال اگر دانشجويي به جاي اين كار و درگير شدن با ميدان مشاهده به عددسازي روي بياورد ديگر چيزي از پژوهش و پژوهشگر باقي ميماند؟ بياخلاقي ديگري كه در امر پژوهش وجود دارد و بايد با نام فاجعه از آن ياد كرد پديده فروش پاياننامه است كه دانشجو پولي را به كسي يا گروه بدهد و آنها براي او پاياننامه توليد كنند؛ و اين باعث ميشود كه دانشجو حداقل فايده نوشتن پاياننامه را كه درگير شدن با پژوهش است از دست بدهد. جالب و افسوس اينجاست كه چنين افرادي با پررويي تمام در ورودي دانشگاهها و محل رفتوآمد دانشجويان اقدام به تبليغ كار خود ميكنند. يكي ديگر از ايرادات جدي به بسياري از پژوهشها بيفايده بودن آنهاست. البته اين ايراد بيشتر از خود دانشجو و كسي كه بايد پژوهش را انجام بدهد متوجه استاد و تدوينكنندگان موضوعات پژوهش است. براي هر پژوهش مبلغي از بيتالمال هزينه ميشود كه بخشي از آن براي استاد راهنماست و بخشي ديگر هزينه خود پژوهش ميشود؛ مهمتر از آن وقت دانشجو صرف ميشود كه سودي براي رشد علم در كشور داشته باشد. حال اگر موضوع پژوهش به گونهاي نباشد كه اين را به نحو صحيح تأمين كند و فايدهاي براي كشور نداشته باشد يا فقط همان فايده حداقلي را براي خود دانشجو داشته باشد چه كسي پاسخگو است؟ و اين در حالي اتفاق ميافتد كه بسياري از نيازهاي ما را علم موجود پاسخگو نيست. نگاه دين نيز به اين ايرادات و تخلفات قابل بررسي است و جا دارد كه از منظر شريعت هم به اين موارد توجه شود. چه آنجا كه دزدي علمي، عددسازي و خريدو فروش پاياننامه است كه متضمن نوعي دروغ است و چه آنجا كه هزينههاي بيمورد پرداخته ميشود كه اسراف و اتلاف منابع را در بردارد.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۲ دی ۱۳۹۳ - ۱۳:۲۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]