واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بازگشت به جنبش دانشجويي اصيل
فعاليت دانشجويي را با كمي اغماض از منظر جامعهشناسي ميتوان داراي خصلت جنبشي اجتماعي(1) قلمداد كرد؛
نویسنده : مسعود ندافان
1- فعاليت دانشجويي را با كمي اغماض از منظر جامعهشناسي ميتوان داراي خصلت جنبشي اجتماعي(1) قلمداد كرد؛ از اين رو كه واكنشهاي جنبش دانشجويي دامنه اثرگذاري اجتماعي و سياسي در جامعه پيدا خواهند كرد و ضريب اين اثرگذاري تابعي از جمعيت قشر دانشجو و مناسبات حاكم ميان مطالبات دانشجويي و مردمي - همسو يا ناهمسو- در كشورهاي مختلف متناوب است. پيشينه فعاليتهاي جنبش دانشجويي در كشورمان- دانشگاه به مثابه كالاي وارداتي و محصول مدرنيته– به دهه 30 شمسي بر ميگردد؛ آن هنگامي كه به واسطه حضور دو قشر از دانشجويان كه برخاسته از لايههاي اجتماعي متضاد بودند – قشر اشرافي و قشر مستضعف و كارگر زاده- فعاليت جنبش دانشجويي ويژگيهايي با جهانبيني ليبرال و كمونيستي به خود گرفت. با توجه به اهميت دانشگاه، جريانهاي مذهبي نيز بر حجم فعاليتهاي خود افزودند و با استفاده از بن مايههاي مذهبي دانشجويان، مراكزي مانند انجمن اسلامي دانشجويان را كه با بهرهگيري از سخنرانيهاي حسينيه ارشاد به ارتقاي سطح آموزههاي ديني خود ميپرداختند، تشكيل دادند. 2- فعاليتهاي جنبش دانشجويان مسلمان با نداي آزاديخواهانه امام خميني(ره) در دهه 50 به اوج خودش رسيد؛ به نحوي كه دانشگاه به مثابه اولين و بارزترين كانون و سنگر مبارزه با استبداد داخلي قلمداد ميشد و در همين راستا مهمترين مركز جذب افراد از سوي گروههاي مختلف سياسي مانند جنبش فدائيان خلق، مجاهدين خلق تا مجاهدين انقلاب اسلامي و... را در خود جاي داده بود. جنبش دانشجويان مسلمان با محوريت افرادي مانند شهيد علمالهدي، شهيد وزوايي، شهيد رجب بيگي و... دامنه فعاليتهاي خود را علاوه بر دانشگاه به مكانهاي عمومي نيز گسترش داد. وجوه تمايز فعاليتهاي دانشجويي آنان از عمق انديشه اسلامي آنان ناشي ميشد. مطالعه آثار مختلف انديشمندان اسلامي و حضور در جلسات مختلف مذهبي و سياسي و از سوي ديگر توان بالاي مناظره ايدئولوژيك با ديگر گروههاي سياسي كه محصول تضارب آرا در ساليان آغازين انقلاب بود و علاوه بر آن همسويي مطالبات جنبش دانشجويان مسلمان با اولويتهاي مطالباتي مردم سبب شد كه اين طيف براي دفاع از اسلام و مرز و بوم رهسپار جبهههاي جنگ تحميلي شوند و حماسه هويزه را رقم زنند. 3- اگر جنبش دانشجويان مسلمان با محوريت حسين علمالهدي را نقطه عزيمت جنبش دانشجويي بدانيم؛ به نظر ميرسد در گذر زمان، جنبش دانشجويي دچار افول در هدفگذاريهاي تشكيلاتي خود شده است كه مهمترين شاخصه آن تبديل شدن فعاليتهاي سياسي جنبش دانشجويي به فعاليتهاي سطحي سياسي و پياده نظام احزاب سياسي شدن است. در همين راستا رهبر معظم انقلاب اسلامي ميفرمايند:«يك نكته اساسي مطرح ميشود كه من هميشه در مواجهه با دانشجويان، روي آن تكيه ميكنم و آن، پيدا كردن قدرت تحليل مسائل و جريانهاي مهم كشور است. سياست در دانشگاهها - كه بنده هميشه روي آن تأكيد كردهام- به اين معناست. ما دو كار سياسي داريم: سياستزدگي و سياستبازي؛ اين يكجور كار است. اين را من به هيچ وجه تأييد نميكنم، نه در دانشگاه و نه در بيرون دانشگاه، به خصوص در دانشگاه. يكي هم سياستگري است؛ يعني حقيقتاً فهم و قدرت تحليل سياسي پيدا كردن كه يكي از وظايف تشكلهاي دانشجويي اين است. من تأكيد ميكنم، تشكلهاي دانشجويي، نوع برنامهريزي و كار را به كيفيتي قرار دهيد كه دانشجو قدرت تحليل سياسي پيدا كند. هر حرفي را به آساني نپذيرد و هر احتمالي را بهآساني در ذهن خودش راه ندهد يا رد نكند. اين قدرتِ تحليل سياسي، خيلي مهم است. ما غالباً چوب اين را خوردهايم. نه ما، بلكه ملتهاي ديگر هم بر اثر خطاها و خبطهايي در فهم سياسيشان، گاهي مشكلات بزرگي را از سر گذراندهاند. اين يك مسئله مهم است.» رهبر معظم انقلاب حضور احزاب و گروههاي سياسي در دانشگاهها را به اختاپوسي خطرناك تعبير ميكنند و ميفرمايند:«يكي ديگر از آفات، به دام احزاب و گروهها افتادن است كه اين را قبلاً هم گفتم. مواظب باشيد، اختاپوس خطرناك احزاب و گروههاي مختلف به سراغتان نيايد و شما را به دام نيندازد. از آن مجموعه آزادانديش، اغلبِ خصوصيات مثبت را خواهند گرفت كه اگر اين شد، آن وقت انسان در خدمت دشمنان انقلاب قرار ميگيرد و چيز خطرناكي ميشود.» جنبش دانشجويي از ابتداي تشكيل، حركتي پيشرو و مطالبهگر برساختهاي ذهني جامعه محسوب ميشده است اما با گذشت زمان دالهاي مركزي گفتمان جنبش دانشجويي به فراموشي سپرده شده است. به اين صورت كه دالهاي مركزي سياسي (استكبارستيزي) و اقتصادي (مبارزه با فسادهاي اقتصادي و فقرزدايي) در فعاليتهاي جنبش دانشجويي كمرنگ شده و حتي روز دانشجو تبديل به مناسبتي سياسي براي بازگشت شور و هيجان به دانشگاهها شده است. با توجه به موج سينوسي فعاليتهاي جنبش دانشجويي در ساليان گذشته بايد حركت به سوي جنبش دانشجويي اوليه و اصيل در دستور كار فعالان آن قرار گيرد. ابتدا بايد به «بازسازي» در گفتمان فعلي پرداخت و اين «نوسازي» گفتماني بايد در راستاي دهه پيشرفت و عدالت صورت بندي شود. پينوشت: 1- آنتوني گيدنز، در كتاب جامعهشناسي خود جنبش اجتماعي را كوشش جمعي براي پيشبرد منافع مشترك يا تأمين هدفي مشترك از طريق عمل جمعي خارج از حوزه نهادهاي رسمي تعريف ميكند. (آنتوني گيدنز، جامعهشناسي، ترجمه منوچهر صبوري، چاپ اول 1373، تهران ص 675)
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۵ دی ۱۳۹۳ - ۱۲:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]